تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

احمدی‌نژاد رییس‌جمهور خواهد ماند

نیما نامداری

دکتر حاتم قادری چندی پیش در مصاحبه با هفته‌نامه شهروند امروز از شیوه مواجهه گروه‌های اصلاح‌طلب با انتخابات انتقاد کرده و آن را «مناسکی شدن» انتخابات خوانده بود.

به گمان من تعبیر قادری درست و به‌جا‌ست. انتخابات برای اصلاح‌طلبان به تشریفات و مناسکی تبدیل شده که از روی سنت و عادت و بی‌آن‌که به فلسفه و نتایجش بیندیشند در آن شرکت می‌کنند. انتخابات آتی ریاست جمهوری هم مشمول همین عادت شده است.

اگر سناریوهای مختلف و ممکن را مرور کنیم، در می‌یابیم که ناچاریم خود را برای چهار سال دیگر ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد آماده کنیم. از آن‌جا که اطمینان داریم احمدی‌نژاد در انتخابات بعد نامزد خواهد شد، سناریوها بستگی به نامزدهای دیگر خواهند داشت.

سناریوی نخست این است که خاتمی نامزد انتخابات نشود. در این صورت مهدی کروبی قطعاً نامزد خواهد شد و حداقل یک نامزد فرعی هم در اصول‌گرایان وجود خواهد داشت. باقر قالیباف، علی لاریجانی، مصطفی پورمحمدی، حسن روحانی، غلامعلی حداد عادل و احمد توکلی نام‌هایی هستند که تا‌ کنون به عنوان این نامزد فرعی مطرح شده‌اند.

در میان اصلاح‌طلبان بعید است کسی غیر از کروبی نامزد شود؛ ولی اگر نامزد دیگری هم باشد، قطعاً رأی قابل توجهی نداشته و تأثیری در نتیجه انتخابات نخواهد داشت.

در انتخابات ریاست‌جمهوری، ما با پدیده‌ای روبه‌رو هستیم که می‌توان آن را اینرسی رأی موجود نامید. شیوه تبلیغات و نوع مشارکت سیاسی مردم به گونه‌ای است که اگر اتفاق عجیبی و غریبی نیفتد، مردم ترجیح می‌دهند رییس‌جمهور فعلی در دوره بعدی نیز حضور داشته باشد.


آیا احمدی‌نژاد باز هم رییس‌جمهور خواهد شد؟

به نظر می‌رسد برای فرایند «بازخورد - اصلاح» رأی‌دهندگان، چهار سال زمان کمی است. کسانی که در انتخابات دور قبل به احمدی‌نژاد رأی دادند، اغلب هنوز به او اعتقاد دارند و نظام سیاسی و اصحاب مافیایی قدرت را عامل برخی مشکلات موجود می‌دانند.

این وضعیت دقیقاً مشابه شرایطی است که در پایان دور اول ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی و خاتمی هم وجود داشت. این اینرسی، رأی موجود ناشی از دلایل مختلفی است که اصلی‌ترین آن انحصار دولتی رسانه‌ها، دوری‌گزینی مردم از سیاست‌، فقدان جامعه مدنی و ضعف آگاهی در توده‌ها‌ست.

ویژگی‌های فردی احمدی‌نژاد هم این اینرسی رأی موجود را تشدید می‌کند. او در چهار سال گذشته به هر استان دو بار سفر کرده و بیش از هر فرد دیگری در کشور سخنرانی و ملاقات عمومی داشته است. به همین دلیل بعید است کس دیگری امکان رقابت با او را داشته باشد.

علاوه بر این، رقبای احمدی‌نژاد هم از نظر توده‌ها مزیتی در رقابت با او ندارند. همه آن‌ها از نظر عوام، جزیی از گروه قدرت حاکم هستند و نمی‌توانند منادی تغییر باشند (بر خلاف وضعیت خاتمی در سال ۷۶ و احمدی‌نژاد در سال ۸۴) و به همین دلیل ایجاد موجی از مطالبات اصلاح‌طلبانه حول هیچ کدام از آن‌ها محتمل نیست.

