خانه > گوی سیاست > جهان > «میخواهند مردم را از اوباما بترسانند» | |||
«میخواهند مردم را از اوباما بترسانند»نیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.com
کاریکاتور و طنز ترسیمی همیشه نمیخنداند. این بار طرح روی جلد مجله نیویورکر آمریکا که باراک اوباما، نامزد حزب دموکرات را به صورت اسلامگرایان تندرو و همسرش را به صورت شبهنظامیان «پلنگهای سیاه» دهه ۶۰ نشان میدهد که در درون کاخ سفید پرچم آمریکا را میسوزانند و عکس اسامه بن لادن پشت سر اوباما است، باعث اعتراض شدید ستاد انتخاباتی نامزد حزب دموکرات شده است. سردبیر نیویورکر از این طرح و چاپ آن دفاع میکند و میگوید: «باز هم اگر چنین فرصتی پیش بیاید، آن را منتشر میکند. ما نشریهای با محتوایی نزدیک به لیبرالها هستیم و جمهوریخواهان میخواهند با استفاده از «سیاست ترس» مردم را از نامزد دموکراتها بترسانند.» با این همه تحلیلگران میگویند ضعف در انتقال پیام، بزرگترین مشکل این طرح است که باعث افزایش نگاههای منفی به مجله نیویورکر شده است. نیویورکر بارها و بارها در طرحهای خود جمهوریخواهان آمریکایی و محافظهکاران را مورد نقد قرار داده است. در همین رابطه با احمد سخاورز، کاریکاتوریست معروف مطبوعات ایران پیش از انقلاب و هنرمند ساکن کانادا گفت و گو کردم.
من کارتون را دیدم؛ ولی قبل از اینکه وارد بحث بشویم یک چیزی را باید تأکید کنیم که این اصلاً ربطی به مسأله آزادی بیان ندارد. من با اصل این قضیه که چرا این کارتون چاپ شده و یا باید بشود یا نباید بشود، کاری ندارم. بحث من این است، اگر مسأله حفظ و حراست از آزادی بیان است، بنابراین چاپ کردن هر عقیدهای از طرف هر کسی نباید مسألهای باشد. این به کنار؛ ولی مشکلی که من با این قضیه دارم، این داعیهای است که روزنامه برای توجیه این کار ارائه میدهد. یعنی اگر این را گذاشته بودند و پای آن هم بایستند و بگویند ما به این دلیل گذاشتیم، هیچ مسألهای ندارد. ولی به قول معروف آدم نمیداند دم خروس را بپذیرد یا قسم او را. هر طوری که به این کارتون نگاه کنیم، از حالت طنز خارج است. فقط نمیتوانیم بگوییم که این به طور غیرمستقیم داشته، این طوری که داعیه خودشان هم هست، عملاً شایعاتی را که از طرف دستراستیها عنوان شده بود، به صورت تصویر دربیاورند.
نه، به نظر من صد درصد پروپاگاندا به نظر میآید و بعید به نظر من نمیرسد که از طریق دستگاههای تبلیغاتی و دستراستیها به شدت بتوانند از این برای منافع خودشان و علیه اوباما استفاده بکنند . بنابراین به نظر من اینجا روزنامه صد درصد جهتگیری کرده و با یک هدف بسیار مشخص این کار را چاپ کرده است. طراح ادعا کرده که میخواهد کسانی را که به اوباما انتقاد میکنند یا میخواهند مردم را بترسانند، مورد نقد قرار بدهد و همین طور سردبیر نیویورکر ادعا کرده که میخواهد به محافظهکاران دستراستی حمله بکند و در مجله به این مسأله پرداخته است. اگر این طرح در داخل مجله و در کنار مقاله منتشر میشد، آیا باز چنین برداشتی از آن میشد؟ نه. بحث من همین است که اگر هدف آنها واقعاً همین بود، این نیاز به توضیح دارد. یعنی اگر در جوار یک مقالهای چاپ شده بود و تم اصلی آن مقاله بر اساس همین صحبتی است که میکنند، بود، وجود این کاریکاتور میتوانست آن داعیهای را تقویت کند. ولی وقتی کار را به طور مستقل روی جلد گذاشتند، کسی اطلاعی از آن هدف نهایی ندارد؛ چه نویسنده، چه روزنامه و چه کارتونیست این هدف را نمیرساند. به نظر من خود کارتون روی جلد صد درصد یک جنبه دیگری از آن را نشان میدهد و من نمیتوانم این ادعا را از طرف آنها بپذیرم.
