تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

هشتاد سالگی ساموئل هانتينگتون

سعيد شروينی
sherwini@hotmail.com

۱۱ سپتامبر، جنگ‌های عراق و افغانستان، ترورهای مادريد و لندن، غوغا بر سر کاريکاتورهای چاپ شده در روزنامه دانمارکی، سخنرانی جنجال برانگيز پاپ در دانشگاه رگنزبورگ، دشوارترشدن ورود کشور ِ مسلمان ترکيه به اتحاديه اروپا و شماری ديگر از رويدادهايی که در ۷ سال گذشته اتفاق افتاده‌اند، همه، مواردی هستند که در نگاه اول بر درستی نظريه "رویارویی تمدن‌ها" دلالت دارند، نظريه‌ای که اولين بار ۱۴ سال پيش توسط ساموئل هانتينگتون، متفکر و سياست شناس آمريکايی مطرح شد و به او شهرتی جهانی بخشيد.


ساموئل هانتينگتون

واضع نظريه رویارویی تمدن‌ها، روز چهارشنبه ۱۸ آوريل هشتاد ساله شد. او از يک سال پيش به علت بيماری از تدريس و کار پژوهشی بازايستاده, ولی نظريه او کماکان يکی از محورهای بحث در ميان متخصصان فلسفه سياسی و ناظران تحولات سياسی در گستره بين المللی است.

دو کتابی که بحث‌انگيز شدند
پس از سقوط اتحاد شوروی، دو کتاب بيش از همه بر بحث‌های مربوط به روندهای سياسی و اجتماعی آينده در مقياس بين المللی، تاثير گذاشته‌اند. يکی کتاب "پايان تاريخ" فرانسيس فوکو ياما و ديگری کتاب "رویارویی تمدن‌ها" اثر ساموثل هانتيتگون. فوکوياما در سقوط بلوک شرق، پيروزی دموکراسی ليبرال در مقياس جهانی را می‌ديد. به باور نويسنده کتاب ِ "پايان تاريخ" ، برافتادن نظام‌های کمونيستی باعث شده که سرمايه‌داری ليبرال در سرايت و اشاعه به سراسر دنيا، ديگر با موانع چندانی روبرو نباشد و اينک بتواند دامنه نفوذ خود را با شتاب و سرعت بيشتری تا اقصی نقاط جهان گسترش دهد. هانتينگتون اما در اوج هيجانی که فوکو ياما از پيروزی و گسترش شتابناک ليبراليسم القا می‌کرد پيش‌بينی نه چندان خوشايندی از سير و سمت تحولات آتی جهان ارائه نمود.

نظريه "رویارویی تمدن‌ها"ی هانتینگتون که سال ۱۹۹۳ به صورت مقاله و دو سال بعد در شکلی مبسوط تر به صورت کتاب ارائه شد بر اين ايده محوری متکی است که در قرن نوزدهم چالش ميان دولت- ملت‌های نوبيناد جهت‌دهنده اصلی به تحولات و نزاع‌های تاريخی بود، در قرن بيستم رویارویی ايدئولوژی‌ها و جنگ سرد بين دو نظام ِسرمايه‌داری ليبرال و کمونيسم چنين نقشی را بازی می‌کرد و اينک، يعنی در آستانه ورود به قرن بيست و يکم که کمونيسم ورافتاده و روندهای جهانی شدن مرزهای دولت‌های ملی را به عنوان عنصر هويت‌بخش به شهروندان تضعيف کرده، اين سنن و فرهنگ‌ها هستند که هويت‌ساز می‌شوند. به باور هانتينگتون، در قرن بيست و يکم بشر بيش از پيش تعريف وجودی و نيز،‌ دوری و نزديکی خود با ديگران را بر مبنای اشتراکات فرهنگی، قومی و مذهبی استوار می‌کند.

هانتينگتون در ادامه تصويری که از جهان پس از سقوط از کمونيسم ارائه می‌کند، غرب را آشکار و تلويحی فرا می‌خواند که از توهم گسترش و تسلط فرهنگ خود به حوزه‌های فرهنگی و تمدنی ديگر به درآيد و خود را برای حفظ مبانی و ارزش‌های فرهنگی خود در چالش با فرهنگ‌های ديگر آماده کند.

