گفت و گوی اشپیگل با رئیس سابق سازمان اطلاعات امنیت داخلی اسرائیل:
با حماس باید مذاکره کرد
ترجمه: احمد سمایی
samayee@web.de
آمی آیالون(Ami Ajalon)، دریاسالار ارتش اسرائیل، از سال ۱۹۹۲ به مدت ۴ سال فرمانده نیروی دریایی این کشور بود. سال ۱۹۹۶ او از ارتش بازنشسته شد و بلافاصله ریاست سازمان امنیت داخلی اسرائیل، شین بت (Shin Bet)، را به عهده گرفت و تا سال ۲۰۰۲ در این مقام باقی ماند. آیالون یک سال بعد، در ابتکاری مشترک با ساری نصیبه، روشنفکر فلسطینی و استاد فلسفه دانشگاه القدس، طرح صلح مشترکی را پیش نهاد که تشکیل کشور مستقل فلسطینی، متشکل از نوار غزه، کرانهی غربی رود اردن و شرق بیتالمقدس را شامل میشود. در این طرح بازگشت فلسطینیان آواره ناممکن و نامطلوب تلقی میشود، اما پرداخت خسارت به آنها بلاموضوع نیست.
آیالون در تابستان سال ۲۰۰۷ برای کسب رهبری حزب کارگر اسرائیل وارد رقابت با اهود باراک شد، ولی از وی شکست خورد. از سپتامبر گذشته آیالون عضو کابینه امنیتی اسرائیل است.
رئیس سابق سازمان امنیت داخلی اسرائیل در مصاحبه با هفتهنامهی اشپیگل (شماره ۵، دوشنبه، ۲۸ ژانویه) کارآیی تحریمها و مجازاتهای جمعی در نوار غزه را صریحاً رد میکند. او با اشاره به یکدست نبودن ساختار فکری و ایدئولوژیکی سازمان حماس، از لزوم با مذاکره با آن سخن گفته است. اشاره به انگیزه افراد شرکتکننده در ترورهای انتحاری و نیز دلایل اشتباهات اسرائیل در جنگ با حزبالله لبنان از بخشهای دیگر سخنان آیالون در مصاحبه یاد شده است.
اشپیگل: هفتهی پیش در نوار غزه ده ها هزار نفر دیوار مرزی با مصر را خراب کردند و با ورود به خاک مصر در صدد تامین مایحتاج اولیه خود برآمدند. اسرائیل چه نقش و مسئولیتی در بحران کنونی دارد؟
آمی آیلون: من شک دارم که در نوار غزه یک بحران انسانی به وجود آمده باشد. رهبری حماس اطلاعات و فاکتها را دستکاری میکند تا این تصور به وجود آید که در نوار غزه یک بحران به وجود آمده است. این سازمان در قبال مردم خود رفتاری سخرهگرایانه و غیرمسوولانه دارد.
اما اسرائیل از جمله سوخت صادراتی به نوار غزه را کاهش داده، سوختی که با آن کار نیروگاهها و بیمارستانها میچرخیده است.
من معتقد نیستم که این نوع مجازاتهای جمعی تاثیری داشته باشد. ما باید قبل از هر چیز با عملیات جاسوسی و نظامی، علیه تروریستها اقدام کنیم. من رئیس سازمان امنیت داخلی اسرائیل( شین بت) بودهام و بنا به تجربه، عملیات هدفمند را ترجیح میدهم. این حق اسرائیل است که از خود دفاع کند. این حق به لحاظ اخلاقی حتی کشتن هدفمند تروریستها را هم شامل میشود. ما نباید اجازه بدهیم که شهروندان اسرائیل دائماً در معرض موشکهای حماس باشند.
هفتهی پیش در تلاش اسرائیل برای کشتن فلسطینیان ستیزهجو دوباره شماری افراد بیگناه نیز جان خود را از دست دادند.
