تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

تنها چاره عراق، راه حل سیاسی است

جاناتان استیل
مترجم: مانی پارسا

به عکس نتایج برآمده از نظرسنجی‌ها که نشان‌دهندهٔ مخالفت اکثریت مردم آمریکا و مردم خود عراق با حضور نیروهای نظامی آمریکا در عراق است، کاربه‌دستان واشنگتن تصمیم به حضور بیشتر و گسترده‌تر نظامی در عراق گرفته‌اند.


ایکاش می شد می‌توانستیم این تصمیم را همچون یکی دیگر از نشانه‌های بیماری جنون در شاهنشاه بوش قلمداد کنیم ولی با اوضاع کنونی جایی برای اینگونه خوشبینی‌ها نمانده. جان مک‌کین، سناتور آریزونا که هم‌اکنون در صدر جدول حزب جمهوری‌خواه قرار دارد از بوش هم تندروتر است. اعتقاد مک‌کین به این‌که منازعات سیاسی و اجتماعی- اقتصادی را بایستی با زور نظامی حل کرد حتی از خود بوش هم فراتر می‌رود. بزرگان جناح دموکرات هم از ترس اینکه انگ "وطن‌فروش" نخورند تنها از دور خطابه‌های ضد جنگ می‌خوانند ولی از تکان دادن خود قایق جنگ ابا دارند.

بنابر این راهی نمانده بجز منتظر ماندن برای دورهٔ انتخاباتی ریاست جمهوری سال بعد.

وقت گل نی
تهیه‌کنندگان متن سخنرانیِ روز چهارشنبه بوش بطوری ضمنی و مبهم به اشتباهات خود اذعان کردند و قول دادند که حضور آمریکا در عراق، محدود به زمان مشخصی خواهد بود. آنها حتی از شکست احتمالی آمریکا صحبت کردند ولی بوش شخصاً بر "پیروزی" اصرار داشت.

سیاست‌هایی که این هفته اعلام شد از منابع گوناگون ریشه گرفته از جمله از گروه مطالعات عراق به ریاست جیمز بیکر، وزیر پیشین امور خارجه آمریکا. این گروه نیز با افزایش حضور نظامی در عراق موافقت دارد.

اما بیکر خواستار گفتگو با ایران و سوریه هم شده‌بود ولی بوش از این پیشنهاد استقبال نکرده‌است. پیشنهاد بیکر در زمینه نظامی نیز به اینگونه بود که افزایش نیروهای آمریکایی در عراق بایستی کوتاه‌مدت باشد، و به عنوان بخشی از یک تعهد بزرگتر مبنی بر بازگشت اکثریت لشکریان آمریکایی به پایگاه‌های خود تا بهار سال آینده اجرا شود. اما بجای این طرح، از بوش هم مانند بلیر، در پاسخ اینکه نیروها کی به خانه برمی‌گردند همچنان جوابی در سبک و سیاق «وقت گل نی»(۱) می شنویم.

از دیدگاه نظامی افزودن ۲۰ هزار نیروی دیگر نمی‌تواند توفیر چندانی بکند. این موضوع را فرمانده آمریکایی، ژنرال جرج کیسی هم گوشزد کرده‌بود و برای همین هم از کار برکنار شد.

گزارش بیکر خاطرنشان می‌کند که حمله‌های هماهنگ نیروهای آمریکایی و عراقی در بغداد، از جمله عملیات تابستانی «با هم به پیش»(۲) تاکنون ناکام بوده‌است. خشونت‌ها، افزایشی ۴۳درصدی نشان می‌دهد و پیکارجویان در رویارویی با جاروکشی‌های امنیتی هرباره پس‌می‌خزند و بعداً ازنو به منطقه رخنه می‌کنند. «پروژه برای گزینه‌های دفاعی»(۳) که یکی از کانون‌های تفکر(۴) در آمریکا و مورد احترام محافل سیاسی این کشور است، این هفته گوشزد نمود که آمریکا اگر بخواهد حتی کوچکترین شانسی در اجرای یک راهبرد موفقیت‌آمیز در زمینه "پاکسازی، حفظ و بازسازی» داشته باشد می‌بایست شمار نیروهایش در عراق را دو برابر کرده و به ۳۰۰ هزار نفر برساند، همچنین این نیروها بایستی به مدت ۱۵ سال و به ازای کشته‌شدن دست کم ۸۰۰۰ سرباز آمریکایی دیگر در عراق بمانند. پنتاگون توان چنین سرمایه‌گذاری‌ای را ندارد و انجام چنین کاری مردم آمریکا را از اعتراض انتخاباتی به یک شورش تمام‌عیار سوق خواهد داد.

