تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

"مسئله کوی"؛ کناره گیری یا مداخله؟

نادر فتوره چی

"مسئله کوی" دانشگاه در هشتمین سالگردش انکار شده است. هیچ گروه ، جریان سیاسی یا روزنامه ای حاضر به یادآوری اش نیست و به هیچ وجه حضوری نمادین در عرصه عمومی ندارد. به غیراز تمهیدات امنیتی/ محیطی که سر جمع در بازداشت تعدادی دانشجو در طبقه دوم یک ساختمان اداری در مرکز شهر و عده ای دیگر در ساعت 6 بامداد خلاصه می شود، "اثر" و "رد" ی از یکی از بزنگاه های تاریخ سیاسی معاصر ایران وجود ندارد.

"مسئله کوی" خیلی زودترو بیشتر ازآنچه انتظارش می رفت به خاطره ای سترون و بدفرجام تبدیل شده است. شکل "انحرافی" را دارد که همه بر نادیدنش توافق کرده اند وهمین نادیده انگاشته شدن تصدیق ابتذال امر سیاسی است.

هر آنچه روزمره را مختل کند –چه خود و چه یاد آوری خاطره اش- نمادی از انحراف است. و بر همین اساس در دگردیسی ای زبانی از "حادثه" به "مسئله" تبدیل شده است. اما به هر حال ممکن است که برای بسیاری از "ما" مسئله کوی و سرآشیبی سقوطی که از پس آن حاصل شد کماکان مهمترین "حادثه" تاریخی زیسته مان باشد. حادثه ای که پرسشی عمیقا دشوار را در پی دارد: کناره گیری یا مداخله؟

این پرسش به غایت دشوار تقریبا از اواسط قرن گذشته در بسیاری از کنش های سیاسی روشنفکران، دانشجویان و دیگران خودنمایی کرده است.

تئودور آدورنو نماد این "مسئله" داشتن است. ماجرای آشویتس، احساس شرمساری اش از جان به در بردن، مرگ والتر بنیامین در هنگام فرار از چنگال فاشیست ها، مهاجرت ناخواسته و ... از او روشنفکر/فیلسوفی مسئله دار ساخت. هم او که در سال های پر تلاطم دهه 60 و در زمانی که دانشجویان معترض ساختمان انستیتو تحقیقات اجتماعی را اشغال کردند چاره ای جز خبر کردن پلیس ندید. حال آنکه دانشجویان با استناد به گفتارهای او و دیگر اعضاء مکتب فرانکفورت، اروپا و آمریکا را به آشوب کشیده بودند. به هر حال حرف باد هوا نبود و نیست.


به بیان دیگر آدورنو زمانی "مسئله" دار بودنش را به تعین کشید که به فرجام عینی کار فکری اش همچون انحراف نگریست.

در نسبت ما با مسئله کوی نیز چنین اتفاقی رخ داده است. روشنفکران به دلایل عدیده و بعضا عجیب یا سخیف "کناره گیری" را بر "مداخله" در امر سیاسی ترجیح داده اند. روزنامه ها می کوشند تا "آسمان" را به "زمین" بدوزند تا بمانند، فعالان سیاسی و احزاب غیر دست راستی جز به ائتلاف برای انتخابات و ورود مجدد به دایره قدرت رسمی به چیزی نمی اندیشند و... .

سیاست ابتذال در عرصه نمادین متجلی است تا دیگر جایی برای خاطره نمادین "حادثه" کوی دانشگاه باقی نماند.


به عقب تر که بنگریم ریشه های مشترک این "ابتذال" را خواهیم یافت. کوی از زمانی به "انحراف" یا "مسئله" تغییر شکل داد که "سیاست" از "خیابان" دریغ شد. همانجایی که خط فرضی شکافنده بین اعتدال و افراط بار دیگر سیطره یافت. آنکه مداخله کرد افراطی شد و آنکه کناره گیری، معتدل، از عقلا، سیاست ورز و... .

شاید به همین دلیل است که در هشتمین سالگرد کوی مردی در خفا سنگسار می شود و دانشجویان را با بهانه "جمع آوری معتادان" از طبقه دوم "ساختمان" –و نه خیابان- بازداشت می کنند.

