تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

سیاست هلند نسبت به ایران: حقوق بشر، نه تغییر رژیم

سپهر یوسفی و یان یاپ فان اوستِرزِی*

هر کس که سیاست دهه گذشته هلند نسبت به ایران را دنبال کند به سرعت متوجه می‌شود که دولت هلند همواره میان دو سیاست در حال نوسان است. یکی سیاست گفتمان سازنده با رژیم تهران و دیگری حمایت از سیاست‌های واشنگتن مبنی بر مهار (ایزوله کردن) و تغییر رژیم در ایران (یا همان کوشش در جهت براندازی رژیم در تهران چه از درون و چه از بیرون). این نوسان در سیاست، کمکی به موقعیت فعالان اصلاحات و مدافعان دموکراسی و حقوق بشر در ایران نمی‌کند.

برای نمونه می‌توان کمک ۱۵ میلیون یورویی دولت هلند را در نظر گرفت که برای پیشرفت تکثر رسانه‌ای در ایران اختصاص یافته‌بود. کمکی که با پیشقدمی خانم فرح کریمی، از حزب سبزهای چپ هلند، و آقای هانس فان بالِن، از حزب مردمی آزادی و دموکراسی، فِ‌فِ‌دِ، به جریان افتاد.
بنا بر گفته وزیر پیشین امور خارجه هلند، آقای بوت، این کمک می‌بایست "با سیاست اتحادیه اروپا نسبت به ایران همراهی داشته‌باشد".

از عملکرد بوت چنین برمی‌آمد که وی در اوایل سال ۲۰۰۵ به کمال خرازی، وزیر اصلاح‌طلب امور خارجه ایران، این ضمانت را داده‌ بود که هلند به موجودیت جمهوری اسلامی احترام می‌گذارد. بوت آشکارا از تأمین مالی یک کانال تلویزیونی ماهواره‌ای با هدف پخش برنامه رو به سوی ایران، صرف نظر کرد.

او حتی در نامه‌ای به پارلمان هلند نوشت که برای هزینه کردن بودجه موجود ۱۵ میلیونی در جهت حمایت از مطبوعات آزاد در ایران، نیاز به همکاری با رژیم ایران است. همچنین طبق نظرات او، ایران نیازی به نگرانی از این‌که این پروژه به‌دست احزاب اپوزیسیون ایرانی بیفتد ندارد چرا که قصد هلند به هیچ وجه تبدیل این پروژه به یک "ماشین تبلیغاتی" نیست. بوت عملاً سیاستی را برگزید که بر پایه گفتمان سازنده و حمایت از یک روند تدریجی تغییرات بنا شده‌ بود. روندی که می بایست در درون خود ایران اتفاق افتد. بهتر بود اگر همین گزینش با استمرار دنبال می‌شد.

از سوی دیگر، در همان زمان، وزارت امور خارجه هلند تصمیم گرفت تا از همان صندوق مالی به یک مؤسسه محافظه‌کار آمریکایی به نام خانه آزادی یارانه بپردازد. خانه آزادی در جهت تغییر رژیم در ایران تلاش می‌کند. با این‌کار دریافت‌کنندگان دیگر کمک هلند نیز بی‌جهت در جوّی منفی قرار گرفتند.

یکی از نمونه‌های این مسئله، پروژه‌های رسانه‌ای سازمان هلندی پرس ناؤ و از جمله رادیو زمانه است، یعنی رادیویی که بر خلاف جریانات نامبرده تلاش دارد تا نقشی سازنده و حرفه‌ای در جهت اطلاع‌رسانی مستقل، تحلیل خبری و آموزش خبرنگاران ایرانی داشته‌باشد.
حمایت از خانه آزادی باعث شده تا نسبت به مقاصد اصلی هلند بلاتکلیفی ایجاد شود.

سیاست دولت آمریکا برای دموکراتیزه کردن ایران که با بودجه ۷۵ میلیون دلاری به جریان افتاده در وهله اول خواهان سست کردن پایه‌های نظام سیاسی فعلی ایران از برون است. روندی که می‌خواهد سرانجام به یک تغییر رژیم هدایت‌شده و تنظیم‌شده از برون‌مرز بینجامد. در این راستا حتی از حمایت از جنبش‌های ناسیونالیستی و جدایی‌طلبانه مشکوک هم دریغ نمی‌شود.

