تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

ایران برای جنگ احتمالی آماده می شود

وارژ میناسیان

فرمانده سپاه پاسداران ایران با در اختیار گرفتن فرماندهی نیروی مقاومت بسیج، مهمترین تاکتیک مقدماتی دفاع شهری را عملیاتی کرد. محمدعلی جعفری روز اول سپتامبر با حکم آیت‌الله خامنه‌ای به سمت فرماندهی سپاه منصوب شد. سمت اصلی وی در سال‌های پس از جنگ، فرماندهی قرارگاه "ثارالله" بود. مسئولیت و ماموریت اصلی این قرارگاه، حفظ امنیت شهر تهران است. در ناآرامی‌های تیر ۱۳۷۸ نیز نیروهای این قرارگاه مامور مقابله با دانشجویان بودند.

جعفری صبح روز شنبه ۲۹ سپتامبر، در مراسم تودیع فرمانده سابق بسیج در تشریح جدیدترین ماموریت سازمانی نیروهای تحت فرمانش اعلام کرد «ماموریت اصلی سپاه در حال حاضر مقابله با تهدیدهای داخلی است و در صورت تهدید نظامی خارجی، سپاه به کمک ارتش خواهد شتافت.» تمرکز در فرماندهی سازمانی که نیروی انسانی آن را توده‌های جوان و معتقد به جمهوری اسلامی تشکیل می‌دهند، به عقیده بسیاری از کارشناسان سیاسی و نظامی اقدامی حساب شده در جهت پایداری امنیت ملی در صورت حمله هوایی به خاک این کشور است.

بر اساس نشانه هایی موجود، مقامات ایران در آخرین جمع‌بندی از رفتار قهر‌آمیز آمریکا و اسراییل علیه تاسیسات نظامی و هسته‌ای، پیش بینی کرده‌اند در صورت حمله هوایی، مهمترین تهدیدی که می‌تواند موجب بروز بحران‌های غیرقابل کنترل شود، جریان‌های تجزیه طلب، برانداز، گروه های کج‌رو یا آشوب طلب و در نهایت توده‌های ناراضی از وضعیت نابسامان اقتصادی است.

هر چند حمله هوایی و موشکی به یک کشور، معمولا به سرنگونی نظام حاکم بر آن کشور نمی‌‌انجامد، اما مقام‌های جمهوری اسلامی حتی اگر امکان حمله هوایی و موشکی به خاک ایران را صفر ندانند، آن را به عنوان تهدیدی مقدماتی علیه امنیت ملی خود در نظر گرفته اند. از نظر آنان در صورت بروز حمله هوایی آن‌چه بیش و پیش از هر چیز می‌تواند موجب بر هم ریختگی نظم موجود شود، همان توده‌های ناراضی با گرایش‌های مختلف قومی، سیاسی و اقتصادی هستند.

بر مبنای چنین تحلیلی است که آیت الله خامنه‌ای در اقدامی زود هنگام (یک سال مانده به پایان فرماندهی سابق سپاه پاسداران) با صدور حکمی سرلشکر محمدعلی جعفری (متخصص در جنگ‌های نامنظم شهری) را به سمت فرماندهی جدید این نیرو معرفی کرد.
28 روز بعد فرمانده سپاه برای در اختیار داشتن کامل توان مهمترین زیر ساخت‌های انسانی در جنگ شهری با برکناری محمدعلی حجازی فرمانده سایبق نیروی مقاومت بسیج، خود به جای او نشست تا برای تحقق کامل راهبرد‌های دفاع شهری از قدرت عمل بیشتری برخوردار باشد.

این اصلاحات نظامی در واقع آخرین حلقه اقدامات چند بعدی ایران برای مهیا شدن با سه بحران بزرگ تحریم اقتصادی، حمله نظامی و شورش‌های اجتماعی در آینده است. بدونِ شک بازخوانی کلان آن‌چه که تهران برای مقابله با بروز هر یک از این اشکال بحران انجام داده است، می‌تواند چشم انداز روشنی از گذشته، حال و آینده سیاسی این کشور بدست دهد.


تدابیر امنیتی

افزایش احتمال اقدام قهرآمیز علیه تاسیسات و مراکز مهم نظامی و به تبع آن گسترش موج ناامنی‌های داخلی، مقامات جمهوری اسلامی را بر آن داشته تا برای حفظ پایداریِ مولفه‌های امنیتی، دو راهبرد انقباض اجتماعی و جغرافیایی (در کمتر از ۶ ماه) را طراحی و اجرا کنند.