مرز مداخله یا کناره گیری چنان باریک است که در غبار موجود، اینکه در کدام سو ایستاده ایم، جز با نوعی نگاه اخلاقی "خود آیین" قابل تشخیص نیست. نوعی تقابل "فرد" ها با "پدیده"ها ست. شاید از همین روست که "مسئله کوی" را انکار می کنیم تا مجبور به انتخاب بین مداخله یا کناره گیری نباشیم.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

با این که با کنه نظر شما موافق هستم؛ با این که بخصوص با پاراگراف پایان مقاله شما هم رای هستم، اما این که هیچ روزنامه ای چیزی در این باره ننوشته است، چندان صدق ندارد. هرچند به هیچ وجه کافی نیست و من، همان طور که گفتم، با نظر شما درکل موافق هستم. این «هیچ» هم فکر کنم این جا بیشتر بر سیاق آن «همه یا هیچ» نوشته شده است. فکر کنم دستکم روزنامه اعتماد در صفحه اول خود در ین باره نوشته است؛ دستکم در اینترنت:
http://www.etemaad.com/Released/86-04-18/150.htm
روزنامه سرمایه هم مقاله ای به قلم دکتر معین دارد. از روزنامه های کیهان و ایران و دیگران در می گذرم. که نوشتن آنان هم استخوان در لای زخم نهادن است.

-- بردیا ، Jul 9, 2007

در ضمن اضافه کنم که دو روز است که دسترسی به روزنامه شرق از طریق اینترنت غیرممکن شده است. و نمی دانم آیا شرق در این باره نوشته است یا نه. هرچند بعید می دانم. شاید هم در مورد سرکوب میدان تیان من نوشته باشد!

-- بردیا ، Jul 9, 2007

به اعتبار همان خبر ديروز صبحتان درباره تيترهاي روزنامه‌هاي تهران نگاهي به روزنامه اعتماد بيندازيد تا بعد نگوييد كه هيچ روزنامه‌اي درباره 18 تير چيزي ننوشته است.

-- احمد روزبه ، Jul 10, 2007

من از موافقان "خیابان" بودم. آيا به راستی ما تند می رفتيم؟ آن موقع نمی دانستم حق با کيست. ولی امروز که آب ها از آسيا افتاده و گرد و غبار فرونشسته چيزی که از پس اش می بينم حق را به تندرو تر ها می دهد. ما چون سازش کرديم قافيه را باختيم. امروز راضی ام از هر شعاری که دادم و هر خط قرمزی که زير پا گذاشتم. هر قانونی که به صلاح ديد خود و وجدان و شعورم نقض کردم و هر سخنی که در اين راه گفتم و نوشتم. حس افتخار می کنم و آرزو که ای کاش همراهی مان می کردند.

-- نیما ، Jul 11, 2007

اقای فتوره چی اگر فراموش نکرده باشید، روزنامه ای که شما در آن بودید یعنی صبح امروز به مدیری سعید حجاریان و با استفاده از امنیتی های وزارت اطلاعات به دانشجویان حمله می کردند !

به نظر شما همین روزنامه ها و اصلاح طلبان حکومتی خودشان در تحلیل شما می گنجند؟

اگر گروههایی مثل نهضت آزادی و روشنفکران ملی مذهبی در آن موقعیت حساس کوی دانشگاه صحنه را ترک کردند و یا به تعبیر مورد استفاده شما، " کناره گیری " کردند، در واقع دانشجویان را تنها گذاشتند. با این دید آیا اصلاح طلبان و رسانه های وابسته عملکرد قابل قبولی ارائه دادند در برابر جنبش جوانان و دانشجویان؟

-- مریم - دانشجوی سابق تهران ، Jul 12, 2007

با سلام:اگرم مینویسن اون چیزایی که بوده که نمی نویسن (بیشتر روز نامه ها الان اون چیزی رو مینویسن که................)بهتره تا ما هم قبل از این که کارمون به گمو گور شدن بکشه بیخیال شیم به قول معروف!!!

-- اشکان ، Aug 26, 2007

یکی نیست به خودم بگه!!

-- هیچی! ، Jun 18, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)