خانه > گوی سیاست > ایران > این مجلس هشتم... | |||
این مجلس هشتم...مهرزاد حافظیرفتار سیاسی ِ سهمبران ساختار قدرت در سرزمین مهرورزی از الگو های معمول و مرسوم در شطرنج سیاسی جهان معاصر تبعیت نمیکند. نه چپش اصالت مفهومی چپ مرسوم و استخوان خردکرده جهان را دارد و نه راستش، درک دلنشین و انسانپسندانهای از دموکراسی. همه چیزی در آویزانی، حرکتی پاندولی دارند: میرویم اما به هیچ جایی نمیرسیم! طرفه اینکه موجودات سیاسی اصولگرا، مستقل، اصلاحطلب ِ معمار ِ دنیا و آخرت، احیاگران ِ اعتماد ملی و اصلاحطلب فابریک ایرانی، همه و همه یک ملودی را زمزمه میکنند: خدمت به ملت! زایش این الگو را میتوان در بازخوانی چهرهی اروپا در آغاز جنگ دوم جهانی و ظهور امریکا به عنوان ناجی فاشیستزدههای آن قلمرو دید. اروپا در آن زمان اسیر دست حکومتهای فاشیستی بود و امریکا، توانست زاویه رهایی آنان را از چنگ دیکتاتوری بگشاید. زایش دموکراسی اما برای ما که نیمکتنشینان از راه رسیدهاش هستیم، طُرفه حکایتی است. در این الگوی تضادنما، جمهوری وحشت ما، تنها پارهای از پازل را برداشته و با خود این سو و آن سو میکشاند: اقتدار نظام سیاسی اروپا و ستیز با دموکراسی امریکایی. ارکان قدرت در سی سال گذشته این رفتار را داشته و به مددش، موفق شدهاند که بیشترین حجم انسداد حیثیتی، سیاسی – فرهنگی – اقتصادی و اجتماعی را در چنتهی ملت بچپاند. کشور اما قلمروی است که خداوند منان، آن را پیش روی مومنین فاتح گسترده و مهار ِ ساکنان آن را، به همت ِ رعیتپرور مهرورزانی سپرده است که قصد دارند با شیرینکاریهای خود در دهه نخست قرن بیست و یک، هشتمین کشور ثروتمند جهان را به سرای رعایای مفلوک ِ موعود بدل سازند. این بخش از رفتار مومنانهی شیفتگان خدمت، همان توقعی است که چپ امروز جهان از ایران ِ اسلامی دارد: شدت بخشیدن به رفتار ضدامریکایی، غیرقابل پیشبینی ظاهر شدن در محافل تاثیرگذار جهان، مشارکت و سرمایهگذاری بنیادین روی شالودههای تروریسم و ظاهر شدن در قد و قوارهای هولبرانگیز برای جهان. بخش اندیشه راست در ساختار قدرت ایران نیز ایفای نقش طالبان دموکراسی است. شیرینکاریهای قدرتمداران ایران در قلقلکپذیری چپ و راست جهان، همچنان زمینهای مستعد برای ماندن در وضعیت آویزان و پاندولی و بازی در دور باطل سیاسی است.
در این آنارشی ، آنچه که زمینه اصلی خدمت به "ملت" را نشان میدهد، بازتولید مداوم "ترس از گناه" است. مهمترین ویترین نمایش این بازتولید، القای ضرورت مشارکت عمومی در انتخابات متکی بر رای ملت است. اندک توجهی به شعارهایی که در ایام انتخابات از رسانهها در جان مردم خلیده میشود عبور از گناه رای ندادن است: کسی که رای نمیدهد گناهکار است و مجرم شناخته میشود. مردم برای فرار از ترس گناه، سرسپردگی را بر میگزینند و برای مشروعیت بخشیدن به این حس شریف عمومی، سرکوب، بازی های خود را میآغازد. رای دهندگان روز ۲۴ اسفندماه برای گریز از گناهکاری پای صندوقها آمدند و از قرار معلوم، بیش از هفتاد درصد از دویست و نود کرسی مجلس هشتم را به اصولگرایان هدیه نمودند. اکنون دولتِ ناظر ِ رستگاری مردم، شاد و سرخوش است و عنقریب، در پیامهای نوروزی خود، با ردیف کردن وعدههایی شیرین، دستور روشن کردن موتورهای رعایت تقوا را در مقیاس ملی ابلاغ خواهد کرد. یک نکته جالب در این انتخابات وجود دارد که میتواند تاس خوش نشسته اصولگرایان درکارناوال انتخابات مجلس هشتم را برگرداند و آن، هوشیار ساختن عموم مردم به طلب کردن حقوقی است که دولت مهرورز و خدمتگزاران جان بر کف آن، در اتوبان ِ امیدواری ملت ایران قطار کردهاند. مجلس هشتم هر چه که باشد یک چیز نیست: لولوی سر خرمن اصولگرایی و باجدهنده به دور باطل ِ سنگ مفت، گنجشک مفتِ برادر هستهای. برای این مساله نیز چند دلیل عمده وجود دارد : ۲- مجلس هشتم میتواند عرصه پرسشگری از قدرت ناکارآمد سیاسی مومنین باشد؛ مومنینی که حداقل در طول چهار سال گذشته، با بذل و بخششهای خود از ذخیره ارزی، روی حاتم طایی را کم کردهاند. حالا دیگر حساب جاری در گردش ملت ایران پُر است از امیدهای بهاری دیگر که در راه است و مجلس، باید با اقتدار خودش، یاری دهندهی اقتدار دولت وعدهها و امیدها باشد. تورم و گرانی نفسبُر، یاس و دلزدگی عمومی، بیفردایی نسل جوان، مسکن، اشتغال، تحصیلات عالی، آزادی انتخاب در ارتباطات اجتماعی و... در صف ایستادهاند تا مومنین ِ مجلس هشتم سر برسند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
با ادای احترام به توانمندی ادبیتان متاسفانه خواندن این متن و درک جمله بندی آن بدون برگشتن های متوالی و دوباره خواندن جملات حد اقل برای من مقدور نیست. امکان روان تر و البته ساده تر نوشتن برای شما به نظر سخت نمی رسد.
-- سعید ، Mar 18, 2008آقاٰ، این مقاله میمون شما من یکی را شب عیدی سخت در رژه این کارناوال ترس و سرکوب اقتدار با این قواره هول انگیز گرفتار حرکت پاندولی کرد. حالا نمیدانم با این احساس گناه که شمای بیگناه آفریدید سال جدید را چطور آغاز کنم!
-- بدون نام ، Mar 18, 2008پ. دست پاندولی