خانه > گوی سیاست > ایران > جاسبی، نخستین قربانی انتخابات ریاست جمهوری دهم | |||
جاسبی، نخستین قربانی انتخابات ریاست جمهوری دهممسعود باستانیماجرای برخوردهای اخیر با دانشگاه آزاد اسلامی و تلاش در جهت برکناری عبدالله جاسبی که پس از ۲۵ سال، موفق شده است تا مجموعه تحت مدیریت خود را به بزرگترین مؤسسه آموزشی غیردولتی در ایران تبدیل کند، یکی دیگر از پروندههای جنجالی کارنامه احمدینژاد در دولت و حامیانش در مجلس هفتم به شمار میرود.
شاید آن روز که هاشمی رفسنجانی در مقام ریاست وقت مجلس شورای اسلامی، خبر راهاندازی و تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی را به گوش نمازگزاران نماز جمعه رساند، هیچ گاه گمان نمیکرد که روزگاری این دانشگاه و حواشی آن به یکی از پر سر و صداترین پروژههای دولتمردان دولت نهم علیه خودش تبدیل شود. قسمت پایانی خطبههای هاشمی رفسنجانی مربوط به تأسیس دانشگاهی بود که وی آن را مصداق «انقلاب فرهنگی واقعی» دانست. دانشگاهی که بدون نیاز به مدرک دیپلم، علاقهمندان را پذیراست و سختگیریهای رایج دانشگاههای دولتی را ندارد. دانشگاهی متأثر از حوزه علمیه؛ دانشگاهی که علم و عالم را یک جا در خود جای دهد و طالب و طلبه را در کنار هم بنشاند و در مسیر علمآموزی، نیازی به مدرکگرایی نباشد. این آرمانها باعث شد تا در آن زمان ترکیبی از سیاستمداران کهنهکار و مسئولان عالیرتبه نظام گرد هم جمع شوند و هیأت مؤسس این دانشگاه را تشکیل دهند. موسوی اردبیلی ریاست وقت قوه قضاییه، سید علی خامنهای رییسجمهور وقت، سید احمد خمینی، میرحسین موسوی نخستوزیر، هاشمی رفسنجانی رییس مجلس شورای اسلامی و عبدالله جاسبی، نخستین کسانی بودند که روز ۱۱ آذرماه ۱۳۶۱ در دفتر کار هاشمی رفسنجانی، اساسنامه این دانشگاه را به تصویب رساندند. در همین جلسه، حکم عبدالله جاسبی برای سمت ریاست دانشگاه، تنفیذ شد و حق امضای تمامی اسناد مالی و تعهدآور رسمی و عادی و اسناد غیرمالی دانشگاه رسماً به وی واگذار گردید. در طول سالهای فعالیت کاری مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی، همواره عبدالله جاسبی به عنوان «رییس عالیه» آن پابرجا بود. جاسبی که در زمره یکی از شخصیتهای کوشا در فرآیند مبارزات با رژیم پهلوی و از افراد مؤثر در حزب جمهوری اسلامی به شمار میرفت، توفیق یافت تا در دوران کوتاهی، کارنامه درخشانی در جهت توسعه فضای آموزشی و رشد آماری دانشآموختگان این دانشگاه را برای خود مهیا کند. او یکی از اعضای هیأت موتلفه بود توانست با سرعت و با بهرهگیری از روابط سیاسی خویش با مسئولان عالی رتبه نظام و در سایه حمایتهای مستمر مسئولین وقت به ویژه هاشمی رفسنجانی، راهی جدید برای به ثمر رساندن نخستین بنگاه خصوصی آموزشی در جمهوری اسلامی را آغاز کند. سالهای سازندگی، اوج دوران طلایی مجموعه دانشگاه آزاد در مسیر توسعه کمی و کیفی این
مروری کوتاه بر خاطرات و اسناد این دانشگاه نشان میدهد که به رغم عدم تمایل دانشگاه و مخالفتهای آقای رییس در ادوار گوناگون، نمایندگان مجلس در شهرستانها و ائمه جمعه در مناطق مختلف کشور اصرار داشتند تا هر چه زودتر یکی از واحدهای آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی در منطقه آنان راهاندازی شود. جلوگیری از روند مهاجرت فرزندان و به ویژه دختران به شهرهای بزرگ برای ادامه تحصیل و رونق اقتصادی مناطق حاشیهای، عمدهترین دلایل تمایل مسئولان به تأسیس و راهاندازی واحد در مناطق بود. آنان در این زمینه از هیچ گونه همکاری و همدلی دریغ نکردند؛ همکاریهایی که این روزها، منتقدان جاسبی از آن به عنوان کمک ۱۲۰ میلیاردی دولت به این مجموعه و بدهی این دانشگاه نام میبرند. جاسبی با تمام توان فکری، فنی و اجرایی خود، مدیریت متمرکز خویش را ادامه داد و در مواردی «مدیریت مستبدانه و تبعیضآمیز وی» از سوی خود دانشجویان این دانشگاه با مخالفتهای گستردهای روبهرو میشد. در طول سالهای اخیر و در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، مدیریت یکسونگر