تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

این مجلس هشتم‌...

مهرزاد حافظی

رفتار سیاسی ِ سهم‌بران‌ ساختار قدرت در سرزمین مهرورزی ‌از الگو های معمول و مرسوم در شطرنج سیاسی جهان معاصر تبعیت نمی‌کند. نه چپش اصالت مفهومی چپ مرسوم و استخوان خردکرده جهان‌ را دارد و نه راستش‌،‌ درک دلنشین و انسان‌پسندانه‌ای از دموکراسی. همه چیزی در آویزانی‌، حرکتی پاندولی دارند‌: می‌رویم اما به هیچ جایی نمی‌رسیم‌! طرفه اینکه موجودات سیاسی‌ اصولگرا‌، مستقل‌، اصلاح‌طلب ِ ‌معمار‌ ِ دنیا و آخرت‌،‌ احیاگران ِ‌ اعتماد ملی و اصلاح‌طلب فابریک ایرانی‌، همه و همه ‌یک ملودی را زمزمه می‌کنند‌: خدمت به ملت!


در واژه‌نامه‌های اصطلاحات سیاسی چپ و راست ایران می‌توان صورت ِ ‌خدمت به مردم را‌، ‌بر‌آیندی از بینش‌های التقاتی چپ جهانی و راست امریکایی دانست‌.‌ به عبارتی‌، ‌مرامنامه‌ی طالبان کرسی خدمتگذاری، پارادوکسی امریکایی - اروپایی از دانش سیاسی را در خود دارد که نخستین نقطه‌ی خیره کننده ‌آن "‌ملت‌" است.

زایش این الگو را می‌توان در بازخوانی چهره‌ی اروپا در آغاز جنگ دوم جهانی و ظهور امریکا به عنوان ناجی فاشیست‌زده‌های آن قلمرو دید. اروپا در آن زمان اسیر دست حکومت‌های فاشیستی بود و امریکا‌، توانست زاویه رهایی آنان را از چنگ دیکتاتوری بگشاید. زایش دموکراسی اما ‌برای ما که نیمکت‌نشینان از راه رسیده‌اش هستیم، طُرفه حکایتی است‌. در این الگوی تضاد‌نما‌، جمهوری وحشت ما‌، تنها پاره‌ای از پازل را برداشته و با خود این سو و آن سو می‌کشاند‌:‌ اقتدار نظام سیاسی اروپا و ستیز با دموکراسی امریکایی. ارکان قدرت در سی سال گذشته این رفتار را داشته و به مدد‌ش‌، موفق شده‌اند که بیشترین حجم انسداد حیثیتی‌، سیاسی – فرهنگی – اقتصادی و اجتماعی را در چنته‌ی ملت بچپاند. کشور اما قلمروی است که خداوند منان‌، آن را پیش روی مومنین فاتح گسترده و مهار ِ ساکنان آن را‌، به همت ِ رعیت‌پرور مهرورزانی سپرده است که قصد دارند با شیرینکاری‌های خود در دهه نخست قرن بیست و یک‌، هشتمین کشور ثروتمند جهان را به سرای رعایای مفلوک ِ موعود بدل سازند‌. این بخش از رفتار مومنانه‌ی شیفتگان خدمت، همان توقعی است که چپ امروز جهان از ایران ِ اسلامی دارد: شدت بخشیدن به رفتار ضد‌امریکایی‌، غیر‌قابل پیش‌بینی ظاهر شدن در محافل تاثیر‌گذار جهان‌، مشارکت و سرمایه‌گذاری بنیادین روی‌ شالوده‌های تروریسم و ظاهر شدن در قد و قواره‌ای‌ هول‌بر‌انگیز برای جهان.

بخش اندیشه راست در ساختار قدرت ایران نیز ایفای نقش طالبان دموکراسی است. شیرینکاری‌های قدرت‌مداران ایران در قلقلک‌پذیری چپ و راست جهان‌، همچنان زمینه‌ای مستعد برای ماندن در وضعیت آویزان و پاندولی و بازی در دور باطل سیاسی است.


در این آنارشی ، آنچه که زمینه اصلی خدمت به "ملت" را نشان می‌دهد‌، ‌بازتولید مداوم "ترس از گناه" است. مهمترین ویترین نمایش این بازتولید‌، القای ضرورت مشارکت عمومی در ‌انتخابات متکی بر رای ملت است. اندک توجهی به شعارهایی که در ایام انتخابات از رسانه‌ها در جان مردم خلیده می‌شود عبور از گناه رای ندادن است‌: کسی که رای نمی‌دهد گناهکار است و مجرم شناخته می‌شود‌. مردم برای فرار از ترس گناه‌، سرسپردگی را بر می‌گزینند و برای مشروعیت بخشیدن به این حس شریف عمومی‌، سرکوب‌، بازی های خود را می‌آغازد.

رای دهندگان روز ۲۴ اسفند‌ماه ‌برای گریز از گناهکاری پای صندو‌ق‌ها آمدند‌ و‌ از قرار معلوم‌، بیش از هفتاد درصد از دویست و نود کرسی مجلس هشتم ‌را به اصولگرایان هدیه‌ نمودند‌. ‌اکنون دولتِ ‌ناظر ِ رستگاری مردم‌، شاد و سرخوش است‌ و عنقریب‌، در پیام‌های نوروزی خود‌، با ‌ردیف کردن وعده‌هایی شیرین‌، دستور روشن کردن‌ موتور‌های ‌رعایت تقوا‌ را در مقیاس ملی‌ ابلاغ خواهد کرد‌. یک نکته جالب در این انتخابات وجود دارد که می‌تواند تاس خوش نشسته اصولگرایان درکارناوال انتخابات مجلس هشتم را برگرداند و آن‌، هوشیار ساختن عموم مردم به طلب کردن حقوقی است که دولت مهرورز و خدمتگزاران جان بر کف آن‌، ‌در اتوبان ِ‌ امیدواری ملت ایران قطار کرده‌اند.

