تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
دوره‌ی دهم انتخابات ریاست جمهوری در گفت‌وگو با دکتر قاسم شعله‏سعدی، استاد دانشگاه و حقوق‏دان و دکتر هوشنگ امیراحمدی

شعله‏سعدی: «نباید از ترس مرگ، خودکشی کنیم»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

در میان انبوه اخبار سیاسی، اقتصادی، حقوق بشری درباره‏ی ایران، مساله‏ی انتخابات ریاست جمهوری دوره‏ی دهم، هم‏چنان موضوع بحث و گفت‌و‏گوی محافل گوناگون سیاسی است.

در میان این بحث‏ها، هرازگاه نامزدی فرد معینی از جانب خود یا هم‏فکرانش طرح می‏شود.

در جدیدترین اخبار، تمایل آقای دکتر قاسم شعله‏سعدی، استاد دانشگاه و حقوق‏دان منتقد حکومت را شنیدیم.

در این مورد با ایشان و هم‏چنین آقای دکتر هوشنگ امیراحمدی که کاندیدای دوره‏ی قبل ریاست جمهوری بودند و صلاحیت‌شان تائید نشد، گفت‏وگویی ترتیب داده‏ام.

Download it Here!

از آقای شعله‏سعدی می‏پرسم: اساسا چگونه به این تصمیم رسیدند؟

روشن است. کشور ما دارد به سمت فاجعه پیش می‏رود. سیاست‏های غلط دولت، هم در سیاست خارجی و دیپلماسی ما را به انزوای کامل کشانده و هم به جهت اقتصادی بخش وسیعی از مردم ما زیر خط فقر و خط مطلق فقر به سر می‏برند.

در چنین وضعی، نمی‏توانیم در مقابل سرنوشت ملت و کشور بی‏تفاوت بنشینیم. لذا علی‌رغم همه‏ی خطراتی که وجود دارد، تصمیم گرفتم در انتخابات شرکت کنم، اگر که مردم حمایت کنند، آن‌وقت در راستای ظرفیت‏های موجود برای تحقق حقوق و آزادی‏های مردم تلاش می‏کنم.

بخشی از این ظرفیت موجود که شما تاکید می‏کنید، امکان گذشتن از سد شورای نگهبان است. برای آن چه فکری کرده‏اید؟

به هرحال باید مبارزه کنیم. نباید از ترس مرگ، خودکشی کنیم. باید با این وضع غیرقانونی مبارزه کنیم و اگر بتوانیم حمایت مردم را به‏دست بیاوریم، آن‌وقت شورای نگهبان و بالاتر از شورای نگهبان مجبور به عقب‏نشینی می‏شود.

به خصوص که ما شرایط قانونی داریم. حتی با نظارت استصوابی هم که بخواهند اعلام کنند، بازهم واجد شرایط هستیم.

یعنی چطور؟

کاندیدای ریاست جمهوری طبق قانون یا باید رجال سیاسی باشد یا مذهبی. رجال مذهبی که همان آخوندها هستند.

اما در رابطه با رجال سیاسی، قانون چند مورد و چند شرط را به عنوان تعیین مصداق رجل سیاسی معین کرده است. مثالا گفته؛ باید حقوق‏دان یا استاد دانشگاه یا وکیل پایه یک دادگستری، یا از نمایندگان حاذق و لایق مجلس و امثال این‏ها باشد.

خُب در این مورد، من به تنهایی هم‏زمان دارای ۴ مصداق آن هستم. به عنوان استاد دانشکده‏ی حقوق و علوم سیاسی مهم‏ترین دانشگاه کشور، یا کسی که دو دوره نماینده‏ی مجلس و دیپلمات بوده و یا این که بیش از بیست و چند سال وکیل پایه یک دادگستری است، همه‏ی شرایط قانونی را دارم.

البته، می‏دانید که این تجربه را درهر انتخاباتی خیلی‏ها دارند که خلاف قانون رد صلاحیت می‏شوند. در این مورد شما چه می‏توانید بکنید؟

اگر موفق شویم حمایت مردم را به نمایش بگذاریم؛ مثالا اگر ۴۰ یا ۶۰درصد مردم از من حمایت و طرف‏داری ‏کنند، در صورتی که صلاحیت من رد شود این درصد از مردم انتخابات را تحریم خواهند کرد.

