خانه > گوی سیاست > ايران و آمريکا > شرایط دشوار تهران - واشگنتن | |||
شرایط دشوار تهران - واشگنتنبنفشه سرتیپیتهدید به حملات پیشگیرانه ایران را در وضعیت دشواری قرار داده است. ازین رو تهران برای جلوگیری از دادن بهانهی حمله به واشنگتن، آگاهانه با یک سیاست ضمنی در پی شکستن تصویر سازیهای منفی کاخ سفید علیه فعالیتهای هستهای خود است. این سیاست شامل یکسری دعوتهای غیرمعمول برای بازدید از سایتهای هستهای مشکوک است. البته وضعیت از نظر تهران چشمانداز بدتری دارد؛ چرا که ایران نمیتواند در مقابل حملات هوایی آمریکا از خود دفاع کند؛ چون تجهیزات دفاع هوایی که سالها پیش از چین خریداری شده است از تجهیزات عراق در سال ۱۹۹۱ بسیار ضعیفتر و ناکارآمدتر هستند. در چنین موقعیتی، یک انتخاب مطمئن همان اهمیت دادن به رابطه با آمریکاست.
با وجود این به نظر میرسد طراحان نظامی ایران به این نتیجه رسیدهاند که یک انتخاب تلافیجویانه در دستور کار مقابله با حملات پیشگیرانه باشد؛ زیرا بیپاسخ گذاشتن حملهی آمریکا از نظر سیاسی غیرقابل قبول است. چنین انتخابی را میتوان موازنهای برای استقرار تسلیحات نظامی در منطقه دانست. توان موشکی و نیروی هوایی ایران امکان حمله به تأسیسات آمریکا در خلیج فارس و دولتهای عرب جنوب خلیج فارس را دارد. صرف نظر از اینکه آیا این حملات علیه یک هدف استراتژیک باشند یا نه، اگر توان ایران محدود به حملات کوتاهبردِ تلافیجویانه بوده و اطلاعات زیادی در مورد برنامهی سلاحهای نظامی (احتمالا هستهای) به دست نیاید، هدف ایران در جلوگیری از حملات پیشگیرانه تا حدودی تأمین میشود. بازدارندگی اگر پاسخی به این پرسش پیدا نشود، بعید است که آمریکا حمله به ایران را تقبیح کند؛ زیرا ایران یکی از سه کشور محور شرارت است (در کنار عراق و کرهی شمالی) که مبنای طرح دفاع آمریکا در جهان بعد از ۱۱ سپتامبر را تشکیل میدهد. آمریکا انکار نمیکند که شاید از سلاحهای هستهای در مقابل کشورهای فاقد این تسلیحات که در عین حال پایبند به پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای نیستند استفاده کند؛ بخصوص اگر خطر استفاده از سلاحهای شیمیایی و میکربی توسط دولت مذکور علیه آمریکا یا دوستان این کشور وجود داشته باشد. با وجود این، برخی اقدامات میتوانند خطر قریبالوقوع حمله را برای ایران زنده نگه دارند. تضمینهای امنیتی راه حل نقش امریکا نیز بسیار مهم است. سیاستگزاران امنیتی آمریکا با اغراق تهدید بالقوهی ایران علیه شورای همکاری خلیج فارس و اسراییل، استراتژی بازدارندگی را برای ایران جذابتر کردهاند. در حالی که کسی انتظار روابط دوستانه بین دو کشور حداقل در دورهی حکومت بوش را ندارد. آمریکا میتواند حداقل به آنچه ایران بدرستی انجام میدهد، بخصوص در مورد شفافیت برنامههای هستهای، اعتراف کند. حتی در حالی که آمریکا اتهام نقض NPT توسط ایران را تکرار و سعی در جلوگیری از همکاری هستهای چین و روسیه با ایران دارد، میتواند اعلام کند که ایران هیچ تأسیسات نظامی هستهای مهمی ندارد و در نتیجه به طور ضمنی نشان دهد که هیچ حملهی قریبالوقوعی در میان نیست. در زمینهی سلاحهای متعارف، آمریکا میتواند در موضع خود تجدید نظر کرده و معاملات تسلیحاتی با ایران، بجز در زمینهی سیستمها یا تکنولوژی خاص، را از سر بگیرد. بازیگران دیگر نیز نقش خود را باید ایفا کنند. روسیه باید بجای بازگرداندن سوخت مصرف شده به ایران آن را از بوشهر خارج کند (و ایران اگر میخواهد نشان دهد که به دنبال سلاحهای هستهای نیست، نباید درخواست سوخت فرآوری شدهی مجدد داشته باشد). اکراین نباید موشکهای SS-N-22 به ایران بفروشد. آنسکام باید قویاً حمایت شود، کنوانسیون سلاحهای بیولوژیک باید تقویت شده و کنوانسیون سلاحهای شیمیایی باید هرچه سریعتر از سوی ایران و دیگر امضاکنندگان تصویب شود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
Whom have you written this article for? Are addresseing the Iranian people or the Iranian regime?
-- dara ، Sep 15, 2007