هانتينگتون قرن بيست‌ويکم را "دوران جنگ‌های مسلمانان" می‌نامد. او البته می‌گويد که اسلام اساساٌ دينی مبتنی بر قهر و خشونت نيست،‌ اما "خشم و غضب نسبت به سياست غرب و احساس تحقيرشدگی،‌ به ويژه در ميان اعراب،‌ به نوعی بيماری بدل شده که خودش را در پرخاش و اعمال خشونت نشان می‌دهد." همين تاکيدهآ طبيعی بود که هانتينگتون را از همان ابتدا در صف مخالفان حمله به عراق قرارد دهد،‌ چرا که او از يک سو وظيفه آمريکا نمی‌دانست که به اين سو وآن سوی لشکرکشی کند و ارزش‌ها و ايده‌های خود را به زور به کشورهای ديگر تحميل نمايد، و از سوی ديگر چنين جنگی را هیزمی بر آتش خشم و غضب مسلمانان و اعراب عليه غرب تلقی می‌کرد.


انتقاد از چند زاويه

نظريه هانتيگتون هوادارن و منتقدان بسياری يافته است. انتفادها به اين نظريه از جنبه‌های گوناگونی صورت گرفته است. برخی از مخالفان، انديشه هانتينگتون را به کشيدن مرزی خشک و نامنعطف ميان فرهنگ‌ها و ناديده گرفتن تعامل، درهم آميختگی و تاثيرپذيری آنها از يکديگر متهم می‌کنند. برخی بر اين نکته انگشت می‌گذارند که چالش و نزاع در درون خود فرهنگ‌ها و حوزه‌های تمدنی بعضاً بيشتر و برجسته‌تر از چالش آنها با فرهنگ‌های بيگانه است. آنها در اين رابطه، نزاع ميان مسيحيان در ايرلند شمالی و يا جدال‌های کهنه و نو ميان سنی و شيعه و يا دو دستگی ميان يهوديان در مفهوم و ابعاد یهودستیزی و ارزيابی‌ متفاوت آنها از نقش و کارکرد دولت اسراييل را مثال می‌آورند.

یک انتقاد دیگر به نظریه "رویارویی تمدن‌ها" این است که " زماني که به يک تعريف مطلق و غير تاريخي بسنده مي‌کنيم، و انسانها را مسيحي، مسلمان، و بودائي مي‌خوانيم، فراموش مي‌کنيم که مذهب و فرهنگ خود طي تاريخ، پديده‌هائي پويا و متحول بوده‌اند."

منتقدانی هم هستند که می‌گویند بر خلاف آنچه که هانتینگتون القا می‌کند هويت به معناي سرنوشت نيست و هر فردي مي‌تواند هويت‌هاي گزينش شده خود را ساخته و بازسازي كند. به باور این دسته از منتقدان، نظريه‌ رویارویی تمدن‌ها يعنی تبديل مدل كوچك شده‌ انسان به صورت هويت‌هاي يكتا و بی‌اختیاری كه در قالب جعبه‌هاي تمدن‌ جا مي‌گيرند.

شمار ديگری از مخالفان نظريه "رویارویی تمدن‌ها"، با استناد به روندها و رويدادهای جاری، بر اين نکته تاکيد می‌کنند که هنوز هم منافع سياسی و اقتصادی، اراده‌های معطوف به قدرت،‌ نظام‌های مبتنی بر سلطه و استبداد،‌ و فقر و توسعه‌نيافتگی نقش اصلی را در نوع رابطه ميان انسان‌ها،‌ گروه‌های اجتماعی و جوامع مختلف بازی می‌کنند. اين اتهام نيز متوجه نظريه رویارویی تمدن‌ها بوده که دستمايه تئوريک خوبی به بنیادگرایان و افراطیون درون فرهنگ‌های گوناگون داده است تا نارواداری و نفرت ملی و فرهنگی خود به "غيرخودی‌ها" را توجيه کنند.

نسبی‌شدن نظريات
هانتيتنگتون در پاسخ به اين انتقادها کمتر خود اهل جدل و مصاحبه بوده است. او در يکی از آخرين مصاحبه‌هايش با Pew Forum on Religion and Public Life می‌گويد هيچگاه ادعا نکرده که صرفا فرهنگ‌های مختلف منشا نزاع و چالش‌های آتی هستند. هانتينگتون در اين مصاحبه به چنددستگی و تفرقه در درون مسلمانان اذعان می‌کند و در توضيح علت وجود پنانسيل خشونت در جوامع اسلامی، عنصر جمعيتی را نيز وارد بحث خود می‌کند، به اين معنا که نرخ بالای زاد و ولد در جوامع يادشده انبوهی از جوانان ميان ۱۶ تا سی سال را به وجود آورده که منبع خوبی برای تنازعات فرهنگی هستند.

