خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > آیا ایران بازی را برده است؟ | |||
آیا ایران بازی را برده است؟ترجمهی درنا کوزهگر
هفتهنامه اکونومیست در شماره اخیر خود به بررسی مناقشه هستهای ایران پرداخته و نوشته است آیتاللههای حاکم بر ایران هنوز از چنگال مناقشه هستهای نگریختهاند. چه کسی میتوانست تصور کند که یک حکومت دین سالار منزوی با رئیس جمهور منکر هالوکاستاش که نوجوانان را در ملاء عام اعدام و زنان را سنگسار میکند بتواند از حلقه محاصره آمریکا و متحدان اروپاییاش بگریزد؟ اما دولت ایران این کار را کرد. دلیل موفقیت ایران گلی بود که تیم اطلاعاتی آمریکا به خودش زد، همان تیمی که اطلاعات نادرستشان جنگ عراق را در پی آورد. لازم نیست که ذهن مشوشی داشته باشیم تا بتوانیم تصور کنیم که اگر آیتاللههای ایران به بمب اتمی دست یابند، جهان با چه رخدادهای دهشتناکی روبهرو خواهد شد. ادعای ایران مبنی بر صلح آمیز بودن برنامه هستهای با تردید بسیاری روبهرو بوده است و به همین دلیل است که چین و روسیه به آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان در شورای امنیت سازمان ملل پیوستهاند تا مانع از ادامه غنیسازی اورانیوم توسط دولت ایران شوند. پیامهای متعارض آمریکا تا دو ماه پیش به نظر میآمد که آنها آماده حمایت از قطع نامه سوم و شدیدتری علیه ایران هستند، اما ناگهان ماموران اطلاعاتی آمریکا دهان خود را گشودند و رشته پنج سال دیپلماسی آمریکا را پنبه کردند. محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران ظفرمندانه این گزارش را «پیروزی بزرگ» برای کشورش خواند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که حق با او است زیرا دیپلماتهای غربی را دلسرد و جامعه جهانی را در برابر غنیسازی اورانیوم و تولید پلوتونیم در ایران دچار سردرگمی کرد. در هفته گذشته جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا از ایران خواست غنیسازی اورانیوم را متوقف کند تا بتوان «مذاکرات را آغاز کرد». سخنانی که هیچ سنخیتی با سخنان شش سال پیش او که ایران، عراق و کره شمالی را «محور شرارت» خطاب کرد، نداشت. ایران بر این باور است که به این ترتیب، برگزیدن گزینه نظامی در برابر ایران توسط بوش سختتر شده است، گزینهای که به گفته رئیس جمهور آمریکا همیشه «روی میز» بود. در حالی که اسرائیل مدعی ادامه برنامه تسلیحات اتمی ایران است، دستگاههای اطلاعاتی آمریکا از تکرار افتضاحی که بر سر اطلاعات منتشر شده در باره سلاحهای کشتار جمعی در عراق رخ داد، واهمه دارند. اما تحلیلگران اطلاعاتی بریتانیا تا کنون درباره اطلاعات مربوط به کنار گذاشتن برنامه تسلیحات اتمی در ایران، ابراز نظری نکردهاند. با این حال احمدینژاد هیچگاه نتوانسته است توضیح بدهد که چرا ایران اولین کشوری بوده است که غنیسازی اورانیوم را بدون در اختیار داشتن راکتوری که محتاج سوخت باشد، آغاز کرده است، زیرا نیروگاه اتمی بوشهر که توسط روسها تکمیل شده است با سوخت ارسالی روسیه تامین میشود.
ایران در آستانه اتمی شدن یک گروه اپوزیسیون ایرانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را از وجود پایگاه مخفی غنیسازی اورانیوم در نطنز و راکتور آب سنگین در اراک که پلاتونیوم تولید میکند، آگاه ساخت و از سال 2003 آژانس انرژی اتمی از پایگاههای مکمل پنهان دیگری در ایران باخبر شده است. در گزارش برآورد سازمانهای اطلاعاتی آمریکا آمده است که با ذخیره اورانیوم غنیشده، ایران تا سال آینده قادر به آغاز تولید بمب اتمی خواهد بود که شاید تا چند سال به طول بیانجامد. در حالی که بوش در سفر خاورمیانهای خود در صدد تحریک اعراب برعلیه ایران بود، اما این تلاش به گونهای تاثر برانگیز ناکام ماند، به علاوه اعراب خلیج (فارس) گزارش برآورد سازمانهای اطلاعاتی آمریکا درباره ایران را نشانهای از روی گردانی آمریکا از رویارویی با ایران به شمار آوردهاند. با این حال دولت احمدینژاد در داخل کشور با مخالفتهای روز افزون بر سر ادامه برنامه اتمی خود روبهرو است؛ صدها تن از فعالان سیاسی، روزنامهنگاران و اساتید دانشگاه در توماری خواستار توقف غنیسازی اورانیوم شدند و پانصد فعال زن از پیش بردن کشور به سوی جنگ انتقاد کردند. احمدینژاد هنوز هم به دلیل بیکفایتی در حل مشکلات اقتصادی کشور توسط هم