تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با شهاب‌الدین طباطبایی، مسوول شاخه‌ی جوانان حزب مشارکت ایران:

«خاتمی باید بیاید و ایران را حفظ کند»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

دیروز نظرات آقای عبدالله مومنی، رییس شورای مرکزی سازمان دانش‌آموختگان و فارغ‌التحصیلان تحکیم وحدت‌ یا به اختصار‌، سازمان ادوار تحکیم‌ را شنیدید و خواندید.

‌این‌بار به سراغ شهاب‌الدین طباطبایی، مسوول شاخه‌ی جوانان حزب مشارکت ایران‌ ‌رفتم که به لحاظ گروه سنی، به سازمان ادوار تحکیم نزدیک‌تر است و نظریات کاملاً متفاوتی دارد.

از آقای طباطبایی می‌پرسم، بر اساس آن‌چه تا به حال منعکس شده، حزب مشارکت و تبعاً سازمان جوانان آن، آقای خاتمی را انتخاب‌ کرده است، درست است؟

Download it Here!

درست است. اکثریت غالب حزب مشارکت نظرشان بر آمدن آقای خاتمی است. البته در کنگره‌ای که حزب مشارکت در اواخر آبان‌ماه دارد و یکی از موضوعات مهم آن انتخابات ریاست جمهوری است، پس از برگزاری کنگره می‌توانیم بگوییم نظر مشارکت، آمدن آقای خاتمی است.

شما از ایراداتی که به عمل‌کرد اصلاح‌طلبان در دو دوره‌ی گذشته مطرح است، آگاه هستید. چه تضمینی وجود دارد که آقای خاتمی در این دوره، با توجه به این‌که محافظه‌کاران قدرت بیشتری هم گرفته‌اند، بتواند کار بیشتری از دوره‌ی گذشته انجام بدهد؟

معانی بعضی واژه‌ها خیلی متفاوت است. «بهترین» با «تنها» خیلی متفاوت است. بعضی از دوستان ما می‌گویند، تنها گزینه آقای خاتمی است، من می‌گویم،‌بهترین گزینه آقای خاتمی است.

چون اگر بگوییم «تنها»، خودمان را محدود کرده‌ایم و این مسایلی هم که شما می‌گویید، ممکن ‌است پیش بیاید.

اما در شرایط فعلی، با وجود همه‌ی این ‌انتقاداتی که من خودم در دو سه ماه گذشته در چند مقاله‌ی انتقادی نسبت به خودمان، شروع کردم، ‌بهترین گزینه آقای خاتمی است.

مردم می‌خواهند که ما با آن‌ها صادقانه صحبت کنیم. یعنی ایرادات خودمان را بگوییم، انتقادات خودمان از خودمان را علنی کنیم.

اصلاً اگر ۲ خرداد ۱۳۷۶ آن شرایط پیش آمد، به این دلیل بود که مردمی که عادت کرده بودند دروغ بشنوند، از آقای خاتمی راست شنیدند. شاید آقای خاتمی هر راستی را به مردم نگفت، اما به آن‌ها ‌دروغ هم نگفت.

در سه سال گذشته شرایط متاسفانه طوری شده که بعضی‌ها می‌گویند اگر به همان سال‌های ۸۴ ـ۸۳ برگردیم، پیشرفت بزرگی کرده‌ایم.

ما باید به این نکته هم توجه کنیم؛ در دوره‌ای هم که آقای خاتمی آمدند، بعضی گروه‌ها و احزاب احساس کردند شرایط جوری است که می‌شود یک یا دوساله کارهایی انجام داد که واقعا امکان انجام آن کارها نبود.

توان آقای خاتمی، خط مشی‌ و ‌روش و منش ایشان، مشخص است. اما توقعات جامعه به حدی بالا رفت که منتظر بودند طی یکی دو سال، این ساختار در حوزه‌های مختلف شکسته شود و ساختارهای پوسیده عوض شود. اما چنین چیزی ممکن نبود.


شهاب‌الدین طباطبایی، مسوول شاخه‌ی جوانان حزب مشارکت ایران / عکس از سهام‌ادلین بورقانی

الان هم ما نباید درگیر این‌گونه مسایل بشویم. آقای خاتمی تقریباً همان آقای خاتمی است که در دور دوم انتخابات به میدان آمد. البته شناخت ایشان نسبت به خیلی‌ها که فکر می‌کرد با او همراهی می‌کنند، اما در عمل مشاهده کرد که آن‌ها به جای این که کار کنند، سنگ‌اندازی می‌کند؛ بیشتر شده است.

