خانه > گوی سیاست > انتخابات ایران > «هرکسی روبروی احمدینژاد بایستد، پیروز است» | |||
«هرکسی روبروی احمدینژاد بایستد، پیروز است»نیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.comدر حالی که حدود سه ماه به انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری ایران مانده، فضای انتخاباتی در ایران همچنان مبهم است. در حال حاضر تنها مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی رسماً وارد میدان رقابت با محمود احمدینژاد شدهاند. در این زمینه با مسعود سفیری، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی گفت و گو کردهام.
آمدن آقای خاتمی چه تحولاتی را میتواند در جبههی اصلاحطلبان و از آن طرف، در جبههی مقابل، یعنی اصولگرایان، ایجاد کند؟ آقای خاتمی با اعلام نامزدی خود در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، دومین رییس جمهوری خواهد بود که پس از آقای هاشمی رفسنجانی تصمیم گرفته بار دیگر وارد عرصهی انتخابات شود. البته امیدوار است که سرانجامی متفاوت از هاشمی رفسنجانی داشته باشد. آقای خاتمی با اعلام این تصمیم، ترکیب آرایش نیروهای سیاسی را با تحولات جدی مواجه خواهد کرد. مایل هستم در سه محور به ارزیابی این تحولات بپردازم و بعد به بخش دوم پرسش شما پاسخ میدهم؛ اول به ترکیب آقای خاتمی و اصلاحطلبها میپردازم. دو جریان عمدهی «مجمع روحانیون مبارز» و «جبههی مشارکت» از آقای خاتمی حمایت خواهند کرد. به علاوهی طیف گستردهای از فعالان ملی مذهبی، هنرمندان، جنبش روشنفکری و جنبش دانشجویی. اما طیف میانهی جناح اصلاحطلب که «حزب اعتماد ملی» آقای کروبی، بخشی از کارگزاران، احزابی نظیر «اعتدال و توسعه»، «حزب همبستگی» و نظایر آن حداقل تا این لحظه آن را نمایندگی میکنند، ترجیح میدهند در محور آقای کروبی فعال باشند. بنابراین، جبههی اصلاحطلبان با یک گزینهی دو محوری ـ خاتمی و کروبی ـ مواجه خواهد بود. بخش دوم ماجرا، تاثیری است که نامزدی آقای خاتمی بر جناح اصولگرا خواهد گذاشت. اصولگراها ناگزیر خواهند شد محورها و شعارهای جدیدی را مطرح کنند و بر سر آنها به توافق برسند که البته پرهزینه خواهد بود. بسیار پرهزینه. چرا که اختلافنظرها خیلی جدی است و آقای احمدینژاد نمیتواند گزینهی بلامنازع باشد. فشار اقتصادی، تحولات نظام بینالملل، هزینههای کمرشکنی را بر مردم ایران تحمیل کرده است و اگر تعداد شرکتکنندگان خارج از حد تصور نباشد، جناح آقای احمدینژاد فقط میتواند از طریق صندوقهایی که آمادهی هرگونه تقلبی خواهند بود، به قدرت برسد. وگرنه هرکسی روبروی آقای احمدینژاد بایستد، میتواند قدرت را در دست بگیرد، به ویژه آقای خاتمی. آیا حضور آقای خاتمی در انتخابات، باعث تغییر جناحبندیهای سیاسی هم خواهد شد؟ یعنی آیا ممکن است برخی از روحانیون سنتی قم به سمت آقای خاتمی بیایند؟ یا نه ممکن است بخشهایی که انتظار داشتیم، به طرف آقای خاتمی بیایند، به سمت گروههای دیگر گرایش پیدا کنند؟ به اعتقاد من روحانیت سنتی که از آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس خبرگان حمایت کرد، از اصولگرایان پادگانی به ریاست احمدینژاد وحشت دارد و ترجیح میدهد حیات سیاسی خود را به آنها گره نزند. بنابراین، از خاتمی حمایت خواهد کرد. نظیر بخشی از روحانیون مستقر در قم. اما آقای خاتمی در عین حالی که با حضور خود یک انرژی به عرصهی سیاست ایران صادر کرده، یک سری انرژیها را هم آزاد خواهد کرد و با مخالفتها و نقدهای جدی روبرو خواهد شد. اولین مخالفین آقای خاتمی اصولگرایان و اصولا طیف گستردهی جناح راست خواهد بود که با تخریب گسترده وارد میدان میشوند. رسانهها، از روزنامه تا رسانهی ملی را در اختیار دارند و آقای خاتمی را تا آستانهی لحظهای که رأی او به محدودترین حوزهی ممکن برسد، تخریب خواهند کرد. یک بخش دیگری هم هست که از آقای خاتمی انتقاد خواهد کرد. حتی ممکن است او را تخریب هم بکند. با تعابیری که مثلا آقای کرباسچی به کار برده بود. این است که بخشی از اصلاحطلبان اعتقاد دارند آقای خاتمی یا سهمی به آنها در هشت سال گذشته نداده و یا این که قدرت خود را کامل اعمال نکرده