پیمانان محافظهکار خود با انتقاد روبهرو است. در کشوری که دو سوم جمعیت آن را زیر سی سال تشکیل میدهد، بیکاری به سرعت رو به گسترش است و نرخ رسمی تورم بالای نوزده درصد است. تحریمهای شورای امنیت میتواند برای ایران بسیار گران تمام شود، زیرا تحت فشار آمریکا اغلب بانکهای کشورهای غربی، ژاپنی و اخیرا هم بانکهای عربی یکی پس از دیگری از معامله با ایران روی میگردانند. اسرائیل هیچ شکی ندارد که ایران در پی دستیابی به بمب اتمی است و از این رو ایران از یک حمله پیشگیرانه اسرائیل نگران است. اسرائیل اخیرا موشکهایی با «کلاهکهای غیر متعارف» آزمایش کرده و ماهواره جاسوسی را به فضا فرستاده است که همگی نشانههای آشکاری از هدف گرفتن ایران هستند. به نظر میرسد که برای اسرائیل حمله به ایران بدون یاری یا تایید آمریکا بسیار خطرناک باشد و اگر دست به چنین کاری نیز بزند گزارش اخیر سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، کار را برای قانع ساختن افکار عمومی توسط اسرائیل سخت میکند. در همین حال البرادعی نیز با نامیدن «دیوانهها» در واشنگتن به ایران فرصت داد تا به برنامه اتمی خود را ادامه دهد. حال سازمانهای اطلاعاتی درست کار و ناظر صلح طلب دست به دست هم دادهاند، فقط تا زمانی که درستکاری سازمانهای اطلاعاتی زیر سوال نرفته و یا ناظر صلح دوست در افشای اطلاعات لازم در مورد برنامه هستهای ایران قصوری مرتکب نشده باشد، این همدستی اشکالی ندارد. در حالی که وزیر خارجه جمهوری اسلامی فاتحانه با استناد به گزارشهای اطلاعاتی آمریکا و پاسخگویی به ابهامات آژانس انرزی اتمی در اجلاس داووس سخن میراند، واضح است که هدف از دور جدید تحریمها نه ساخت بمب اتمی توسط ایران بلکه تولید پلوتونیم و غنیسازی اورانیوم در روز روشن است، چرا که با چنین موادی به راحتی میتوان یک کلاهک اتمی ساخت. دستیابی ایران به بمب اتمی میتواند روند دستیابی به سلاحهای اتمی در منطقه را شتاب بخشد و عربستان سعودی، مصر، سوریه و حتی ترکیه را به میدان رقابت بکشاند. در حالی که آمریکا و اتحاد شوروی در دوران جنگ چند بار تا یک قدمی جنگ اتمی پیش رفتند، وضعیت بحرانی خاورمیانه امکان اشتباه محاسبه یک سو را برای آغاز فاجعه بار یک جنگ اتمی را بیشتر قابل تصور میکند.
برنامه جایگزین رهبران ایران تا کنون از پیشنهاد آمریکا برای مذاکره در «هر زمان و مکان و درباره هر موضوعی» با توجه به پیش شرط دولتمردان آمریکایی برای توقف غنیسازی اورانیوم توسط ایران را رد کردهاند، اما شاید اکنون بهطرز عجیبی تنها راه در برابر آمریکا کنار گذاردن این پیش شرط برای وادار کردن ایران به مذاکره باشد. این پیشنهاد باید همراه با یک محدوده زمانی باشد وگرنه ایران همچنان به غنیسازی اورانیوم ادامه خواهد داد، بدون اینکه وقعی به پیشنهاد آمریکا بنهد. در این شرایط روسیه و چین باید با تحریمهای سختگیرانه بیشتری موافقت کنند تا بتوان دولت ایران را تحت فشار قرار داد. ایران ممکن است فعلا بتواند پاسخی منفی به این خواسته جهانی بدهد، اما آیتاللههای حاکم بر کشور باید بتوانند مردم عادی را قانع سازند که چرا باید مردم ایران بهایی سنگین با تحریم اقتصادی برای خودداری از مذاکره و چشم نپوشیدن از فنآوریی که به درد روشن کردن چراغهای خانههایشان نمیخورد، بپردازند. اگر نتوان رهبران ایران را از راه دیگری وادار به دست برداشتن از برنامههای هستهای خود کرد، شاید آشکار کردن طرحهایشان برای تولید بمب اتمی، آنها را دستپاچه کند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
تحليل جالب و درستي است و فكر مي كنم تعداد زيادي از ايرانيان با اين تحليل موافقند.
-- كيوان ، Feb 4, 2008یک سوال از اکونومیست
قرار نیست که این تکنولوژی به درد روشن کردن چراغ خانه مردم بخورد. همین که کلاشهایی مثل بوش و اولمرت را سر جایشان بنشاند کافیست. ثانیا اگر این تکنولوژی اینقدر اخ و تف است سارکوزی چرا می خواهد این تکنولوژی را به بحرین و عربستان بفروشد.
-- مرتضی ، Feb 5, 2008اکنون بهطرز عجیبی تنها راه در برابر آمریکا کنار گذاردن پیش شرط ( توقف غنیسازی اورانیوم توسط ایران) برای وارد کردن ایران به مذاکره با آمریکا می باشد.
-- بدون نام ، Feb 5, 2008دیر یا زود شاهد این حرکت سیاسی-اقتصادی خواهیم بود و باید آمادگی روبرو شدن با آن را داشته باشیم .