تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

پیام استعفای لاریجانی

مهرداد توانافرد

در اولین ساعات اولین روز کاری این هفته، محمود احمدی‌نژاد استعفای علی لاریجانی از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی کشور را پذیرفت. این استعفا در حالی پذیرفته شد که پیش از این شایعات گسترده‌ای در محافل سیاسی درباره اختلاف نظرهای شدید بین احمدی‌نژاد و لاریجانی مطرح شده بود؛ اختلافاتی که در مواردی به رسانه‌ها هم کشیده شده بود.


علی لاریجانی و محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی

این اولین استعفای علی لاریجانی نبود و همان‌گونه که الهام، سخنگوی دولت احمدی‌نژاد هم اذعان کرده، او پیش از این هم چند بار استعفا داده بود. اما هر بار افراد نزدیک به او، از جمله رحمانی فضلی و علی آقامحمدی که هر دو در صدا و سیما و شورای عالی امنیت ملی، همراه لاریجانی بودند، استعفای وی را تکذیب کردند. با این حال این بار دیگر سخنگوی دولت از پذیرش رسمی استعفا توسط رییس‌جمهور خبر داده است.

گفته می‌شود که رهبر جمهوری اسلامی این بار هم مانند موارد قبلی با استعفای لاریجانی مخالف بوده و قصد داشته وی را از کناره‌گیری منصرف کند. اما لاریجانی در بار آخر، برای پذیرش استعفای خود مصر بود؛ تا جایی که در اجلاس اخیر رهبران کشورهای ساحلی دریای خزر در هیچ یک از مذاکرات و دیدارها، حتی در دیدار پوتین با رهبری که موضوع اصلی آن بحث هسته‌ای بود و دیدار پوتین با احمدی‌نژاد که قرار بود در آن درباره نیروگاه اتمی بوشهر بحث شود، حضور نیافت.

از این رو به نظر می‌رسد لاریجانی به هر دلیلی که استعفا داده باشد، این قدر دارای اهمیت و فوریت بوده که او حتی حاضر نشد برای پذیرش استعفای خود تا دیدار مقرر خود با خاویر سولانا در پایان این هفته صبر کند و اکنون مشخص نیست این مذاکره آیا در موعد از پیش اعلام شده، انجام خواهد شد یا خیر.

اختلاف نظر هسته‌ای
الهام، سخنگوی دولت نهم، درباره این که اکنون مذاکره با سولانا توسط چه کسی انجام خواهد شد، گفته است: «مهم نیست که شکل کار چگونه باشد و چه کسی مذاکره کند؛ بلکه مهم این است هر کسی که مذاکره می‌کند از سوی نظام مأموریت دارد و در چارچوب سیاست‌ها کار پیش می‌رود.»

این سخنان، گفته‌های چندی پیش احمدی‌نژاد را تداعی می‌کند که به شدت از کسانی که به زعم او «بدون هماهنگی و سر خود مذاکره می‌کنند» (اشاره به روحانی) و کسانی که «با نگرانی و ترس مذاکره می‌کنند» (اشاره به لاریجانی) انتقاد کرده بود. به طوری که یک سایت خبری این احتمال را مطرح کرد که لاریجانی این انتقاد را به خود گرفته باشد و به این خاطر استعفا داده باشد.

حتی اگر این احتمال درست نباشد، تقریباً شکی در این نیست که لاریجانی و گروه حاضر در شورای امنیت ملی با احمدی‌نژاد و مشاوران وی بر سر نحوه پیگیری مسأله هسته‌ای اختلاف نظر شدیدی دارند.

نماد آشکار این صف‌بندی، یادداشت مدیرمسئول کنونی روزنامه همشهری و سخنگوی پیشین شورای عالی امنیت ملی بود که در آن روند پیگیری پرونده هسته‌ای ایران در سه مرحله حسن روحانی، علی لاریجانی و محمود احمدی‌نژاد بررسی شده و تلویحاً تأکید شده بود که لاریجانی در یک سال اخیر در پرونده هسته‌ای کاره‌ای نبوده است.

انتظامی که در زمان ریاست لاریجانی بر صدا و سیما نیز از سوی او به مدیرمسئولی روزنامه جام جم منصوب شده بود، در این یادداشت لاریجانی را نماد میانه‌روی و یک سال اخیر را دوران «برخی تندروی‌ها» در موضوع هسته‌ای توصیف کرده بود.

