خانه > گوی سیاست > ایران > نگاه مثبت اپوزیسیون قانونی به نامزدی محمد خاتمی | |||
نگاه مثبت اپوزیسیون قانونی به نامزدی محمد خاتمیمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.com
گرچه چالشها بر سر ریاست جمهوری دورهی دهم آغاز شده است، اما دو جبههی سیاسی اصلی کشور - اصلاحطلبان و اصولگرایان - پیش از آنکه نامزدهای خود را در مقابل یکدیگر طرح کنند، به مبارزات درونی مشغول هستند. در این میان، در اردوی اصلاحطلبان تحرک بیشتری به چشم میخورد و نامزدهای جدیتری مطرح شدهاند. در حالی که نامزدی آقای حسن روحانی، رییس سابق گروه مذاکرات هستهای، با استقبال زیادی مواجه نشده است، احزاب شاخص اصلاحطلب مانند «حزب مشارکت»، «کارگزاران سازندگی» و «مجاهدین انقلاب اسلامی» تأکید خود را بر نامزدی آقای خاتمی، رییسجمهور پیشین اعلام میکنند. بخشهایی از نیروهای منفرد اصلاحطلب بر نامزدی آقای نوری، با سابقهی زندان سیاسی تأکید میکنند. اما در عمل، تنها «حزب اعتماد ملی» است که به سرعت و قطعیت، نامزدی دبیر کل خود، آقای مهدی کروبی را برای این سمت اعلام و فعالیتهای خود را آغاز کرده است. در صحنهی سیاست ایران نیروهای دیگری نیز وجود دارند که علیرغم تفاوتها و تمایزها از یکدیگر، از این نقطهی اشتراک برخوردارند که با وجود حضور دایمی در فعالیتهای سیاسی، از جانب حاکمیت به رسمیت شناخته نشدهاند و اجازهی حضور در صحنهی انتخابات را به معنای حق انتخاب شدن، ندارند. اما این، آنها را از تلاش برای حضور در صحنهی سیاسی باز نداشته است. برای این بررسی، با آقای دکتر هرمیداس باوند از شورای مرکزی «جبههی ملی»، آقای حبیبالله پیمان، از «شورای ملی - مذهبی» و آقای مهندس محمد توسلی از شورای مرکزی «نهضت آزادی ایران» گفت و گو کردهام. آقای دکتر هرمیداس باوند میگوید:
از نظر ما، انتخابات بین خودیها است و بخش قابل توجهی از ایرانیان از حقوق شهروندی خود، یعنی حق انتخاب شدن، محروم هستند. اما در مورد نیروهایی که در درون ساختار نظام هستند و نامزدهایی را مد نظر دارند، جبههی ملی، مسایل را حلاجی و ارزیابی میکند و بر اساس ارزیابیها و مقتضیات جهان و مسایل فراروی ایران، تصمیمگیری میکند. در مورد مقایسهای که میان سه کاندیدا، آقای کروبی، آقای خاتمی و آقای نوری میتوان انجام داد، نظر شما چیست؟ ما باید شرایط و اوضاع و احوال جهان، منطقه و ایران را مورد توجه قرار دهیم و ببینیم در این شرایط، کدام یک از این کاندیداها، به طور نسبی، میتوانند در جهت تأمین مصالح و منافع ملت ایران اثرگذار باشند. بنابراین آقای خاتمی و آقای نوری، دو شخصیتی هستند که از لحاظ تطبیقی و مقایسه، کارنامهشان لااقل از برخی زوایا روشنتر است. آقای نوری در دوران خاتمی و قبل از آن در پست وزارت کشور بودند. آقای خاتمی هم یک دورهی هشت ساله را در دوره اصلاحطلبی، پشت سر گذاشتهاند؛ که خوب نارساییها و ضعفهای بسیاری وجود داشته است. انتقادی را که هواداران آقای خاتمی به انتخاب آقای نوری دارند، مبنی بر اینکه احتمال رد صلاحیت او بسیار بالا است و ممکن است اصلاحطلبان بدون کاندیدا بمانند، چگونه میبینید؟ از نظر تاکتیکی، شاید درست بگویند. با علم به اینکه به ضرس قاطع، آقای نوری رد صلاحیت خواهد شد، جبههی اصلاحطلبان به یک همبستگی نیاز دارد و باید از اتخاذ خط مشیای که موجب شکسته شدن آرا شود، یا به نفع طرفهای مقابل که کارنامهی صحیح و درستی نداشتند، تمام بشود، احتراز کنند. فکر میکنم در شرایط حاضر، منافع ملت و مملکت اولویت دارد. به همین جهت از لحاظ تاکتیکی باید خط مشیای اتخاذ شود که در جهت انتخاب شخصی برای مصالح مملکت و اثرگذاری بیشتر باشد. در مورد آقای کروبی این مصلحت را چگونه میبینید؟ موضعی که ایشان در پست ریاست مجلس، به خصوص در سرآغاز کار مجلس اتخاذ کرد، کل مجلس ششم را عقیم کرد. بنابراین فکر نمیکنم ایشان کارنامهی نسبتاً درخشانی داشته باشد.