نامزد شدن فرد دیگری از میان اصول‌گرایان هم به گمان من با هدف رأی آوردن در این انتخابات نیست. بلکه برای چهره‌سازی و ایجاد مرزبندی با احمدی‌نژاد با هدف پیروزی در انتخابات سال ۱۳۹۲ است. یعنی مشابه کاری که احمد توکلی در سال ۷۲ و در رقابت با هاشمی رفسنجانی کرد (اگرچه در دور بعد به احترام ناطق نوری کنار کشید.)

می‌توان حدس زد که مردم پس از هشت سال ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، به فردی رأی خواهند داد که نماد نقد دوران احمدی‌نژاد باشد. این در مورد تمام رؤسای جمهور سابق (خامنه‌ای، هاشمی و خاتمی) مصداق داشته است.

پس نامزد اصلی اصول‌گرایان در آن سال لازم است از هم‌اکنون مرزبندی روشنی با احمدی نژاد داشته باشد.

در این سناریو کروبی هم نخواهد توانست از پس احمدی‌نژاد برآید؛ زیرا نه نماد مهیج تغییر است، نه به اندازه او پوپولیست است و نه به اندازه او قدرت بسیج‌کنندگی دارد. ضمن این‌که روحانی بودن نیز برای او مزیت محسوب نمی‌شود.

سناریوی دیگر آن است که خاتمی کاندیدا شود. این سناریو بعید است رخ دهد؛ اما اگر رخ دهد، قطعاً خاتمی برای احمدی‌نژاد رقیبی جدی خواهد بود. زیرا هم به اندازه او دیده شده و در ذهن مردم آشنا است و هم می‌تواند نماد نقد وضع موجود باشد.

اگر این سناریو رخ دهد قطعاً انتخابات دوقطبی شده و اصول‌گرایان بر روی احمدی‌نژاد و اصلاح‌طلبان بر روی خاتمی اجماع خواهند کرد. در این صورت اصول‌گرایان پروژه انتخابات را به نحوی اداره خواهند کرد که خاتمی نه تنها بازنده شود، بلکه همه سرمایه سیاسی خود را هم در این قمار ببازد.

گام اول این پروژه، پرداخت نقدی یارانه‌ها‌ست. احمدی‌نژاد نشان داده بر خلاف سلفش هیچ کاری را نیمه‌کاره رها نمی‌کند. جمع‌آوری اطلاعات اقتصادی خانواده‌ها، زمینه مناسب برای پرداخت نقدی یارانه‌ها فراهم کرده است.

البته از نظر حقوقی‌ این طرح بیش از آن‌که توزیع نقدی یارانه باشد، پرداخت نقدی سهم مردم از درآمد نفت است.

به هر حال احمدی‌نژاد این طرح را آغاز نکرده که در بزنگاه انتخابات از آن استفاده نکند.

از درون نظام بانکی شنیده می‌شود که به ازای هر فرد که به عنوان سرپرست خانوار، پرسش‌نامه اطلاعات درآمدی خانواده‌ها را پر کرده، حسابی ایجاد خواهد شد که احتمالاً به شماره کد ملی آن فرد خواهد بود.

گفته می‌شود حساب ایجادشده در سه ماه اول پرداخت نقدی، غیر ‌قابل برداشت است، اما فرد می‌تواند موحودی حساب خود را مشاهده کند.

تصور کنید مردم در پایان فروردین ۸۸ متوجه شوند در بانک، حسابی به نام آن‌ها ایجاد و به تعداد اعضای خانواده پول نقد به حساب‌شان واریز شده که موجودی این حساب در پایان اردیبهشت دو برابر خواهد شد.

حال قرار است آن‌ها در خرداد از میان دو نامزد یکی را برگزینند. یکی که وعده می‌دهد حساب پر‌پول‌تر و از ماه آینده قابل برداشت خواهد شد و دیگری که از اقتصاد صدقه‌ای انتقاد کرده و با اظهاراتی دوپهلو و روشنفکرانه، مردم را به بلندمدت حواله می‌دهد. آیا کسی نقد را به هوای نسیه رها خواهد کرد؟

نباید فراموش کرد که دولت احمدی‌نژاد در انتخاب وزیر کشور و معاون سیاسی و رییس ستاد انتخابات کشور، بی‌جهت این همه توان صرف نکرده است. تعویض جنجالی و پر‌هزینه وزیر کشور و تغییر چهار‌باره رییس ستاد انتخابات، برای این انجام شده که ‌در فصل انتخابات به کار آید.

