خانه > گوی سیاست > ايران و آمريکا > رییس خبرگان یا فرمانده جنگ | |||
رییس خبرگان یا فرمانده جنگتوانا مهرداددو روز پیش یكی از فرماندهان ارشد نظامی در تهران از رازی پنهانی پرده برداشت. اقدام این فرمانده اطلاعاتی- نظامی اقدامی انتحاری بود. معاون اطلاعات نیروی مقاومت بسیج در سخنانی بیسابقه اعلام كرد: «در شش ماه دوم سال جاری، ایران دارای شرایطی ویژه هم به لحاظ داخلی و هم به دلیل تهدیدات دشمن خواهد بود». در همان روز فرمانده جدید سپاه هم با بیانی غیرمستقیمتر، از برنامهی آتی نیروی تحت فرمان خود پرده برداشت: «ما به سمت اهداف فرامنطقهای حركت میكنیم». پیش از این بسیاری از مقامات سیاسی، و در رأس همهی آنها اكبر هاشمی رفسنجانی كه بتازگی به ریاست مجلس خبرگان رسیده است، شرایط كشور را «ویژه» توصیف كرده بودند؛ توصیفی كه همواره از سوی طیف احمدینژاد، رییس جمهوری، تكذیب میشد. اما این اولین بار است كه یک مقام نظامی بر این تحلیل صحه گذاشته است. ماجرا چیست؟ چرا این مقام نظامی در برابر سخنان فرماندهان ارشد سپاه و سخنان اخیر فیروزآبادی، فرمانده ستاد مشترک نیروهای مسلح، موضعگیری كرده است؟ آیا این به معنای یک شورش در درون نیروهای نظامی ایران است؟ ارتباط این شبهكودتا با رییس شدن هاشمی در خبرگان و سخنان اخیر وی علیه استبداد، و نیز تغییر فرمانده كل سپاه پاسداران و ناامنی مرزهای شرقی و غربی ایران، و همچنین حملهی ایران به كردستان عراق و دیگر تحولات سیاسی- نظامی- امنیتی اخیر ایران و منطقه چیست؟ و از همه مهمتر؛ منظور نظامیان تازه به دوران رسیدهی ایران از «درگیریهای فرامنطقهای» چیست؟ این واقعیت مهم پنهان را، كه «زمانه» برای اولین بار فاش میكند، در ادامه بخوانید. یک واقعیت پنهان سیاسی- نظامی، از نوع ایرانی تحلیلگران ظاهربین مسایل ایران، یعنی همانهایی كه در دهههای اخیر شعار دموكراسی را از دولتمردان آمریكایی و شعار برابری را از اعضای كمیتهی مركزی حزب كمونیست شوروی (سابق) شنیده و باور كردهاند، تصور میكنند در تهران دو جناح تندرو و میانهرو به نمایندگی محمود احمدینژاد و محمد خاتمی در حال نزاع بر سر قدرتاند كه در پشت پرده آیتالله علی خامنهای و اكبر هاشمی رفسنجانی آنها را هدایت میكنند. به خیال این سادهانگاران، غرب میتواند و بلكه باید با عملگرایانی همچون هاشمی وارد مذاكره شود و تلاش كند با تضعیف جناح حاكم، این گروه میانهرو را به قدرت برساند. اما كسانی كه با پشت پردهی سیاست در ایران ارتباط دارند، میدانند كه ماجرا اینطور نیست. واقعیت پنهانی كه گروههای بازیخوردهی اصلاح طلب، همچون مجاهدین انقلاب و جبههی مشاركت، و نیز اصولگرایانی كه اخیرا از قدرت به حاشیه رانده شدهاند، همچون موتلفه، بارها تلاش كردهاند به زبان غیرمستقیم آن را فاش كنند این است كه اساسا ماجرا برعكس است؛ هاشمی كه اخیرا رییس عالیترین ركن جمهوری اسلامی شده است، برخلاف تصورات موجود یک عملگرا نیست: او در آیندهی نزدیک قرار است فرمانده یک جنگ باشد. آنها میگویند «هاشمی عین نظام است»، حال آنكه منظوری جز این ندارند كه راهبری واقعی نظام در دست اوست. وگرنه از عماد افروغ و احمد توكلی یا بهزاد نبوی و محمدعلی ابطحی بیشتر، كسی تاكنون علیه رفسنجانی حرف نزده بود. پس چگونه است كه آنها امروز از هاشمی دفاع میكنند؟ او چه نیتی در سر میپروراند كه از محمدباقر قالیباف تا عباس عبدی را توانسته پشت سر خود جمع كند؟ چه كسیست كه نداند هاشمی همان كسی است كه در تمام سالهای پس از بازپسگیری خرمشهر مستقیما مسئولیت جنگ با عراق را برعهده داشت؟ چه كسیست كه نداند هاشمی اولین و تنها كسی است كه تاكنون اسراییل را به حمله با بمب اتمی – آن هم از تریبون نمازجمعهی تهران – تهدید كرده است؟ تهدیدی كه باعث شد آیتالله خامنهای پس از آن بارها مجبور شود تلاش ایران برای رسیدن به بمب اتمی را تكذیب كند. چه كسیست كه از خاطر برده باشد هاشمی با افشای نامهی محرمانهی آیتالله خمینی پس از پذیرش قطعنامهی ۵۹۸ شورای امنیت، قصد داشت اظهار كند كه وی از مدتها پیش به دنبال سلاح اتمی و لیزری بوده است؟ چه كسیست كه نداند سازمان صنایع دفاع، قرارگاه ثارالله، غدهی سرطانی وزارت اطلاعات، تشكیلات برونمرزی سپاه پاسداران و دهها نهاد آشكار و پنهان دیگر كه برنامههای بلندپروازانهی نظامی، امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی برای نیل به ایدهی خطرناک صدور انقلاب را پیگیری میكنند، همگی در سالهایی كه هاشمی «سردار سازندگی» شد تأسیس یا تقویت شدهاند؟! هاشمی در كتاب خاطرات خود، كه بتازگی منتشر شده، تلاش كرده تا رهبر فقید انقلاب اسلامی را مخالف شعار «مرگ بر آمریكا» جلوه دهد. او همچنین پیشنهاد مذاكرهی مستقیم و جامع در بارهی همهی مسایل بین ایران و آمریكا را مطرح كرده است. اما او در عین حال به فرماندهان بسیج و بخشهایی از سپاه پیغام میفرستد كه خود را برای یک «شرایط ویژه» آماده كنند. معنای این رفتارهای متناقض چیست؟ در شش ماههی دوم امسال قرار است چه اتفاقی بیفتد، و نقش هاشمی در آن چیست؟ بهتر است برای كندوكاو دقیق در این ماجرای پیچیده، چند رخداد غیر قابل هضم دیگر را هم با آنها ارتباط دهیم تا پرده از اسرار پشت پردهی جناح (ظاهرا) عملگرای جمهوری اسلامی برداشته شود. از علیرضا عسگری و حسین موسویان تا پژاک و عبدالمالک ریگی چند ماه پیش نام او با سر و صدای بسیار مطرح شد، اما پس چرا اكنون هیچ خبری از او نیست؟! علیرضا عسگری، معاون وزارت دفاع ایران در دوران خاتمی و مسئول برنامههای بلندپروازانهی ایران در لبنان در دوران هاشمی، چندی پیش به غرب پناهنده شد. در ابتدا اطلاعات زیادی به نشریات غربی داده شد مبنی بر اینكه به زودی افشاگریهای مهمی از زبان این مقام سابق ایرانی علیه جمهوری اسلامی مطرح خواهد شد؛ اما چیزی نگذشت كه رسانههای غربی عسگری را فراموش كردند. چرا؟ راهی جز این باقی نمیماند كه ادعای نیویورکسان – این روزنامههای زرد آمریكایی- را باور كنیم كه عسگری در بازجویی توسط CIA از در دست بودن برنامهای در ایران خبر داده كه برای امنیت ملی آمریكا ارزشی در حد مرگ و زندگی دارد. داستان چیست؟ اما نفر دوم؛ او هم چند ماه پیش بازداشت شد، اما بهرغم شایعات دستوپاگیر رسانههای نزدیک به احمدی نژاد، بسرعت و با وثیقهای در حد صفر از زندان آزاد شد. پس از آن هم به سر كار خود بازگشت و كسی هم نتوانسته او را به چیزی متهم كند. حسین موسویان، دیپلمات كهنهكار نزدیک به هاشمی، متهم به جاسوسی شده بود اما بهرغم پروندهی قطوری كه وزارت اطلاعات برای او جمع كرده بود، دادستان كیفرخواست را رد كرد و اتهام جاسوسی را به وی وارد ندانست. قاضی حداد گفته بود: «او هیچ اطلاعات محرمانهای را به خارج نداده؛ فقط آمریكاییها را تهدید به یک حملهی غافلگیرانه از سوی ایران كرده، كه این نه تنها اتهام نیست بلكه یک اقدام مثبت و موضعگیری اصولی است!» در کك سال گذشته پژاک، شاخهی ایرانی پ.ک.ک، با نیروهای نظامی ایران درگیر بوده است؛ تا جایی كه این درگیریها به كشته شدن دهها تن از نیروهای دو طرف و در نهایت حملهی موشكی ایران به خاک كردستان عراق در هفتههای اخیر منتهی شد. اما برای كسانی كه از مسایل پشت پرده خبر دارند و میدانند اساسا گروه پژاک را ایران ساخته و تشكیل این گروه یكی از برنامههای مشترک سپاه برون مرزی قدس و معاونت خارجی وزارت اطلاعات در دوران هاشمی بوده، باور این موضوع كمی سخت است كه این گروه دستساختهی ایران با ایران درگیر شود. مگر اینكه ادعای دور از ذهن روزنامهی حریت چاپ تركیه را باور كنیم كه ماه گذشته نوشته بود: «پژاک با سلاحهای ایرانی علیه ایران میجنگد؛ سلاحهایی كه یك جناح حاكمیتی ایران در اختیار آنها قرار داده تا علیه دولت جدید بجنگند». نكته اینجاست كه این گروه از زمانی كه احمدینژاد در ایران بر سركار آمد، به اجرای عملیات علیه دولت ایران و ایجاد ناامنی در مرزهای شمال غربی ایران پرداخت؛ كاری كه جوان ۲۴ سالهی دیگری هم در هزار كیلومتر آنطرفتر، در مرزهای جنوب شرقی ایران، برعهده گرفته بود. اما هیچكدام از این چهار نمونه به پای افتضاحی كه هفتهی پیش به بار آمد، نمیرسند. رسانههای آمریكایی در روزهای اخیر از ماجرایی خبر دادند كه بهت و حیرت ناظران را برانگیخت: تهیهی اسلحه در آمریكا برای یک جناح مخالف احمدینژاد در ایران كه متعلق به رییسجمهور سابق ایران است. این متهم سادهدل در حالی در برابر FBI به كار خود اعتراف كرد كه خبر نداشت بهای اعتراف او كشته شدن همهی اعضای گروه رابط این معامله با وی در جادهای در كرمانشاه است. اما با كشته شدن این چند نفر و نسبت داده شدن این موضوع به شورشیان كرد، دیگر هیچكس نخواهد فهمید منظور از آن جریان منتسب به رییسجمهور سابق كه مخالف رییسجمهور فعلی است دقیقا كیست؟ و مهمتر؛ كسی نخواهد فهمید كه این تسلیحات چرا و با چه هدفی در خاک آمریكا سفارش داده شده است؟ راز پنهان این مورد آخر و موارد قبلی، گرهگشای این تحلیل خواهد بود و نشان خواهد داد كه جریان واقعی جنگطلب در ایران كه اتفاقا ژست عملگرایی به خود گرفته است، در صدد انجام چه عملیاتی در خاک آمریكاست كه فرمانده سپاه از آن با عنوان «هدف فرامنطقهای» یاد میكند. دولت نهم با چه طرح بلندپروازانهای مخالفت كرده كه مجازات آن تحمل ناامنی در مرزهای شرقی و غربی است؟ و عسگری در گوش بازجویان FBI چه گفته است كه آنها دیگر هیچ خبری در بارهی او به رسانهها درز ندادهاند؟ حقیقت را به سختی میتوان فهمید؛ بلكه شاید همهی حقیقت را تا وقتی كه به واقعیت تبدیل نشود، نتوان فهمید. اما شاید حلقهی مفقودهی این داستان، خبری باشد كه روز قبل یک روزنامهی متعلق به مسلمانان فیلیپینی منتشر كرد: اسراییل در حملهی اخیر به سوریه، قصد داشت یک محمولهی بزرگ نظامی شامل دهها موشک قارهپیما را نابود كند كه از كره شمالی به فیلیپین و سپس به سوریه ارسال شده و قرار بود بزودی (در واقع در روز یازده سپتامبر ۲۰۰۷) توسط نیروهای سپاه ایران از خاک لبنان علیه هدفی فراتر از قارهی اروپا مورد استفاده قرار گیرد!! بیشک فكر گوبلز هم به اینجاها نمیرسید. دروغ باوركردنی گفتن، هنریست كه هركسی ندارد. اصلا میدانید چرا هیتلر شكست خورد و یهودیان توانستند در اسراییل دولت تشكیل دهند؟ (دروغ شاید، اما اغراق حدی ندارد!) بگذریم. ویكتور استروفسكی، مأمور اطلاعاتی جداشده از موساد، در كتاب افشاگرانه و بینظیر خود با عنوان «راه نیرنگ» از وجود بخشی در موساد (سازمان اطلاعاتی اسراییل) با عنوان لاپ (LAP) خبر میدهد كه وظیفهی سنگین جنگ روانی را برعهده دارد و به زعم وی، متبحرترین عامل جنگ روانی در میان سازمانهای اطلاعاتی جهان است. كار اصلی و تعریف شدهی این بخش، نگارش داستانهای ساختگیست كه واقعیت و دروغ را به نحوی كاملا باوركردنی با هم تلفیق كرده و به خورد رسانهها بدهد. او وقتی نمونههای كار بخش جنگ روانی موساد را مطرح میكند، ثابت میكند اینكه گفتهاند آن چیزی كه شما باور میكنید لزوما راست نیست، راست است! این مطلب باورنکردنی زمانه فقط در روز 11 سپتامبر معتبر است! مرتبط:
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
با خواندن این گزارش آدم احساس میکند احمدی نژاد چقدر مظلوم واقع شده!! آیا این همان چیزی نیست که نویسنده خواسته به آن برسد؟ من از نویسنده ناشناس در تعجب نیستم بلکه از دبیر وب سایت زمانه در تعجبم که چنین گزارش مجهول و فاقد مرجع را در سایت میگذارد!
-- دگراندیش ، Sep 11, 2007valii baa iin jang dar peye che hadafii hastand? tahliletoon yek kam gheyr e ghaable baavar beh nazar miyaad.
-- Davood ، Sep 11, 2007تحلیل شما یکی از بی پایه ترین و کم معنی ترین مقالاتی است که در این روزها خوانده ام.به نظرم بزرگترین مشکل چنین تحلیل هایی این است که به جای تکیه بر دانسته ها و اخبار، تکیه بر پشت پرده و نادانسته ها و نا معلوم هایی دارد که اغلب بر نویسنده مطلب هم معلوم نیست.با این نوع بحث همه چیز را می شود به راحتی رد یا اثبات کرد.می خواهید با چند جمله بی سر و ته برایتان ثابت کنم خامنه ای جاسوس اسرائیل است یا بوش دست نشانده رفسنجانی؟
-- کاوه ، Sep 11, 2007دروغاي يازده سپتامبر همه بروبچه زمانه باحال بود
اما با حال تر از اون كامنت هايي هست كه نشون ميده اينا رو بامور كردن، به ساده دلي اين ها چقدر خنديدم
-- فرخ ، Sep 11, 2007من که نفهمیدم شوخی بود یا جدی ولی جالب بود
-- بدون نام ، Sep 11, 2007yani hame matalebe 11 september gharare jok bashe????
-- بدون نام ، Sep 11, 2007آقا ظاهرا امروز كلا سركار بوديم. 11 سپتامبر هم شده 13 فروردين كه هر چي دروغ بود تحويل ما دادين.
-- ماني ، Sep 11, 2007خيلي باحال بود ايول!
-- Amin ، Sep 11, 2007"چه كسي است كه نداند؟!" :))
ببخشيد اما بگمانم رسالت راديو زمانه كمي بيشتر از اين حرفهاي صد تا يه غاز باشد
-- علي ، Sep 12, 2007baba zire tamame khabar ha ro bekhoonid ke neveshte: این مطلب باورنکردنی زمانه فقط در روز 11 سپتامبر معتبر است! Vaghean ke comment ha khandedar tarand!