آن‌ها چه کسانی بودند؟

این کسانی که من اشاره کردم، دو دسته هستند. یک دسته، بعضی از کسانی که دوروبر آقای خاتمی را گرفته بودند؛ یک سری هم مخالفین آقای خاتمی.

از آن کسانی که دوروبر آقای خاتمی را گرفته بودند، اشاره‌ی شما به مشارکتی‌ها و به اصلاح‌طلبان هم هست؟

مصداق خاصی در مورد مشارکتی‌ها نیست. اصلاح‌طلبانی که در زمان آقای خاتمی پست و مقام داشتند، این‌ها ناآگاهانه، بعضی‌ وقت‌ها با عمل‌کرد بدشان، باعث ضربه به اصلاحات شدند.

مخالفین هم که اصلاً وظیفه‌شان این بود که ضربه بزنند و کاری بکنند که کار اصلاحات پیش نرود.

به این ترتیب، این صحبت آقای کروبی ‌را آیا شما به نوعی پذیرفته‌اید‌ که «اصلاح‌طلبان تندرو» را مسوول جدایی خودشان از...

من به این‌گونه تفکیک تندرو، کندرو، معتدل و... خیلی قایل نیستم. برای مثال، آقای خاتمی وزیری داشت که هرچه آقای خاتمی از جامعه‌ی مدنی می‌گفت، این وزیر اصلاً جامعه‌ی مدنی را نمی‌فهمید.

آقای خاتمی یک سری شعارها و ایده‌ها داشت که می‌بایستی توسط وزرا و مسوولین اجرایی دولت، اجرا می‌شد.

یعنی آقای خاتمی در انتخاب همکارانش اشتباه کرد‌؟

بالاخره باید این انتقاد را پذیرفت که در یک سری از انتخاب‌های آقای خاتمی، اشتباهاتی هم بوده است. مثل هر آدمی که اشتباه می‌کند.

به هرحال این شناخت آقای خاتمی این دوره خیلی به او کمک خواهد کرد که یک مقدار از ملاحظات و رودربایستی‌ها را کنار بگذارد و جور دیگری وارد شود.

صحبت‌های آقای خاتمی، حداقل آن صحبتی که با نخبگان خوزستان داشت و گفت که «حالت تدافعی را باید رها کنیم و حالت تهاجمی بگیریم»، ادبیات متفاوتی بود.

امیدواریم که همین نشانه‌ای باشد برای این که هم آقای خاتمی بیاید و هم نشانه‌ای برای تغییر خط‌مشی و رفتار ایشان‌ در پست ریاست جمهوری باشد.

یعنی شما در حالی‌‌که این امیدواری را دارید که آقای خاتمی این بار از برخی خط قرمزهای خودش عبور کند، ضمناً فکر می‌کنید که اگر هم عمل‌کرد گذشته را داشته باشد، نسبت به وضعیت فعلی و یا هر وضعیت دیگری، درمجموع به نفع اصلاحات خواهد بود؟

من نمی‌گویم‌ به نفع اصلاحات است. الان به جایی رسیدیم که‌ شاید، نگرانی بابت جمهوری اسلامی هم نباشد، نگرانی بابت ایران باشد؛ و آقای خاتمی است که می‌تواند اصلاح‌طلبان و جمهوری اسلامی هیچ، بلکه ایران را حفظ کند.

شرایطی که در جامعه‌ی بین‌المللی داریم، وضعیت اقتصادی، فروپاشی اجتماعی که هرروز روندش‌ تندتر و گسترده‌تر می‌شود. این‌ها بحث را اصلاً از این‌که اگر آقای خاتمی یا کس دیگری بیاید، به نفع اصلاح‌طلبان هست یا نه؛ فراتر می‌برد.

نگفتم اصلاح‌طلبان‌، گفتم به نفع اصلاحات...

به نظر من، اصلاً باید ایرانی بماند یا جمهوری اسلامی بماند که بتوان در آن اصلاحاتی انجام داد. کسانی که از آمدن آقای خاتمی می‌ترسند (بین مخالفین آقای خاتمی، محافظه‌کاران و اقتدارگرایان را می‌گویم)، باید بیشترین استقبال را بکنند؛ چون همان زمانی هم که آقای خاتمی بود، به هرحال نظام جمهوری اسلامی ماند که در آن بخواهد اصلاحات انجام شود یا نه.

این طور که دارد پیش می‌رود، چیزی از این سیستم و نظام نخواهد ماند.

