خانه > گوی سیاست > ايران و اروپا > «اروپا میخواهد جلوی حمله به ایران را بگیرد» | |||
«اروپا میخواهد جلوی حمله به ایران را بگیرد»نیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.com
درست سه سال پس از انتخاب محمود احمدینژاد به ریاست جمهوری ایران، اروپا تحریمها را علیه ایران تشدید کرد. بر اساس تحریمهای جدید، داراییهای بزرگترین بانک ایران یعنی بانک ملی توقیف شده و افراد مظنون به همکاری با طرحهای توسعه موشکی و هستهای ایران از ورود به اروپا منع خواهند شد. درباره تشدید تحریمها و همچنین تأثیراتی که احتمالاً بر ساختار سیاسی داخل ایران تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری آینده خواهد گذاشت، با دکتر علیرضا نامور حقیقی، مدرس دانشگاه تورنتو و تحلیلگر سیاسی گفتگو کردم:
این تحریمهای جدید تبعات مخلتفی خواهد داشت؛ فارغ از تحریمهایی که ممکن است در قطعنامه بعدی شورای امنیت رخ دهد. یکی در حوزه تولید اقتصادی و سرمایهگذاری صنعتی است. تجربه این چند سال نشان داده که با توجه به ارتباط صنعتی ایران با اروپا، افزایش این تحریمها، مبادلات بانکی و خریدهای صنعتی را دشوار میکند و حوزه تولید اقتصاد ایران با دشواریهایی مواجه است. این دشواریها عبارت است از به دست آوردن مواد اولیه و ورود تکنولوژی و همچنین سرمایهگذاری. در نتیجه در این سه حوزه اختلالاتی در سیستم اقتصاد ایران ایجاد شده که باعث شده که تولید اقتصاد ایران کاهش پیدا کند. علاوه بر این، با توجه به اینکه گشایش اعتبار برای خرید کالا توسط بانکها چه در اروپا و آسیا با دشواری مواجه است، در نتیجه پول بیشتری بابت خرید کالاها داده میشود؛ یعنی کالاها گرانتر وارد ایران میشود. نکته سوم اینکه این به تورم داخل ایران دامن می زند و نکته بعد اینکه مشکلات تحریم، باعث میشود بسیاری از سرمایهگذاران بینالمللی در حوزههای مختلف، تمایل چندانی به سرمایهگذاری در ایران نشان ندهند و اکنون سرمایهگذاری فقط در حوزه نفت و گاز است که آن هم به خاطر توجه به مسائل انرژی از سوی خارجیها صورت میگیرد. با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده، این تحریمها چه تأثیری میتواند در داخل ایران بگذارد و آیا به افزایش تنشها کمک میکند؟ اروپاییها چهار هدف را دنبال میکنند. یکی اینکه میخواهند با انجام این تحریم کاری بکنند که اسراییل یا بخشهای تندرو آمریکا از حمله نظامی به ایران منصرف بشوند. یعنی میخواهند نشان بدهند که ما در مسألهی تحریمهای اقتصادی جدی هستیم و این تحریمها کارآمد است؛ بنابراین نیازی به حرکت نظامی نخواهد بود. چون انجام حرکت نظامی از سوی اسراییل یا آمریکا، منافع اروپا را در منطقه با دشواریهای جدی مواجه خواهد ساخت. نکته دوم هدف این تحریمها این است که منازعات درون سیستم سیاسی ایران را افزایش بدهد. یعنی چون جناحهایی در کل حاکمیت معتقد هستند که ما میتوانیم از بسته پیشنهادی به نفع آینده ایران استفاده کنیم و الان وقت آن است که ما به این بسته پیشنهادی جواب مثبت بدهیم و به این ترتیب ایران از این بحران رهایی پیدا میکند و مسألهی تحریمها، حداقل تحریمهای غیرآمریکایی