ما باید از چنین اشتباهاتی اجتناب کنیم. کشتهشدن افراد بیگناه تنها به خشم و نفرت بیشتر دامن میزند. به همین خاطر من مخالف عملیات نظامی بزرگ در نوار غزه هستم. چنین عملیاتی تنها باعث همبستگی بیشتر فلسطینیها با حماس میشود. بسیاری از اسرائیلیها چنین مکانیسمی را درک نمیکنند. در اینجا درک عمومی این است که انگیزه تروریستهای انتحاری احساسات و دیدگاههای مذهبی آنهاست. بسیاری از ما این تصور را داریم که شهادتطلبی فلسطینیها به دلیل این باور است که گویا ۷۲ حوری در بهشت منتظر آنها نشستهاند. در حالی که انگیزه واقعی کسانی که به ترور انتحاری دست میزنند یاس، احساس حقارت، ناامیدی و سرخوردگی است. به همین خاطر ما باید به موازات عملیات نظامی روند سیاسی را هم به جریان بیاندازیم، روندی که به فلسطینیها امید و خوشبینی ببخشد.
به نظر نمیرسد که فلسطینیها در نوار غزه به خاطر وضعیت موجود به اعتراض و قیام علیه حماس دست بزنند.
من هم معتقد نیستم که یک انتفاضه درون فلسطینی علیه حماس به وجود بیاید. با این همه استراتژی ما موفق بوده است. حماس همین حالا هم از ما تقاضای آتش بس دارد.
ولی ایهود اولمرت، نخستوزیر اسرائیل حاضر نیست با حماس دربارهی آتشبس مذاکره کند.
بسیاری بر این عقیدهاند که آتشبس باعث تقویت حماس خواهد شد. ولی من خلاف این را میگویم. حماس بدون آتشبس هم قویتر شده است.
پس معتقدید که اسرائیل باید با حماس مذاکره کند؟
به لحاظ رسمی طرف مذاکرهی ما مجمود عباس، یعنی برگزیدهی دو سوم مردم فلسیطین است. با حماس ما نه مستقیماً، بلکه از طریق طرف ثالث باید وارد مذاکره بشویم، مثلاً از طریق مصر. وقتی که ما حاضر میشویم با حماس در بارهی آزادی سرباز ربودهشده مان (گیلاد شالیت) مذاکره کنیم، من هیچ دلیلی نمیبینم که نتوانیم با آن در بارهی آتشبس به گفتگو بنشینیم تا زندگی سربازان و بچههای اسرائیلی که در شهرک سدروت، یعنی در تیررس موشکهای حماس قرار دارند را نجات دهیم.
آیا فکر میکنید که با اسلامگرایان دسترسی به توافق ممکن است؟
حماس یک جریان بسته و یکدست نیست. در درون آن شماری فکر و ایدئولوژی در کنار هم گرد آمدهاند. من این را محتمل میدانم که عملگرایان و پراگماتیستهای درون حماس بیعلاقه نیستند که دوباره به توافقی برگردند که سال گذشته با سازمان الفتح در مکه امضا کردند.
... در آن توافق حماس این حق را برای محمود عباس قائل شد که با اسرائیل مذاکره کند.
من در شخصیتهایی از حماس مانند اسماعیل هنیه در نوار غزه، یا موسی ابو مزروق، معاون دفتر سیاسی این سازمان که در دمشق به سر میبرد این را میبینم که خواست و ارادهی گامگذاشتن در راه احیای توافق مکه را داشته باشند.
شما میگویید که اسرائیل در مذاکرات با فلسطینیها باید آنها را به برپایی یک کشور مستقل فلسطینی امیدوار کند. ولی تا حالا در ساحل غربی رود اردن حتی آن بخش از شهرکهای یهودینشین که ساختنشان با قوانین اسرائیل مطابق ندارد هم، برچیده نشدهاند.
