تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
گفتگو با گری سیک در سالگرد اشغال سفارت آمریکا در تهران

«کسی ایده احمدی‌نژاد را جدی نگرفت»

نیک‌آهنگ کوثر

گفتگو با گری سیک را از اینجا بشنوید.

دکتر گری سیک، عضو شورای امنیت ملی سه رییس‌جمهور آمریکا، یکی از کسانی است که جزئیات بحران گروگان‌گیری سفارت آمریکا در تهران را به یاد دارد و مدت‌ها تلاش کرده آثار این بحران را از روابط تهران و واشنگتن بزداید. دکتر سیک جزو معدود کارشناسان حوزه ایران و خاورمیانه است که روابط داخلی ایران را به خوبی می‌شناسد و می‌داند نشانه‌ها را چگونه تحلیل کند.

پروفسور گری سیک در حال حاضر استاد دانشگاه کلمبیا، مدیر پروژه «گالف ۲۰۰۰» و یکی از اعضای هیأت مدیره دیده‌بان حقوق بشر است. بعد از بزرگ‌داشت سالروز اشغال سفارت آمریکا در تهران، با گری سیک گفتگو کردم.


دکتر گری سیک

آقای سیک! در روز ۱۳ آبان امسال، کسانی اشغال سفارت آمریکا را گرامی داشتند که شاید ۲۸ سال پیش مخالف آن بودند. این تحول را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

گمان نمی‌کنم این گروه و حتی آقای احمدی‌نژاد مخالف اشغال سفارت بوده باشند. آقای احمدی‌‌نژاد طرفدار ایده حمله به سفارت شوروی بود؛ ولی کسی این ایده را جدی نگرفت.

فکر می‌کنید اختلافات آمریکا و ایران کی تبدیل به تفاهم خواهد شد؟ ۲۸ سال است که اتفاقی نیفتاده.

من قائل به معجزه در دورانی کوتاه نیستم و سال‌های سال است عقیده دست‌یابی به تفاهم را تبلیغ می‌کنم. در جلسات و کنفرانس‌های زیادی با ایرانی‌ها شرکت کرده‌ام؛ ولی اتفاقی نیفتاد. اما باید توجه داشت از نظر تاریخی، گروگان‌گیری دیپلمات‌ها به مدت ۴۴۴ روز هیچ توجیه عقلانی نداشت و تمام تلاش‌های دولت کارتر برای رفع همه مشکلات با شکست روبه‌رو شد.

این واقعه تاریخی، خود بزرگ‌ترین مانع است. در مدتی کوتاه، همه رسانه‌های آمریکا بارها و بارها جوان‌های تندروی ایرانی را نشان می‌دهند که دارند شعار مرگ بر آمریکا می‌دهند و تعدادی از هم‌وطنانشان را گروگان گرفته‌اند. این لطمه بزرگی به نگاه آمریکایی‌ها زد. این اولین بحران سیاسی بود که از طریق تلویزیون وارد خانه‌های مردم شده بود.

این نگاه منفی کنار رفته. اگر سیاست‌مداری سخن مثبتی درباره ایران بزند و حرف از همکاری بزند، ممکن است اعتبارش را از دست بدهد. چون آن نگاه بازمانده از ۲۸ سال پیش هنوز بر جاست و سیاست‌مداران همیشه در برابر ایران با مراقبت ویژه‌ای سخن می‌گویند.

می‌دانید که اکثریت ایرانی‌ها از آمریکا متنفر نیستند. نسل جدید ایرانی‌ها حتی به آمریکایی‌ها علاقه‌مند هم هستند. اگر جنگی میان دو کشور رخ دهد، علاقه جایش را به تنفر می‌دهد. چه کاری می‌توان کرد که علاقه بر جای بماند و تنفر محو شود؟

فکر می‌کنم که مشکلات داخلی دو کشور، عامل بزرگ جدایی بوده. هر گاه کسی خواسته شعار «مرگ بر آمریکا» را کنار بزند، با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شود. نمونه‌اش هم اخیراً آقای هاشمی رفسنجانی بود که در کتابش به نقل از آیت‌الله خمینی آورده بود که باید این شعار را کنار گذاشت. خیلی‌ها به هاشمی رفسنجانی معترض شدند که چرا چنین چیزی را هم مطرح کرده است؟

من شخصاً اعتقاد دارم جنگی رخ نخواهد داد و امیدوارم نسل‌های جدیدتر دو طرف با گذر زمان اختلاف‌ها را کنار بگذارند. وقوع یک جنگ، می‌تواند اثر معکوس بگذارد و این تنفر بازمانده از قبل را زنده نگاه دارد و حتی تشدید کند و باز، آمریکا همان «شیطان بزرگ» دیده شود.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

به نظر من در مورد مساله سفارت امريکا غلو شده. اولا همه کسانی که گرروگان گرفته شدند ديپلومات نبودند. ثانيا امريکايی ها همين امروز يازده ايرانی را پس از سه سال ازاد کردند و حتي عذر خواهی هم نکردند. از زمان حمله امريکا به کنسولگری ايران بيش از سيصد روز گذشته. ايران از گروگانگيری بسيار لطمه خورد . اين کار اشتباه بود ولی نه به خاطر اينکه کار متمدنانه ای نبود بلکه بخاطر ضرری که به ايران رسيد. مگر رفتار امريکايی ها با ايران متمدنانه و طبق عرف ديپلوماتيک بوده. کودتا عليه مصدق و سرنگونی هواپيمای مسافربری رو فراموش نکنيم. گروگان های امريکايی پس از رفتن از ايران به پول زيادی رسيدن که از پول های بلوکه شده ايران بود.

-- kamran ، Nov 9, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)