شیعه و سنی
از سوی دیگر تلاش‌های بوش برای اعطای اختیارات بیشتر به نیروهای امنیتی عراقی با مسئله بغرنج تعهدات فزایندهٔ فرقه‌ای روبرو شده‌است. بخش بزرگی از ارتش و پلیس از سوی فرماندهانی با دستور کار فرقه‌ای اداره می شود. چهار روز متوالی جنگ شدید که این هفته توسط نیروهای آمریکا و دولت عراق در خیابان حیفا در بغداد، در نزدیکی منطقه سبز، رخ داد، تضعیف این ناحیه سنی‌نشین به سود نیروهای تندروی شیعه را به‌دنبال دارد و از سوی دیگر باعث خرابی‌های گسترده در شهر شده‌است.

فاجعه‌آمیزترین بخش طرح بوش، فشاری است که او بر حکومت المالکی می‌آورد تا به لشکریان آمریکا اجازه ورود به منطقه دومیلیونی و شیعه‌نشین شهرک صدر را بدهد. بوش خواستار حمله با تمام قوا به شهرک صدر است تا نیروهای شبه‌نظامی مقتدی صدر را قلع و قمع کند. این کار می‌تواند منجر به خونریزی و کشتار غیر نظامیان در ابعادی سهمگین بشود به‌طوریکه کشتارهای سال ۲۰۰۴ فَلّوجه در برابر آن به‌کلی رنگ ببازد.

طرح آمریکا برای وارد کردن یگان‌هایی از پیشمرگان کرد به بغداد هم از دیگر طرح‌های پرخطر است. ایشان ممکن است بتوانند به عنوان یک عنصر بی‌طرف و حرفه‌ای در محل عمل کنند ولی در هر صورت بیگانگانی هستند که نه به جغرافیای منطقه آشنایی دارند و نه به زبان آن. این باعث خواهد شد که مردم منطقه، پیشمرگان را به سرعت به چشم اشغالگران بیگانه ببینند.

بر خلاف قول‌های پیاپی از سوی حکومت المالکی برای دست یافتن به یک اجماع ملی، این حکومت با شتابِ خود در اعدام صدام حسین و تبدیل کردن این فرصت به یک سلاخی فرقه‌ای، ماهیت اصلی خود را رو نمود. با داشتن چنین متحدانی، واشنگتن نیازی به دشمن ندارد.

مصالحه
آشوب عراق را تنها از راه‌های سیاسی می‌توان حل کرد. حتی با اینکه اکنون مقداری دیر شده ولی باز هم رهبران سیاسی و مذهبی شیعه و سنی می‌توانند با گفتمان و مصالحه به یک اجماع ملی دست پیدا کنند. آنها تنها کسانی هستند که توان کنترل شبه‌نظامیان خود و پایان بخشیدن به خشونت را دارند. رشوه دادن و رفتار قلدرمآبانه واشنگتن کمکی به اوضاع نمی‌کند. بیگانگان نمی‌توانند جنگ داخلی دیگر کشورها را چاره کنند.

واپس‌نشینی کامل و زودهنگام نیروهای ایالات متحده خیلی پیش از این باید اتفاق می‌افتاد. این عقب‌نشینی، باعث پایان یافتن سریع اندوهنامه عراق نخواهد شد و در کوتاه‌مدت شاید کشتار حتی بیشتر شود. ولی این، هزینهٔ نهایی حمله‌ای است که نمی‌بایست اتفاق می‌افتاد، حمله‌ای که اکثریت اعراب عراقی هیچگاه خواستار آن نبودند.

--------------------------------

* عناوین داخلی از مترجم است.

(۱) how-long-is-a-piece-of-string
(۲) Together Forward
(۳) Project on Defence Alternatives
(۴) thinktank

--------------------------------

منبع: گاردین آنلیمیتد، ۱۲ ژانویه ۲۰۰۷

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)