تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با امیر محبیان، عضو شورای مرکزی «حزب نواندیشان ایران اسلامی» در تهران و سعید محمودی، استاد حقوق و روابط بین‏الملل در سوئد، پیرامون معرفی کابینه اوباما

کابینه اوباما، مجری تغییر یا همان سیاست پیشین؟

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

روز دو‌شنبه، سیاست‏مداران و جامعه‏ی سیاسی در سراسر جهان در انتظار معرفی کابینه‏ی رییس جمهور جدید آمریکا بودند تا ببینند چه کسانی مجری شعار تاریخی آقای اوباما، یعنی «تغییر» خواهند بود.

با اعلام اسامی برخی از این افراد، پرسش جاری به این شکل تغییر کرده است که آیا انتخاب این افراد، امیدهای ایجاد شده در جهت تغییر سیاست جهانی آمریکا و به تبع آن روابط بین‏الملل را، تقویت می‏کند یا خیر.

در غرب این زمزمه بیش از همه شنیده می‏شود که کابینه‏ی آقای اوباما، مجری تغییرات مورد انتظار نیست. انتصاب خانم هیلاری کلینتون به وزارت خارجه، با توجه به گرایشات سیاسی وی در جهت حفظ منافع اسراییل، تثبیت رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا در این وزارتخانه، قرار دادن جیمز جونز، ژنرال بازنشسته و از فرماندهان سابق ناتو به وزارت کشور، در رابطه با حل مناقشات منطقه‏ی خاورمیانه و معضل رابطه با ایران، چه تأثیراتی خواهد داشت.

در این مورد با آقایان امیر محبیان، تحلیل‏گر سیاسی و عضو شورای مرکزی «حزب نواندیشان ایران اسلامی» در تهران و همین‏طور آقای سعید محمودی، استاد حقوق و روابط بین‏الملل در سوئد، گفت‌وگو کرده‏ام.

Download it Here!

از آقای محبیان می‏پرسم نظر ایشان در رابطه با امیدهایی که آقای اوباما آفریده بود و کابینه‏ای که انتخاب کرده است، چیست؟

بسم‏الله الرحمن الرحیم. کابینه‏ای که آقای اوباما مشخص کرده، از دو جهت قابل بررسی است: یکی این‌که به اجزاء آن دقت کنیم و جهت آن را حدس بزنیم و در موردش قضاوت کنیم.

یعنی بگوییم، این‌که خانم هیلاری کلینتونی که در مواردی مواضع سخت در قبال ایران داشته یا بعضی از افرادی که از جهاتی شباهت فکری به نومحافظه‏کاران دارند، در کابینه حضور پیدا کرده‏‏اند، اجزایی هستند که جهت کلی حرکت را نشان می‏دهند. بنابراین با روند «تغییر» که شعار اصلی آقای اوباما بود، هم‏خوانی ندارد و به این شکل قضاوت کنیم.

از طرف دیگر می‏توانیم بگوییم، ایشان شعار تغییر را داده، ولی ممکن است به دلیل این‌که سیاست‏های خاصی وجود دارد و باید بعضی از مصادر قدرت را در مورد صحت عمل خود مطمئن کند و اطمینانی را ایجاد کند، چهره‏هایی را گذاشته که این چهره‏ها مورد تائید آن منابع هستند. لذا، علی‏رغم این‌که این چهره‏ها را گذاشته، ولی آن‏ها را در فرایندی به سوی اهداف خودش می‏برد.


امیر محبیان، عضو شورای مرکزی «حزب نواندیشان ایران اسلامی»

شما از کدام‏یک از این دو منظر نگاه می‏کنید؟

به نظر من، هنوز نمی‏توان قضاوت کلی در مورد کابینه‏ی اوباما کرد. بعضی‏ها معتقد هستند سیستم آمریکا هوشمندی به خرج داده و برای این‌که بتواند این تغییر را در افکار عمومی جهان ـ که نسبت به آمریکا نفرت ایجاد شده بود ـ با کم‏ترین هزینه اصلاح کند، یک سیاه‏پوست را به کاخ سفید برد‏ه و از این نظر سیستم آمریکا عقلانی حرکت کرده است.

اگر این حرکت و این تغییرات را ایجاد کرده، طبعاً نباید به این سرعت، این فضای مثبتی را که ایجاد شده، درهم بشکنند.

نگاه شما به این کابینه‏ی مشخص چیست؟

نباید فقط به اجزاء نگاه کنیم. البته نگاه به اجزاء، تا حدودی مأیوس‌کننده است، چه برای اروپا، چه برای ایران. یعنی نشان می‏دهد، انتظار تغییر جدی نباید داشته باشیم.

