خانه > گوی سیاست > ايران و آمريکا > گفتوگوی امانپور با یک مقام ایرانی: زمان ازسرگیری روابط رسیده است | |||
گفتوگوی امانپور با یک مقام ایرانی: زمان ازسرگیری روابط رسیده استامید معماریان کریستین امانپور خبرنگار شبکه سی.ان.ان آمریکا که اخیرا در ایام دهه فجر به ایران سفر کرده بود، مطلبی درخصوص گفتوگوی خود با یکی از مسئولان عالی رتبه ایرانی را منتشر کرده است.
امانپور که چند گزارش محتاطانه از ایران پخش کرده بود، به نظر میرسد اندک اندک داستانهای خود را منتشر میکند. باید به انتظار گزارشهای او از قم وتهران نیز بود. سردبیرسایت "سی.ان.ان" که مطلب او را چهارشنبه ۲۱ فوریه دربخش "پشت صحنهها" منتشر کرده است در توضیح این بخش میگوید: «در بخش "پشت صحنهها"، خبرنگاران سی.ان.ان تجربیات خودشان را درپوشش خبر ارائه میدهند و رویدادهای مختلف را تحلیل میکنند. کریستین امانپور، خبرنگارارشد حوزه بینالملل شبکه سی.ان.ان، اخیرا به ایران سفر کرد و اینجا رئوس گفتوگوی خود را با یکی ازمسئولان عالیرتبه ایرانی بیان میکند.» امانپور مطلب خود را اینچنین شروع میکند: «اخیرا وقتی با یکی ازمقامات بلندپایه ایرانی گفتوگو میکردم، او به سرعت مطلب توماس فریدمن در نیویورک تایمز را جلوی صورت من گرفت. همان مطلبی که درمورد اینکه ایالات متحده وایران باید با یکدیگر ارتباط نزدیک داشته باشند، سخن گفته است. مقام مسئول گفت: متحدان طبیعی.» این انتخاب عجیبی از کلمات بود. اواضافه کرد: «ما به دنبال برخورد نیستیم. ما به دنبال بحران نیستیم. ما به دنبال جنگ نیستیم.» او خواست بدون نام گفتوگو کند: «اما ما نمیدانیم آیا چنین چیزی در مورد آمریکا هم صادق است یا نه؟ اگر چنین چیزی هم درمورد طرف آمریکایی هم صادق است، اولین قدم باید این باشد که به این چرخه نادرستی که میتواند به یک اقدام خطرناک مانند جنگ منتهی بشود، پایان داده شود.» امانپورکه در سفرهای خود به ایران دسترسی خوبی به مقامات ایرانی دارد وازسوی دیگر آنها نیز علاقهمندی خود را برای مصاحبه با وی پنهان نمیکنند، میگوید: «او البته تصریح کرد آنچه به من میگوید چیزی نیست که همه دولت ایران درآن به آن معتقد باشند. اما براینکه چنین موضوعی درمیان رهبری مذهبی نیز مطرح است صحه گذاشت. به همین جهت با اطمینان این موضوع رادرمیان گذاشت.»