به این صورت، این بازی برای محافظه‏کاران هزینه‏دار خواهد شد. یا باید تحمل کنند ۴۰ یا ۶۰درصد از مردم انتخابات را تحریم کنند و دیگر نمی‏توانند به دنیا پُز بدهند که سیستم ما دمکراتیک است. و یا این که صلاحیت افرادی مثل ما را تائید می‏‏کنند. که اگر چنین وضعیتی پیش بیاید، مسلما افرادی مثل احمدی‏نژاد رأی نخواهند آورد.

ولی در انتخابات‏های اخیر شاهد بوده‏ایم که حدود ۵۰درصد همیشه شرکت نکرده‏اند و برای نظام هم اهمیتی نداشته است.

بله، اما در انتخابات گذشته شورای نگهبان فقط صلاحیت ۶ نفر را تائید کرده که ۴ نفر از این ۶ نفر پاسدار بودند و ۲ نفر دیگر، آقای کروبی و رفسنجانی بوده است.

این‏ها همه مهره‏های سوخته بودند. مردم ما مستوجب این نیستند که ۳۰ سال رفسنجانی را تحمل کنند. اگر به جای رفسنجانی چهر‏ه‏ای مثل من یا عبدالله نوری بود، آیا بازهم می‏شد انتخابات را به نحوی رقم بزنند که احمدی‌نژاد از صندوق بیرون بیاید؟

به نظر من آقای رفسنجانی یا کروبی بیشتر از شما قدرت یا ابزار قدرت در اختیار داشتند که جلوی تقلب را بگیرند ولی نتوانستند. شما چطور می‏خواهید این کار را بکنید؟

پایگاه مردمی که من دارم، قابل قیاس با رفسنجانی نیست. همان‌طور که در انتخابات آقای ناطق نوری و آقای خاتمی نتوانستند تلقب کنند. زیرا حمایت مردمی آن‏چنان وسیع بود که دیگر مجالی برای تقلب باقی نمی‏ماند.

لذا، پیشنهادم این است (برای نمایندگان ادوار مجلس هم توضیح دادم) که روی یک نفر اجماع شود که ۲ شرط داشته باشد؛ یکی محبوبیت عامه تا بتواند رأی سنگین بیاورد. دوم این که اگر آن فرد رییس جمهور شد، مثل خاتمی تدارکاتچی نشود.

از من پرسیدند، مصداق چنین فردی کیست؟ گفتم که خودم، نمی‏‏خواهد راه دوری بروید. نشان داده‏ام که این پتانسیل را دارم.

بله، ولی دلایل شما مانع نمی‏شود که آن‏ها شما را حذف نکنند. برای مقابله با این خطر چه خواهید کرد؟ یا شاید فکر می‏کنید در صورت حذف شدن هم نوعی از مبارزه را پیش می‏برید؟

معلوم است که چنین فردی را همان‌طور که شما هم پیش‏بینی می‏کنید، شورای نگهبان تایید نمی‏کند. ولی می‌شود هزینه‏دارش کرد و این هزینه، هزینه‏ای خواهد بود که ممکن است شورای نگهبان را مجبور به تایید صلاحیت کند.

این‏جاست که مردم باید تصمیم بگیرند و تصمیم‏شان را ابراز کنند. نه فقط در خانه‏هاشان، به طور خصوصی که نشسته‏اند، بگویند دکتر شعله‏سعدی خوب است.

نه، این نظرشان را باید به نحو مطلوبی ابراز کنند تا حکومت بداند چه درصدی از مردم از ما حمایت می‏کنند و در صورتی که بخواهند صلاحیت ما را رد کنند، این مقدار درصد مردم را در انتخابات از دست خواهد داد.

آن وقت حکومت باید بسنجد اگر صلاحیت من را تایید کند، بیشتر به ضررش است یا این که مثلا ۶۰درصد رأی مردم را از دست بدهد.

یعنی شما پیش‏بینی می‏کنید که ۶۰درصد از رأی مردم را داشته باشید؟

الان طبق نظرسنجی که شده، حدود ۴۸درصد مردم انتخابات را تحریم خواهند کرد، به خاطر این که از عمل‏کرد خاتمی ناامید شده‏اند. ۳۰درصد هم تردید دارند. تردیدشان هم به خاطر عمل‏کرد ضعیف خاتمی است که نتیجه‏ی آن عمل‏کرد این شده که آقای احمدی‏نژاد به قدرت برسد.

بنابراین اگر افرادی مثل من به صحنه بیایند، آن ۴۸ـ۵۰درصد قطعا رأی خواهند داد و از آن ۵۰درصد دیگر هم حداقل ۱۰درصدش را داریم. طبیعی است که رأی ما می‏شود ۶۰درصد و بالای ۶۰درصد.