در این مورد طرح صلح موسوم به «نقشهی راه» موضعی کاملاً شفاف دارد: زمانی که محمود عباس به وظایف خود عمل میکند، اسرائیل هم باید وظایفش را انجام بدهد. همهی ساختمانهای غیر مجاز در کرانه باختری باید برچیده شوند. در صورت امکان با توافق شهرکنشینان یهودی و اگر نشد با زور. بدون برداشتن این گام از سوی اسرائیل مذاکرهای در کار نخواهد بود. و وقتی که مذاکرهای صورت نگیرد، ماندن حزب کار اسرائیل در دولت ائتلافی با حزب کادیما عبث و بیمورد است. ما باید همه شهرکسازیها در آن سوی دیوار امنیتی را متوقف کنیم.
این حرف شما به معنای این است که شهرکسازی در شرق اورشلیم میتواند ادامه یابد. ولی آیا این خود شما نبودید که سال ۲۰۰۳ در یک طرح مشترک با ساری نصیبه، شخصیت روشنفکر فلسطینی، تقسیم اورشلیم را پیشنهاد کردید؟
توقف ساختمانسازی باید فوراً به اجرا دربیاید. موقعیت حقوقی اورشلیم مسئلهای است که در انتهای مذاکرات صلح. در بارهی آن تصمیمگیری خواهد شد. و در آن هنگام، فرمول پیشنهادی در طرح من و ساری نصیبه تنها راه تحقق صلح میان اسرائیل و فلسطین است.
شما ۸ ماه پیش از ایهود اولمرت، نخستوزیر اسرائیل خواستید که به خاطر اشتباهات در جنگ با حزبالله لبنان در تابستان ۲۰۰۶، استعفا کند. آیا نگاه امروز شما به آن جنگ تغییر کرده است؟
نه، امروز هم حرف من همان است که ۸ ماه پیش گفتم: نباید با عجله و ظرف چند ساعت تصمیم به جنگ گرفته میشد. برای جنگ باید ابتدا تامل و بررسی کرد. المرت و عمیر پرتس، وزیر دفاع وقت، باید به حزبالله یک اولتیماتوم ۴۸ ساعته میدادند تا سربازان به اسارتگرفته اسرائیل را آزاد کند. دولت با این التیماتوم برای خودش هم فرصت فراهم میکرد که در بارهی اقدامات و تحولات بعدی به فکر و مشورت بپردازند.
آیا آن زمان شما با آقای المرت بحث و گفتگویی هم داشتید؟
من تقریباً یک هفته بعد از شروع جنگ به او گفتم که باید همین الان به جنگ خاتمه داد، زیرا جهان از ما پشتیبانی میکند. حتی جهان عرب و شخص نخستوزیر لبنان نیز مایلند که با شما بر سر آتشبس مذاکره کنند.
المرت اما به جنگ ادامه داد و حتی در انتها، نیروی زمینی را هم وارد عملیات کرد، آن هم در شرایطی که قطعنامهی آتشبس هم در سازمان ملل در شرف تصویب بود.
۶۰ ساعت آخر جنگ حاصل محاسبات اشتباه بود، همچون کل جنگ که به قربانیشدن جان ۳۳ سرباز اسرائیلی انجامید.
این هفته گزارش نهایی کمیسیون وینوگراد در مورد خطاها و نارساییهای تصمیمات و اقدامات دولت اسرائیل در جنگ با حزبالله در تابستان ۲۰۰۶، انتشار مییابد. چرا شما حالا دیگر خواست استفعای نخستوزیر را تکرار نمیکنید؟
من میخواهم اول گزارش را بخوانم. این که المرت استعفا خواهد داد یا نه، به واکنش افکار عمومی برمیگردد. اگر او به رغم گزارش کمیسیون وینوگراد توانست مقام خود را حفظ کند، من دیگر نمیتوانم حامی او باشم. ولی اگر او برای پیشبرد روند صلح با فلسطینیها، عزم و ارادهی کافی نشان دهد، دلیلی ندارد که در پی استعفای وی و برگزاری انتخابات جدید باشیم. آینده روند صلح بسیار مهمتر از جنگی است که در گذشته اتفاق افتاده است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|