مجلس هشتم هر چه که باشد یک چیز نیست‌: لولوی سر خرمن اصولگرایی‌ و باج‌دهنده به دور باطل ِ ‌سنگ مفت، گنجشک مفتِ برادر هسته‌ای‌.‌ برای این مساله نیز چند دلیل عمده وجود دارد :
۱‌- مردم خدمت‌پذیر‌ دریافته‌اند که بایستی ‌از باج دادن به لولوی‌ ترس رُخ‌تافته‌،‌ نقبی به‌ زاویه ‌مطالبات حقه خود از دولت خدمت فروش بزنند‌. این مطالبات را می‌توان در انبار وعده‌های دولت مرور کرد و بهترین امکان مرور حقوق ملت‌، بی‌شک مجلس‌ است. چون‌ آنجا‌، می‌شود در مقابل انتخاب میمون خود‌، مُهر ِ سکوت‌ و خود‌خوری از لب‌ها گرفت.

۲- مجلس هشتم می‌تواند عرصه پرسشگری از قدرت ناکارآمد سیاسی مومنین باشد‌؛ مومنینی ‌که حداقل‌ در طول چهار سال گذشته‌، با بذل و بخشش‌های خود از ذخیره ارزی‌، روی ‌حاتم طایی ‌را کم کرده‌اند‌. حالا دیگر حساب جاری در گردش ملت ایران پُر است از امید‌های بهاری دیگر که در راه است‌ و مجلس‌، باید با اقتدار خودش‌، یاری دهنده‌ی‌ اقتدار دولت وعده‌ها و امیدها ‌باشد‌. تورم و گرانی نفس‌بُر‌، یاس و دلزدگی‌ عمومی‌، بی‌فردایی نسل جوان‌، مسکن‌، اشتغال‌، تحصیلات عالی‌، آزادی انتخاب در ارتباطات اجتماعی و‌... در صف ایستاده‌اند تا مومنین ِ ‌مجلس هشتم سر برسند.


۳- دولت مهرورز‌، کرسی‌های مسلس هشتم را فتح کرده تا فتح قلعه‌ی جمهوری دهم را نیز به نام خود ثبت کند. اگر مومنین مهرورز نتوانند توری را که پهن کرده‌اند به سلامت جمع کنند‌، "احساس حقارت ملی" جای "شعف و امیدواری" وعده داده شده را خواهد گرفت و آنگاه‌، تاس خوش نشسته اصولگرایان درکارناوال انتخابات مجلس هشتم برگشته‌، ‌قافله‌ی دست از پا درازتر امیدوار به مهرورزی به سمت شورش و نافرمانی‌های بیش از پیش رانده خواهد شد. واقعه‌ای هولناک که نخستین بارقه‌ی برق وحشت آن، در چشم‌های قلعه‌نشینان چپ و راست معتقد به روز جزا در واقعه کوی دانشگاه درخشید و بغض ِ ناظر کبیر را ترکاند.



۴- در تمامی حوزه‌های اخذ رای بلااستثنا یک پوستر نصب شده بود که نظر همگان را به خود جلب می‌کرد‌: بهاری دیگر در راه است. تکیه‌نشینِ ‌این جمله مهرورزانه‌، تصویری خندان از انتخاب میمون مردم همیشه در صحنه است. قلب این پوستر نیز این جمله قصار دشمن ستیز آمده‌: اقتدار دولت، در گرو اقتدار مجلس است. طرف مقابل این شعار دشمن‌شکن، حل کردن مشکلات مردم است. خوشبختانه آقا نیز مضایقه نفرمودند و مجلس هشتم را مجلس حل مشکلات مردم خواندند.



دولت نهم در جریان انتخابات مجلس هشتم، با تشدید کاربری‌های رسانه‌ای "ترس" و "سرکوب"‌، در نقش اصلی‌ترین مطالبه‌کننده کمک‌های مردمی ظاهر شد‌. آرای عاریتی روز ۲۴ اسفند ۱۳۸۶ نقطه‌ی شمارش معکوس ماراتن اقتدار‌طلبی‌های دولت، در سامان‌بخشی به امور مردم است‌. بی‌شک این مجلس بیشترین حجم رژه‌ی مردم را در راهروهای بهارستان خود خواهد دید‌. بازنده‌ی این شطرنج بی‌شاه کیست‌؟!

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

با ادای احترام به توانمندی ادبیتان متاسفانه خواندن این متن و درک جمله بندی آن بدون برگشتن های متوالی و دوباره خواندن جملات حد اقل برای من مقدور نیست. امکان روان تر و البته ساده تر نوشتن برای شما به نظر سخت نمی رسد.

-- سعید ، Mar 18, 2008

آقاٰ، این مقاله میمون شما من یکی را شب عیدی سخت در رژه این کارناوال ترس و سرکوب اقتدار با این قواره هول انگیز گرفتار حرکت پاندولی کرد. حالا نمیدانم با این احساس گناه که شمای بیگناه آفریدید سال جدید را چطور آغاز کنم!
پ. دست پاندولی

-- بدون نام ، Mar 18, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)