آقای حبیبالله پیمان، از شورای ملی - مذهبی در همین باره میگوید: حوزهی فعالیت گروههای اصلاحطلب را در قلمرو حکومت محدود کردهاند. وارد جریان جامعه و عرصهی عمومی نشدند و یک گفتمان و مباحثهی مربوط به خواستههای مردم و مشکلات موجود را با همهی اقشار اجتماعی و نیروهای سیاسی و اجتماعی به گفت و گو نگذاشتند؛ تا کوشش آنها با خواستههای عموم مردم پیوند بخورد و هم از آن خواستهها متأثر شود. به این ترتیب، شما حضور اصلاحطلبان را در انتخابات مفید نمیدانید؟ در مجموع ورودشان را مفید میدانم. اما معتقدم با آن رویکرد، دستاوردی بیش از آنچه در گذشته اتفاق افتاد، نخواهند داشت. با همهی این احوال و به رغم این اشکال راهبردی اصلاحطلبان که نمیتوانند با اقشار وسیع جامعه پیوند پایدار برقرار کنند، باز هم حضورشان برای ایجاد یک فضای نسبتاً بازتر برای گفت و گو و ایجاد ارتباط اجتماعی و اطلاعات آگاهیبخش، مفید است. میتوانند تا حدی جلوی تشدید محدودیتهای سیاسی و مطبوعاتی و آزادی فکر و بیان را بگیرند و بهتر از آن است که سکوت کنند؛ چون در سکوت یا کنارهجوییشان راهبرد بدیلی وجود ندارد. در مقایسه میان سه کاندیدا چه فکر میکنید؟ در وضعیتی که هستند، بهترین حالت این بود که مجموعهی اینها، فردی را که موقعیت بهتری دارد، نامزد کنند؛ فردی مثل آقای خاتمی که هنوز به طور نسبی از محبوبیت بالاتری برخوردار است. مردمی که الان از حکومت موجود - دولت آقای احمدینژاد - به دلیل شکست برنامههای اجتماعی و سیاسیاش ناراضی هستند، در سرخوردگی از او، به جناح دیگری که فکر میکنند به دلایل تجربیات و سوابقی، ممکن است بهتر عمل کند و کمتر به آنها فشار بیاورد، رأی خواهند داد. در مورد آقای عبدالله نوری و آقای کروبی چه طور فکر میکنید؟ تعدد کاندیداها موجب سرگشتگی میشود؛ چون هیچ کدام از اینها به تنهایی، مقبولیت ملی ندارند. اگر آقای نوری کاندیدا هم بشود، به احتمال خیلی قوی رد خواهد شد. آمدن ایشان در شرایطی صلاح است که وقتی رد شد، همهی کسانی که روی ایشان در سطح وسیع و گسترده متمرکز شده بودند، از انتخابات پا پس بکشند. به نظر میرسد با توجه به حساسیتی که روی ایشان به خاطر سابقهی زندان و مسایل دیگر هست، اگر ایشان بیاید و صلاحیتش رد شود، اما دیگران رأیشان را به این یا آن کاندیدا بدهند، تأثیری نخواهد داشت.
