چه کسی جنگ در گرجستان را آغاز کرد؟
اندرو پرویس، گزارشگر مجله تایم در برلین ترجمه: احسان نوروزی
هیچ چیزی به اندازه جنگ در دوردستها نمیتواند موجب دامن زدن به تئوری توطئه شود. آخرین مورد از این دست، به طور عجیبی از یک منبع موثق نشات میگیرد.
ولادیمیر پوتین، نخستوزیر روسیه، در مصاحبه هفته گذشته خود با سیانان، ایالات متحده را به آتشافروزی در جنگ گرجستان با هدف بهره رساندن به مککین در جریان انتخابات ریاستجمهوری متهم کرد.
وی مدعی شد که «در واقع این شهروندان آمریکایی بودند که در مناطق درگیری حضور داشتند» و «تنها کسی که میتواند چنین دستوراتی صادر کند، رهبر آنهاست.»
مقامات اروپایی بدون اینکه ادعای پوتین را تایید کنند، به کرات چنین تردیدهایی را در سر پروراندند؛ که نقش آمریکا در این بحران بیش از آن است که پیشتر گزارش شده بود. آنطور که برخی از تحلیلگران سیاسی اروپایی میگویند، یکی از دلایل ناکامی رهبران اروپایی در اعمال تحریمهای سفت و سخت بر ضد مسکو به خاطر ماجراجویی این کشور در گرجستان نیز، ممکن است همین (تردیدها) باشد.
اتهامزنیهای پیاپی مسکو، که با حمایت بلاگرهایی با نگرش مانوی به سیاست جهانی، در ابعادی وسیع انتشار یافت، قطعاً با ورود معاون رییسجمهور آمریکا، دیک چنی، به تفلیس در روز آینده (جمعه)، با افزایشی جهشی روبرو خواهد شد.
چنی که از حامیان پر و پا قرص گسترش مداخله ایالات متحده است، انتظار میرود در حالی که از بسته یک میلیارد دلاری کمکهای ایالات متحده برای بازسازی مناطق آسیبدیده در اثر جنگ اخیر پرده برمیدارد، با برجسته ساختن نقش گرجستان، برای ارتقای آن به جایگاه الگویی برای جهان آزاد تلاش کند.
به احتمال قریب به یقین، حضور وی قرار است همزمان با حضور ناوهای جنگی آمریکا در دریای سیاه باشد، همانهایی که پوتین اخیراً وعده داده است در برابرشان واکنشی «خونسردانه» نشان خواهد داد.
با اینکه بسیاری از پرسشها پیرامون اینکه چرا گرجستان درگیر چنین جنگ ویرانگری شد بیپاسخ مانده است، همچنان به نظر میرسد این خطر وجود دارد که بهخصوص نقش آمریکا در این مناقشات اغراقآمیز جلوه داده شود. هیچ مدرکی تا کنون - توسط پوتین یا هرکس دیگری - به دست نیامده که نشان دهد ایالات متحده یا مشاورانش آغازگران جنگ بودهاند.
این برای انکار نقش واشنگتن در این مناقشه نیست، چرا که به هر حال ایالات متحده با دولت میخاییل ساکاشویلی، رییسجمهور گرجستان روابط نزدیک و ویژهای داشته است.
یک سرباز روس در کنار کشیشی گرجستانی در شهر گوری
ساکاشویلی فارغالتحصیل دانشکده حقوق دانشگاه کلمبیا است و پیش از آنکه در دهه ۱۹۹۰ به عنوان رهبر اپوزیسیون سیاسی به زادگاه خود بازگردد، مدت کوتاهی در یک موسسه حقوقی در شهر نیویورک مشغول به کار بود.
همچنان که در ابعادی گسترده گزارش شد، برخی از گروههایی که به سازماندهی انقلاب رز در سال ۲۰۰۳ - که منجر به برکناری همتای پیشین او، ادوارد شواردنادزه شد - یاری رساندند، از سوی دولت ایالات متحده تامین مالی شدند.
از سال ۲۰۰۴ که ساکاشویلی زمام امور را در دست گرفت، دولت وی به دریافت حمایتهای هنگفت مالی از آمریکا ادامه داده است و نیروهای نظامی گرجستان با کمکهای دفاعی ایالات متحده بازسازی شدند و زیر نظر مشاوران نظامی آمریکایی آموزش دیدند. (گرجستان همچنین دو هزار تن از سربازان مرد خود را برای نبرد در سراسر عراق به این کشور اعزام کرد.)