آن مقام مسئول به امانپور گفت که این دیدگاه، لزوما دیدگاه اصلاحطلبانه نیست و حتی دیدگاه همه دولت هم نیست. ولی براینکه چنین دیدگاهی طرزفکر بالاترین مقامهای مذهبی کشور یعنی جایی که مرکز تصمیمگیری قدرت ایران است، پافشاری کرد. خبرنگار سی.ان.ان از این شخصیت سیاسی ایران میپرسد که آیا این مقام مذهبی مورد نظر او همان "آیتالله علی خامنهای رهبرایران" است؟ واو در پاسخ میگوید: بله. امانپور مسیر گفتوگورا به موضوعات دیگری میکشاند: «جنگ لفظی میان ایران وایالات متحده اخیرا، به خصوص بعد از سرزنش اخیر تهران توسط واشنگتن برای سرازیر کردن اسلحه به عراق تشدید شده است. تهران باحرارت وغضبناک این موضوع را تکذیب کرده است. واشنگتن همچنین ایران را متهم کرده است که برنامه اتمی را که هدف نهاییاش ساختن بمب اتمی است دنبال میکند، موضوعی که تهران همواره آن را رد کرده است. ایران پافشاری میکند که برنامه هستهایاش به منظور تهیه انرژی است.» خبرنگار سی.ان.ان دراینجا مداخله میکند و میگوید: «به همین دلیل است که بمب میخواهید؟» ومقام ایرانی پاسخ میدهد: «نه، برنامه هستهای ما ربطی به بمب ندارد، بلکه برای تهیه انرژی است. ما میخواهیم بگوییم که بدون آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه وآلمان، خودمان این کاررا انجام دادهایم (برپا کردن برنامه هستهای). این قدرت ماست. او اضافه کرد که احساس نیاز برای نشان دادن قدرت، یک احساس مشترک بعد از 300 سال اخیراست که کسی را بالای سرخود نمیبیند. او سپس سیاههای از کسانی که به ایران لشکرکشی کردند از اسکندرکبیرتا مغولها، عثمانها، روسیه و صدام حسین را ذکر میکند. این مقام، سپس مکثی میکند و چنین ادامه میدهد: کشوری که هرگز به ما حمله نکرده آمریکا بود.» گفتوگوی چهره به چهره مقام ایرانی که پیام مستقیمی را به یکی ازتاثیرگذارترین خبرنگاران که حداقل صدایش با قدرت درغرب شنیده میشودمنتقل میکند میگوید که «زمان برای ایران وایالات متحده برای نشستن وگفت وگوی مستقیم مناسب است، که بگویند "ما یکدیگر را به رسمیت میشناسیم." او گفت که هیچ کدام ازطرفین تا کنون این کار را "به دلیل ذهنیت طرف دیگر" انجام نداده است.» "هرکدام ازما ازاینکه اگر قدم اول را برداریم، ضعیف به نظر برسیم، هراس داریم. ما همراه با آمریکا این ترس مشترک را داریم. قبل از درنظرگرفتن به رسمیت شناختن یکدیگر، طرفین احساس میکنند نیازدارند که طرف دیگر را متقاعد کنند که "من ضعیف نیستم". امانپور به آغازگفت وگو بازمی گردد و توضیح میدهد: «وقتی این مقام ایرانی مقاله توماس فریدمن رادرابتدای جلوی صورت من گرفت، نکتهاش این بود: برخلاف اختلاف نظر درخصوص برنامه هستهای ایران، برخلاف اتهامات درخصوص حمایت آدمکشهای ضد-آمریکایی درعراق، برخلاف ماجرای گروگان گیری 1979، ایران وآمریکا "متحدان طبیعی" هستند ودراین زمان باید روابط خود را به حالت اول بازگردانند: "ما متحدان طبیعی هستیم. چرا؟ چون که بزرگترین تهدید برای ایران وآمریکا درحال حاضر القاعده است."» این مقام ایرانی به امانپور میگوید: «القاعده وقتی به مسجد العسکریه درماه فوریه گذشته درشهر سامره حمله کرد به "سمبل ایمان" ما حمله کرده بود. القاعده بیشتر خشونتهای فرقهای را که عراق را طی سال گذشته پاره پاره کرده، ترتیب داده است. به صورت مشابه، القاعده به "سمبل قدرت" آمریکا درحادثه یازده سپتامبر ضربه زد. چرا آمریکا سعی میکند ما را وارد ستیزه با خود کند درحالی که این موضوع فقط مورد علاقه القاعده است؟» امانپور سعی میکند این مقام ایرانی را که بی نام با او مصاحبه میکند در فشار بگذارد تا درمورد پیشنهاد "شاخه زیتون" ناگهانی ایران نظرش را بگوید : "چرا حالا؟ انگیزه شما برای چنین کاری چیست؟"» واو پاسخ می دهد: «صلح برای مردم ایران. اما نه تنها صلح بلکه صلح با امنیت. صلح براساس احترام دوطرفه، منافع دوطرفه وامنیت دوطرفه.» اندیشناک درخصوص لحن پرازنفرتی که بین واشنتگن وتهران جریان دارد (و نه کمتر بین دورییس جمهوری) این مقام عالی رتبه ایرانی میگوید: «اگر ما این گمان را القا کنیم که به جنگ خوشامد میگوییم، این به خاطر این نیست که اولین گزینه ماست. این آخرین گزینه ماست.» این مقام ایرانی سپس درخصوص مسائل دیگری که مورد نگرانی ایالات متحده است مانند حزب الله درلبنان وجنگی که با تحریک اسراییل تابستان گذشته بعد از کشته شدن واسیرکردن سربازان اسراییلی آغاز شد: «حسن نصرالله درخصوص پاسخ اسراییل به آدم ربایی دچاراشتباه محاسبه شد.» وقتی امانپور به او فشار میآورد مقام ایرانی تصریح میکند که حزب الله همچنین درخصوص نیازاسراییل به ارائه کردن بازدارندگی وهویت خود دچاراشتباه محاسبه شد. امانپورمی پرسد که چرا ایران به حزب الله درجنگ کمک کرد: «ما به خاطر این به حزب الله کمک کردیم که آنها نابود نشوند. ما به دشمن دشمن خودمان (اسراییل) کمک کردیم.» خبرنگارسی ان ان به مقام ایرانی می گوید: «بسیاری از اسراییلیها اعتقاد دارند که پایان جنگ بینتیجه بود و میترسند که آنها با مبارزهطلبی دیگری ازسوی حزبالله تابستان پیش رو مواجه شوند. اوپاسخ میدهد: «ما معتقد نیستیم که حزب الله باردیگر این کار را انجام میدهد.» وسپس به سمت موضوع اصلی یعنی آمریکا برمیگردد: «آمریکاییها نباید همان اشتباه محاسبه را درمورد ما تکرار کنند.:» امانپوردرادامه گفت وگو با این مقام بلند پایه ایرانی که خواسته ناشناس بماند، میافزاید: «مانند تقریبا هرایرانی که من ملاقات کردم، او به طرح موضوع بدنام "محورشرارت" توسط جورج بوش در سخنرانی سالانه 2002 اعتراض کرد. ایرانیها، چه مرد وچه زن درخیابان و چه بالاترین مقامات رسمی، سرشان راتکان میدهند، به خصوص آنکه بعد ازآنکه ایران به آمریکا برای سرنگونی طالبان والقاعده درافغانستان و روی کارآوردن یک دولت دموکراتیک کمک کرد.» یکی دیگر ازمقامات عالی رتبه دیگر ایرانی که در موضوع افغانستان به نزدیک فعال بوده است بعد ازسفراخیر خود به این کشور، درموقعیتی دیگر به امانپورمیگوید که به اوگفته شده که هم اکنون نزدیک به پنجاه درصد افغانستان بار دیگر درکنترل شورشیان طالبان، القاعده ونیروهای گروه اسلامی رادیکال گلبدین حکمیتار است. این مقام ایرانی می گوید که امریکا باید برای جلوگیری ازیک فاجعه وسایه افکندن بر موفقیتهایی که در افغانستان بعد از 11سپتامبر به وجود امده است، درگیر شود. او گفت که ایران حاضر است بخش خودش را انجام بدهد. فرمولی برای آینده خبرنگار سی.ان.ان، که حضورش درایران با مخالفت برخی نمایندگان مجلس ازجمله مهدی کوچکزاده مواجه شده بود که وی را"جاسوس" خوانده بود اضافه میکند: «گفتوگوی نود دقیقهای من با این مقام عالی رتبه ایرانی با شرح راه پیش روی ایالات متحده وایران خاتمه یافت.» مقام ایرانی میگوید: «هر چیزی با حضور ایران، هرچیزی با حضور آمریکا.» به نوشته امانپور، «به دیگر کلام، به جای آنکه ایالات متحده بگوید ایران از خلیج فارس خارج شود، ایران ازلبنان خارج شود، ایران از عراق خارج شود، ایالات متحده باید به حضورایران خوشامد بگوید وبا ایران کارکند وبرای باثبات نگهداشتن منطقه کمک کند.» امانپور گزارش "پشت صحنه" خود را این چنین به پایان می برد: «حالا سوال این است که کدام کشورگام اول را به پیش میگذارد: تاریخ در انتظار پاسخ است.» در همینباره: عطریانفر: ایران در احمدینژاد خلاصه نمیشود، معتدل ها هم هستند -------------------------------------------------
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
beh goftehai in magham bi name Irani migan: Tghieh.
End
-- Ardalaan ، Feb 23, 2007