خانه > گوی سیاست > ايران ديپلماتيک > بازی با مردم یا با مهرهی سیاست | |||
بازی با مردم یا با مهرهی سیاستعیسی سحرخیزAftab_iran@yahoo.comجریان قدرتطلب تحت هدایت و رهبری آیتالله خامنهای در شرایطی که خود را در صحنهی سیاسی ایران فعال مایشاء فرض میکند ظاهرا هیچ ابایی ندارد که آشکارا نشان دهد در هر حرکت سیاسی، مقتدرانه حریفان و رقیبان را از صفحهی شطرنج سیاست ایران کنار میگذارد. بر این اساس، بی توجه به قضاوت افکار عمومی داخلی و بینالمللی و فریادهای معترضانهی جریان مقابل، راهبرد اصلی «رد صلاحیت فلهای چکشی، بازگرداندان قطره چکانی فرمایشی» را مرحله به مرحله با شدت و حدت پیش برده و اجرایی میکند.
جریان اقتدارگرا که مردم و نقش آنان را دستکم در کوتاه مدت به هیچ انگاشته و روز به روز پایههای حکومت خود را بر شانهی نیروهای نظامی - امنیتی استوارتر میسازد، بی هیچ تعارف و مجاملهای حتی توصیهها و وصیتنامهی آیتالله خمینی را دائر بر عدم دخالت نظامیان در سیاست کنار میگذارد و با کمک ریالها و دلارهای نفتی بادآورده، نیروی بسیج را در شهر و روستا، اداره و کارخانه و مزرعه و کارگاه، به صورت گستردهتر سامان داده و هرچه بیشتر در اختیار میگیرد تا بار دیگر «زر و زور و تزویر» در بلندای تاریخ در کنار هم بنشینند و از صندوقهای رای آنچه که حاکم اراده فرموده، بیرون بیاید. در روند رو به تکامل بازی «رد صلاحیت فلهای چکشی، بازگرداندان قطره چکانی فرمایشی»، سخنگوی شورای نگهبان خبر از بازگردانده شدن 280 نامزد رد صلاحیت شده داده که میتواند در مراحل و روزهای آینده نیز قطرههایی بر قطرههای اندک تائید صلاحیتشدگان مجلس ششم افزوده گردد. یک نگاه اجمالی به اسامی 280 نامزد تایید صلاحیت شدهی جدید نشان میدهد که اکثر قریب به اتفاق آنان را در اولویت اول اعضای حزب اعتماد ملی و افراد و جریانهای سیاسی نزدیک به آقای کروبی و در مرحلهی دوم اشخاص نزدیک به آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل میدهند، تا از یک سو به شکاف درون جریان اصلاحطلب که اکنون مهرههای تقلبی بر آن افزوده میشود، هرچه بیشتر دامن زده شود و از سوی دیگر، امکان بسته شدن یک لیست واحد کامل، حتی فراهم شدن در وضعیت نیمه رقباتی، فراهم نیاید. طبیعی است که در روزهای آینده اگر حادثهای غیرمترقبه و پیشبینی نشده رخ ندهد، در این بازی جای چندانی برای جریانی که در جامعه به «اصلاحطلبان پیشرو» یا «یاران خاتمی» شناخته میشود، در واقع چهرههای شاخص جبههی مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، باقی نمیماند و آنان به دلیل روش نسبتا مستقلانهی خود در جایگاه مقامهای دولت پیشین و نمایندگان مجلس ششم، و گاه مواضع و نامهنگاریهای انتقادی، کماکان مورد قهر و غضب خاص شخص رهبر قرار دارند. بازی رو به تکامل «بازگرداندن قطره چکانی فرمایشی» نشان میدهد که نه ملاقاتهای جداگانهی چند هفته پیش مثلث رهبری «ائتلاف گسترده اصلاحطلبان» با رهبری، آنگونه که پیشبینی میشد در عزم و ارادهی آقای خامنهای برای کنار گذارده نشدن این جریان از لیست نامزدهای انتخاباتی اثر چندانی گذارده است، و نه اعتراضها و سخنان مراجع مذهبی و چهرههای سیاسی و حتی واکنش منفی افکار عمومی داخلی و خارجی چندان اثر بخشیده است. در کماکان بر همان پاشنه میچرخد و جابهجایی و حذف مهرههای شطرنج سیاسی ایران نیز بر اساس همان برنامهی از پیش طراحی شده مرحله به مرحله پیش میرود. در این میان، اگر به ظاهر اندک تغییری نیز در این بازی مشاهده میشود، نه به دلیل این ملاقاتها و اعتراضها، بلکه در مسیر برنامهی از پیش طراحی شدهی گذشته است. و در نهایت، نوعی آزمون و خطا برای سامان دادن دقیق صفحهی شطرنج سیاست ایران که هنوز در آن اندک مهرههای مقاومی باقی ماندهاند و «آچمز کردن رقیب قدر» در بازی انتخابات. البته با گوشهی چشمی هم به بی آبرو و حیثیت کردن بخشی از اصلاحطلبان پیشرو. بازیای که از نگاه اقتدارگرایان چشمانداز آن در افق تثبیت «حکومت اسلامی» است. نظامی