خانه > گوی سیاست > ايران و آمريکا > قدمهای چهارگانه آمریکا در تحریم جمهوری اسلامی | |||
قدمهای چهارگانه آمریکا در تحریم جمهوری اسلامیواروژ میناسیاننتیجه نهائی بازی چهار بازیگر مناقشه هستهای ایران، همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. گزارش روز جمعه محمدالبرادعی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مثل همیشه نتوانست طرفهای برنده و بازنده این مناقشه پنجساله را مشخص کند. ایران به عنوان بازیگر سطح اول این پرونده، در حالی گزارش البرادعی (بازیگر سطح سوم) را یک پیروزی بزرگ برای خود خوانده است که کشورهای غربی به عناون بازیگران سطح چهارم به رهبری آمریکا (بازیگر سطح دوم)، در هفته جاری قصد دارند دور سوم تحریمها برضد تهران را در شورای امنیت سازمان ملل تصویب کنند.
سه جریان تحریمی در پرونده هستهای صرفنظر از مباحث فنی این پرونده، در حالحاضر سه جریان مهم در زمینه چگونگی اعمال تحریمها علیه تهران در عرصه جهانی برای جلوگیری از تحقق برنامههای هستهای این کشور فعال هستند: 1- جریان موافق تحریم: این جریان به رهبری آمریکا معتقد است، براساس اصل استقلال تجاری دولت ها، دولتها میتواند با هماهنگی شورای امنیت به منظور تحتفشار قرار دادن "کشورهای یاغی" تحریمهای اقتصادی علیه آنان وضع کنند. 2- جریان مخالف تحریم: این جریان به رهبری چین و روسیه، معتقد است هیچ نوع تحریمی در نظام حقوقی بینالملل مدرن نباید علیه کشوری مثل ایران اعمال شود، زیرا پیامدهای منفی تحریم به مراتب بیشتر از پیامدهای مثبت آن است. 3- جریان بیطرف: هواداران این جریان به علت دوری جغرافیایی از محل مناقشه و پرهیز از رویارویی با کشورهای قدرتمند ترجیح دادهاند در این زمینه سکوت کنند. سوابق تاریخی تحریمهای جمهوری اسلامی یک بررسی کوتاه از تاریخ برقراری تحریمها برضد جمهوری اسلامی، نشان میدهد از دوره ریاستجمهوری جیمی کارتر تا دوره ریاست جمهوری جورج بوش (پسر)، تحریمها نهتنها متوقف نشده است، بلکه به شکلهای گوناگون درآمدهاند. به طور موجز میتوان شکل این تحریمها را اینگونه تشریح کرد: دوره جیمی کارتر 1- تحریم نفتی: ممنوعیت واردات نفت از ایران البته بعد از بیانیه الجزایر به جز مورد دوم، سایر موارد لغو شد دوره ریگان 5- در سال 1983، ایران حامی تروریسم شناخته شد و بر این اساس اعطای کمکها و تسهیلات بین المللی به این کشور محدود شد. دوره بوش (پدر) 9- در سال 1992، ممنوعیت معامله کالاهای دو منظوره با ایران اعلام شد. دوره بیل کلینتون 10- در سال 1995، ممنوعیت سرمایهگذاری برای توسعه میادین نفتی ایران. دوره بوش (پسر)
ابزارهای سهگانه هر چند مقامات ایران و آمریکا تفاسیر یکسره متفاوتی از گزارش محمد البرادعی ارائه میدهند، اما واقعیت این است که این گزارش، زمینه را برای قطعنامه سوم شورای امنیت برضد ایران فراهم کرده است. بنابراین به نظر میرسد، آمریکا به عنوان یک قدرت تاثیرگذار در جهان، این امکان بالقوه را دارد تا بسیاری ازکشورهای جهان را برای اعمال تحریمهای بیشتر برضد جمهوری اسلامی با خود همراه کند. آمریکا به سه دلیل مبرهن به طور بالقوه خواهد توانست تحریمهای جدیدی علیه ایران با همراهی سایر کشورهای غربی به تصویب شورای امنیت سازمان ملل برساند. 