انتخابات آمریکا در گفت وگو با دکتر حسنیاری، استاد دانشگاه نظامی کانادا
پیروزی اوباما، به نفع ایران است
مریم محمدی
آخرین مناظره انتخاباتی میان دو نامزد حزب دموکرات آمریکا، خانم «هیلاری کلینتون» و آقای «باراک اوباما» برای تعیین کاندیدای قطعی، در انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا انجام شد. در این مناظره هر دو کاندیدا نقطه نظرات خود را در مورد مهمترین مسائل مورد بحث در سیاست آمریکا عنوان کردند.
از جمله مسائلی که طرح شد، مناقشات موجود در خاورمیانه به ویژه رابطه آمریکا با ایران، سوریه و نحوه خروج سربازان آمریکایی از عراق بود. در مورد مجموعه این مسائل، گفتگویی کردم با آقای «هوشنگ حسنیاری»، استاد دانشگاه نظامی کانادا:
آقای حسنیاری اگر موافق باشید قبل از پرداختن به مسائل مربوط به ایران، در صحبتهای خانم کلینتون و آقای اوباما، نگاهی داشته باشیم به مسائل مربوط به عراق و سوریه در این گفتگوها. به نظر میآمد که خانم کلینتون و آقای اوباما هر دو فکر و ایدهشان، بیرون بردن تدریجی سربازان آمریکایی از عراق هست. اینچنین نگاهی بین جمهوریخواهان بخصوص آقای مککین، کاندیدای اصلی دیده نمیشود. آیا اینطور است؟
دقیقا؛ خب، در مورد «مککین»، کاملا روشن است. مککین خواستار ادامه سیاست امروزی آمریکا در عراق هست با یک تفاوتهای جزیی. دموکراتها، آقای اوباما از اول مخالف جنگ بوده و امروز هم اعلام می کند که نیروهای آمریکایی را هر چه زودتر از عراق خارج خواهد کرد به خاطر اینکه بالاخره بایستی یک شرایطی را فراهم کند در حالیکه در مورد خانم کلینتون که ابتدا موافق جنگ بود و حالا به مخالفین پیوسته، اعلام میکند که نیروهای آمریکا را از عراق خارج خواهد کرد. بنابراین در مورد دموکراتها خروج آمریکا از عراق مطرح هست و در مورد مککین ادامه حضور نیروها در عراق.
آقای حسنیاری، خانم کلینتون مدعی شدند که در صورت انتخاب شدن ظرف ۶۰ روز، یک برنامه خروج یکساله برای ارتش آمریکا تهیه میکنند، آقای اوباما هم مخالفت زیادی نشان نمیدادند.
باز هم در این مورد حرفهایی که به عنوان کاندیدا این اشخاص مطرح میکنند با حرفهایی که به عنوان رئیس جمهوری زمانی که قدرت را بایستی بدست بگیرند، قطعا متفاوت خواهد بود به خاطر اینکه در آن زمان با واقعیات جضور در عراق مواجه هستند. در نتیجه باید انتظار داشت که این گفتهی امروز که به اصطلاح زمانیش را مشخص میکنند برای خروج از عراق، بتدریج شکل دیگری پیدا کند. به طور کلی ازعراق نیروهایشان را بیرون نخواهند کشید و نیروهایی از آمریکا در عراق همچنان خواهند ماند. چه جمهوریخواهان به قدرت برسند و چه دموکراتها.
برخورد با سوریه هم میان خانم کلینتون و آقای اوباما به نظر نمیرسید که زیاد متفاوت باشد. تفاوت این رویکرد را با روش جمهوریخواهان با سوریه شما چطور ارزیابی میکنید؟
مشکل عمدهای که آمریکاییها با سوریه دارند، دو نوع اند. یکی که برمی گردد به مسائل عراق و اتهاماتی که نسبت به سوریه مطرح می شود که سوریه مرزهایش را کنترل نمیکند و در نتیجه گروههای تروریستی و گروههایی که با آمریکا و دولت عراق درگیری پیدا میکنند از جمله، از طریق مرزهای سوریه وارد عراق میشوند و مسئله و مشکل دومی که در روابط بین آمریکا و سوریه است بخصوص به مسئلهی اسرائیل برمیگردد. آمریکاییها بر این عقیده هستند که بایستی صلحی بین سوریه و اسرائیل برقرار شود که این صلح مشکلات عمدهای را در روابط بین این دو کشور و بخصوص در رابطه بین سوریه و کشورهای غربی میتواند از بین ببرد.