دانشگاه آزاد و قوانین منحصر به فرد آن در حوزه آموزشهای آکادمیک، بارها از سوی اصلاحطلبان به چالش کشیده شد و جاسبی را که در جبهه سیاسی مقابل اصلاحطلبان بود، به عدم پاسخگویی روشن و شفاف به افکار عمومی و فقدان نظارت بر این مجموعه متهم کردند؛ اما در طول این سالها هیچ یک از منتقدان وی نتوانستند راه او را برای ادامه روند توسعه و پیشرفت این دانشگاه و برنامههای سیاسی و فرهگیاش سد کنند. اگرچه باید اعتراف کرد که انعطاف او همراه با روند تغییرات جامعه کاملاً محسوس بود. گویا منش و مشی مدیریت هاشمی رفسنجانی، از سوی این یار قدیمی و شاگرد وفادار همواره تکرار میشد. واقعیت این بود که در طول سالهای سازندگی، مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی موفق شده بود تا نسل جوان، فعال و دانشآموختگان علاقهمند به روند توسعه همهجانبه کشور را تربیت کند که چندی بعد، همانها به یکی از بزرگترین جوامع حامی و مخاطب اصلاحطلبان تبدیل شدند. اگر چه در این سالها همه اقدامات اجرایی و مدیریت متمرکز جاسبی، فضایی را برای رشد تشکلهای منتقد دانشجویی فراهم نکرد، ولی فضای عمومی جامعه و تحولخواهی و اصلاحطلبی نخبگان، به سرعت دانشآموختگان این دانشگاه را به سوی خود جذب کرده و آنان را در مسیر حمایت از آرمانهای اصلاحطلبانه قرار داد. دانشگاه آزاد اسلامی از وجود تشکلهای سیاسی و منتقد دانشجویی بیبهره بود و حتی سیاستورزی مدیران و مسئولین عالی رتبه این دانشگاه در مسیر حمایت از نامزدهای محافظهکار در انتخابات مختلف و به ویژه موضعگیری صریح و شفاف دکتر جاسبی در حمایت از علیاکبر ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری هفتم، باعث شد تا این دانشگاه همواره یکی از سیاسیترین واحدهای آموزشی در سطح مدیریتی محسوب شود. با روى کار آمدن دولت نهم، موج انتقادات به عملکرد دانشگاه آزاد اسلامى بسیار جدىترى شد تا جایى که برخى دولتمردان خواهان شفاف شدن سیاستهاى این مرکز آموزش عالى و قرار دادن آن در زیرمجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فنآورى شدند.
احمدینژاد این بار کوشید تا با طرح برخی موارد از جمله مسأله شهریههای دانشگاه و ابقای چندین ساله مدیریت جاسبی، بار دیگر با بزرگنمایی تئوریهای ذهنی خود درباره مافیای اقتصادی و اقدامات دولت در جهت مبارزه با ساختارهای گذشته، نگاه افکار عمومی را به این سمت جلب کند. اگر چه آقای رییسجمهور سعی کرد تا با متهم کردن دانشگاه آزاد اسلامی، بخشی از مطالبات فروخفته شهروندان از دولت نهم و ناکامیاش در تحقق وعدههای انتخاباتی را جبران کند، اما فرآیند حوادث پس از آن، بار دیگر وی را مجبور به عقبنشینی از اظهارات خویش کرد. آغاز ماجرا با سخنان محمود احمدینژاد در طول سفرهای استانی آغاز شد. وی در سخنانش یکی از اقدامهای انقلابی دولت را اصلاح مدیریت دانشگاه آزاد بیان کرد و بار دیگر حمله به باند مافیای اقتصادی را در دستور کار گذاشت. افزایش انتقادات دولتمردان نهم با آغاز کار هیأت تحقیق و تفحص از آموزش عالی در مجلس شورای اسلامی به سرپرستی و مسئولیت «علیرضا زاکانی» نماینده مجلس هفتم و مسئول اسبق سازمان بسیج دانشجویی همراه شد. رییسجمهور در اواسط آبانماه سال ۱۳۸۵ به پنج نفر از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی مأموریت داد تا اساسنامه جدیدی را برای دانشگاه آزاد اسلامی تهیه کنند. استدلال احمدینژاد برای تهیه اساسنامه جدید این بود که از هفت نفر اعضای هیأت مؤسس اولیه، پنج نفر فوت کرده یا استعفا دادهاند و عملاً دو نفر، یعنی آقایان هاشمی رفسنجانی و عبدالله جاسبی به جای هیأت مؤسس تصمیم میگیرند. در اوایل آذرماه ۸۵ اساسنامه تهیه شده توسط کمیته پنجنفره رئیس جمهور در دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و تا ماده ۱۰ آن نیز به تصویب رسید؛ اما چند روز بعد دکتر عبدالله جاسبی از مصوبه هیأت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی مبنی بر پیشنهاد عضویت پنج نفر جدید بجای افراد فوت شده (مرحوم سیداحمد خمینی) یا کناره گرفته (آیتالله خامنهای، آیتالله موسوی اردبیلی و مهندس میرحسین موسوی) خبر داد. سرانجام در سوم بهمنماه 85، شورای عالی انقلاب فرهنگی با پذیرش استدلال هاشمی رفسنجانی مبنی بر اینکه اصلاحیه دانشگاه آزاد باید توسط هیأت مؤسس تدوین شود، بررسی و تصویب اساسنامه تهیه شده توسط کمیته پنجنفره را از دستور خارج کرد و پیشنهاد هیأت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی مبنی بر اضافه شدن آقایان حسن حبیبی، سید حسن خمینی، علیاکبر ولایتی، محسن قمی و جعفر توفیقی را بررسی کرد و به جز نفر آخر که وزیر کابینه محمد خاتمی بود، به درخواست رییس دانشگاه آزاد اسلامی پاسخ مثبت داد. اسفندماه ۸۵، محمود احمدینژاد به عنوان رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی با امضای ابلاغ عضویت آقایان حسن حبیبی، سید حسن خمینی، محسن قمی و علی اکبر ولایتی در هیأت مؤسس دانشگاه آزاد، عملا از تصمیم انقلابی خود درباره دانشگاه آزاد اسلامی عقبنشینی کرد. ماجرای تحقیق و تفحص از دانشگاه اما همچنان از سوی حامیان پارلماننشین دولت نهم ادامه یافت. زاکانی در کنار همکاران خود این بار کوشید تا بار بر زمینمانده رییسجمهور را بر دوش بگیرد. حامیان دولت در مجلس کوشیدند تا با بهرهگیری از پشتوانه دانشجویی خود در بسیج دانشجویی کشور، علاوه بر بزرگنمایی کارکردهای عدالتگرایانه خود، با طرح دوباره مسأله دانشگاه آزاد و حمله به مدیریت متمرکز عبدالله جاسبی، پاسخی روشن برای موکلان خود در خارج از ساختمان بهارستان مهیا کنند.
این اقدامات در حالی صورت میگرفت که رییسجمهور هم به طور همزمان از سنگاندازی مافیا برای پیشبرد برنامههای دولت اصولگرا خبر میداد. اما اعلام حمایت ۲۲۰ نفر از نمایندگان مجلس هفتم از جاسبی باعث شد تا رییس هیأت تحقیق و تفحص در یارگیری پارلمانی ناکام مانده و موجسازی رسانهای را دنبال کند. برگزاری مناظره زاکانی و سلیمی نمین با جاسبی در دانشگاه امیرکبیر، نامهنگاریهای سرگشاده با مدیریت دانشگاه آزاد و حمایتهای رسانهای از سوی نهادها و رسانههای حامی دولت، موجب شده است تا دولتمردان و همفکرانشان، بار دیگر فشار بر نحوه مدیریت جاسبی و طرح باندهای مافیایی را جایگزین ناکامیهای خود در روند تحقق شعارهای آرمانگرایانه خویش کنند. جنگ با جاسبی، کلید شروع پروژهای برای اخراج رقیب سیاسی در میدان رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری است؛ رقیبی که در غیاب اصلاحطلبان رادیکال و در پی احتمال حذف آنان از سوی حاکمیت، میتواند جدیترین خطر برای احمدینژاد و دولتمردان کمسابقه دولت نهم به شمار رود. احمدینژاد و همفکران پارلماننشین وی، میکوشند تا این بار با حمله به دکتر جاسبی و اخراج وی از صحنه مدیریتی دانشگاه آزاد، یکی از سرشناسترین مخالفان سیاسی خود در عالم سیاست را شکست داده و با تکرار مسأله مافیای اقتصادی و تأکید بر فساد دولتی، هاشمی رفسنجانی و دولت سازندگی را متهم کنند. واقعیت این است که آشفتگی حاکم بر وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری و نیز عدم کامیابی برنامه دولت نهم در اجرای وعدههای عدالتطلبانه و پاسخگویی به شعارهایی که در کوران مبارزات انتخاباتی احمدینژاد مطرح شد، اکنون و در آستانه رقابت مجدد، نیازمند یک متهم فرضی است. گسترش موج اعتراضآمیز گرانیها و افزایش تهدیدهای بینالمللی در پی پرونده هستهای ایران که نارضایتی همگانی را به دنبال داشته است، تنها با بازارسازی و فرافکنی مهار میشود؛ بدین معنا که باید ابزاری برای فرافکنی سیاسی پیدا کرد. ابزاری که به نظر میرسد احمدینژاد و همفکرانش، این بار جاسبی را به عنوان نخستین مصداق آن برگزیدهاند. اکنون شاید بتوان گفت که عبدالله جاسبی اولین قربانی این رقابت سیاسی است و پرونده وی نخستین زورآزمایی رقیبان داخلی در جمهوری اسلامی است که در هژمونی قدرت سیاسی، دستی گشاده دارند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
نه قم خوبه نه کاشون لعنت به هر دوتاشون!