آقای محمد توسلی، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران معتقد است: احتمالاً در انتخابات ریاست جمهوری آینده، تکلیف بسیاری از مسایل سیاسی کشور روشن خواهد شد. با توجه به تجربهای که در انتخابات گذشته داریم، اگر جریان این انتخابات با همان روند ادامه پیدا کند، طبیعی است که اینها عرصه را فقط برای نامزدهای خودیِشان باز میگذارند و از بین آنها هم آنچه مورد نظر است، از صندوقها بیرون خواهد آمد. اما به این بستگی دارد که احزاب و گروههای اصلاحطلب و اپوزیسیون در داخل کشور، با چه آرایشی وارد عرصهی انتخابات شوند. شاید نگذارند این سناریو محقق بشود. در مورد وجوه مختلف این سه کاندیدا چه فکر میکنید؟ دو نگاه به انتخابات ریاست جمهوری آینده وجود دارد. کسانی که تا حدودی نسبت به رفتار حاکمیت بدگمان هستند، معتقدند آقای عبدالله نوری میتواند نامزد مطلوبی باشد؛ برای اینکه به احتمال زیاد ایشان رد صلاحیت خواهند شد. بنابراین انتخابات را تحریم میکنند یا در انتخابات شرکت نمیکنند. این یک راهبردی است که جمعی از فعالان سیاسی در ایران - به عنوان یک سیاست راهبردی - دنبال میکنند. نظر شما در مورد این راهبرد چیست؟ ما فکر میکنیم گزینهی مطلوب برای تقویت ساختار دموکراسی در ایران و تداوم مبارزهی قانونی در کشور، این است که از ظرفیتهای مثبت آقای خاتمی استفاده کنیم. بخشی از اصلاحطلبان توصیههای به حقی به آقای خاتمی دارند که ایشان بایستی از دیدگاههای گذشتهی خودشان مقداری کوتاه بیایند و آنها را اصلاح کنند. آقای خاتمی بایستی روشن کنند که حکم حکومتی مورد قبولشان است یا نه؟ اگر قرار باشد تابع حکم حکومتی باشند، بهتر است در این انتخابات شرکت نکند. اما اگر بخواهد یک نامزد مستقلی باشد و در راستای منافع ملی و در چهارچوب قانون اساسی عمل بکند، بایستی استقلال فکری بیشتری از خودش نشان دهد تا اصلاحطلبان بتوانند در تقابل با انتخاباتی که حاکمیت مدیریت میکند، قرار بگیرند. در مورد کاندیدای حزب اعتماد ملی، آقای کروبی چه طور فکر میکنید؟ به عنوان یک سازمان سیاسی، فکر میکنیم حق همهی احزاب سیاسی است که نامزد خودشان را داشته باشند. اما به نظر ما، شخص آقای کروبی و حزب اعتماد ملی باید توجه کنند با توجه به شرایط جامعهی ما، اگر تعدد نامزدها در جبههی اصلاحات باشد، نتیجهای جز شکست نخواهد داشت. همان تجاربی که ما در انتخابات گذشته شاهدش بودیم. توصیهی ما به شخص آقای کروبی و حزب اعتماد ملی این است که خودشان را با اصلاحطلبان هماهنگ کنند. گرچه ممکن است ایشان در وهلهی اول نامزد بشوند و در انتخابات شرکت کنند، اما نهایتاً بایستی تز نامزد واحد اصلاحطلبان را با یک ضوابطی که مشخص خواهد شد، بپذیرند تا اصلاحطلبان بتوانند در این مرحله نقش مؤثری در جهت تقویت فرایند دموکراسی ایفا کنند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
kashki hokoomatak estebdadi iran ejaze midad ke hamin aghaian ham dar entekhabat sherkat konand albate dige jaii baray aghay ahmadi nejad nabood
-- sasan ، Sep 3, 2008به نظر من تنها آقای توسلی آنهم بطور سربسته به ریشه اصلی مشکل اشاره کردند زمانی که گفتند آقای خاتمی باید موضع خود را در قبال حکم حکومتی مشخص کند. واقعیت این است که شخصی به نام سید علی خامنه ای بر کرسی قدرت نامحدود نشسته و بسیار هم از این موقعیت خود لذت می برد و اینکه ولی امر مسلمین خطابش کنند برای او بسیار گواراست و اجازه نخواهد داد کسی این سلطنتش را به مخاطره بیاندازد ولی متاسفانه بسیاری از سیاستمداران شناخته شده درون ایران برای ملاحظه جان خود و به خطر نیفتادن امنیتشان از کنار مساله عبور می کنند و چشم بر واقعیت می بندند و مشکل را بصورت واضح و باز بیان نمی کنند تا مردم هم آگاه شوند
-- شبیر ، Sep 3, 2008در قدرت رهبر شکی نیست و حکم حکومتی هم معضلیست اما ساز و کارهایی در حکومت ایران وجود دارد که با وجود شخصی مثل خاتمی بسیاری کارهای که امروز صورت می گیرد اتفاق نمی افتاد. مبارزه با "بد حجابی" فراموش شده بود، پلیس از دشمن مردم بودن کم کم به عنوان محافظ مردم مطرح میشد، پول های بی حساب و کتاب از صندوق ذخیره ارزی برداشته نمیشد و حتی موضع ایران در فعالیت های هسته ای عاقلانه تر بود و ...