1- آمریکا اقتصاد قدرتمندی دارد، به گونهای که 25 تا 30 درصد تولید ناخالص جهانی مربوط به آمریکاست و در نتیجه تحریمهای اقتصادی این کشور برکشوری دیگر هر چند هم اندک باشد، مطمئناً تأثیر خود را خواهد گذاشت. همین قدرت اقتصادی کفایت میکند تا بسیاری از کشورها برای دوری از ضربات سهمگین اقتصادی از سوی امریکا در بسیاری از موارد همچون پرونده هستهای ایران، با کاخ سفید همراهی کنند. 2- آمریکا بیش از کشورهای دیگر توانایی اعمال نفوذ بر کشورهای ثالث و همچنین سازمانهای منطقهای و بینالمللی را دارد و بدین ترتیب و با رجوع به سوابق چنین درخواستهایی، میتوان پیشبینی کرد که در صورت تصویب دور سوم تحریمها واشنگتن از این نهادها بخواهد تا ایران را مورد فشار قرار دهند و از سیاستهای آمریکا حمایت کنند. 3- از آنجا که قدرت برتر نظامی آمریکا در جهان باعث میشود این کشور بتواند به اهداف سیاسی و اقتصادی خود دست یابد، از نظر سیاسی نیز، سیاستمداران ترجیح میدهند تا این تحریمها از طرف آمریکا اعمال شوند و آنها نیز از آن تبعیت کنند. قدمهای چهارگانه بنابراین در پرونده هستهای ایران، تلاشهای مالی و دیپلماتیک دولت بوش چهار قدم مشخص برای اعمال تحریم برضد ایران را برای خود مشخص کرده است. قدم اول؛ اعمال فشارهای مالی جدید و متفاوت علیه ایران است. این ماموریت عمدتا توسط"هنری پائلسون"وزیر خزانهداری آمریکا انجام میشود. وی رهبری تلاشها برای کوتاه کردن دست ایران از سیستم مالی بینالمللی را برعهده دارد و بانکهای آمریکایی و بانکهای موجود در کشورهای در حال توسعه را تشویق میکند تا با ایران هیچ رابطه تجاری نداشته باشند. هدف اول آمریکا بانکهای آمریکایی و سپس بانکهای خارجی است تا آنها را متقاعد کند با ایران از لحاظ تجاری، قطع رابطه کنند. قدم دوم؛ از راهبرد کنونی کاخ سفید، دریافت کمک حداقل "نمادین" سازمان ملل متحد است. قرار است در هفته جاری بحثهایی بین اعضای شورای امنیت بر سر اعمال دور سوم تحریمها علیه ایران مطرح شود. هرچند تحریمهای شورای امنیت غالبا دارای نواقص زیادی هستند، ولی دست کم پیام قدرتمندی به ایران خواهد بود تا در فعالیتهای هستهای خود تجدیدنظر کند، هرچند محمود احمدینژاد این قطعنامهها را کاغذ پارهای بیش نمیداند. قدم سوم؛ استفاده از فشارهای اقتصادی برای ایجاد فاصله بین طبقه تجار و رهبران ایران سومین قدم از راهبرد آمریکا است. هدف سیاست کنونی آمریکا بیشتر داخلی است تا خارجی، زیرا از یک سو، اقتصاد ایران بسیار بزرگتر و قدرتمندتر از کشورهایی همچون کره شمالی است و در نتیجه مختل کردن آن دشوار تر خواهد بود و از سوی دیگر برخلاف کره شمالی ایران از یک طبقه تجار واقعی برخوردار است که اگر به اندازه کافی تحریک شود می تواند مشکلاتی را در داخل ایجاد کند. قدم چهارم؛ پیشبرد فرآیند صلح بین اعراب و اسراییل به عنوان راهبردی برای ایجاد ائتلاف بین اعراب سنی علیه ایران است. هرچند دستیابی به توافق صلح بین اسراییل و فلسطینیان بسیار دشوار و طولانی خواهد بود، ولی رایس هم اکنون در تلاش است برای رسیدن به چنین توافقی بین کشورهای عربی این اطمینان را ایجاد کند که آمریکا می خواهد آنها در برابر ایران بسیار متحد باشند. لذا فوریترین چالشی که وجود دارد آغاز فرآیند صلحی است که آنقدر اعتبار داشته باشد که سوریه نیز در آن شرکت کند و به این ترتیب ائتلاف این کشور با ایران شکسته و یا تضعیف شود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
have u realy aware of the report of NPT?
-- wiserthanmyself@yahoo.com ، Feb 26, 2008because, the only unanswered question is why Iran insist on re-entry missile