به طور موقت حل خواهد شد. هدف سومی که اروپاییها دنبال میکنند، این است که با افزایش این تحریمها، یک مقدار از مخالفتهای سیاسی و اجتماعی در درون جامعه ایران افزایش پیدا کند و از بابت تنگنایی که در معیشت مردم ایجاد میشود، این مخالفتها در حوزه سیاسی باعث بشود که دولت در سیاست هستهای خود تجدید نظر کند. هدف چهارمی را که دنبال میکنند، این است که این تحریمها سبب بشود که مسئولین حاکمیت در ایران احساس کنند که تداوم این وضعیت ممکن است کل حکومتشان را به خطر بیندازد؛ بنابراین تنها راهی که میتوانند حاکمیتشان را تداوم بدهند، این است که به این پیشنهادها جواب مثبت بدهند. این در حقیقت ترکیبی از دیپلماسی است و گسترش دامنه فشار با نشان دادن اینکه چماقی که آنها در دست دارند، بسیار بزرگتر از چیزی است که تا حالا نشان دادهاند. آیا این مسأله میتواند به رقبای اصولگرایان در انتخابات آتی ریاست جمهوری ایران کمک کند؟ طبیعی است که مسأله هستهای و بینالمللی ایران جزو مسائلی است که میتواند در انتخابات ریاست جمهوری مورد بهرهبرداری قرار بگیرد. تجربه نشان داده که کاندیداهایی که میخواهند نشان دهند که به سمت بهبود روابط بینالمللی پیش میروند، رأی بیشتری میآورند. حتی آقای احمدینژاد هم در دور قبل شعار تنشزدایی داده بود و هیچ کدام از این شعارهایی که بعداً مطرح کرده بود، در موقع انتخابات مطرح نکرده بود. بنابراین به نظر میرسد که حتی در درون جناح اصولگرا و جناح اصلاح طلب هم که معلوم است کسانی که مایل هستند این مسأله حل بشود، معتقد هستند که این در انتخابات میتواند به نفع آنها عمل کند. خود همین موضوع هم به نظر من میتواند تأثیر بگذارد. تحلیل شما درباره مواضع ایران چیست؟ چون خیلی از مواقع، این موضعگیریها مصرف داخلی دارند و تبلیغاتی هستند؟ مواضعی که ایران در مجموع در مورد این قضیه گرفته، نشان میدهد که بیش از آنکه تبلیغاتی باشد، سعی کرده که سنجیده و دیپلماتیک عمل کند. ما هنوز نمیدانیم در درون بسته دقیقاً چه هست. ولی دنبال این است که با توسعه غنیسازی هستهای؛ وضعیت را به گونهای نشان بدهد که بتواند امتیازات بیشتری بگیرد. آن امتیازات اساسی که به نظر من ارزش دارد ایران حتی غنی سازیاش را کنار بگذارد، این است که آمریکاییها تحریم نفتیشان را کنار بگذارند. چون مستلزم تصویب در کنگره و سنا است، قطعا جزو این بسته پیشنهادی نیست. این کاری است که آمریکاییها حاضر نیستند انجام بدهند. حال آیا واکنش حاکمیت ایران یک دست خواهد بود یا بخشهای مختلفی از حاکمیت برخوردهای متفاوتی خواهند کرد؟ من فکر میکنم در مجموع کل حاکمیت میخواهد برخورد سنجیدهتری بکند. ولی اگر فضا رادیکال و حاد بشود، ممکن است جناحهای خاص در آمریکا مقاومت کنند و اجازه ندهند که دیپلماسی پیش برود و آن موقع ممکن است هم تحریمها افزایش پیدا کند و هم سطح درگیری به حوزههای جغرافیایی افغانستان، عراق، فلسطین و لبنان کشیده بشود و حتی ممکن است دامنه این درگیریها به یک رویارویی نظامی محدود هم منجر بشود که البته احتمال آن در حوزه ایران خیلی بعید است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|