مطمئناً رهبری، مجلس، قوه قضاییه و نهادهای مؤثر حکومت هم با پروژه احمدی‌نژاد برای شکستن خاتمی هیچ مخالفتی نخواهند کرد.

این شرایط نشان می‌دهد حضور خاتمی در انتخابات جز از بین بردن سرمایه سیاسی او در شکستی محتوم، نتیجه‌ای نخواهد داشت. از ظواهر پیدا‌ست که خاتمی نیز این واقعیت را می‌داند و در انتخابات حاضر نخواهد شد.

اگرچه هیچ‌کدام از دو سناریوی فوق خوشایند نیست، اما چاره چیست؛ وقتی سناریوی دیگری را نمی‌توان محتمل دانست؟

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

سلام.با اینکه جناب نامداری اسم ورسم چندانی در میان تحلیلگران سیاسی ندارند ولی تحلیلشان بسیار دقیق و شفاف و منطقی است.بنده هم هرچند مانند هر ایرانی واقع بین و منصفی خاتمی و حتی کروبی را هزار مرتبه شایسته تر از احمدی نژاد واسه ریاست جمهوری میدانم ولی با ایشان هم عقیده ام که در یاین دوره نمیتوانند یا نمیگذارند بر وی پیروز شوند .اما راهی دیگری واسه شکست او وجود دارد که جناب نامداری اشاره نکرده اند.اینکه از میان جناح محافظه کار شخصی معقول تر و کارآمدتر و معتدل تر مانند قالیباف یا روحانی یا رضایی یا حداد یا ناطق کاندید کاندیدا و رقیب شوند که اگر معقول فکر کنیم از خیلی جهات از وی بهترند و اکثر جناح راست(نمیدانم خامنه ای هم همچنین یا نه)دوست دارند از دست وی خلاص شوند تا مملکت لااقل از لحاظ اقتصادی و وجهه بین المللی وضعیت بهتری پیدا کند. در این صورت تمام دستگاه حاکم خود را وقف پیروزی احمدی نژاد نمیکنند واحتمال شکست وی خواهد بود.البته به شرط اینکه توده مردم کمی آگاهی داشته باشند و قشر متوسط و باسواد جامعه بخصوص اصلاح طبابان هم کمی منطقی و مانند آقای نامداری(و حالا بنده هم) فکر کنند. وگرنه که هیچی .فقط بنشینیم و شاهد باشیم که او چهارسال دیگر سرمایه و آبروی مملکت بر باد دهد وبه ریش همه بخندد.

-- سلیمانی - مالزی ، Oct 6, 2008

متاسفانه فکر می کنم تحلیل کاملا درستی هست.

-- آناهیتا ، Oct 6, 2008

جالب بود. ممنون

-- آرش ، Oct 6, 2008

يكي اين حرفها را به اصلاح طلبان بگويد

-- مهرداد ، Oct 7, 2008

"کسانی که در انتخابات دور قبل به احمدی‌نژاد رأی دادند، اغلب هنوز به او اعتقاد دارند و نظام سیاسی و اصحاب مافیایی قدرت را عامل برخی مشکلات موجود می‌دانند.
این وضعیت دقیقاً مشابه شرایطی است که در پایان دور اول ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی و خاتمی هم وجود داشت."

اين قسمتش درست نيست؛ واسه كسي كه توي جامعه هست كاملا واضحه. اكثر افرادي كه به احمدي نجاد راي دادن (و مثلا، به خاتمي هم راي داده بودند) الان غير از اينكه ميخوان سر به تن اين ... نباشه، به خودشون هم فحش ميدن! و ساده لوحي خودشون رو به زبون ميارن.