دورنمای یک قیام درون‌مرزی مردمی و بدون خشونت دورنمایی جذاب ولی فوق‌العاده نامحتمل است. سقوط ناگهانی رژیم بر عکس می‌تواند باعث بی‌ثباتی تمامی خاورمیانه و بروز خشونت گردد. روندی تدریجی برای تغییرات در ایران را که از برون‌مرزها پشتیبانی شود و نه هدایت، باید روی‌هم‌رفته گزینه‌ای دلخواه‌تر دانست و شانس بیشتری هم برای موفقیت دارد.

اکنون که پارلمان هلند سرگرم رسیدگی به مسئله تمدید کردن یا نکردن حمایت خود از این پروژه است وقت آن رسیده تا کابینه آقای بالکن‌اِنده به‌راستی مشخص سازد که سیاست این دولت نسبت به ایران چیست.
کابینه می‌باید آشکارا به این مسئله اذعان کند که در گذشته تشخیص‌های اشتباهی در خصوص تقسیم یارانه لاهه انجام گرفته و این‌که وزیر کنونی امور خارجه هلند این بار با دقت و مسئولیت با پول موجود برخورد خواهد کرد.

لاهه همچنین بایستی رسماً و بدون ابهام اعلام کند که هلند قصد ضربه زدن به تمامیت جمهوری اسلامی را ندارد. هلند این حس را برانگیخته که عملاً قصد یک دگرگونی سیاسی را دارد، سقوط نظام سیاسی با هدایت و سازماندهی از بیرون. این حس و برداشت با اظهارات آقای فان بالن، نماینده حزب فِ‌فِ‌دِ در پارلمان، تقویت نیز شد. او اظهار کرد که هدفش تغییر رژیم است.

همه گونه دلایل کافی برای رویکرد انتقادی به رژیم ایران وجود دارد. وخیم‌تر شدن وضعیت حقوق بشر، دستگیری فعالان حقوق زنان، روزنامه‌نگاران مستقل و دگراندیشان نگران‌کننده است. طرح مسئله تغییر رژیم اما چیزی است اساساً متفاوت. دولت ایران حق دارد تا طرح چنین مسئله‌ای را به عنوان ضربه به تمامیت کشور ببیند و این تنها می‌تواند به سرکوب‌های بیشتر منجر بشود.

با توجه به ساختار پیچیده قدرت در ایران، احتمالاً سیاستگذاران هلندی هم نمی‌دانستند سررشته امور سیاست در ایران دقیقاً در دست کیست. به این خاطر آن‌ها به رفع نگرانی از سیاستمداران اصلاح‌طلب در مورد اهداف این پروژه بسنده کردند.
آیا وزیر کنونی امور خارجه، آقای ماکسیم فرهاخِن آماده است تا از حساب‌های نادرست گذشته درسی بیاموزد و یک سیاست شفاف و یکپارچه نسبت به ایران پیش بگیرد؟ سیاستی که تلاشش در جهت تغییرات واقعی ولی تدریجی در ایران باشد؟

مطالب مرتبط:
«در ايران بهتر است پشت پرده کار کنيد»، مطلبی از خبرنگار ان.ار.سی در ایران
بدون خطرکردن به دستاورد بزرگی نمی‌توان رسيد، پاسخی به مقاله ان.ار.سی
داستانهای سرخپوستی درباره توطئه هلندی-آمريکايی، واکنش مدیر Press Now
شترسواری مدنی، دولا دولا نمی شود
مشکلات پنهان‌کاری در توزيع ۷۵ ميليون دلار برای کنشگران جامعه مدنی ايران

Share/Save/Bookmark

*سپهر یوسفی ایران‌شناس و مشاور امور ایران در سازمان هلندی صلح ای‌.کا.فِی-پاکس کریستی است.
یان یاپ فان اوستِرزِی رئیس گروه خاورمیانه در سازمان ای‌.کا.فِی-پاکس کریستی است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)