خانه > گوی سیاست > اقتصاد > «در دوره احمدینژاد به بیبند و باری اقتصادی برگشتهایم» | |||
«در دوره احمدینژاد به بیبند و باری اقتصادی برگشتهایم»نیکآهنگ کوثر
محمود احمدینژاد از نخستین روزهای ورود به رقابت های انتخاباتی سال ۱۳۸۴، مدعی حمایت از اقشاری بود که در طول دورههای سازندگی و اصلاحات، بهرهی اقتصادی چندانی نبرده بودند. او توانست رای قابل توجهی از همین گروهها را کسب کند. اما با وجود افزایش درآمد نفتی ایران در سه سال گذشته، دولت نهم عملاً موفق به آوردن پول نفت به سفرهی مردم نشده است و ممکن است سهام عدالت نیز، کمکی به انتخاب مجدد رییسجمهوری در انتخابات آتی نکند. در همین رابطه با دکتر کاوه احسانی استاد دانشگاه ایلینوی، شهر شیکاگو آمریکا و عضو هیأت تحریهی نشریهی «Middle East Report» گفتوگو کردم.
پیش از انتخابات ریاست جمهوری قبلی، آقای دکتر احمدینژاد که هنوز رییسجمهور نشده بود، سعی کرد که نظر بخش مهمی از جمعیت ایران را که وضع اقتصادی چندان خوبی نداشتند، جلب بکند و در این زمینه تا حد زیادی موفق شد. بعد از انتخاب هم تلاش زیادی از نظر تبلیغاتی صورت گرفت که این بخش را راضی نگه دارد. به نظر شما در انتخابات آتی ریاست جمهوری، آقای احمدینژاد میتواند روی رأی قشر ضعیفتر جامعه حساب بکند یا نه؟ ببینید، آقای احمدینژاد به در شعارهای انتخاباتی که موقع انتخابات ریاست جمهوری دو سال و نیم پیش مطرح کرد، صحبتشان در واقع دفاع از اقشار ضعیفتر جامعه بود و کسانی که در دورهی هاشمی رفسنجانی و خاتمی از تحول کتمانناپذیر اقتصاد ایران منفعتی نبرده بودند. اگر خاطرتان باشد، مثلاً در همان یک ماه اول که از انتخاب ایشان گذشت، بحث خصوصیسازی اموال عمومی که تحت نظارت دولتاند، یعنی شرکتهایی که به اصطلاح میگویند دولتی و در واقع طبق قانون اساسی، جزو اموال عمومی هستند، آقای خامنهای بحث خصوصیسازی این اموال را مطرح کردند. نکتهای که آقای احمدینژاد بر آن پافشاری کرد، این بود که بخش عمدهای، یعنی حدود ۴۰ درصد از این اموال عمومی در قالب سهام عدالت به فقیرترین ۱۰ درصد جامعه ایران تعلق بگیرد و واگذار بشود. در واقع کاری که ایشان سعی کرد در حوزهی اقدامات دولتی انجام دهد، یکی این بود که این اموال دولتی را در پروسهی خصوصیسازی به این اقشار ضعیفتر این اجتماع برساند؛ و بعد یک مقدار از طریق سیاستهای مالی و پولی، مثل ارائهی وامهای ارزان از طریق کانالهای اعتباری بانکی و شرکتهای قرضالحسنهی متعدد و پایین آوردن نرخ بهرهی بانکی، در واقع پول را ارزانتر بکند و در اختیار عده بیشتری قرار بدهد. به هر حال این یک محاسبهی سیاسی هم از طرف ایشان بود؛ برای این که بتواند ائتلافی از اقشار اجتماعی که از سیاستهای ایشان حمایت میکردند و ایشان ادعا میکرد که دولتش حامی اینهاست، یک چنین ائتلاف مشترک سیاسی و اقتصادی صورت بگیرد. ولی این که آیا این موجب کمک به این اقشار شده است؟ نه! یعنی همهی علایم، همان طور که همه هشدار میدادند، این موضوع را نشان میدهد که این تزریق پول فراوان به سیستم مالی و اقتصادی ایران و ارزانتر کردن پول در شرایطی که اقتصاد ما یک اقتصاد رقابتی نیست، منجر به تورم شدید شده است که در وهلهی اول، این تورم شدید، اقشار ضعیفتر اجتماع را مورد لطمه قرار میدهد. بنابراین، نه. به نظر من اصلاً سیاستهای اقتصادی ایشان کمکی به اقشار ضعیفتر جامعه نکرد و سیاستهای پوپولیستیشان با شکست مواجه شده است. یعنی عملاً در طول دو سه سال گذشته، هیچ گروهی از سیاستهای دولت ایشان بهرهمند نشدند؟ به هر حال، هستند اقشار دیگری که آن چیزی که ما رانت در حوزهی اقتصادی مینامیم، رانتهای ثابت میگیرند. مثلاً مسکن دولتی میگیرند یا یک سری اشتغال دولتی برایشان تضمین میشود. این اقشار که در جریانات انتخاباتی ایران همیشه ۸ تا ۱۰ درصد آرای به اصطلاح محافظهکاران را تشکیل دادهاند. اینها اقشاری هستند که آقای احمدینژاد توانسته تضمین بکند که منافعشان حفظ شود و به حمایت از ایشان و هر کسی که نمایندهی جناح محافظهکار و تندرو است، میتوانند ادامه بدهند. در دورههای مختلف دیدهایم که پولی به بازار تزریق شده است، مثلاً در دورهی هاشمی رفسنجانی، ولی نتایج خودش را داشته است؛ حالا نتیجهی مثبت یا منفی. در دورهی اخیر با افزایش شدید قیمت نفت هم دولت بخش عمدهای از درآمدهای نفتی را آمده به بازار تزریق کرده است. ولی به نظر میرسد که آقای احمدینژاد نتوانسته به قول خودش که «آوردن پول نفت سر سفرهی مردم» باشد، جامه عمل بپوشاند. فکر میکنید درطول یک سال آینده ایشان بتواند بخشی از آن قول را عملی کند؟ نه! به نظر من نمیتواند. در اواخر دههی شصت که رفسنجانی رییس جمهور شد، خب خاطرهی جنگ بود. یعنی اقتصاد ایران یک اقتصاد کاملاً لطمهدیده، منزوی و در واقع شکستخورده بود. اقدامی که آقای رفسنجانی آن موقع کرد، این بود که استقبال شدیدی از نهادهای بینالمللی کرد که تا آن موقع ایران به این اعتبارات دسترسی نداشت؛ یعنی از بانکهای بینالمللی پولی را تزریق کرد. چیزی حدود ۴۰-۳۰ میلیارد دلار تزریق ناگهانی شد؛ در شرایطی که درآمد نفت هم پایین بود. این حالت تورمی ایجاد کرد؛ ولی تزریقش عمدتاً به بخش خصوصی و به سیستم بازار بود و به نهادهای زیربنایی. یعنی در آن دوره، نیروگاه ساختند؛ جاده ساختند و راهآهن و فرودگاه و دانشگاه و غیره. بههرحال اقدامات مهمی بود که البته من اعتقاد شدیدی دارم که پیامدهای ناهنجاری هم داشت. دورهی خاتمی، علیرغم همهی انتقادات اقتصادی که باید به درستی به آن بشود، این نکتهی مثبت را داشت که نظم بیسابقهای به سیستم عمیقاً پوپولیستی اقتصادی ایران داد. یعنی نرخ ارز را یکسان کرد و معلوم شد که پول ایران در ازای پول بینالمللی به طور نسبی چه ارزشی دارد. همین طور در دورهی آقای خاتمی سیستم سوبسیدها تا حد زیادی شفاف شد و او بودجهبندی را نیز بسیار شفافتر کرد. در دورهی آقای احمدینژاد این طور که به نظر میآید، ما مجدداً به یک بیبند و باری بیسابقهای در سیستم اقتصادیمان برگشتهایم که در واقع، هدفش در وهلهی اول به نظر میآید سیاسی باشد؛ نه ایجاد ثبات و اعتدال درازمدت در اقتصاد ایران.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
حالا سوال من اینست که این میزان نقدینگی که وارد اقتصاد ایران شده واقعا از درآمدهای نفتی تزریق شده است یا اینکه ما با مشکل جدیدی به صورت چاپ اسکناسهای بدون پشتوانه و جعلی و پرداخت حقوق همه کارمندان دولت بوسیله این اسکناسها مواجهیم؟
-- آریو ، May 20, 2008با سلام
-- سلاله ، May 20, 2008نوشته من در واقع یک درخواست کمک هست. واقعا که این اقتصاد مملکت تنها چیزی که نیست اقتصاده. ما ثبت نام پروتون کردیم. آبان 86. قرار به تحویل در بهمن بود. با وام 8 میلیونی بانک اقتصاد. اما تحویل ماشین در روزهای آخر سال 86 انجام شد. یک ماشین بدون پلاک و سند. بانک هم در هفته آخر پرداخت های وام خود را قطع کرد. حالا ما پولس رو که باید پرداخت می کردیم داده ایم. بانک هم هنوز وامی نداده. اما پلاک به نام بانک هست و باید نامه ای به ما بده تا پلاک رو به نام ما صادر کنند. هنوز تا این تاریخ به خاطر سیاستهای کارشناسی شده آقایون! دستور پرداخت وامها معلق هست. و ما ماندیم و یک ماشین بدون پلاک و بنزین آزاد. خدا میداند که کی درست خواهد شد! اگه بتونید این را به عنوان یک خبر انعکاس بدین ممنون می شوم. شاید اتفاقی بیافتد.
متاسفم، ولی نظرسنجیهای خود آمریکاییها خلاف این را نشان میدهد. اینجا را ببینید:
-- بی طرف ، May 20, 2008http://www.monthlyreview.org/mrzine/iran120408.html
بیش از هفتاد درصد از اقشار کمدرآمد از عملکرد احمدینژاد راضی اند.