اعتراض به دخالت‌های احمدی‌نژاد
در واقع پرونده فعالیت‌ها و مذاکرات هسته‌ای ایران، از سال 82 که این موضوع کاملاً به یک مسأله جدی در سیاست خارجی کشور تبدیل شد، از سوی رهبر به دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت یعنی حسن روحانی سپرده شد.

با آن که سید محمد خاتمی، رییس‌جمهور وقت، خود حکم انتصاب روحانی به این سمت را امضا کرده بود، اما در دو سال بعد با وجود آنکه روحانی کاملاً همفکر او محسوب نمی‌شد، هیچ دخالتی در کار او نداشت و مذاکرات هسته‌ای را به کل به تیم روحانی سپرده بود.

اما با روی کار آمدن احمدی‌نژاد، هرچند او خواسته‌ی رهبر مبنی بر انتصاب رقیب انتخاباتی خود به عنوان دبیر شورای امنیت ملی را پذیرفت، اما هیچ‌گاه از این موضوع راضی نبود و بارها درباره کلیدی‌ترین موضوعات سیاست خارجی به مداخله در کار لاریجانی پرداخت.

نمونه واضح مداخله و به عبارت بهتر سنگ‌اندازی احمدی‌نژاد در کار لاریجانی، مربوط به وقتی است که لاریجانی به بغداد رفته بود تا پذیرش پیشنهاد مذاکره با آمریکا از سوی جمهوری اسلامی را به نوری مالکی اعلام کند. اما در آستانه ورود او به جلسه مذاکره با مالکی، تا در جمع خبرنگاران اعلام کرد که ما خبر مهمی برای آقای مالکی داریم، یکی از خبرنگاران به او خبر داد که یک ساعت قبل دولت احمدی‌نژاد محتوای این خبر مهم را در تهران اعلام کرده است! و بدین ترتیب لاریجانی در برابر مالکی حرف جدیدی برای گفتن نداشت.

علاوه بر این، در این دو سال سایت‌های حامی دولت در موارد متعددی به انتقاد از عملکرد تیم هسته‌ای لاریجانی پرداخته‌اند و متقابلاً رسانه‌های نزدیک به لاریجانی نیز احمدی‌نژاد و سخنان او درباره هولوکاست و محو اسراییل را مورد انتقاد قرار داده‌اند.

اختلاف بیان آشکار لاریجانی و احمدی‌نژاد درباره «پیام ویژه» پوتین به ایران، به گونه‌ای که یکی آن را تأیید و دیگری تکذیب کرد، نمونه دیگری است که این روزها به موضوع تداوم اختلافات این دو رقیب انتخاباتی دامن زده است.

از این رو پررنگ‌ترین احتمالی که اکنون درباره علت استعفای علی لاریجانی در رسانه‌ها مطرح می‌شود، اختلاف نظر او با احمدی‌نژاد در خصوص مهم‌ترین وظیفه شورای تحت مسئولیت خود، یعنی پرونده هسته‌ای است.

این اختلاف در شرایطی به آستانه کناره‌گیری رسیده است که جمهوری اسلامی، به گفته رهبر آن و نیز علی لاریجانی، در حال بررسی پیشنهاد مهم ولادیمیر پوتین است؛ اگرچه احمدی‌نژاد وجود چنین پیشنهادی را از اساس انکار می‌کند.

استعفا در شرایط حساس
لاریجانی همچنین در شرایطی از سمت خود استعفا داده و به گفته‌ی سخنگوی دولت بر پذیرش این استعفا اصرار داشته که مذاکرات لاریجانی با سولانا و البرادعی و پیشنهاد ابتکاری وی، فرصت چند ماهه‌ی دیگری را برای ایران خرید و باعث شد شورای امنیت از ادامه تحریم‌ها منصرف شود و منتظر گزارش ماه نوامبر آژانس بماند؛ در حالی که چنین اقدامی طبق روال عادی پرونده ممکن نبود و پرونده از آژانس به شورای امنیت رفته بود. اما لاریجانی توانست بدون هیچ عقب‌گردی موقتا این وضعیت را معکوس کند و برای ایران زمان بخرد.

او در زمانی استعفا داده که آژانس در حال مذاکرات فنی با ایران برای حل مسائل باقی مانده است، سولانا مترصد مذاکرات برای تعیین وضعیت پس از گزارش احیاناً مثبت آژانس است و برخی از کشورهای اروپایی ناامیدانه منتظر پاسخ ایران به پیشنهاد پوتین هستند.