نظر شما در مورد گزینه‌هایی که دیگر گروه‌های اجتماعی مطرح می‌کنند، چیست؟ مثلاً انتخاب اداوار تحکیم که به لحاظ سنی، شاید هنوز به گروه شما نزدیک‌تر هستند و انتخاب‌شان، آقای نوری است.

در هر حال هرکسی آزاد است که گزینه‌ی خودش را معرفی کند و راجع به آن تحلیل و بررسی کند. اما داریم در ایران زندگی می‌کنیم و جدا از عمل‌گرا بودن، باید یک مقدار مسایل دیگر را هم ببینیم.

شما می‌دانید که احتمال تایید صلاحیت آقای نوری خیلی ضعیف است و در عالم سیاست، باید سراغ کاندیداهایی رفت که حداقل از آن خوان دوم و سومی که آقای تاج‌زاده هم مطرح کرد (‌همین رد صلاحیت)، رد شود و مرحله‌ی بعدی را شروع کند.

البته من شنیده‌ام که آقای نوری به آقای خاتمی گفته‌‌ است که نمی‌آید و بهترین گزینه را باز هم آقای خاتمی دانسته است. ایشان خواسته است که آقای خاتمی پیش‌قدم بشود و بیاید.

اما در مورد آقای خاتمی هم، من دیروز در سایت «الف» یک خبری خواندم که ایشان گفته است، قطعاً، کاندیدا نخواهد شد.

این یک دوگانه‌ای بوده که آقای خاتمی مطرح کرده بود. اولاً آقای خاتمی چنین چیزی را در پاسخ به یک مصاحبه نگفته بود، بلکه دوستانی دور ایشان جمع شده بودند و گپ و گفت خودمانی بوده است.

جمله‌ی بعدی آقای خاتمی که به نظر من مهم‌تر است، این بوده که: «اگر می‌خواستم نیایم، تا به حال گفته بودم.» ایشان این جمله را هم اضافه کرده. اما متاسفانه کسانی که موضوع را منعکس کرده‌اند، فقط آن تکه‌ای را که دوست داشتند بشنوند، انعکاس داده‌اند.

آیا می‌توانید به این شق هم فکر کنید که هم آقای نوری باشد و هم آقای خاتمی، و در نهایت اصلاح‌طلبان اجماعی روی یکی از این دو گزینه‌ پیدا کنند؟

من احتمال‌اش ‌را خیلی ضعیف می‌دانم‌ که اگر آقای خاتمی وارد عرصه بشود، آقای نوری هم با توجه به این که آقای خاتمی در صحنه است، کاندیدا شود. این احتمال‌اش تقریباً صفر است.

حضور آقای کروبی را در حین این که آقای خاتمی هستند، چطور تفسیر می‌کنید؟

دو مرحله دارد. یک مرحله این است که موضوع مهمی اتفاق افتاده و حزبی دبیرکل‌اش را خیلی شفاف کاندیدا کرده است.

مرحله‌ی بعدی، بحث ائتلافی است که ممکن است اصلاح‌طلبان به آن برسند. همان‌طور که در شورای شهر سوم به آن رسیدند و در مجلس هشتم هم نزدیک بود شکل بگیرد.

تا این‌جای کار ایرادی ندارد. از این‌جا به بعد هر دو طرف باید با هم‌دیگر صحبت و مذاکره کنند. مذاکرات و صحبت‌ها را هم در حدی که می‌توانند درون‌گروهی ادامه بدهند.

الان بیشترین اختلاف و درگیری‌هایی که وجود دارد، بین اقتدارگرایان است؛ اما تا حدی که می‌توانند بین خودشان نگه می‌دارند‌. حالا یک مسایلی سرباز می‌کند و بیرون می‌آید که ما متوجه می‌شویم.

به نظر من، اگر شرایط همین‌طور پیش برود، آقای خاتمی هم بیاید به وسط، شرایط مذاکره و گفت و گو هم خوب پیش برود؛ من احتمال‌اش را ضعیف نمی‌دانم که حتی آقای کروبی هم شرایط را طوری ببیند که به نفع آقای خاتمی کنار بکشد. با وجودی که الان به نظر ما، احتمال آن درصد خیلی بالایی ندارد.

Share/Save/Bookmark

در همین زمینه:
عبدالله نوری، کاندیدای ادوار تحکیم وحدت
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

ببخشید انتظار دارید خواهرزاده ی آقای خاتمی به ضرر داییش صحبت کنه؟!!!!!

