تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

سرد، چون سيبری

سعيد شروينی
sherwini@hotmail.com

مذاکرات دوره‌ای روسیه و اتحادیه اروپا جمعه گذشته (18 مه) همان‌گونه که انتظار می‌رفت بدون کسب نتیجه‌ای پایان یافت. این مذاکرات در سال‌های اخیر هر شش‌ماه یک بار به تناوب در روسیه و یا یکی از پایتخت‌های اروپایی برگزار می‌شود و از مسائل عمده‌ای مانند امنیت مشترک، تأمین انرژی، و عقد یک قرارداد جامع همکاری گرفته تا نکات ریز و کم‌اهمیت دیگر موضوعات آن را تشکیل می‌دهند.


از راست به چپ: ولاديمير پوتين، آنگلا مرکل، مانوئل باروسو

کنفرانس مطبوعاتی مشترکی که در پایان مذاکرات روز جمعه برگزار شد، به نحوی بی‌سابقه یکی از موارد مورد اختلاف میان اتحادیه اروپا و روسیه را به نمایش گذاشت. در حالی که اتحادیه اروپا به نقض حقوق بشر و کمبودهای دمکراسی در روسیه انتقاد دارد، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور این کشور، در کنفرانس مطبوعاتی یادشده در حالی که در کنار خانم آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، نشسته بود به دستگیری اخیر شماری از مخالفان و منتقدان جهانی شدن در آلمان اشاره کرد تا رفتار پلیس روسیه نسبت به مخالفان را توجیه کند. قبلاً نیز پوتین در واکنش به انتقادات کشورهای غربی به محدودیت و نقض دمکراسی در روسیه، رفتار و رویکردهای آمریکا در بازداشتگاه گوانتانامو و زندان ابوغریب بغداد را مورد استناد قرار داده بود تا اروپا و آمریکا را از دادن درس دمکراسی به روسیه برحذر دارد.

رئیس‌جمهور روسیه شاید در نگاه اول در این موضع خود محق باشد، ولی او نادیده می‌گیرد که در آمریکا و کشورهای اروپایی دست‌کم قوه‌ی قضائیه مستقل و جامعه‌‌ی مدنی قوی‌ای وجود دارد که سیاست غلط دولت‌های خودی را به نقد می‌کشند و با کنش و کارزارهای مختلف برای تصحیح این سیاست‌ها تلاش می‌کنند.

مهم‌تر از مسائل مربوط به دمکراسی، آنچه که مناسبات میان روسیه و اتحادیه اروپا را سرد و توأم با تنش کرده است، مشکلات روانی و عینی ا ست که کشورهای بخش شرق اروپا با مسکو دارند. این کشورها که به تازگی به اتحادیه اروپا پیوسته‌اند قبلاً از اقمار شوروی سابق بوده‌اند و هنوز هم جو و فضایی ضدروسی بر ذهنيت بخش‌هایی از نخبگان سیاسی و مردم عادی این کشورها حاکم است. این نیز هست که شماری از این کشورها بیشتر از آن که به مناسبات و پیوندهای خود با همسایگان خود در غرب اروپا و ساختارها و توانایی‌های اتحادیه اروپا اطمینان و اعتماد داشته باشند راه دوستی و نزدیکی با واشنگتن را در پیش گرفته‌اند. آمریکا نیز به‌رغم تعهدات اولیه‌ای که پس از فروپاشی اتحاد شوروی در مورد عدم گسترش ساختارهای ناتو به محدوده‌ی بلوک شرق سابق سپرده بود، در این سال‌ها مدافع و مشوق کشورهای اروپای شرقی به ورود به ناتو بوده است. به گونه‌ای که امروز همسایگان دیوار به دیوار روسیه نیز به عضویت ناتو درآمده‌اند. امری که مسکو را به بی‌اعتمادی بیشتر نسبت به غرب و به انجماد درآوردن بخشی از همکاری‌ها با آن کشانده است.