در چنین شرایطی کنار رفتن لاریجانی و قدرت گرفتن احمدی‌نژاد در سیاست خارجی و پرونده هسته‌ای، موضوعی است که در محافل از آن با عنوان «حذف میانه‌روها و تقویت تندروها» یاد می‌شود. خصوصاً از این رو که جانشین لاریجانی هم کسی است که پیش از این علاوه بر معاون وزیر خارجه، دوست و مشاور نزدیک احمدی‌نژاد بوده و طراح اصلی نامه‌نگاری‌های وی به رهبران جهان، ارتباطات ویژه با رهبران چپ‌گرای آمریکای لاتین و نیز نویسنده متن سخنان احمدی‌نژاد در دو اجلاس اخیر سازمان ملل بوده است.

لاریجانی؛ رییس بعدی مجلس؟
گمانه‌زنی دیگری که درباره هدف لاریجانی از اصرار بر استعفای سریع خود مطرح شده است، تلاش او و طیف سنتی اصول‌گرایان برای در اختیار گرفتن کرسی ریاست مجلس هفتم است. هرچند این موضوع بیشتر از سوی حامیان احمدی‌نژاد مطرح شده است و به نظر می‌رسد پوششی برای به حاشیه راندن بحث درباره اختلافات احمدی‌نژاد و لاریجانی است، اما این احتمال پیش از این هم در محافل سیاسی مطرح بود که علی لاریجانی، نفر اول لیست انتخاباتی اصول‌گرایان در تهران و گزینه اصلی آن‌ها برای ریاست مجلس باشد؛ احتمالی که اکنون پررنگ‌تر شده است.

اگر در ماه‌های پایانی امسال این اتفاق بیفتد، می‌توان آن را یک پیروزی برای طیف سنتی اصول‌گرا به حساب آورد. با این حال بعید است که حامیان دولت نیز به راحتی زیر بار چنین موضوعی بروند و رقیب احمدی‌نژاد را به عنوان «سر لیست» انتخاباتی بپذیرند.

با این حال علی لاریجانی از جهات دیگری همچون معروفیت، مقبول رهبر بودن و قابلیت اجماع بین طیف‌های مختلف اصول‌گرایان، یکی از بهترین موقعیت‌ها را در میان گزینه‌های مطرح برای جایگزینی غلامعلی حداد عادل دارد.

ریزش دیگری در اصول‌گرایان
استعفای لاریجانی هر علتی که داشته باشد و یا هر روندی به استعفای او منجر شده باشد، گریزی از تبعات سنگین سیاسی این استعفا نیست؛ تبعاتی بیش از همه دامن‌گیر احمدی‌نژاد و حامیان او خواهد شد.

همان گونه پیش از این اشاره شده بود، ریزش‌های سیاسی جدیدی در صف حامیان دولت احمدی‌نژاد در حال وقوع است که اصول‌گرایان را به نسبت به میزان همراهی یا مخالفت با دولت نهم، چندپاره کرده است.

این ریزش‌ها در جبهه اصول‌گرایان، حتی از چندقطبی به وجود آمده در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم نیز فراتر رفته است و نیز پیوندهای ایجاد شده پس از رقابت منتهی به سوم تیر را هرچه بیشتر به سمت تزلزل برده است.

بدین ترتیب علاوه بر بسیاری از حامیان پیشین احمدی‌نژاد که در دو سال اخیر راه خود را جدا کردند، بسیاری از اصول‌گرایان نیز رفته‌رفته به همراهی‌های دو ساله اخیر خود با یک‌جانبه‌گرایان نزدیک به احمدی‌نژاد خاتمه می‌دهند.

استعفای علی لاریجانی ممکن است به معنای اعتراض او به دخالت‌های مداوم احمدی‌نژاد در پرونده هسته‌ای و یا با هدف زمینه‌چینی برای ریاست او بر مجلس هشتم باشد. اما مهم‌ترین معنا و پیام سیاسی این استعفا، کناره‌گیری پاره‌ی دیگری از جناح اصول‌گرا از صف حامیان دولت نهم است.

این استعفا نشان می‌دهد که جناح حامی احمدی‌نژاد در جبهه اصول‌گرایان روز به روز لاغرتر می‌شود و هرچه می‌گذرد، احتمال تکرار رویارویی دو گروه حامی و منتقد احمدی‌نژاد در انتخابات بعدی بیشتر می‌گردد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)