هرچند معتقد هستم، به صورت جدی این توهمی بیش نبوده که تصور کنیم، فردی در ایالات متحده روی کار بیاید و خلاف خواست‏های سیستم این کشور، نهایتاً انقلابی را به ‏وجود بیاورد.

ولی در عین حال، تغییری در تصاویر ذهنی ایجاد کرده‏اند، چینش اجزاء کابینه‏ی ایشان، چندان امیدبرانگیز نیست، اما شاید روند حرکت ایشان به نحوی باشد که بتواند بعضی از فضاهای مناسب را برای حرکت کسانی که می‏خواهند اصلاحی را در فضای سیاسی ایالات متحده آمریکا ببینند، به وجود بیاورد و شاید برای ایران هم فرصت‏هایی پدید بیاید. بنابراین، معتقد هستم خوش‏بینی زودهنگام بوده و بدبینی هم می‏تواند مضر باشد.

با توجه به این جنبه‏ها، فکر می‏کنید سیاست صحیح ایران در رابطه با آمریکا، بعد از این چه باید باشد؟

باید با درایت جلو برویم. باید دقیقاً رفتار آمریکا، اوباما و کابینه‏ی او را رصد کنیم و ببنیم چه فرصت‏هایی برای ما به وجود می‏آورد.

اگر درایت داشته باشیم، بسیاری از تهدیدها را می‏توانیم به فرصت تبدیل کنیم و اگر درایت نداشته باشیم، بسیاری از فرصت‏ها می‏تواند به تهدید تبدیل شود.

با توجه به این گفته‏های شما و با توجه به اظهاری که آقای لاریجانی کردند که شرایط را برای بررسی نامه‏ی نمایندگان کنگره‏ی آمریکا در پارلمان ایران مثبت می‏بینند، آیا می‏توان به این نتیجه رسید که در مورد ایران، امیدها کماکان برجاست؟

سیاست، عرصه‏‏ی عشق و نفرت نیست. سیاست، عرصه‏ی محاسبات است. باید نگاه زودهنگام و دیرهنگام و نگاه منفی و یا مثبت محض را کنار بگذاریم. باید دقیقاً پدیده‏های سیاسی را از منظر منافع ملی مورد ارزیابی قرار دهیم و بتوانیم از فرصت‏ها به نحو احسن استفاده کنیم.

به نظرم این امیدها از بین نرفته، معتقد هستم هرگونه تغییری برای ما که زیر فشار شدید ایالات متحده آمریکا بوده‏ایم، باعث نوعی ایجاد فضای مثبت شده و می‏تواند فرصت تلقی شود.

مجموعاً نوع حرکت ما می‏تواند از این فرصت بهره‏برداری کند. بحث امید و یأس نیست، بحث فرصت‏ها است و به گمان من، باب فرصت‏ها بسته نشده است.


این زمزمه بیش از همه شنیده می‏شود که کابینه‏ی اوباما، مجری تغییرات مورد انتظار نیست / عکس: Getty Images

نظر آقای دکتر محمودی در مورد کابینه‏ی آقای اوباما و ارتباط آن با تغییرات مورد انتظار را می‌پرسم:

به نظرم، این انتخاب‏ها تا حدود زیادی با اظهاراتی که آقای اوباما در طول مدت فعالیت انتخاباتی‏اش می‏کرد و تأکیدی که در رابطه با تغییر سیاست آمریکا در همه‏ی زمینه‏ها و به‏خصوص در زمینه‏ی سیاست خارجی داشت، مغایر است.

ممکن است مشخص‏تر در مورد این انتخاب‏ها صحبت کنید؟

انتخاب‏هایش نشانه‏ی این است که نمی‏توان انتظار تغییرات اساسی، لااقل در آینده‏ی نزدیک، داشت. البته می‏شود گفت با این افراد، رجعتی به وضع قبل از دوران جورج بوش کرده است. سیاست‏مدارهای برجسته، کاردان و ورزیده انتخاب شده‌اند.

ولی با توجه به مشکلات و مسایلی که هشت سال دوران ریاست جمهوری جورج بوش برای دنیا ایجاد کرده، انتظار می‏رفت الان کسانی در رأس قدرت قرار بگیرند و مسوولیت‏های عمده را برعهده بگیرند که واقعاً حاوی پیام تغییر نسبت به این سیاست‏ها باشند و این ظرفیت سیاسی را داشته باشند که بتوانند این مشکلات را از بین ببرند.

مثلاً، در مقایسه‏ی خانم کلینتون با خانم رایس، آیا این انتظار برقرار نیست؟

به نظر من، خانم رایس را نباید با هیلاری کلینتون مقایسه کرد. باید رایس را در رابطه با جورج بوش مقایسه کرد، همین‏طور که کلینتون را در مقایسه با بارک اوباما.