۱. انقباض اجتماعی

در ساختار شورش‌های اجتماعی (دو دهه اخیر) نقش نیروهای معترض و کج‌روی شهری افزایش قابل ملاحظه‌ای پیدا کرده است. در ادبیات روزمره ایرانیان برای این گروه نابهنجار اجتماعی ازعبارت اراذل و اوباش استفاده می‌شود. آخرین حضور تخریبی و ضد امنیتی این گروه بی ریخت و نامنسجم سیاسی در شب اعلام سهیمه بندی بنزین بود که در کمتر از چند ساعت توانست امنیت تهران و شهر‌های تابعه را با آتش زدن بیش از ۲۰ جایگاه بنزین و برخی اقدامات تخریبی دیگر بر‌هم زند.

این گروهِ فاقدِ رهبری منسجم، قابلیت فراوانی در ایجاد شورش‌های سریع اجتماعی در مواقع بحرانی دارد. مهمترین اقدامی که طی دو دهه اخیر از این گروه بر جای مانده دخالت در بحران کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸ و به انحراف کشیدن مطالبات سیاسی دانشجویان به سطح خیابان‌های تهران و سایر شهر‌های ایران بود.

چنین واکنش سریع، آنی و تخریب‌‌گری، بی‌تردید یکی از مهمترین تهدیدات بالقوده علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی به شمار می‌رود. مقامات امنیتی و انتظامی ایران برای تحت کنترل درآوردن روسای محلی و منطقه‌ای این گروه در اقدامی ضربتی، طی چند عملیات گسترده آشکار و قهر‌آمیز توانستند بخش قابل توجهی از بدنه این جریان را دستگیر و روانه زندان‌ها کنند. بازداشت روسای محلی و اعدام برخی از آنان در ملاء عام حامل دو هدف مهم داشت:

اول: نمایش قدرت بالای بازدارندگی نیرو‌های انتظامی برای مقابله با جریان‌های ضد امنیتی.

دوم: کنترل و حذف سرشاخه‌های ناراضیان اجتماعی به منظور کاهش تهدیدات شهری به هنگام بروز جنگ.

برای تحقق چنین اهدافی در کمتر از 6 ماه، دهها تن از تاثیر گذارترین اراذل و اوباش در ملاء عام به دار مجازات آویخته شدند تا قدرت قاهره حکومت در ظاهر به رخ برهم زنندگان امنیت ملی و در باطن به توده‌های ناراضی نشان داده شود.


۲. انقباض جغرافیایی

مصوبه اخیر مجلس سنای آمریکا در مورد تجزیه عراق به سه منطقه شیعه، سنی و کردنشین به عنوان یک راه حل سیاسی برای این کشور، در واقع پیام روشن آمریکا به رهبران ایران است. چنین طرحی هر چند در نگاه اول می‌تواند منجر به تجزیه سه کشور ایران، عراق و ترکیه شود، اما در نهایت تحقق آرزوی دیرین کردهایی را در بر خواهد داشت که برای تاسیس کردستان واحد می کوشند. آمریکا با تصویب چنین طرحی دو هدف مهم در خارج از خاک عراق را دنبال می‌کند:

ترکیه: به قدرت رسیدن جریان اسلام گرا در این کشور می‌تواند تهران- آنکارا را بیش از گذشته به یکدیگر نزدیک کند. همکاری اخیر ترکیه با ایران در سرکوب نیرو های تجزیه طالب پ ک ک در خاک این کشور نشانه دقیقی از فهم همسان و مشترک دو کشور از وضعیت مرزهای خود است. استقلال کرد‌های شمال عراق بی‌تردید خطر فراوانی برای دولت مرکزی ترکیه به همراه خواهد داشت، چرا که این کشور سالیان درازی است که در جنوب درگیر سرکوب نیرو های تجزیه طلب کرد است. با تحقق کردستان مستقل عراق و خطر گسترش واگرایی کرد‌های جنوبِ ترکیه، حکومت مرکزی وادار خواهد شد دور جدیدی از رفتار‌های سرکوب‌گرایانه را علیه نیروه‌های تجزیه طلب آغاز کند. ورود ترکیه در چنین سناریویی یعنی گسترش موج محکومیت های جهانی و تاخیر در ورود به اتحادیه اروپایی.

ایران: مشتعل کردن آتش تجزیه طلبی در غرب ایران، یکی از مهمترین راهبرد‌های آمریکا برای اعمال فشار به تهران برای پایان دادن به ادامه فعالیت های هسته‌ای این کشور است. مقامات جمهوری اسلامی با علم به احتمال تحقق چنین راهبردی در مرز‌های غربی (در صورت بروز جنگ) تاکنون چند تاکتیک مهم نظامی و جغرافیایی را برای مقابله با جریان‌های تجزیه طلب به کار بسته‌اند.