-- فرهت ، Sep 4, 2008پرسش از خاتمی درباره ی مواضعش به جای خود باقی است و پرداختن به ریشه های معضلات در ایران هم. اما همه ریشه های معضل را میدانیم. مهم این است که راهی برای آن بیابیم و یافتن راه حل های ریشه ای هم نمی تواند باعث غفلت از اوضاع و احوال فعلی شود. در هر صورت انتخابات برگزار می شود و هر عاقلی میداند که ادامه ی حضور احمدی نژاد چه ضرری دارد. از سوی دیگر هم حضور کسی مثل خاتمی را نباید ضامن تداوم حکومت دانست بلکه از آن به عنوان بستر بهتری برای رسیدن به راه حلهای ریشه ای تر باید استفاده کرد. کما اینکه در دوره ی "اصلاحات" بسیاری مفاهیم در جامعه مطرح شد و بسیاری چیزها عوض شدند که هنوز میتوانند پایه ای برای ادامه ی اصلاحات باشند. اصلاح تنها راه حل است و این به ضعف و شکست "اصلاح طلبان" ارتباطی ندارد. از خاتمی باید استفاده کرد.
به نظر ميرسد همه ي كروههاي موجود رد صلاجيت را قانوني ميدانند و مبارزه ي خود را براي لغو آن سازمان نميدهند . براي آزادي احزاب كاري نمي كنند كانديداها را بدون توجه به برنامه تاييد يا رد ميكنند .
-- فرهاد-فرياد ، Sep 4, 2008متاسفانه انتخاب آقاي حاتمي يعني بركشت به عقب اما به نظر ميرسد احزاب و سازمانها نه به فكر يك مبارزه ي طولاني براي بدست آوردن حواستهاي دموكراتيك بلكه به تكيه به خواستهاي فوري زده اند به همين دليل حكومت نيز با آنها بازي ميكند يعني در زماني كه وضعيت بحران مشروعيت دارد به اينها اجازه ي فعاليت ميدهد در غير آن با زندان و اعدام روبرو ميشوند .
تعيين شرايط انتخابات در حال حاضر غير ممكن است زيرا جمهوري اسلامي بعد از انتخابات آمريكا تصميم خواهد كرفت اكر اوباما بيايد شانس اصلاح طلبان افزايش مي يابد اما اكر مك كين وارد كاخ سفيد شود اصلاح طلبان هيج اميدي نخواهند داشت . لذا بهتر است تا بعد از انتخابات آمريكا اظهار نظر كنيم . و توصيه ميكنم كه اكر مك كين برنده شد بلافاصله اصلاح طلبها بايد اميد خود را از دست بدهند و انتخابات را تبديل به صحنه ي افشا كري كنند .
اما آقايان ملي كرا كه قانون كرايند و اعتقاد به حقوق بشر دارند بايد بدانند كه امثال كروبي و خاتمي حود را خط امامي ميدانند همان امامي كه عفو بين الملل تصميماتش را محكوم و جنايت عليه بشريت ميداند . به همين دليل تاييد اين آقايان يعني شراكت با جنايتهاي حط امام مي باشد .
ta vaghti ke vali faghi bar takht saltenat neshaste,abb dar havan kobidan va khak dar chashm mardom rikhtan ast
-- بدون نام ، Sep 5, 2008