تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
در حاشیه بحث نامزدی میر حسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری

هندوانه سربسته‌ای به نام میرحسین موسوی

نیک‌آهنگ کوثر
nikahang@radiozamaneh.com

در روزهای اخیر نام میرحسین موسوی نخست وزیر دوران جنگ و کسی که هر ۴ سال یکبار قبل از انتخابات نامش مطرح می‌شود، به کرات برده شده است.

سید محمد علی ابطحی در وبلاگ خود او را به هندوانه‌ای سربسته تشبیه کرده است.

بسیاری از جوانان ایرانی هیچ شناختی از میرحسین موسوی ندارند. جز این‌که او نخست وزیر ایران در دوران جنگ تحمیلی بوده است.

بعضی از اصلاح طلبان امیدوارند در صورت عدم نامزدی سید محمد خاتمی میرحسین گزینه‌ای باشد که باعث بازگشت قوه‌ی مجریه به جناح چپ حکومتی شود.

در همین رابطه با مسعود سفیری روزنامه‌نگار و تحلیلگر ایرانی ساکن آمریکا گفت‌و گو کرده‌ام.

آقای سفیری، اصلاح‌طلبان معمولاً وقتی به بن‌بست بر می‌خورند نام میرحسین موسوی را پیش می‌کشند. ولی با توجه به سابقه‌ای که از آقای میرحسین موسوی داریم و سابقه منفی رابطه ایشان با به آیت‌الله خامنه‌ای، آیا این انتظار می‌رود که ایشان به عنوان کاندیدای نهایی اصلاح‌طبان مطرح شوند؟

می‌خواهم در این بحث دو موضوع را از هم تفکیک کنم.

یکی اینکه رابطه‌ی میرحسین موسوی به عنوان نخست وزیر دوران جنگ با آقای خامنه‌ای به عنوان رییس جمهور وقت که طبق قانون اساسی یک رییس جمهور تشریفاتی بود و چپ‌ها خیلی در آن وقت نسبت به آقای خامنه‌ای از موضع کم لطفی برخورد می‌کردند.

شاید نتوانستم کلمه‌ی دیگری پیدا بکنم و دوم اینکه کاراکتر خود میرحسین موسوی و اینکه اصلاً چگونه می‌تواند در اردوگاه اصلاح‌طلبان بگنجد. من اعتقاد دارم که روابط میرحسین موسوی با آقای خامنه‌ای آنقدر کدر است که میر حسین موسوی در طول بیست سال یک مصاحبه بیشتر انجام نداد و ترجیح داده است که در یک گوشه‌ای برای خودش آرامش داشته باشد و وارد مسایل سیاسی کشور نشود حتی علیرغم اصراری که در زمان آقای خاتمی به این طرز تلقی رسیده بودند که از ایشان استفاده کنند و وارد دولت بشود ایشان وارد نشد حتی در انتخابات سال ۷۶ هم قبل از انتخابات در سال ۷۵ یک بیانیه‌ای داد و گفت که دیگر نمی‌خواهد فعالیت سیاسی داشته باشد.

مساله دوم شخصیت و کاراکتر خود ایشان است که من اعتقاد دارم که میرحسین موسوی بیشتر یک چپ ارتودکس است تا یک فعال سیاسی اصلاح طلب به مفهومی که الان در واقع جامعه‌ی ایرانی انتظارش را دارد.
اگر که بخواهیم دقیقا طبقه بندی بکنیم، به نظر من یک بخشی از جریان اصولگرای فعلی که حتا در جناح راست تعریف می‌شود، به آدم‌هایی مثل میرحسین موسوی تا سید محمد خاتمی تمایل دارد.

یعنی او را در واقع اصولگرا و یک انقلابی بیشتری می‌داند تا آقای خاتمی را. شاید به همین دلیل هم هست که اصلاح‌طلبان دنبال میرحسین موسوی رفته‌اند و اعتقاد هم دارم که میرحسین موسوی بدون هماهنگی با آقای خامنه‌ای به هیچ وجه کاندیدا نخواهد شد.

آقای محمد علی ابطحی در وبلاگ خودشان میر حسین موسوی را به یک هندوانه‌ی سر بسته تشبیه کرده‌اند. اینجور تمثیل‌ها به نظر شما تبلیغ است یا به ضرر مهندس موسوی تمام می‌شود؟

من فکر می‌کنم که برای جناح اصلاح‌طلب یک اختلاف‌نظر بسیار جدی وجود دارد و آن هم این است که به هر صورت آقای خاتمی یک توپی را شلیک کرده که یا خودش خواهد آمد یا میر حسین موسوی خواهد آمد.