اقدام اخیر آمریکا به یارگیری در زمینه‌ی امنیت استراتژیک خود در قلب اروپای مرکزی و جلب توافق کشورهایی همچون لهستان و جمهوری چک به این که بخشی از سیستم دفاع موشکی خود را در خاک آنها مستقر کند بیش از پیش اعتراض و مخالفت روسیه را برانگیخته است. مسکو می‌گوید که این سیستم دفاع موشکی تهدید علیه امنیت آن و مخالف قراردادهای خلع سلاح در اروپاست. رهبران کرملین همچنین انتظار داشته‌اند که سیستم دفاع موشکی آمريكا در قلب اروپا به عنوان جزئی از سیاست واشنگتن در به انشقاق کشاندن اتحادیه اروپا و بازداشتن آن از دستیابی به یک سیاست دفاعی و امنیتی مشترک تلقی شود و دست‌کم از این جهت اعتراض و مخالفت کشورهای اصلی عضو این اتحادیه را برانگیزد. منتقی ماندن چنین اعتراض و مخالفتی از سوی اتحادیه اروپا بیش از پیش مناسبات مسکو با این اتحادیه را نیز دست‌خوش تنش و ناخشنودی کرده و رهبران کرملین اینک از تهدید به فسخ قرارداد سال 1991 در زمینه‌‌ی کاهش سلاح‌های متعارف در اروپا نیز ابایی ندارند.

به عبارتی می‌توان گفت که بحران کنونی در مناسبات میان اتحادیه اروپا و روسیه قبل از همه از مسائل و مشکلات عینی و روانی‌ای ناشی می‌شود که میان کشورهای شرق اروپا با مسکو وجود دارد. این که دولت جرج دبلیو بوش نیز از آن سوی اقیانوس این اختلافات را محملی برای پیشبرد سیاست های خود در جهت ممانعت از قدرت گیری روسیه و اتحادیه اروپا قرار داده نیز مزید بر علت شده است. گفتن ندارد که رویکردهای تند، غيرسازنده و نسبتا خشن مسکو در تنبیه کشورهای اروپای شرقی و دستیازی به سیاست های مانند بستن لوله های نقت و گاز به سوی این کشورها , تحریم کالاهای صادراتی‌اشان و یا حمله به سامانه های اینترنتی ‌آنها نیز نقش کمی در تشدید تنش میان روسیه و اتحادیه اروپا نداشته است.

مسائلی که اتحادیه اروپا را کماکان به مخالفت با عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی سوق می دهد نیز سهم معینی در نوسان و سردی روابط فی‌مابین دارند. اروپا از امتناع مسكو از ليبراليزه ‌كردن بازار انرژی و سيستم بانكی و مالی خود ناخشنود است. اين كه پرواز خطوط هوايی اروپا بر فراز سيبری مشمول عوارض شود نيز از نظر بروكسل مخالف قوانين تجارت آزاد و مقررات سازمان تجارت جهانی است. از آن سو، مسكو نيز در سرمايه‌گذاری در برخی از رشته‌های اقتصادی اروپا با مشكلات و موانع معينی روبروست. اروپا همچنين رويكرد استفاده‌ی اخير روسيه از انرژی صادراتی خود به عنوان يك اهرم سياسی را خطرناك و موجب نگرانی تلقی می‌‌كند و آشكار و پنهان در صدد كاهش وابستگی خود به منابع انرژی اين كشور است. همه‌ی اين عوامل طبعاً زمينه‌هايی برای چالش در مناسبات دو طرف بوده‌اند.

با این همه، همان‌طور که در پایان مذاکرات اخیر روسیه و اتحادیه‌ اروپا اعلام شد، دو طرف بیش از آن به یکدیگر وابسته و نیازمندند که بتوانند از ادامه‌ی مذاکرات چشم بپوشند. هر دو طرف 6 ماه، یعنی تا دور بعدی مذاکرات وقت دارند که برخی از مشکلات فی‌مابین را در مذاکرات دو جانبه یا چندجانبه حل کنند. هر چند که دوران گذاری که مناسبات روسیه و اروپای شرقی از یک سو و اروپای شرقی و آمریکا از سوی دیگر طی می‌کند شاید به زمان بلندتری نیاز دارد تا به ثبات و توازنی برسد که کم یا بیش تأمین‌کننده‌ی رضایت همه‌ی طرف‌های درگیر باشد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)