-- خوشنام ، May 15, 2008خوش نام
یادداشت خیلی جالبی بو فقط فکر میکنم یک نکته در مورد مخالفتهای جناحی با دانشگاه آزاد ناگفته ماند؛ واقعیت این است که این مخالفتهای جناحی و سیاسی از طرف جناح چپ هم صورت میگرفته و منحصر به جناح راست نیست...
-- مستر ایکس ، May 16, 2008شرم آور است كه مدعيان اصلاح طلبي از ديكتاتور دانشگاه آزاد كه يك موسسه عمومي با ميلياردها ثروت را همچون ارث پدرش اداره مي كند اينگونه تمام قد دفاع مي كنند. اصلا جاسبي فرشته است، 25 سال حكمراني مطلق العنان براي او كافي نيست؟
-- شهريار- انگلستان ، May 16, 2008aghaye shahriar fekr konam farsie shoma zaeif ast be khatere modat zamane ziadi ke dar engilis hastid. in maghale jange ghodrat miane sarane regime ra barresi karde bood na tarafdari az Jasbi
-- homayoun ، May 17, 2008متاسفم براي اين نوع طرز ديد كه به مثبت و مظلوم و كوشا توصيف كردن فعاليت هاي جاسبي و دانشگاه آزاد پرداخته. من به عنوان فارغ التحصيل اين دانشگاه مي دانم كه ميليون ها تومان پول و چند سال وقت را به پاي اين دانشگاه كذايي كه سطح آموزش اش در حد اكابر است و فارغ التحصيلاني بي مهارت تحويل جامعه مي دهد. اين سوال هميشگي پيش مي آيد كه اگر جوانان درس نخوانند چه كار كنند؟ پاسخ من اين است كه درس خواندن در دانشگاه آزاد با درس نخواندن زياد توفير ندارد مضاف بر اينكه اگر پسرتان در شهر ديگري دانشجو نشود به احتمال زياد معتاد و سر خورده هم نمي شود و فيلم سكسي دخترها هم در موبايل ها دست به دست نخواهد شد
-- سپهر ، May 17, 2008بدون هیچ شکی آقای دکتر جاسبی از بهترین مدیران یا شاید بهترین آنها باشد من خود به عنوان یک دانشجوی آین دانشگاه رضایت کامل از مدیریت ایشان را دارم رشد سریع دانشگاه آزاد با بودجه ای کمتر از دانشگاه دولتی در حالی که در این مدت دانشگاه سراسری رشد کمتری داشته و حتی از نطر علمی رشد منفی داشته است بزرگترین گواه مدیریت قوی این دانشگاه است هیچ کس نمی تواند منکر سطح بالای علمی واحدهایی چون علوم و تحقیقات و تهران جنوب و تهران مرکز وکرج و... شود حتی واحدهای کوچک در سطحی نسبتا مناسب خود هستند
-- فرشاد ، Jul 5, 2008باید توجه داشت که تاسیس دانشگاه آزاد در شهرهای کوچک باعث رشد این شهرها و پیدایش تحصیلات در آنها شده است و دانشگاه آزاد اولین گام در عدم انحصار دانشگاه به شهرهای بزرگ را برداشت
با تشکر از دکتر جاسبی وبه امید طول عمر برای ایشان آرزومندیم همواره ایشان در مسند مدیریت باقی بمانند
Besiar ashkar ast ke maghale-nevis janebdari az aghaye jasbi karde, va oo ra dar nahayat ghorbani mikhanad. Aya nabayad soal kard ke kodam ghorbani ta be hal tavaneste dar yek mamlekate azad va democratic 25 sale tamam rahbare chenin sazmane bozorgi bashad?
-- Reza ، Jan 19, 2009