با توجه به حضور بلامنازع آقای کروبی که خودش را «شیخ اصلاحات» نامیده است ترجیحا آدم‌هایی مثل آقای ابطحی که هم صراحت لهجه دارد و هم در دوران میر حسین موسوی دوره‌ی جوانی سیاسی‌ خودشان را طی کردند و در رده‌های بالای مدیریت نبودند ترجیح می‌دهند که نمایندگی افکار عمومی دست افرادی مثل آقای خاتمی باشد تا آقای میر حسین موسوی یعنی در واقع هندوانه‌ی در بسته، چیزی است که ما در زبان فارسی به آن می‌گوییم که هندوانه را به شرط چاقو می‌خریم.

یعنی ما در واقع نمی‌دانیم چه چیزی می‌خریم به کی رای می‌دهیم. اما خواسته است این را مودبانه و به سبک و سیاق خودش بگوید.

و نهایتا این‌که جناح اصولگرا چه نگاهی به میرحسین موسوی دارد؟

اتفاقا بحث خوبی است.من فکر می‌کنم که در جناح اصولگرا اگر کسی بتواند از این طرف یعنی از طرف اصلاح‌طلب‌ها (حالا یا جناح چپ یا جناح مقابل اصولگرا) اگر بخواهیم تعریفش بکنیم انشقاق و بحث جدی را راه بیندازد میر حسین موسوی است و نه کروبی و نه آقای خاتمی.

به خاطر اینکه یک بخش اعظمی از بچه‌های سپاه، مدیران ارشد دوران جنگ که بعد کناره گرفته‌اند ، بخشی از روحانیت به ویژه جناح چپ روحانیت، روحانیت ارتودکس، از میر حسین موسوی با احترام یاد می‌کنند و حتی مایل هستند که به نوعی اختلاف میر حسین موسوی با آقای خامنه‌ای حل بشود که آقای میرحسین موسوی به صحنه‌ی سیاسی کشور برگردد و حتا حضور او را خیلی مثبت تلقی می‌کنند.

بنابراین اگر که یک مقدار به جلو برویم و فکر کنیم که الان فرض کنید که در اردیبهشت ماه هستیم و میرحسین موسوی نامزد شده است، قطعا جناح اصولگرا ناگزیر است که در گزینه‌های خود تردید‌های جدی را متوجه بشود و نسبت به میرحسین موسوی موضع تخریبی را که نسبت به خاتمی و یا حتا کروبی می‌توانند داشته باشند نسبت به میر حسین موسوی نمی‌توانند داشته باشند و درست این همان مرزبندی است که نسل جوان امروز می‌تواند با میرحسین موسوی داشته باشد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

سلام

آقای موسوی چه طرح و برنامه ای دارند؟؟؟ کدام هندونهٔ سر بسته؟؟ باز هم یک سر کاری دیگر؟؟؟ تا کی‌ مردم باید هندوانه بخورند. چه برنامه‌ای ارائه کرده اند؟؟؟ عجب سر کاری بزرگی‌... بابا بیدار بشید دیگر بس است....هندوانه سر بسته نخورید دیگر ..

-- Reza ، Jan 31, 2009

درود بر شما .گزینش کنون میان بد و بدتر میباشد. ما جوانان دیگر بازیچه نخواهیم شد.ما تنها یک خواسته داریم و بس و ان نظامی سکولار است

-- behdad ، Jan 31, 2009

"ما جوانان دیگر بازیچه نخواهیم شد.ما تنها یک خواسته داریم و بس و ان نظامی سکولار است "... نظام سکولار از آسمان روی زمین نمیاد... باید با همین اصلاحات ناچیز شروع کرد.
حالا منظور از بازیچه نشدن اگر رای ندادنه, و خاتمی و غیره رو قبول ندارید, شما باید آرزوی نظام سکولار رو برای نوه نتیجه هاتون بکنید.

-- امین ، Jan 31, 2009

سلام
من اقای موسوی را از هر لحاظ تایید می کنم (من او را چند سال است که میشناسم)

-- بدون نام ، Feb 3, 2009

رای ندادن گزینه مناسبی نیست حتی اگر تمام گزینه ها ایده ال نباشند باید رای داد در غیر این صورت با رای ندادن به سرنوشت 4 سال پیش دچار میشویم
تغییرات در ایران به زمان نیز دارد با تغییر یک سیستم تغییرات سریع صورت نمیگیرد به گذشته که باز گردیم مبینیم که همیشه عوض شدن یک نظام در ایران با گزینه هایی مثل انقلاب نه تنها راه به جایی نبرده است بلکه وضعیت را بدتر از قبل کرده است. پس باید رای داد و با صبر منتظر تغییرات اساسی بود

-- ارام ، Feb 3, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)