-- رهگذر ، Oct 7, 2008

استدلال نیمای عزیز در برخی جاها استقرایی است. یعنی از آن‌جا که تا به حال رأی دور دوم خیلی شبیه به رأی دور اول بوده به اصل کلی به نام «اینرسی رأی» رسیده‌ است. برای این حکم البته سه نمونه‌ی تأییدشده دارد. اما اگر بپذیریم که استقرا روش منطقی درستی نیست، برای اثبات ادعا کافی نیست.
همان‌طور که آقای رهگذر فرمودند این قسمت «کسانی که در انتخابات دور قبل به احمدی‌نژاد رأی دادند، اغلب هنوز به او اعتقاد دارند و نظام سیاسی و اصحاب مافیایی قدرت را عامل برخی مشکلات موجود می‌دانند.» ضعف استدلالی دارد. آیا بر مبنای مستنداتی منطقی است یا شهودی؟
در مورد تعبیر «مناسکی شدن» هم انتقاداتی به نظرم وارد است. به هر حال درست است که اصلاح‌طلبان در اکثر انتخابات شرکت می‌کنند و مشکلات هم حل نمی‌شود اما هیچ دلیلی هم وجود ندارد که با کنار گذاشتن انتخابات اوضاع بهتر شود و مشکلات حل شود. بر مبنای آزمون و خطا یک چیزی باید تغییر کند، اما مشکل در پیدا کردن آن یک چیز است.

-- ابراهیم اسکافی ، Oct 7, 2008

مردم ما با اینکه از طرفی به دنبال آزادی هستند و دوست دارند شاد باشند از طرفی به شدت مذهبی بوده و از آزادی هایی که باعث تغییر وجه ئ ملی مردم و رواج بی بند و باری باشد ناراضی میشوند
این طور القا شد که آقای خاتمی با شعار قانونگرایی و آزادی خود باعث بی بند و باری شد
و در دوره آقای احمدی نژاد نیروی انتظامی حتی با زور اوضاع را بهتر کرده و جلوی بی بند و باری را گرفته است
مردم ایران چون هم افراط و هم تفریط را دیده اند ترجیح میدهند جامعه سالمی داشته باشند تا آزاد
آقای احمدی نژاد در همان موقعی که شهردار بود تبلیغات وسیعی راه انداخت بطوری که وام ازدواج میداد و با مردم بطور مستقیم صحبت میکرد و به مشکلات آنها رسیدگی میکرد و به مردم میفهماند که او یک انسان خوب است حتی بعد از رئیس جمهور شدن دولت خود را دولت کار نامید و صحبت از باندهای مافیایی کرد که نشان میداد نه تنها دولتهای پیشین کاری نکرده اند بلکه در همه جا فساد موج میزند و زد و بندهایی هست
ما با اینکه میدانیم قطعی گاز و برق به دلیل بی توجهی مسئولین به کارهای زیر بنایی است با توجه به جو تبلیغاتی که رئیس جمهور و اطرافیان او نشان میدهد و شور و هیجانی که با آمارهای خود میگویند دولت او را به شدت فعال میدانیم و فکر میکنیم او دائم در حال کار است و آمارهای او را بیشتر از دیده های خودمان قبول میکنیم
و جالب اینکه در اواخر ریاست جمهوری نیز به دنبال دادن پول نفت به مردم افتاده است
در کل مردم او را شخصی سالم و شجاع میشناسند
آقای احمدی نژاد شخص بسیار هوشمندی است که میداند چه میکند در مسئله هسته ای نیز او تحسین مردم را به دنبال داشت و مدتهاست در حال چراغ سبز دادن به آمریکا برای برقراری رابطه است
فکر میکنم او تنها کسی است که میتواند بدون مشکلات داخلی رابطه با آمریکا را برقرار کند
البته آمریکایها این مطلب را درک نکرده اند و هنوز موضعگیری میکنند و آقای احمدی نژاد بار ها آمریکایها را به کندذهنی سیاسی متهم کرده است