-- Majid ، Sep 12, 2007دمت گرم مدتها بود کشک به این خوشمزگی نخورده بودیم!
-- بدون نام ، Sep 12, 2007اینکه مطلب مذکور شوخی بود یا جدی خیلی مهم نیست مهم اینست که نویسنده دم خروس دار و دستة احمدی نژاد را بیرون گذاشته و آن اینکه چقدر امنیت اسرائیل برای این حضرات امام زمانی که قرار است مسیح گروه گوش آمونیم پشت سرش نماز بخواند اهمیت دارد،نکته اینجاست عزیزان من!
-- سامان ، Sep 12, 2007ای ول! خوب سر کار رفتیم! برای چند لحظه واقعا فکرم مشغول این تخیلات شد.
-- واله ، Sep 12, 2007خوب بلدی موش رو شیر نشون بدی ها
-- بدون نام ، Sep 12, 2007با همه اين داستانه من هاشمي را بعنوان يك سياستمدار قدرتمند قبول دارم...تنها اوست كه ميتواند با راهكارهايش.. اگرچه با حقه ونيرنگ....ايران را از سقوط ...عنقريبي كه در پيش است نجات دهد...او ايران وايراني را خوب ميشناسد و ديپلماسي ميداند....اين تنها راه نجات در شرايط فعلي است....
-- وستا ، Sep 12, 2007جمع کن بابا.... من مخالف حمله نظامی به ایرانم ولی جدا قدرت نظامی سلاحهای آمریکای رو با جبهه نظامی ایران میقایسه میکننین و فکر میکنین ایران براحتی میتونه تو خاک کشور دیگه دست به عملیات بزنه .. من فکر کنم اگر روزی حمله ای به آمریکا بشه که بدونن 100% کار حکومت ایران بوده . آمریکا مث شیر زخمی در پاسخ کوبنده حتی بکاربستن سلاح اتمی تردیدی بخود راه نمیده .. این حضراتی رو هم که میگین برا حفظ قدرتشون حاضران مملکت و ناموسشونم بفروشن ... همین هاشمی موذی دو رو با ید به هر ترتیبی شده خودشو تو دایره ی قدرت نگه داره بهر قیمتی که شده ... چقدر از این فرد و از خامنه ای متنفرم که حتی با وجود اینکه میدون اکثریت جامعه دل خوشی ازشون ندارن بازم چسبیدن به صندلی حکومت.
-- داوود ، Sep 12, 2007خوشبختانه در سیاست کلان نوعی شفافیت است که یک بی سواد نیز با کمی دقت می تواند به تجزیه وتحلیل جریانات به پردازد گرچه هاشمی سیاستمداری پیچیده ومرموز می باشد و در ایجاد نهاد های حکومتی نقش اساسی دارد وکم مانده بود توسط تندروها از صحنه سیاسی حذف شود ولی به مدد درایت خود جان به در برد و مصمم به اصلاحات اساسی در کشو ر ورفع بحران منطقه ای می باشد و باتوجه به شرایط زمانی واقعا از جایگاه عظیمی برخوردار بوده وسرمایه ملی محسوب میشود
-- ظهراب اسماعیل خانی ، Sep 12, 2007اوریل هست الان؟ نمیدانم شوخی اوریل بود این یا نه؟ ولی تفنن غریبی بر من هبوط کرد!
-- مسعود ، Sep 12, 2007والبت جای کمی تامل دارد...اگر بر این گفته صحه گذاریم چه؟
اگر ژول ورن زنده بود دست این عزیز خیال پرداز را به عنوان استاد می بوسید ! من یک کارشناس سیاسی هستم اما نمی شود تحولات را با ارجاع به « پشت پرده ها » تحلیل کرد که در آن صورت می شود « آبکی » .
-- فانی ، Sep 12, 2007از نظرم اونقدر دلایلتون محکم و قابل اعتنا نیست که بشه روشون حساب کرد. به قوا خودمتون شاید باید اتفاق بیافته که باورش کنیم. ادعای کوچیکی نکردید!
-- من ، Sep 12, 2007خام، باورنکردنی و قلابی بود. حیف وقتی که صرف خواندنش کردم
-- امیر ، Sep 12, 2007