باب منکاف، دبیر کارتون مجله نیویورکر به رادیو زمانه گفت که طراح، ایدهای جز نقد دیدگاههای مخالفان اوباما نداشته است. ولی اگر کنار مقالهای با همین عنوان چاپ میشد، مطمئناً نتیجه بهتری داشت. وی افزود که مجله نیویورکر یک مجله لیبرال است و حامی اوباما محسوب میشود و اینکه مردم با دیدگاه متفاوت به این طرح نگاه میکنند، ناشی از عدم شناخت محتوا و سیاست مجله است. در همین ارتباط با گرم مککای، کارتونیست روزنامه همیلتن سپکتیتور کانادا گفت و گو کردم. مطمئناً این یک طرح جنجالی است و گذاشتن آن روی صفحه اول نیویورکر، نمیتوانسته بهترین کار توسط این مجله باشد. حتی اگر به عنوان یک طرح ساده داخل مجله منتشر میشد، من با آن مشکل داشتم. ما داریم راجع به مجلهای مثل نیویورکر حرف میزنیم که خوراک روشنفکران و لیبرالهای آمریکایی است و شاید خیال میکردند که با این طرح به صورت طنزآمیزی میشود حرفی را زد و این طرح را به صورت فقط طنزآمیز دیده میشود. ولی بخش عمده مردم آمریکا که با طرز تفکر نیویورکر آشنا نیستند و مثلاً دیدگاهی مثل دیدگاه مجله تایم را میپسندند، خب با این طرح مشکل دارند. ما در دنیایی بعد از ماجرای کاریکاتورهای دانمارکی زندگی میکنیم و انگار این دومین ضربه بعد از آن کارها است و شاید بشود گفت که چه قدر ما کاریکاتوریستها از طریق کارهایمان میتوانیم قدرتمند و خطرناک باشیم. اگر این طرح در کنار مقالهای منتشر میشد، آیا نتیجه اینقدر دردناک بود؟ اگر پشت این مطلب، مقالهای بود که ارتباط دادن اوباما با القاعده را نقد میکرد، تأثیرگذار بود. ولی حتی در داخل مجله هم شما به این صورت این مقاله را نمیبینید. مسأله این است که مثل بحران کاریکاتورهای دانمارکی میشود گفت که همه چیز زیر سر سردبیرها بوده که به طراح گفتهاند چه بکشد و چه نکشد. من فکر نمیکنم طراح به خودی خود میتوانست به این ایده رسیده باشد. سردبیران به طراح، یک فضای باز در یک حیطه مشخص میدهند و به او میگویند که چه بکشد و در این مورد ارتباط دادن اوباما با تروریسم اسلامگراها خیلی عقیده جنونآمیز و واقعاً دیوانهکنندهای است. به نظر تو آیا این کار واقعا یک کار و طرح خوب ارزیابی میشود؟ نه اصلاً. من به همکارانم در روزنامه «همیلتن سپکتیتور» میگفتم که این طرح را اگر به من میدادند، من حتماً وقت بیشتری میگذاشتم. طراح انگار یک ساعت و نیم وقت روی این گذاشته است؛ در صورتی که نیویورکر طرحهای بسیار بهتر از این هم دارد. در همین رابطه: • وقتی طنز ترسیمی، نمیخنداند
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|