تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

سفری برای سرنوشت «خط لوله‌ی صلح»

مریم محمدی

از روز دوشنبه آقای احمدی‌نژاد سفر سه‌ روزه‌ی خود را به کشورهای پاکستان، سریلانکا و هندوستان آغاز کرد. آقای احمدی‌نژاد نخست وارد اسلام‌آباد شده و با ژنرال مشرف و سایر مقامات سیاسی پاکستان دیدار کرده و سپس اسلام‌آباد را به مقصد سریکلانا ترک کرده است.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، آقای احمدی‌نژاد در این سفر در مراسم افتتاح دو پروژه‌ی مشترک میان ایران و سریلانکا شرکت خواهد کرد.

برنامه‌ی اول افتتاح پروژه‌ی چند منظوره‌ی چهارصد و پنجاه میلیون دلاری سد «اومااویا» است. این سد که قرار است ظرف دو تا سه سال آینده تکمیل شود، می‌تواند با زیر پوشش قراردادن ده هزار هکتار زمین‌های سریلانکا این کشور را در تولید برنج به خودکفایی برساند.

پروژه‌ی مشترک دیگری که توسعه‌ی پالایشگاهی در سریلانکا است، به منظور رساندن سریلانکا به خودکفایی در زمینه‌ی سوخت هوایی با شرکت آقای احمدی‌نژاد افتتاح می‌شود. سومین روز سفر آقای احمدی‌نژاد به دیدار او از دهلی‌نو و ملاقات با مقامات کشور هند اختصاص داشت.

ملاقات با سران کشورهای هند و پاکستان در واقع مهم‌ترین بخش مضمون اقتصادی سفر آقای احمدی‌نژاد به این کشورهاست. زیرا که پیش از این مقامات سه کشور ابراز امیدواری کرده بودند که در این سفر سرنوشت صادرات گاز ایران از حوزه‌ی عظیم پارس جنوبی به دو کشور هند و پاکستان که به «خط لوله‌ی صلح» موسوم شده است، روشن گردد.

در همین زمینه‌ و در مورد اهمیت اقتصادی این سفر با آقای محسن شمشیری، کارشناس اقتصادی در حوز‌ه‌ی نفت و گاز در تهران گفت‌وگو کرده‌ام.

قبل از هر سؤالی از آقای شمشیری، خواهش می‌کنم در مورد اهمیت حوزه‌ی گازی پارس جنوبی که بسیار راجع‌ به آن شنیده‌ایم، توضیحاتی بدهند:

Download it Here!

حوزه‌ی گازی پارس جنوبی بزرگ‌ترین میدان گازی جهان است که میدان مشترک بین ایران و قطر است. سال‌هاست که کشور قطر از این میدان برداشت می‌کند و ایران هم طی ده پانزده سال اخیر حدود ۲۴ فاز را با کشورهای مختلف توسعه داده است. از این حوزه هم معینات گازی استخراج می‌شود و هم گاز سی ان جی و گاز ال ان جی.

مسئله‌ی تامین نیاز بازار داخلی ایران و صادرات این گاز به خاطر نزدیکی‌‌اش به حوزه‌ی آسیا است. در واقع آسیای مرکزی می‌تواند خیلی کمک کند که ایران از این بزرگ‌ترین میدان گازی جهان استفاده کند. همانطوری که می‌دانید، ایران دومین دارنده‌ی ذخایر گاز جهان بعد از روسیه است و با توجه به این که بازار نفت در آینده به سمت محدودیت پیش می‌رود، تقاضا همچنان رو به افزایش است.

در واقع مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان به تدریج به این سمت می‌روند که یک سوخت پاک و تمیز را که از نظر محیط زیست مشکل کم‌تری دارد، جایگزین کنند. ایران می‌تواند به عنوان یکی از بزرگ‌ترین دارندگان میادین گازی جهان از این مزیت نسبی و اقتصادی به‌شدت استفاده کند.

آقای شمشیری، الان حوزه پارس جنوبی از نظر بهره‌برداری در چه مرحله‌ای است؟

فازهای اولیه این میادین به نتیجه رسیده‌اند و گازشان وارد شبکه می‌شود. این گاز باید به پالایشگاه‌ها و تلمبه‌خانه‌های مختلف بیاید و بعد از آنجا به نقاط شمالی کشور و از آنجا به ترکیه می‌رود. برنامه این است که اگر توافقاتی (صورت گیرد) و قراردادهایی امضا شود، در آینده به بازار اروپا صادر شود.

شبکه‌ی داخلی بازار ایران هم از این گاز تامین می‌شود. اما در واقع ما باید انتظار این را بکشیم که پارس جنوبی در سال‌های آینده نقش بیشتری را در تامین انرژی جهان بازی کند.

ظرفیت این حوزه چقدر است؟

اگر ما فرض کنیم که ایران چهارمین صادرکننده‌ی نفت جهان است، بعد از عربستان، روسیه و آمریکا، ولی از نظر گاز دومین هستیم. ولی هنوز ما آن بازارهای‌مان را گسترش نداده‌ایم، برای این که اصلا بازار گاز هنوز به آن سمت نرفته است که مثل نفت در تامین انرژی جهان نقش بازی کند.


