استراتژی سهبخشی آمریکا علیه ایران در عراق
نویسنده: چارلز لوینسون ترجمه و تلخیص: بنفشه سرتیپی
با فروکش کردن مکرر ناامنی و خشونت در عراق، هم اکنون اين بحث در واشنگتن قوت گرفته است كه آيا ايران نقشی در اين ماجرا دارد؟ گزارش چند روز پيش ارتش آمريكا در مورد كاهش 50 درصدي حمله به وسيله بمبهاي جادهاي، مقامهاي بلندپايه عراق و بخشی از ارتش را متقاعد کرده است که ایران برای برقراری امنیت عراق در حال همکاری است.
مقامهاي آمريكايي معتقدند كه ايران تامين كننده نوعی از بمبهاي جادهاي است که قابليت نفوذ در زره پوشها و تانکها را دارد، این بمب در بیشتر مواقع موجب کشته شدن نيروهاي ارتش آمريكا در عراق ميشود. ژنرال آمريكايي جيمز سيمونز ماه گذشته ميلادي اعلام کرده بود: ظاهرا ايران زیر قول خود به نوري المالكي نخست وزير عراق براي متوقف كردن جريان تسليحات به عراق نزده است.
تحليلگران از تصميم احتمالي ايران براي جلوگیری از ايجاد درگيري و ناآرامي در عراق، دچار شگفتی شدهاند. مايكل اوهانلون، كارشناس عراق در موسسه بروكينز واشنگتن معتقد است: «شايد طرز تفكر ايرانيها بيشتر عملیاتی شده باشد و شايد نگراني آنها از تلاش بوش در آخرين سال رياست جمهورياش براي تغيير حكومت ايران كاهش يافته باشد.»
اوهانلون میگوید: «سیاست ايران در برابر آمريكا در عراق همانند راه رفتن روي يك طناب باريك است كه از يك سو شبه نظاميان رادیکال شيعه را براي حمله به نيروهاي آمريكا مسلح میکند و از سویي ديگر براي حفظ ثبات در مرزهاي غربي خود تلاش ميكند.»
كالين كاهل استاد مطالعات امنيتي در دانشگاه جرج تاون معتقد است: «ايران تنها خواهان بيثباتي محدودی در عراق است تا بتواند نفوذ خود را در اين كشور حفظ كند، ولي نه آن اندازهای كه عراق از هم فروبپاشد.»
به اعتقاد پيتر فيور كه پس از 2 سال از شوراي امنيت ملي آمريكا كنارهگيري كرده است: زمانی كه كاخ سفيد در همین سال به عنوان بخشي از راهبرد خود براي استقرار امنيت در عراق، پنج تيپ نيروي نظامی به اين كشور فرستاد، ايران به عنوان عامل ناآراميها، نگران این مساله شد. او میگوید: «تشویق ايران به همكاري مشترک جنجالی ترین بخش سیاست جديد واشنگتن در عراق بود كه به نظر دشوار ميرسيد، اما به هر حال براي دستيابي به موفقيت ضروري بود.»
فيور میگوید: «آمريكا راهبرد سه جانبهاي را درباره تهران در پيش گرفته است. نخست، افزايش شمار نيروهاي نظامی در عراق تا 30 هزار نفر كه با اين پيام همراه بود كه قصد عقب نشيني از اين كشور را ندارد. دوم، مقامهاي آمريكا به ايران پيشنهادهاي مثبتي دادند و مجموعهاي از گفت وگوهاي محرمانه با مقامهاي تهران در عراق انجام شد. سوم، در نهايت آمريكا چماق بیشتری عليه ايران بكار گرفت كه اعمال تحريمهاي يكجانبه عليه اين كشور مهمترین آن بود.
در صورتي كه ايران به اين نتيجه برسد كه آمريكا قصد ترك سريع عراق را ندارد، ممكن است بهترين روش براي تهران تثبيت حكومت كنوني عراق و حفظ نفوذ خود از آن طريق باشد.»
به اعتقاد اوهانلون، برخي در واشنگتن نسبت به مقاصد ايران تا اين اندازه بدبين نيستند. براي مثال، تمجید جنرال سيمونز از تهران در ماه گذشته، موجب شک و ترديد در دولت بوش شد، با اين كه وي از مدتها پيش بيشتر مايل به جنگ با ايران بود تا يافتن راهي براي سازش و همكاري.
اوهانلون میگوید: «تعدادی از اعضاي دولت بوش صراحتآ درباره ارزيابي ژنرالهاي آمريكا در عراق مي پرسيدند و آنها ميگفتند که رفتار ايران سازندهتر شده است. اما فرد كاگان كه يكي از طراحان راهبرد دولت بوش براي تقويت نيروهاي آمريكا در عراق است، ميگويد كه كاهش حملات به دليل موفقيت آمريكا در جلوگيري از جريان ورود سلاح به داخل عراق است نه تغيير خطمشي ايران.»
به گفته وي، مداركي دال بر عقب نشيني ايران وجود ندارد و فكر ميكنم آسيبي كه ما به شبكههاي آنها وارد كرديم، باعث كاهش حملات شده است.
منبع: USA TODAY
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|