تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

درس‌هایی از رفراندوم قانون اساسی در ونزوئلا

سعید شروینی
sherwini@hotmail.com


شکست هوگو چاوز در رفراندوم دیروز قانون اساسی، حاوی نکته‌ها و درس‌های بسیاری است:

در ونزوئلا قانون اساسی‌ای وجود دارد که انتخابات آزاد را به تمام و کمال تضمین می‌کند. این قانون اساسی را هم، چاوز و همکاران او در سال ۱۹۹۹ نوشته و به تصویب رساند‌ه‌اند. طرفه این که اپوزیسیون راست در سال ۱۹۹۹ مخالف سرسخت قانون اساسی جدید بود؛ اما در رفراندوم دیروز شعار اصلی‌اش شده بود حراست از قانون اساسی سال ۱۹۹۹. بگذریم که در سال‌های گذشته، رفتارش با احترام به قانون اساسی میانه‌ای نداشته و حتی از انجام کودتا نیز علیه رییس‌جمهوری که با رأی آزادنه مردم به قدرت رسیده است، ابایی نداشته است.

چاوز و هوادارانش با اختلاف آرای اندکی در رفراندوم دیروز شکست خوردند. بنا به تجربه می‌توان گفت که اگر مخالفان با همین اختلاف آرا شکست خورده بودند، به سختی حاضر می‌شدند مثل چاوز شکست خود را بپذیرند و احتمالاً سعی می‌کردند با کمک واشنگتن اعتراض به شکست خود را به یک «انقلاب رنگی» دیگر تبدیل کنند. طرح و برنامه‌ها برای این کار از قبل آماده شده بود.


اپوزیسیون البته این بار پختگی نشان داد و مثل انتخابات پارلمان در سال ۲۰۰۵، تحریم رفراندوم را به صلاح ندید. بخشی از جنبش دانشجویی، بی‌آن‌که ارتباطی با اپوزیسیون قسماً فاسد و تشنه بازگشت به قدرت داشته باشد، انتقادات به‌حقی به قانون اساسی جدید داشت و توانست با کارزاری گسترده، چنان نیرویی بسیج کند که رأی مخالفان در مجموع بر رأی موافقان تغییر قانون اساسی فائق آید.

می‌توان امیدوار بود که این جنبش دانشجویی بتواند تا حدودی فضای قطبی شده ونزوئلا را بشکند و نیروهای تازه‌ای را برای یک جنبش اپوزیسیون مستقل از احزاب سنتی و فاسد قبلی که ۴۰ سال کشور را با فساد و انسداد، اداره کردند و حالا هم تنها رؤیای بازگشت به قدرت را در سر می‌پروراند، ایجاد کند.

چاوز از کودتایش در سال ۱۹۹۲ که دو سال زندان را برایش به دنبال داشت، این درس را گرفت که به دموکراسی بیش از پیش گردن بگذارد و از طریق کسب قدرت به شیوه‌ی دموکراتیک، راه تحولات مورد نظرش را بگشاید. او با شرکت فعالانه و بسیج عمومی در انتخابات سال ۱۹۹۸ به این هدف رسید.

شکست در رفراندوم دیروز نیز شاید انگیزه‌ای باشد که چاوز و همکارانش در برخی از جوانب سیاست‌های خود درنگ و تجدید ‌نظر کنند. به ویژه در عرصه داخلی به سهم خود از قطبی شدن بیشتر فضای سیاسی جلوگیری کنند و در عرصه بین‌المللی نیز در یارگیری‌ها و خصومت‌ها متعادل‌تر عمل نمایند.


با توجه به دوستی‌ها و روابط فشرده میان دولت چاوز و جمهوری اسلامی، کم نبوده‌اند نیروهایی در میان اپوزیسیون ایران که این دو دولت را از یک قماش معرفی کرده‌اند و هر دو را «سر و ته یک کرباس» دانسته‌اند. در واقع آن‌ها حاضر نشده‌اند به سان بسیاری از موارد دیگر، از یک برخورد فله‌ای و «این ‌همانی» با پدیده‌ها و روندهای سیاسی فاصله بگیرند.

سیاست منطقه‌ای دولت چاوز چندان شباهتی با سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ندارد. مهم‌تر این که، در هشت سال گذشته در ونزوئلا، چندین رفراندوم و انتخابات آزاد برگزار شده که ناظران بین‌المللی نیز صحت و سلامت آن‌ها را تأیید کرده‌اند. رفراندوم دیروز، شکست چاوز و قبول بی‌چون و چرای این شکست از سوی او و هوادارانش نیز نشانه‌ بارزی از وجود و کارکرد دمو کراسی در ونزوئلا است.

ندیدن این موارد از سوی بخشی از اپوزیسیون ایران، نشان می‌دهد که این نیرو تا چه حد بر خطاست و تا چه میزان برایش سخت است که در رویکرد و بینش همیشگی‌ و شکست‌خورده‌اش که عمدتاً بر سیاه و سفید ‌دیدن پدیده‌ها استوار است، تجدید نظر کند.

جمهوری اسلامی و از جمله اصول‌گرایان حاکم، در میان ویژگی‌های دولت ونزوئلا، صرفاًَ شعارها و گرایش‌های ضدآمریکایی آن را جالب یافته‌اند. آن‌ها تا کنون به سود خود ندیده‌اند که به یک ویژگی بارز دیگر این دولت، یعنی پایبندی‌اش به موازین و مبانی دموکراسی هم اعتنایی نشان دهند.

بعید است؛ ولی غیرممکن نیست که نحوه‌ی برگزاری آزادنه رفراندوم روز یکشنبه در ونزوئلا و برخورد دولت به نتیجه آن در ذهن «اصول‌گرایان» حاکم بر جمهوری اسلامی نیز نسبت به دیدگاه‌ها و رویکردشان پرسش‌هایی برانگیزد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

در مورد رفتار دمکراتیک چاوز فقط کافیست به متن تغییرات در قانون اساسی پیشنهادی او توجه کرد. او آرزو دارد بعد از مرگ قریب الوقوع فیدل کاسترو رهبر چپهای انقلابی و راديکال (و نه چپ های دمکرات ) را در آمریکای لاتین به دست بگیرد و مانند فیدل قهرمان 50 سالی رییس جمهور!!! باقی بماند . در مورد ماهیت دولت و نظریات او بهتر است به لیست بهترین دوستانش (از جمله دوستان متوفی ) توجه کنید: صدام حسین ، فیدل کاسترو، کیم جونگ ایل ، سقراط زمان محمود احمدی نژاد .
بقیه داستان توچیه و سفسطه است که البته دوستان چپ ما در آن ید طولایی دارند. همین.

-- کیوان ، Dec 4, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)