-- سعید ، Oct 8, 2008

1- بسیاری از افراد که به آقای احمدی نژاد رای داده اند از کرده خود پشیمانند، آقای احمدی نژاد جذابیت جدیدی ایجاد نکرده که کسانی به ایشان رای نداده اند در این دوره به رای دهندگان ایشان بپیوندند لذا حتما تراز رای ایشان منفی خواهد بود. ایشان کلا 35% از آراء واجدین شرایط را کسب کرده اند با ریزش آرای ایشان که محسوس است حداکثر در دور بعد 20% آراء را می توانند از آن خود کنند.
2- کروبی به هیچ وجه رقیب خوبی برای احمدی نژاد نیست. ایشان روی دیگر سکه عملکرد پوپولیستی در اذهان توده مردم است که البته شعارهایشان با حضور احمدی نژاد دیگر رنگی نخواهد داشت. به هیچ وجه آراء ایشان در دور قبل در این دوره تکرار نخواهد شد. لذا اجماع بر روی ایشان در اصلاح طلبان یعنی پیروزی احمدی نژاد. ضمن اینکه بدنه اصلاح طلبان (جوانان و دانشگاهیان) پذیرش نمایندگی ایشان برای جریان اصلاحات را ندارند.
3- به نظر من حضور آقای خاتمی در صحنه انتخابات نه صرفا به عنوان کاندیدا بلکه به عنوان رهبر اصلاحات یا تاثیر گذار ترین فرد در میان اصلاح طلبان برای رسیدن به اجماع بر روی یک کاندیدای معقول که همخوانی مناسبی با قشر نخبگان از یک سو و ظرفیت ریاست جمهوری و جانشینی خاتمی بسیار سودمند است. افرادی نظیر دکتر عارف یا دکتر نجفی که نمادی از مدیریت وتدبیر را در مقابل بی تدبیری احمدی نژاد ارائه کنند در ضمن اینکه مردم آنها را به عنوان جانشین خاتمی بپذیرند.
4- گفتمان غالب در انتخابات آتی، گفتمان صداقت و تدبیر است. بسیاری از دروغ گویی های این دولت و از بی تدبیری مدیران آن به تنگ آمده اند. این مهم است. باید دید چه کسی بهتر می تواند این گفتمان را با حمایت آقای خاتمی نمایندگی کند. شک نکنید که کروبی این فرد نیست.

-- احمدزاده ، Oct 8, 2008

ما به چنین بحث هایی جدا احتیاج داریم. بسیار ممنونم. اما نظر من:
در مورد زمانی که خاتمی بیاید که به نظرم بعید هم نیست، مسلما شیوه برخورد حاکمیت با ایشان همان است که گفته شد؛ تلاش برای شکست مفتضحانه ایشان به هر نحو ممکن، از جمله تقلب، بسیج نیروهای خودفروخته، عوام فریبی، و تبلیغ این فکر غلط در بین مردم که "خاتمی جزیی از حاکمیت است" یا "خاتمی کاری نمی تواند انجام دهد" یا "مگر در دوره هشت ساله چه کار کرد"
اما در مورد عملکرد مردم. با گفته نیما مخالفم. مردم در حال حاضر به شدت تحت فشار هستند و گمان می کنند که احمدی نژاد یک فریبکار و یا یک عروسک در دست افراد بالاتر است. چنانچه بتوان طرح های حاکمیت برای برخورد با خاتمی را که به درستی مورد توجه نیما قرار گرفته بود، خنثی کرد، آنگاه مردم را آماده خلاص شدن از شر این موجود می یابیم .
احمدی نژاد یک پوپولیست تمام عیار است. باید مردم را از آن عرصه بیرون کشید.
باید به موفقیت های خاتمی که به رغم تصور دیگران در نظر من بسیار درخشان است، مرتب اشاره کرد. نباید این تصور که خاتمی ناتوان بوده یا خاتمی جزیی از حاکمیت است در میان مردم تقویت شود.
و اما در مورد تقلب احمدی نژاد در انتخابات که قطعی است، فقط می توان به حضور بسیار گسترده مردم امیدوار بود.
با سپاس

-- امید ، Oct 8, 2008

مشكل شما جماعت روشنفكر به قول خودتان ،‌اين است كه مردمي كه از آنها دفاع مي كنيد مردمي عيني و واقعي نيستند مردمي انتزاعي و در ذهن خودتان هستند براي همين هر توهيني را به آنها در صورتي كه به آهنگ شما نرقصيدند را مجاز مي شمريد اگر به اعوان و انصار شما راي دهند فرهيخته و انديشمندند كه براساس انديشه درست و براي تحول راي داده اند اما اگر به ديگران راي دهند به دليل منافع مادي در دسترس خود را فروخته اند بله مردم از نظر شما ابزاري هستند كه در ذهن ماها حضور ي ژلاتيني دارند كه ما هر طور مي خواهيم مي توانيم آنها را شكل بدهيم

-- ناصر ، Oct 10, 2008

به نظر بنده آقای احمدی نژاد رییس جمهور پر تلاش است و خداوند پشتیبان ایشان است اگر هم رای نیاورد حتما ذخیره ای برای دولت امام زمان (عج) هستند و مهم کارهای زیر بنای که انجام داده اند و کار برای خداوند است نه چیز دیگری .

-- شکیبا ، Dec 31, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)