خانم رایس، به طور کلی، یک وزیر خارجه‏ی صد درصد مطیع در مقابل جورج بوش بوده است. یعنی بر‌خلاف وزرای خارجه‏ی قبل از خود، از جمله آقای پاول که کاملاً با بوش و بقیه اختلاف‏نظر داشت، کوچک‏ترین مخالفتی با نظرات جورج بوش نداشته است.

خانم رایس با یک شرط این سمت را گرفت، که ساکت هرچه به او گفته می‏شود، انجام دهد. در حالی که هیلاری کلینتون، شخصیت متفاوتی است.

ممکن است حتی سعی کند، مسایل را دیکته کند و با توجه به تجربه‏ی سیاسی شدید و حالت فرماندهی که در همه‏ی زمینه‏ها نشان داده، احتمالاً در آینده‏ی سیاست خارجه‏ی آمریکا خیلی تأثیرگذار خواهد بود.

در این زمینه، نظر شما هم این است که سیاست‏های خانم هیلاری شدیدتر از دیگران، متوجه حفظ رابطه با اسراییل است؟

حتماً همین‏طور است. قبل از انتخاب ایشان به سمت وزیر خارجه، دو سه هفته پیش که شایعه‏ی این انتخاب طرح شد، تعداد زیادی از ناظرین جهان عرب و سیاست‏مدارهای برجسته، نسبت به این مسأله ابراز نگرانی کردند.

برای این‌که سابقه‏ی کار سیاسی خانم کلینتون، در این زمینه خیلی روشن است. ایشان در حزب دمکرات جزو جناح صد درصد طرف‏دار اسراییل است.

در حل مسأله‏ی اسراییل و فلسطین، در آمریکا به کسی نیاز است که از این جهت معروف به میانه‏روی باشد. خانم کلینتون سیاست میانه‏رویی ندارد و برعکس، در داخل آمریکا معروف به جهت‏گیری به سوی اسراییل است. به همین دلیل، انتخاب بسیار نامناسبی بود.

به این ترتیب، در رابطه با بحران منطقه‏ی خاورمیانه، می‏توانیم بگوییم با حضور خانم کلینتون، چشم‏انداز امیدبخشی نیست. در رابطه با ایران، این چشم‏انداز را چطور ارزیابی می‏کنید؟

به نظرم، باید آن را منفی ارزیابی کرد. منفی بودن آن هم فقط به خاطر حضور خانم کلینتون است. چون آقای جو بایدن که معاون رییس جمهور است، آدم خیلی معقول و منطقی و متعادلی است.

اگر او این امکان را داشت که تأثیر بیشتری روی سیاست خارجی آمریکا داشته باشد، احتمال حل مشکلات آمریکا با خاورمیانه، به طور کلی و به طور اخص با ایران، خیلی بیشتر می‏بود.

به همین دلیل، فکر می‏کنم، خانم کلینتون، جو بایدن را در سایه قرار خواهد داد و خود وی نقش اصلی را بازی خواهد کرد و چون جزو موافقین قطعی کاربرد نیروی نظامی برای حل مسایل حیاتی آمریکا با کشورهای دیگر است، در نتیجه می‏توان گفت، متأسفانه شرایطی ادامه خواهد داشت که برای ایجاد صلح در منطقه، زیاد مناسب نیست.

نظرتان در مورد انتخاب خانم سوزان رایس که گفته می‏شود مشاور قدیمی آقای اوباما است و هم‏فکری‏های بیشتری با ایشان دارد، به عنوان نماینده‏ی آمریکا در سازمان ملل ـ با توجه به مشکلاتی که معمولاً ایران در سازمان ملل با نماینده‏ی آمریکا داشته است ـ چیست؟

البته نماینده‏ی آمریکا در سازمان ملل متحد، آدم مهمی است. ولی در هر صورت در زمینه‏ی سیاست خارجی آمریکا، شخص وزیر خارجه خیلی اهمیت دارد و گمان می‏کنم تمام انتخابات دیگر آقای اوباما تحت‏الشعاع مسأله‏ی انتخاب خانم کلینتون، تا جایی که مربوط به مسأله‏ی ایران، کره شمالی، سوریه و خاورمیانه به طور کلی می‏شود، قرار می‏گیرد.

این انتخابی است که تأثیر جدی خواهد داشت. یا نهایتاً باید جای خانم کلینتون عوض شود یا تعدادی از افراد دیگری که الان در رأس قدرت قرار گرفته‏اند، از جمله جو بایدن، در عزلت کامل قرار خواهند گرفت.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
هیلاری کلینتون وزیر خارجه دولت اوباما شد
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

همان کاری که با دوباره آمدن آقای خاتمی به پست ریاست جمهوری ،خواهد شد!

-- محمد شودی ، Dec 3, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)