که در آن رهبر همه کاره است و روسای قوای سهگانه، در جایگاه معاونان و مهرههای گوش به فرمان ولی فقیه. دارای دو حزب و محفل فرمایشی صاحب نفوذ، اما بی اختیار و با رهبرانی ذوب شده در ولایت، گیرم که در این بازی نمایشی یکی به قهر از قم بیاید و یکی از تهران. در این میان، دیگر جریانهای سیاسی مستقل بهطور کامل حذف، یا به عنوان احزاب تزئینی بی ضرر و بی خطر، در حاشیه. و مردم نیز در غیاب احزاب و سازمانهای مدنی تودههایی بی شکل، چون موم در دست حاکم و حاکمیت. نوعی «خلافت اسلامی» که در آن «قانون اساسی» با نقاط قوت و ضعفش، تعطیل یا چون چماقی برای بر فرود آمدن بر سر رقبا و مخالفان. «آزادی» و «جمهوریت» و لوازم آن نیز بهطور کامل حذف. نظامی چون رژیم پهلوی که در آن جایی برای «انتخابات آزاد، سالم، عادلانه»، «احزاب، گروهها و تشکلهای سیاسی و اجتماعی آزاد و مستقل»، «مطبوعات، روزنامه نگاران و نویسندگان مستقل و آزادیخواه» و نهادهای صنفی و سندیکایی مردمی متصور نیست. بازیای که انتخابات مجلس هشتم در 24 اسفند 1386 در آن بازی دست گرمی انتخابات ریاست جمهوری تابستان 1388 خواهد بود؛ با هدف ذبح کامل و دفن اصلاحطلبی در ایران. بازیای که بر مبنای محاسبات سیاستهای ماکیاولی و شناخت دقیق از واکنشهای احتمالی رهبریت جریانهای اصلاحطلب حکومتی که گویا تنها یک بازی مشخص را بلد است و تمرین کرده، میتواند نتیجه را همانگونه که از پیش طراحی شده رقم بزند. بازیای که مردم و واکنش ملت، در میان مدت و بلند مدت، به هیچ انگاشته شده و مردم حتی در جایگاه داور و قاضی بی طرف به پشیزی گرفته نمیشوند؛ از آن نوع محاسباتی که محمدرضا شاه، آن زمان که سوار بر اسب مراد چهار نعل به سوی دروازههای بزرگ تمدن میتاخت، متوهمانه در مخیلهی خود داشت و هیچگاه به ذهن او، مشاوران و اربابان آمریکاییاش خطور نمیکرد که امواج به ظاهر آرام لایههای زیرین جامعه، یکباره خروش برآورد و همه چیز را زیر و رو کند. امواجی که بیست و نه سال پیش در چنین روزهایی با غالب شدن احساسات بر تعقل و چیره شدن خشم انقلابی بر اندیشهی سازنده خیلی چیزها را با خود برد و نابود ساخت و حتی خشک و تر را با هم سوزاند. در این شطرنج سیاسی باید دید که نگاه بیشتر به «مهرهی مردم» است، یا «مهرهی سیاست»؛ آن هم از نوع ماکیاولی آن. از آن نوع که عطاالله مهاجرانی در سوگنامهاش برای احمد بورقانی و شاید نوعی حلالیتطلبی از فرزند دلبندش، سهامالدین در مقام مقایسه بین رفتار و کردار حکومتی خود با روش و منش معاون مطبوعاتیاش، به آن اشارتهایی داشت. پرسش این است که آیا دیگر سیاستمداران اصلاحطلب نیز خود تجارب مشابهای داشتهاند و یا افرادی به ناچار عزلت گزیده در خارج، چون مهاجرانی چنین تجاربی را به خوبی به آنان انتقال دادهاند؟ تجربهای که آثار و قرائن آن را در جریان این مبارزات انتخاباتی در روش و منش دیگرانی چون محمدرضا عارف، معاون اول سید محمد خاتمی نیز تبلور یافت. اقدامی فردی یا بر اساس تفکر جمعی اعلام نشده، مبتنی بر قضاوتی درست در مورد «رقابتی نبودن انتخابات» مجلس هشتم که سر بزنگاه و پیش از دست به مهره شدن اقتدارگرایان و انجام بازی جدید از قبل پیشبینی شده، در استعفایی سیاسی شاهدش بودیم. پیش از این نیز گفته شد و تکرار آن نیز با تمام کسالتآور بودنش شاید بیضرر نباشد که باید توجه داشته باشیم که انتخابات مجلس هشتم پایان سیاست و سیاستورزی در ایران نیست، اما اگر بازیگران سیاسی این بار نیز بد بازی کنند، این بازی میتواند برای گروهی پایان بازی اصلاحات در ایران باشد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
شرکت در انتخاباتی که پایه و اساسش بر ولایت
-- راهی ، Feb 16, 2008فقیه و شورای نگهبان ریخته شده است , توهینی
آشکار به فرد فرد ملت ایرانست.
عالی بود، عالی
-- دوستی ، Feb 16, 2008متشكرم آقاي سحرخيز... مثل اينكه كم كم داريد تعارف ها را كنار مي گذاريد و درباره مهره اصلي ضد اصلاحات حرف مي زنيد.
-- عليرضا ، Feb 17, 2008