-- رحمان ، Sep 21, 2008

اين يك واقعيت است كه هم اصوال كرايان و هم اصلاح طلبان به بن بست رسيده اند آزمايشات افراطي و هم آرامش طلبي باسخي به نيازهاي مردم نداده است . همانطور كه در اين مصاحبه و ساير اظهار نظر هاي اصلاح طلبان مشاهده ميشود فقط اينكه خاتمي خوب است اما هيجكدام برنامه اي ندارند . مثلا همين اينكه امكان رد صلاحيت نوري را قطعي ميدانند نشان ميدهد همين الان اصلاح طلبان سياست اطاعت را بيش كرفته اند نه اصلاح . جرا به رد صلاحيت ها اعتراض عملي نميكنند و نمي كويند كه اكر رد صلاحيت باشد ما در انتخابات شركت نمي كنيم . يا اينكه سياست خارجي را رهبر هدايت مي كند - طبق قانون اساسي _ آقاي خاتمي در صورتي كه سياست تشنج زدائي اش توسط خامنه اي مخالفت شود جه برنامه اي دارد ؟ باز هم اطاعت از حكم حكومتي . آقاي خاتمي مانند احمدي نزاد در اداره ي اقتصاد طرح بانك جهاني را مي بذيرد يا آنكه طرح ديكري دارد ؟ وجه تمايز آقاي خاتمي در حفظ شرايط موجود با احمدي نزاد جيست ؟ اينكه سنجيده تر حرف مي زند ؟ او كه رئيس جمهور را تدارك جي ميدانست آيا نظرش تغيير كرده يا آنكه باز هم بدنبال تداركات است ؟ و سئوالات بي شماري ست كه وجود دارد و وجه تمايزي و يا حركت بهتري را كه باعث تقويت نهادهاي مدني باشد در نزد آقاي خاتمي هم نداريم . و حتي آقاي خاتمي در كرايش به قانون كرائي هم نتوانست حتي قوه ي قضائيه را به اين سمت بكشاند جه رسد به سرداران و افسران سباه . اين بار هم مشاهده خواهيم كرد كه مردم سياست ورزان را يكبار آزمايش مي كنند نه جندين بار آمدن خاتمي هزينه كردن اصلاح طلبان است براي مرك سياسي او .

-- فرهاد-فرياد ، Sep 21, 2008

یادمه تا چند سال پیش کسی نمی دونست اینترنت یا کامپیوتر چیه - اینترنت از زمان خاتمی پیشرفت کرد وبانک ها وادارات و دانشگاه ها اینتر نتی شدند اصلا اینترنت رو خاتمی تو ایران رواج داد اون وقت دلشون خوشه ضریب نفوذ اینترنت رو با زور گذاشتن سر مردم برای مثلا ثبت نام کارت سوخت که برای هر بیسوادی هم لازمه بالا بردن-آخه چرا باید تو ونزوئلاو کلمبیا پالایشگاه بنزین بزنیم اونوقت خودمون بنزین آزاد رو تا چند وقت دیگه لیتری 800تومان بخریم وقتی میشه توایران با قیمت لیتری 200تومان تولید کرد.سفر های استانی آقای رییس جمهور چرا باید وقتی شروع بشه که مدرسه ها بازه؟جوابش معلومه چون در غیر این صورت کسی رو نمیتونن ببرن استقبال آقای رییس جمهور .چرا باید یک معدن طلا رو به پیمانکار خارجی بدیم اونم با درصد 70 اون 30 ما در حالی که پیمانکاران داخلی اونم 50-50 حاضرن ووقتی یه نشریه اینو میگه درشو می بندن- بنگاه های زود بازده رو راه انداختن تا کارخونه ها رو ببندن-دست نامحرمو بوسیدن ولو خانم معلم باشه حرامه.حالا خانم معلم هیچی دختره 10 ساله که دیگه تکلیف رسیده چرا اونو بغل کرده - چرا ابید تو دفتر خبر گزاری جلوی اون همه آدم نماز اول وقت بخونه میشد بره مسجد یا اون وقت نره اونجا.حالا نماز خوبه چرا جلوی اون همه خبرنگار باید سجده طولانی داشته باشه ؟چون همه وقت کنن ازش عکس بگیرن!
خوب حالا آقای احمدی نژاد فرقش با بنی صدر چیه؟؟؟دوران خاتمی آدم جرئت می کرد علیه حکومت انتقاد کنه اما حالا ساواکی کم نیست!!
من اسمم نمیگم چون نمی خام مشکل واسم پیش بیاد- واسه پول ومقام همه کاری می کنن دیگه!!!
وجدانن اگه مشکلی قراره پیش بیاد واستون یا مخالفید اونو نذارید!

-- گمنام ، Sep 24, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)