به عقيده منتقدان نظريه رویارویی تمدن‌ها،‌ صرف نظر از آن که پيچيدگی و چندگانگی روند تحولات در سال‌های اخير لزوماً در جهت تاييد اين نظريه سير نکرده است، خطر جديدی که هانتيتگتون در کتاب نسبتاً تازه‌اش به نام "ما که هستيم؟" برای فرهنگ و شيوه زندگی آمريکايی تصوير می‌کند نيز،‌ بحث او در مورد تهديدات ناشی از اسلام و فرهنگ‌های غير غربی را بيش از پيش نسبی و کم‌فروغ می‌کند.

هانتينگتون در کتاب "ما که هستيم؟" می‌گويد کشش و جذابيت مدل آمريکايی را می‌توان در حرکت ميليون‌ها مهاجری که همچنان به سوی اين کشور روانه اند مشاهده کرد. او در عين حال همين موج مهاجرت‌ها را محمل چالش‌های آتی آمريکا می‌داند و از خطر مدفون شدن "فرهنگ آمريکايی" در زير فرهنگ ميليون‌ها مهاجر مکزيکی و آمريکای لاتينی ابراز نگرانی می‌کند.

به باور‌هانتينگتون خطر تهديدکننده برای آمريکا در اين است که اسپانيولی‌تبارها و آمريکای لاتينی‌ها ديگر نمی‌خواهند فرهنگشان در جامعه آمريکا جذب و بی‌اثر شود. به اين ترتيب زبان اسپانيايی در حال تبديل شدن به زبانی موازی در "آمريکايی موازی" است.

شرايطی مناسب برای تئوری‌های تبيين هويت
کتاب "ما که هستيم؟" هانتينگتون با بارانی از محالفت‌ها و انتقادات د ر روزنامه‌ها و نشريات مواجه شده و کسانی حتی اتهام "نژادپرستی" را عليه آن اقامه کرده‌اند. به باور مخالفان، انگيزه الهام‌بخش هانتينگتون، هم در وضع و توضيح "رویارویی تمدن‌ها" و هم در کتاب "ما که هستيم؟" همانا باور او به يگانگی، منحصر به فرد بودن و محوريت فرهنگ و تمدن و آنگلو- پروتستانيسم( و نه لزومأ همه فرهنگ غرب) است که قسما به رگه‌هايی از نژادپرستی آلوده می‌شود و تعامل، گفتگو و تاثيرپذيری فرهنگ‌ها از يکديگر را دشوار می‌کند. مخالفان بر اين نکته نيز انگشت می‌گذارند که در کنه نگاهی که هانتينگتون به مهاجران آمريکای‌لاتينی دارد عملا نوعی چالش با مسيحيت کاتوليک نهفته است و کشمکش و رویارویی فرهنگ‌های مورد نظر وی به اين ترتيب می‌رود که بيشتر در درون يک فرهنگ نسبتا واحد به نام مسيحيت تبارز و نمود پيدا کند.

جا‌به‌جاشدن تهديدها و عمدگی‌ها در نظريات هانتينگتون و تاييدنشدن اين نظريات از طرف همه رويدادها و تحولات معاصر لزوماٌ به معنای محو آنها نيست. بحران هويت فراگيری که بر بستر شکست ايدئولوژی‌ها و روايت‌های کلان و نيز در نتيجه شناورشدن مرزهای فرهنگی و سياسی در متن و بطن جهانی‌شدن به وجود آمده عطش و توجه به تئوری‌های تبيين هويت‌ را کماکان زنده‌ نگه می‌دارد، هر چند که اين تئوری‌ها با توجه به پيچيدگی‌ها و تحولات درهم تنیده جهان معاصر تنها بخشی از واقعيت را تبيين و تشريح کنند و اينجا و آنجا هم لزوماً در راستای درک و تفاهم متقابل ميان انسان‌ها و فرهنگ‌ها نباشند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

تایید نظرات هانتینگون را در واقعیت رفتاری نسل دوم و سوم مهاجر مسلمان در اروپا، می توان مشاهده کرد. بازگشت و دفاع از فرهنگ و باور اجدادی و مقابله با نفوذ فرهنگ غربی، به چالش کشیدن مولتی کالچر با برنامه هایی مانند مولتی قانون، حل نشدن در جامعه و اغراق در تظاهر در بر حق بودن فرهنگ و باور خود و غیره، همگی بنوعی می توانند تاییدی بر این عقیده باشد. مهدی هلند

-- مهدی ، Apr 20, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)