است. آنها به شدت آقای خاتمی را نقد خواهند کرد. نقطهی کلیدی این است که آقای خاتمی، برخلاف دوران گذشته، این بار مجلس حامی هم نخواهد داشت. به اعتقاد من، حتا اگر اصولگرایان و بخش انتصابی قدرت در نظام جمهوری اسلامی حاضر شود قوهی مجریه را با اصلاحطلبها و سایر جناحها تقسیم کند، مجلس را هرگز از دست نخواهد داد. طیف شورای نگهبان هم اجازه نخواهد داد که مجلس دست جناح مخالف خود (جز یک اقلیت بسیار بسیار کم) بیفتد. بنابراین، آقای خاتمی اگر به پیروزی برسد، با یک قوهی مجریهی محدود و معدود ریاست جمهوری خود را آغاز خواهد کرد. اگر نگاه را کمی فراتر ببریم، در صورتی که آقای خاتمی انتخاب شود، عملا یک نسبتاً لیبرال در ایران، بعد از پیروزی بارک اوبامای لیبرال میتواند در مقایسهای جهانی اهمیت زیادی داشته باشد. نگاه جهانی به انتخاب احتمالی آقای خاتمی چه خواهد بود؟ پیروزی آقای اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، یک هیجان بینالمللی در مورد نقش آمریکا بهوجود آورده و آمریکا و نظام بینالملل را با پتانسیل جدیدی مواجه کرده است. بنابراین، شاید نظام بینالملل این بار بازهم تاثیرگذار باشد و بخشی از قدرت و جناح قدرت در ایران این را درک کرده باشند که اگر میخواهند وارد عرصههای دیپلماتیک و گفتوگو بشوند، به فردی نظیر خاتمی نیاز دارند تا آقای احمدینژاد که ادبیاتش دنیا را متشنج کرده است. در حالی که ادبیات سید محمد خاتمی به دنیا اطمینان خاطر میدهد. حتا اگر آقای خاتمی از انرژی اتمی دفاع کند، ترجیح میدهند با خاتمی مذاکره کنند تا این که با احمدینژادی که حتا بگوید از انرژی اتمی دست برداشته است. میخواهم بگویم فاصله این قدر زیاد است. هرچند یک نقطهی بسیار مهمتر، اما تلخ، در این بحث وجود دارد و آن این که نظام بینالملل هم فهمیده است که در ایران یک تصمیمگیرنده بیشتر وجود ندارد و آن هم شخص رهبر است و اگر ایشان اراده نکند، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
به نظر من آقای خاتمی در صورتیکه جمعیت خاموش جامعه در انتخابات شرکت کند قادر است که رای بیاورد و به کاخ رییس جمهوری برود. آن جوانانی که با شور و اشتیاق و امید به آینده ای بهتر در دهه ٧٠ به خاتمی رای داند به میانسالی رسید ه اند و کمتر از روی احساسات دست به کاری میزنند. آن قشر از افراد عادی جامعه که کلاً ضد انقلاب هستند نیزخیلی وقت است که دیگر کاری به این کارها ندارند و به گذران عمر مشغولند.
دستاورد خاتمی بعد از ٨ سال، ظهور احمدی نژاد بوده و این نشانگر آن است که در ماهیت رژیم اسلامی، ارکان قدرت، و سیاستهای کلی آن با آمدن و رفتن شخصی مثل خاتمی تغییری حاصل نمیشود و اوضاع جامعه وخیم تر هم خواهد شد.
به قول عده ای احمدی نژاد از جنس طرفداران ذاتی این انقلاب است و در صورت کاندید شدن، با اندکی تقلب برای بار دوم رییس جمهور مردمی ملت انقلابی ما خواهد بود.
-- بدون نام ، Feb 15, 2009همان کسانی که در راه پیمایی شرکت کردند پای صندوقهای رای هم حاضر میشوند باید دید عقیده آنها چیست
-- بدون نام ، Feb 15, 2009سلام
شما ازمن بهتر مي دونيد كه مو ضوع فقط آوردن مردم پايي صندوق راي و نشاندادن به دنيا ست كه ما مورد تاييد مردم هستيم واز اين راه بتونن هم با دنيا بازي كنن و هم با مردم ايران٠
-- Hossein ، Feb 15, 2009آقای بینام احمدینژاد محصول دوران خاتمی نبود بلکه محصول سیاست تحریم انتخابات و محصول ... و فراموشکاری مردمی بود که ۳۰ ساله قبل هم خمینی رو به شاه ترجیح دادند. کمی منصف باشیم و اشتباهات خودمون رو بپذیریم. امروز هم همونها که ۴ سال پیش با امید یکسره شدن تکلیف نظام با آمدن احمدینژاد بر طبل تحریم میکوبیدند ، همچنان شعار تحریم میدهند و ظاهرا تا ایران رو به زمین سوخته تبدیل نکنند دست بر دار نیستند.
-- mehrnoosh ، Feb 16, 2009آدرس سايت مهم نيست مهم اينه كه شما هرچي به نفع دولت نهم است را دارين حذف مي كنين فقط يادتون نره دولت نهم دزد نيست و همين كافيه مردم دولت پاك و اصلح مي خواستن به اميد پيروزي اين مرد بزرگ در انتخابات آتي درود بر دكتر احمدي نژاد و دولتمردان غيورش
-- غزل ، Mar 10, 2009