چندین شهروند آمریکایی، از جمله دانیل کونین، فرزند فرماندار سابق ایالت ورمانت، مادلین کونین، به عنوان دستیاران ارشد نظامی دولت ساکاشویلی کار کردهاند. رندی شونمان، از مشاوران ارشد کاندیدای جمهوریخواه انتخابات ریاستجمهوری، جان مککین، تا اوایل امسال از لابیگران گرجستان بود.
رییسجمهور گرجستان هم دوستانی در سطوح بالای حکومت ایالات متحده دارد که از میان آنها میتوان به معاون اول پیشنهادی نامزد دموکراتها، جوزف بایدن و شخص مککین اشاره کرد.
بیاناتی از سوی رییسجمهور بوش و دیگران ممکن است ساکاشویلی را ترغیب کرده باشد که در انتظار مساعدتهایی باشد که سرانجام چندان هم زودرس نبود، اما شرایط فعلی فاصله چشمگیری با ایفای نقشی فعال در آغاز اقدام نظامی دارد.
واقعیت این است که هم روسیه و هم گرجستان، دلایل بسیاری برای خود دارند که میتواند برایشان توجیهکننده آغاز یک جنگ تمامعیار باشد. پوتین که به خاطر ایستادگی جسورانه ساکاشویلی در برابر مسکو و روابط نزدیکش با غرب، از او متنفر است، فرصتهای بسیاری برای آزمودن حمله به گرجستان و برکناری او داشت.
اما از دیگر سو، ساکاشویلی در نقش رییسجمهور، مصمم به «یکپارچهسازی مجدد» گرجستان با بازپسگیری دو منطقه جداشده (اوستیای جنوبی و ابخازیا) بود.
آنچه همچنان مبهم باقی مانده این است که کدامیک از آنها آغازگر درگیریها بودند. روسیه مدعی است که در شب آغاز جنگ - هفتم آگوست – آنها در حال واکنش نشان دادن به حمله گرجستان به سخینوالی، مرکز اوستیای جنوبی، و حمایت از زندگی غیرنظامیان روسی و اوستیایی در برابر تهدید گرجیها بودند؛ به همین سادگی.
اما این سناریو در برابر شواهد متعدد حاکی از تقویت نیروهای روسی از بهار امسال، آن هم فقط در سرتاسر مرز اوستیای جنوبی، که ورود بیش از ۱۵۰ تانک به اوستیای جنوبی ظرف چند ساعت پس از دستور روسیه به حمله را ممکن ساخت، توضیحی ندارد.
مقامات روسی در ابتدا مدعی شدند که در روز هفتم آگوست، پیش از ورود نیروهای روس به صحنه نبرد، بیش از دو هزار غیرنظامی در اوستیای جنوبی کشته شدند. برآورد آنها همچنان رو به کاهش است، تا جایی که اکنون این رقم به ۱۳۳ کشته رسیده است و طبعاً این رقم کمتر از آن است که کسی بتواند آن را واجد ویژگیهای «قتل عام» بداند؛ تا با توسل به آن، امکان یک مداخله سریع خارجی را توجیه کند.
نمایندگان دیدهبان حقوق بشر (HRW) که اندک زمانی پس از درگیریها از هر چهار بیمارستان موجود در منطقه بازدید کردند، میگویند که این سازمان مرگ تنها ۴۴ نفر در آن شب را قطعی میداند.
اما ادعای گرجستان مبنی بر آغاز جنگ از سوی روسیه نیز هنوز کاملاً قانعکننده نیست. ساکاشویلی در مصاحبهای با تایم گفت که او زمانی به نیروهایش دستورحمله به شهر سخینوالی در اوستیای جنوبی را داد که روسیه تهاجم خود به خاک گرجستان را آغاز کرده بود؛ هدف مورد نظر او از این کار هم به گفته خودش فقط کاهش پیشرفت روسیه طی ۴۸ ساعت بود، تا در این مدت جامعه جهانی فرصت لازم برای اقدام داشته باشد.