- از میان برداشتن مهره های اصلی فرماندهی نیرو‌های پ.ک.ک در ایران و نیز بازداشت کسانی مانند محمد صدیق کبودوند، رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان ایران.

- نفوذ سپاه پاسداران در خاک ترکیه و عراق و سرکوب بسیاری از نیرو‌های پناه گرفته در ارتفاعات مشترک سه کشور.

- مسدود کردن مرز مشترک کردستان ایران باکردستان عراق و تمهیدات نظامی برای اشراف به منطقه از جمله آتش زدن درختان جنگلی برای اینکه هر گونه تحرکی دور از دید نیرو های نظامی نباشد.

این اقدامات جغرافیایی در حالی در غرب ایران اعمال می‌شود که مناطق دیگری هم‌چون آذربایجان و سیستان وبلوچستان نیز تحت کنترل شدید نیرو های نظامی است.


جمع بندی

براساس برخی از اخبار تایید نشده، نیرو‌های نظامی آمریکا و اسراییل برای حمله‌ هوایی گسترده علیه تاسیسات هسته‌ای و مراکز نظامی خود را آماده کرده‌اند. با تحلیل مجموعه تحولات داخلی به نظر می‌رسد ایران نیز خود را برای دفاع از چنین حملاتی مهیا کرده است.

برای دفاع از تاسیسات صنعتی و نظامی، ایران خود را مجهز به پدافند غیرعامل کرده است و برای کنترل ناآرامی‌های ناشی از بمباران همان‌طور که گفته شد:

- تمام رهبران معترض و یا آشوب طلب اجتماعی اعدام یا بازداشت شده‌اند.

- استان‌هایی که احتمال بروز حرکت‌های تجزیه طلبانه در آن‌ها دیده می‌شود به شدت تحت کنترل درآمده رهبران آنها کشته یا بازداشت شده‌اند.

- در آخرین راهبرد دفاعی، فرماندهی نیروی مقاومت بسیج هم‌زمان بر عهده فرمانده کل سپاه پاسداران گذاشته شد تا تحرک توده‌های معترض کنترل و مدیریت شود.

از میان راهبرد های یاد شده، دو راهبرد انقباض اجتماعی و جغرافیایی عملیاتی شده و راهبرد سوم در انتظار هر گونه اقدام نظامی علیه ایران است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

شعری از شاملو تقدیم میکنم:

نمی خواستم نام چنگیز را بدانم
نام شاهان را
محمد خواجه و تیمور لنگ را.
نام خفت دهندگان را نمیخواستم بدانم
وخفت چشندگان را
میخواستم نام تو را بدانم
و تنها نامی را که میخواستم
ندانستم.

-- مرداویچ ، Oct 1, 2007

باید از خودت خجالت بکشی که چنین مردم رنجور و فقیر کردستان را هر چه بیشتر در تنگنا قرار می دهی...

جنابعالی ارمنی هستی و از ترس اینکه چهار طرف ارمنستان، اذربایجان بشود دست به هر نوع تهمت و افترا می زنی اما عزیز برادر مشکل ایران نه کردستان است نه اذربایجان و... غیره که چنین هول شده ای و حتی شریف ترین انسان روی زمین محمد صدیق کبودوند را متهم به جدای طلبی می کنی. مشکل جای دگر است که عالم و ادم هم دانند و کسانی چون تو هم از سر همان بزدلی چشم بر ان بستند و تنها در حال زجر دادن کردستان هستند(از زجر دادن مردمانی بی گناه لذت می بری ها؟!)

وقت داشتی ارمنی فاشیست سری به مناطق محروم ایرن بزن ببین این مردم خسته، درمانده و گشنه و پابرهنه اصلا نای ان دارند تا اسلحه به دست گیرند چه رسد به جنگیدن.
واما از همه مهتر انکه کردها ایران بخشی از وجودشان است و به همین سادگی ار دستش نخواهند داد ایران بدون کرد باید اسم دیگری روی ان بگذارند
فقط این نکته ساده را فاش می کنم تا بدانی چرا کردستان پاره تن ایران است:
کردها در منطقه هر گامی که بر علیه ایران بر دارند یعنی یک گام به نفع رقیبان ایران(ترکیه و عرب ها) برداشتند پس تجزیه ایران یعنی نابودی کل کردها در منطه برعکس این قضیه هم کاملا صادق است... این نکته بسیار کوچکی از اتحاد ایرن و کردها بود مابقی اسراری است نهان هزار ساله، پیش نانجیبانی چون تو باز گفتن نه... ذهنیتم به کل در مورد ارمنی ها عوض شد متاسفانه...

هنوز جوجه ای تا خاون هفتم پیر مخان را ببینی

-- بدون نام ، Oct 2, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)