اگر نظر شما را در مورد کاندیداهای دیگر بخواهم بدانم، در مورد آقای احمدی‏نژاد و خاتمی نظرتان را گفته‏اید، در مورد آقای نوری چطور فکر می‏کنید؟

به هرحال آقای نوری را نسبت به آقای خاتمی قطعا ترجیح می‏دهم. بالاخره آقای نوری کسی است که هزینه پرداخت کرده است. من و عبدالله نوری حاضر شدیم برای دفاع از حقوق مردم هزینه بدهیم. مثل خاتمی حاضر نشدیم مماشات کنیم.

نظرتان در مورد پروژه‏ی معرفی کاندیدای مستقل از جانب اپوزیسیون خارج از کشور که به عنوان یک احتمال همیشه در مقطع انتخابات طرح می‏شود، چیست؟

این یک تجربه‏ی شکست‏خورده است. اگر یادتان باشد، در دوره‏ی قبل آقای امیراحمدی کاندیدا بود. این کاندیداتوری در همان اوایل در نطفه خفه شد. نمی‏شود کسی بلند شود و از خارج به این‏جا بیاید.

آقای هوشنگ امیراحمدی درانتخابات دوره‏ی نهم ریاست جمهوری کاندید شدند و همین‏طور که آقای شعله‏سعدی گفتند، صلاحیت‏شان تایید نشد. به ایشان مراجعه می‏کنم، ببینم در این دوره‏ی انتخابات چه می‏خواهند بکنند و کلا نظرشان در مورد انتخابات دوره‏ی اخیر چیست؟


هوشنگ امیراحمدی، رییس انجمن دوستی ایران و آمریکا

انتخابات ریاست جمهوری ایران در دوره‏ی بعدی حتما انتخابات گرمی خواهد بود. در میان نیروهایی که وارد میدان شده‏اند، از راستِ راست تا چپِ چپ هست.

با توجه به جوی که در ایران دیدم، اعتقاد دارم برای نیروهایی که خیلی زیاد با این وضعیت مخالفت دارند، میدان این مبارزه بسیار مشکل خواهد بود و احتمالا رد صلاحیت‏ها وسیع خواهد بود.

به این ترتیب، شما فکر می‏کنید آن نیروهای خیلی مخالف نظام یا به قول شما «چپ‏تر»، صلاح است در انتخابات اساسا شرکت نکنند یا رهنمود دیگری دارید؟

فکر می‏کنم حق شهروندی هر ایرانی است، در چهارچوب موازینی که در کشور وجود دارد، خودش را کاندید کند. این حق را باید برای هر ایرانی محترم بشماریم و آن را قبول کنیم.

اما واقعیت جامعه‏ی ایران طوری است که خیلی از این‏ها احتمالا مشکل خواهند داشت که از سد شورای نگهبان رد شوند.

اصولا فکر می‏کنم که حتی اگر این وضعیت هم باشد، در مجموع باید از انتخابات آزاد و منصفانه در ایران حمایت کرد.

در مورد خودتان به چه نتیجه‏ای رسیده‏اید؟ شما در انتخابات دور گذشته کاندیدا شدید و تحت همین شرایط رد صلاحیت شدید. برای این دوره، آیا فکر کرده‏اید که کاندید شوید یا خیر؟

هنوز تصمیمی در این مورد ندارم. ولی فکر می‏کنم به صلاح هیچ‏کس و از جمله خودم نیست که وارد یک میدانی شود که احتمال توفیق گذشتن از سد شورای نگهبان کم است.

شاید کسانی مثل من باید روی این جریان بیشتر فکر و کار کنند، ببینند راه‏های گذار از این سد چیست و مسایل رد صلاحیت شورای نگهبان چیست.

آیا این به خاطر دوستی و نزدیکی شما با آقای احمدی‏نژاد نیست که نمی‏خواهید با ایشان رقابت کنید؟

نه واقعا. البته مسایل دیگری هست. من درگیری‏های دیگری دارم. در این دوره‏ی مشخص، تمرکزم روی رابطه‏ی ایران و امریکا زیاد شده و فعالیت‏هایم از گذشته بیشتر شده و خیلی شدید دارم سعی می‏کنم هرچه قدرت و فکر دارم، سر این جریان بگذارم و این مشکل را اگر بشود، به کمک دیگران به جای مثبتی برسانیم.