اما در شب هفتم آگوست، و تا سه تا چهار روز پس از آن، مقامات گرجی نگفتند که این روسیه بود که حمله را آغاز کرده بود، و به گفتن همین اکتفا کردند؛ که نیروهایشان در حال پاسخگویی به حملات تشدیدشده با خمپارهاندازهای ۱۲۰ میلیمتری نیروهای اوستیایی تحت حمایت روسیه به مواضع گرجیها بودند.
در مواضع هر یک از طرفین درگیر ممکن است بتوان وجوهی از واقعیت را یافت. ساکاشویلی ممکن است فکر کرده باشد که نیروهای تحت امرش میتوانند در یک حمله سریع و بدون برانگیختن واکنش روسیه، نیروی دفاعی اوستیای جنوبی را در هم بشکنند.
در واقع، این برداشت نادرست که متحدان غربی میتوانند با مداخله دیپلماتیک خود روسیه را مهار کنند، ممکن است او را ترغیب کرده باشد که چنین بیندیشد و اینطور ارزیابی کند. روسیه هم به نوبه خود ممکن است (با وادار کردن اوستیای جنوبی به تشدید حملات علیه مواضع گرجستان) درصدد تحریک گرجستان به نشان دادن چنین واکنشی بوده باشد؛ تا از این طریق بهانهای برای حمله به آنها فراهم کند.
یکی از دیپلماتهای غربی در منطقه گفت: «گرجستان دچار اشتباه محاسباتی شد، و همینطور همه ما.» اما هیچیک از اینها نیروی ویرانگری که روسیه پس از آغاز حملات خود به کار گرفت و نیز اهانت عمدی و آشکار مسکو به افکار بینالمللی را توجیه و تصدیق نمیکند.
هنوز درگیریها به پایان نرسیده و انتقادات بسیاری بر جای مانده است. اما وقتی نوبت به مسوولیتپذیری میرسد، دلایل قانعکنندهای وجود ندارد که بتوان از طریق آن همه چیز را به ایالات متحده نسبت داد.
منبع در تایم
• Who Started the War in Georgia?
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
نظرهای خوانندگان
اروپایی ها عجب آدمهایی هستند. برای حمله به جنایتکاری مثل صدام تظاهرات ملیونی راه می اندازند ولی برای حمله روسیه به گرجستان هیچکی از خونش بیرون نمیاد. اینا یادگارهای عمو یوسفند. اگر هم گرجستان اول حمله کرده باشه میخواسته تمامیت ارضی کشورش رو حفظ کنه. اصولا اگر روشنفکرهای ایران مطالعه میکردند و تاریخ مشروطه کسروی رو برای تفریح هم که شده میخوندند، متوجه شباهت رفتار روسیه تزاری در تبریز با رفتار روسیه پوتینی میشدند.
-- amir ، Sep 7, 2008حمله گرجستان به اوستیای جنوبی با ارتش آمریکایی-اسرائیلی اش (تا قبل از انقلاب مخملی اصلا ارتش قابلی نداشت) چه توجیهی می تواند داشته باشد؟ در این حمله ده صلحبان روسی هم کشته شدند (اگر ده آمریکایی کشته می شدند ما الان یک هولوکاست داشتیم) این حمله تمام قراردادها را زیر پا گذاشت. به زیر سیطره کشیدن جماهیر سابق شوروی و همچنین کشورهایی که حوزه نفوذ شوروی توسط آمریکا و عضو ناتو کردن آن ها (و یا تلاش برای این کار) کارهایی بود که بعد از فروپاشی شوروی توسط آمریکا انجام شد. کارهای اقتصادی هم که بماند!
-- حسام ، Sep 7, 2008روسیه با استفاده از برگ طلایی ایران فقط منافع درازمدت خود جهت گرفتن امتیازات بیشتر به منظور بهبودی موقعیت استراتژیک روسیه برای انتقال گاز ونفت به اروپا و به زیر کنترل آوردن این بازار به نفع خود و به ضرر دیگر رقیبان به خصوص ایران سیاستهای خود را می ریزد. روسیه با برپایی بحران های ساختگی با همکاری پنهانی اسراییل مانند جنگ اخیر در گرجستان به تضعیف موقعیت آمریکا کمک رسانده و ایران را همچنان به نفع اسراییل و خود در بند نگه می دارد.
-- بدون نام ، Sep 7, 2008