نقشه‌ی خط لوله‌ی صلح/ منبع: ویکی‌پدیا

شما اهمیت پروژه‌ی «خط لوله‌ی صلح» را در کجا می‌بینید و چرا در حالی که این پروژه از سال ۱۳۶۷ صحبت‌اش بوده، تاکنون اجرا نشده است؟

این خط لوله دو اهمیت اساسی دارد. یکی در چارچوب سیاست نگاه به شرق ایران، که در واقع نگاه ایران به شرق و آسیا و منطقه را مطرح می‌کند که بازار انرژی به آن سمت گسترش پیدا بکند. دیگری از جهت مسئله‌ی امنیتی و سیاسی است، که به خاطر همین هم اسمش را گذاشته‌اند «خط لوله‌ی صلح» که از منطقه‌ی پاکستان عبور می‌کند. در واقع این خط لوله ارتباط ایران با پاکستان را بهبود می‌بخشد، دوستی و روابط را گسترش می‌دهد.

از طرف دیگر مشکل پاکستان و هند هم که سال‌ها به خاطر مناقشاتی که در مورد مسایل مرزی دارند، می‌تواند به هرحال کمک کند که این مسایل به تدریج رفع شود. اگر تا حالا عقب افتاده است، مشکلات فنی بوده و بیشتر آن اختلافاتی که میان پاکستان و هند است.

در واقع هندی‌ها نمی‌خواهند انرژی خودشان را وابسته کنند به خط لوله‌ای که از پاکستان می‌گذرد که ممکن است برای‌شان مشکلاتی پیش بیاید. در عین‌ حال مشکلات فنی هم وجود دارد. به خاطر اهمیت این موضوع ایران گفته است که اگر هند به نتیجه نرسد و بخواهد (تاخیرها) را تداوم ببخشد، ایران ممکن است که به کشور چین پیشنهاد بدهد و کشور چین را در اولویت دوم خود قرار دهد.

یعنی به چه ترتیب؟

به این ترتیب که این خط لوله به جای این که وارد هند بشود، می‌تواند وارد چین بشود. به هرحال بازار چین هم یک جمعیت یک میلیارد و دویست میلیون نفری است . همچنین به خاطر نگرانی مردم جهان و اقتصاددانان که می‌گویند اقتصاد چین و هند به شدت در حال گسترش و در حال توسعه و رشد است و این باعث می‌شود که هم مصرف انرژی بالا رود و هم زمین گرم‌تر شود.

به‌ هر حال مشکلات محیط زیستی ایجاد شود، موضوع گاز می‌تواند این نگرانی‌ها را تا حدودی کاهش دهد. گاز هم جایگزین خوبی به جای نفت است، هم آن مسایل گرما و محیط زیست و آلودگی‌ها و مشکلات را برطرف می‌کند.

اگر هند این را بپذیرد، هم به نفع اقتصاد خودش است و هم به نفع پاکستان و هم به نفع ایران. «خط لوله‌ی صلح» می‌تواند به بهبود اوضاع اقتصادی، امنیتی و سیاسی در منطقه بسیار کمک کند. در مرحله‌ی بعدی هم ایران می‌تواند به تدریج با افزایش ظرفیت تولید گاز خود، چین را در اولویت قرار دهد.

در مورد قیمت گازی که می‌خواهد به پاکستان و هند فروخته شود، صحبت‌های متفاوتی شنیده می‌شود. آیا این قیمت به نوعی از قیمت بازار جهانی تبعیت می‌کند، یا این که تابع مناسبات میان ایران و پاکستان و هند خواهد بود؟

چون گاز از طریق خط لوله می‌رود و مثلا با کشتی یا بشکه یا توناژ و اینها جابه‌جا نمی‌شود، یک مکانیزم دیگری دارد و برحسب مترمکعب است و از خط لوله عبور می‌کند، به‌خاطر همین آن مکانیزم عرضه و تقاضا که در بازار نفت، ما برای نفت می‌شناسیم، در بازار گاز به آن شکل صدق نمی‌کند. البته قیمت‌های جهانی یک نرم‌هایی دارند، ولی نه خیلی که فکر کنیم همه چیز تابع آن نرم جهانی است.

برای نمونه، فرض کنید قیمت نفت مثلا گفته می‌شود که در بازار آمریکا ۱۲۰ دلار است، در دریای شمال ۱۱۶ دلار است و بعد نفت اوپک یک مقدار پایین‌تر و نفت ایران هم بعد از آن است. به خاطر این که از بازار اصلی مصرف دور هستند. ولی گاز نمی‌تواند چنین بیانی باشد، ضمن آن که کیفیت گاز هم متفاوت است. بعضی از گازها مثل بخشی از گاز ایران که به آن اصطلاحاً می‌گویند «گاز ترش»، یعنی گوگردش زیاد است و این نیاز به پالایش دارد. به همین خاطر طرف خریدار تقاضا می‌کند که یک‌مقدار قیمت پایین‌تر باشد تا آن هزینه‌های پالایش هم جبران شود.

یعنی گاز ایران، گاز مرغوبی نیست.منظورتان این است؟

نه. یک بخش از این گاز، گاز ترش است. در واقع آن هم به خاطر گوگرد است و نمی‌توانیم بگوییم گاز ایران نامرغوب است. آن گوگرد را باید در مرحله‌ی پالایش جدا کنند. برای همین این یک هزینه‌ی اضافه است و معنایش این نیست که گاز مرغوب نیست.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

مطلب آگاهی دهنده و خوبی بود . به مطالب ایران و فرصت هایی که در منطقه دارد بیشتر توجه کنیدو باکارشناسان مستقل بیشتر گفت و گو کنید . مثل رابطه اقتصادی ایران با روسیه ، عراق ، افغانستان ، بازار جهانی گاز و ارتباط ایران با کشورهای همسایه و نقش ایران در آینده جهان به خصوص از نظر انرژی و گاز و صنعت گردشگری

-- کریم کارمند بانک از اصفهان : ، May 7, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)