به نوعی همان ایراداتی که در رابطه با ایران دارند؟
خب، ببینید، آمریکاییها چهار ایراد بر دولت جمهوری اسلامی ایران میگیرند. اول مسئلهی دستیابی ایران به تسلیحات کشتار جمعی، آن طوریکه آمریکاییها مطرح میکنند، مسئلهی هستهای بخصوص محوری شده است. مسالهی دومی که مد نظر آمریکاییها هست برمیگردد به مسئله تروریسم از دید آنها، و حمایتی که ایران از گروههایی نظیر حزبالله در لبنان، حماس در سرزمینهای فلسطینی و بخصوص در نوار غزه میکند. مشکل سومی که آمریکاییها در روابط خود با ایرانی ها میبینند؛ مانعی که - باز از نظر آمریکاییها - ایران بر سر راه صلح برقرار میکند؛ و بالاخره مشکل چهارم با ایران برمیگردد به حقوق بشر و اینکه از نظر آمریکاییها دولت جمهوری اسلامی ایران به حقوق شهروندان خود احترام نمیگذارد. این مشکلات را اگر نگاه کنیم کم و بیش در مورد سوریه هم مطرح می کنند.
برگردیم روی مسئله ایران، اینجا تفاوتهای ظریفی به نظر میآمد بین آقای اوباما و خانم کلینتون در مورد ایران هست. آقای اوباما از گفتگو و در عین حال سیاست چماق و هویج به همین شکلی که ایشان نام میبردند صحبت میکردند. خانم کلینتون صحبتشان صراحت زیادی در مورد ایران به نظر میآمد که ندارد. شما این تفاوت را چگونه ارزیابی کردید؟
دقیقاً؛ خب ببینید، اوباما حرفی را که زده در این مناظره دوجانبه، پیشتر هم زده بود به این معنا که اعتقاد دارد اساسا باید با کشورهای خارجی و بخصوص با کشورهایی که با آمریکا روابط مناسبی ندارند، بایستی روابط برقرار کرد و با این کشورها گفتگو کرد. به اعتبار دیگر به جای اعمال فشارهای یکجانبه و یا صرفا اعمال فشار؛ بایستی از چماق و هویج استفاده کرد یعنی اینکه ضمن اینکه فشار میآورند بر کشوری مثل ایران، که مثلا در امور مختلف از جمله هستهای و دیگر مسائل چهارگانهای که مطرح شد، نه تنها فشار میآورند بلکه حاضر هستند امتیازاتی هم به ایران در این موارد و در صورت حصول چنین نتایجی بدهند. در مورد خانم کلینتون مقداری موضع ایشان سختتر است. موضعش را میشود گفت که ضمن تفاوتی که با جمهوری خواهان دارد ولی در مقایسه با اوباما بیشتر به جمهوریخواهان نزدیک است تا واقعا به هستهی اصلی حزب دموکرات که بیشتر دیدیم در دهههای گذشته بیشتر دوری جستن است به نوعی دوری جستن از به کاربری زور در سطح جهان است.
ولی این تفاوت نگاه جمهوریخواهان و دموکراتها به مناسبات ایران، اما آیا میتوان تصور کرد که حتی اگر فرض بر پیروزی دموکراتها باشد باز هم گزینه آقای اوباما در مقابل خانم کلینتون راه مناسبات را بین ایران و آمریکا هموارتر خواهد کرد؟
هموارتر خواهد شد احتمالا . اگر نگاه کنیم به تحولات چند ماه اخیر. خانم «رایس» وزیر خارجه فعلی آمریکا در دولت آقای «بوش» بارها اعلام کرده که از ایران میخواهیم که به مذاکرات مستقیم با ما بپردازد و بعد هم یک پیششرطهایی را اعلام می کند. مسئلهی تعلیق فعالیتهای غنیسازی و مسائلی از این قبیل. از طرفی بعضی از دولتمردان در ایران این گفتههای خانم رایس را از آن استقبال میکنند و بر این عقیده هستند که آمریکا دارد از آن موضع بسیار بسیار خشن و یکجانبهای که فشارهای یکجانبهای درباره ایران اعمال می کرده به نوعی کوتاه میآید. بنابراین یک چنین زمینه آماده ای در حال فراهم شدن هست در صورتیکه اوباما به قدرت برسد، میتواند بر مبنای زمینهای که بوجود آمده یک بنای تازهای را بسازد در روابط بین دو کشور. منتها نباید از نظر دور داشت که، ضمن اینکه رئیس جمهوری در آمریکا صاحب قدرتهایی هست، دارای محدودیتهایی هم هست. مثلا اگر کنگره آمریکا خیلی موافق برقراری روابط با ایران در یک چارچوب جدیدی نباشد می تواند مشکلاتی را در این امر بوجود بیاورد و یا اینکه گروههای فشار متعددی که در آمریکا صاحب قدرت هستند بخصوص گروههای فشار طرفدار اسرائیل، میتوانند اعمال فشار کنند بر دولت آمریکا. منتهی از آنجایی که بحث ایران به تدریج یکی از بحثهای مهم سیاست خارجی کاندیداهای مختلف دوره ریاست جمهوری میشود، انتظار میرود که بعد از انتخابات ریاست جمهوری در حالیکه حسن نیتی وجود داشته باشد از جانب طرفین، یک فصل جدیدی در روابط بین این دو کشور گشوده شود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
نظرهای خوانندگان
پیروزی باراک حسین اوباما بنفع جمهوری اسلامی - القائده -و طالبان و نتیجتا بنفع امریکاست
-- پیروز ، Feb 4, 2008