فکر می‏کنم، این مساله تاثیر بسیار زیادی در انتخابات آینده‏ی ایران خواهد گذاشت. از این نظر، احساسم این است که نباید خودم را بیش از آن چه که اکنون هست، پخش کنم و می‏خواهم تمرکزم را روی این ماموریت خود ساخته‏ای که برای خودم دارم، حفظ کنم.

از طرف دیگر، وضعیت در ایران طوری نیست که من بتوانم از دور با این شرایطی که الان هست، تاثیر بزرگی بگذارم. آمادگی کافی هم برای دوستان به وجود نیاورده‏ام و فرصت این را نداشته‏ام که در این رابطه با دوستان، با نیروهای مختلف مشاوره کنم. ولی معنایش این نیست که این جریان را کنار گذاشته‏ام و به هیچ‏وجه وارد این میدان نمی‏شوم. ولی فعلا در این مقطع مشخص تصمیمی ندارم وارد میدان شوم.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

اساس استراتزی صاحبان اصلی قدرت عبارت است از وادار کردن مردم به انتخاب میان بد و بدتر و یک توافق نانوشته میان دو جناه اصلی رژیم در جلوگیری و سرکوب جریان سوم٠ یعنی جریان سکولار و دمکرات. همانطور که خامنهای گفته= دو جناح نظام مثل دو بال پرنده هستند.
عملکرد اصلاحطلبان نیز در عمل غیر از این نبوده است. نگاه کنید به شعر و شعارهای امثال معین و مشارکتیها و سکوت م مماشاتشان در سه سال گذشته.

-- ahmad ، Nov 27, 2008

باسلام خدمت اقاي شعله سعدي. كه دورادور مشناسم چون ازيك شهر هستيم .ولي تعجب من از استدلال شما است به عنوان يك حقوق دان واستاد دانشگاه .والبته مدانم چرا تحليل شماوديگران روشنفكرانمانند شما بامن تفاوت دارد وان نوع نگاهمان به مردم است. بااين مقدمه خدمتتان سوال مي كنم همانطور كه فرموديد به گفته شماحدود50درصد راي ندهند.يعني اين حكومت را قبول ندارند.اگرفرض شما اين هست كه اين عده از مردم فهميده اينكارراانجام ميدهنديعني كل راقبول ندارندنه فقط ريس جمهور.حال شما كه مي فرمائيد اين عده به شما راي ميدهندبه چه دليل وچه فرقي بين شما وديگري بر فرض خاتمي دارد.يعني شما اگر ريس جمهور شويد به رهبر دستور مي دهيد .به شوراي نگهبان دستور ميدهيد.پس ميبينيد حق نا من است وشما فكر مي كنيد ان 50 درصد نمي فهمند ومسئله انها اين رئيس جمهور يا ان رئيس جمهور است امادرمورد اقاي احمدي من فكر مي كنم 80 درصد مردم نمي دانند ايشان كيستند ومتاسفم كه بگويم البته اين فكر من هست.با احترام 20 درصد بقيه مخالف ايشان هستند بخاطر فعاليت هاي كه دررابطه با امريكا دارند.با تشكر ازخانم محمدي كه فرصت اظهار نظر ها را فراهم مي كنند.

-- ازاده ، Nov 27, 2008

این اساتید محترم مثل اینکه امت شهیدپرور و یا خودشان را دست انداخته اند. پاسدارهایی که هم زر دارند و هم زور بانضمام آخوندها معطل کنار گود نشسته اند که شماها بیاید و رئیس جمهور شوید. در مصاحبه بعدی بپرسید بعد از رسیدن به صندلی ریاست جمهوری چه کاری میخواهند بکنند. اعلام تعطیلی اسلام و جمهوری اسلامی تا اطلاع ثانوی.

مصاحبه خیلی با مزه ای بود . لطفا با این اساتید بیشتر مصاحبه کنید و آنرا در بخش فکاهی سایت درج کنید.

-- حسن ، Nov 28, 2008

در شرايط فعلي ديگر تداركاتچي هايي مثل خاتمي و شيوخ محافظه كاري چون كروبي نه در حكومت جايي دارند و نه خواهند توانست حماسه بزرگ دوم خرداد!!! را تكرار كنند.پس مردم ايران چشم به راه گزينه هاي بهتري چون دكتر شعله سعدي و نوري هستند.هر چند اگر ايشان موفق نشوند باز بهتر از شيخ محافظه كار و سيد خندان هستند

-- اميد ، Nov 28, 2008

احتمالا اقای شعله سعدی 4 نفر خانواده خودش را 40% مردم ایران فرض کرده اند با با بی خیال شو توهم

-- علی ، Nov 29, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)