تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

معنای انتقادهای آشکار جمهوری و همشهری و کيهان از دولت

این روزها یک موج جدید در لایه های زیرین سیاست در ایران به راه افتاده است که قرائن و نشانه های آن کم کم آشکار می شود. یک موج جدید و البته قوی تر نارضایتی و انتقاد از احمدی نژاد، که کم کم دارد فراگیر و بی پرده می شود و هرچه اثرات نامطلوب و غیر قابل تحمل سیاستهای غلط دولت بیشتر مشخص می شود، این انتقادها نیز ملموس تر می شود و جدایی موتلفین پیشین از دولت و پیوستن آنها به صف منتقدان پررنگ تر می شود. نتایج انتخابات هم نشان داد که وضع رییس جمهور، دولت و حامیان آن از این جهت بسیار خراب است و همانطور که این نظرسنجی هم تأیید می کند، محبوبیت احمدی نژاد آشکارا کاهش یافته است.

نمی دانم؛ شاید من ذهنم این روزها خیلی درگیر دو سه کتاب تاریخی است که درباره تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی خوانده ام و در آنها ازجمله خیلی توجهم به کشمکش های منتهی به سقوط بنی صدر جلب شده است. واقعیت این است که بنی صدر هم تا 14 اسفند 59 رییس جمهور همه جناح ها بود و در آن جو ناآرام و انقلاب زده آن وقت که سگ صاحبش را نمی شناخت، حتی کسی جرأت انتقاد صریح از او را هم نداشت، چه رسد به عزل و محاکمه. اما از ماجرای 14 اسفند به بعد، فقط سه ماه طول کشید که در 18 خرداد اطلاعیه معروف دادستانی صادر شود، در 25 خرداد بنی صدر از فرماندهی کل قوا عزل شود، در 28 خرداد مجاهدین خلق به حکومت اعلام جنگ کنند، در 30 خرداد خیابان ها به آشوب کشیده شود و در 31 خرداد ... عجب روزهایی بوده آن روزها و عجب تاریخی از سر گذرانده این سرزمین تا امروز.

سخن به دیگر شاخه رفت. به هرحال بالا گرفتن انتقادها از احمدی نژاد به نظرم نشانه های یک روند عمیق تر است که باید تحلیل شود. نگاهی به لحن انتقاد سخنگوی فراکسیون اصلاح طلبان مجلس از دیپلماسی احمدی نژاد، انتقاد سخنگوی کارگزاران از یک تهمت رییس جمهور و بیانیه جدید جبهه مشارکت درباره پرونده هسته ای که از قضا حامیان دولت را هم به شدت عصبانی کرده است، نشان می دهد که یخ دست نخورده نقد رییس جمهور و دولت دارد آب می شود و هرقدر هم نتیجه کارهای دولت بیشتر مشخص شود، صدای مردم و به طبع سیاستمداران بیشتر در می آید.

ماجرای رویارویی کمیسیون فرهنگی مجلس با معاون احمدی نژاد نمونه آشکار این تقابل است که البته چون هنوز نوبت خود احمدی نژاد نرسیده، ابتدا پرونده معاونش باز می شود و رییس جمهور در این مورد تحت فشار قرار می گیرد و به عزل مشایی دعوت می شود. جالب است که حتی کیهان هم که آخرین حامی دولت و احمدی نژاد در میان روزنامه های راست است، سر ماجراهایی مثل حضور مشایی در مجلس رقص می رود که با احمدی نژادی ها دست به یقه شود. در حالی که واضح است که دعوای اصولگرایان با احمدی نژاد صرفا بر سر مشایی و یک کار او نیست، همه می دانند او از محبوبترین های شخص احمدی نژاد است و در نتیجه معنای این جدال چیزی جز رویارویی غیرمستقیم با رییس جمهور نیست. البته در این میان انتقادات پراکنده نمایندگان، احزاب، اصناف و رسانه ها از دولت نیز نسبت به قبل کاملا بیشتر شده است. گیرهایی مثل این مورد که نهادهای مختلف نظام کم کم دارند به تخلفات دولت از برنامه و چشم انداز کشور می دهند را نیز باید مقدمه گیرهای بزرگتر به عملکرد و برنامه های دولت دانست.

اما نقطه اوج این انتقادها یادداشت دیروز روزنامه جمهوری اسلامی بود که در آن به صراحت از احمدی نژاد خواسته شده بود زبانش را نگه دارد و کمتر حرف بزند و اینقدر آش هسته ای را با شعارهای توخالی اش شور نکند. مفاد این یادداشت بسیار مهم و تاریخی است و من بعید می دانم این نوشته به قلم و تصمیم مسیح مهاجری (مدیرمسئول این روزنامه) منتشر شده باشد؛ حدسم این است که او زبان حال بخشهای مهمی از نظام را نشر داده است. کما اینکه در پایان این سرمقاله مهم نیز از رهبری خواسته شده بود: از جايگاه رفيع رهبري تدبيري نمايند كه به اين بگو مگوهاي حوزه نخبگان سياسي و مجلسيان و محافل مردمي خاتمه داده شود. این به زبان خاص سرمقاله های جمهوری اسلامی یعنی: حرفهای این یادداشت را اصلا نباید دست کم گرفت که نخبگان سیاسی و مجلسیان بیش از اینها می گویند...

بهمن و اسفند سرد و سختی در پیش است. لباس های دولت نهم خیلی نازک است؛ زمین هم وقتی برف بهمن می ماند و یخ می زند، لیز می شود؛ باید مراقب باشند. پیش از این هم جایی نوشته بودم که بررسی لایحه بودجه در مجلس این بار جنجال های زیادی خواهد داشت. هنوز هم بر سر این پیش بینی هستم، با این احتمال در سراشیبی بودجه 86 ممکن است ترمز های داهیانه هم دیگر سودی نبخشد.

تکمیل مهم: چون شب بود و کمی عجله ای نوشتم، چند مثال مهم دیگر را نیاوردم. یکی ابراز پشیمانی عماد افروغ از رأی به احمدی نژاد و همچنین نطق پیش از دستور شدید اللحن او علیه دولت، یکی موضع گیری های صریح و تند محمد خوش چهره رفیق پیشین احمدی نژاد علیه خود رییس جمهور و اطرافیان او، و یک اتفاق مهم دیگر یادداشت دیروز روزنامه همشهری. فرازهایی که در این یادداشت نیز آمده (و احتمالا توسط خود انتظامی مدیرمسئول همشهری و یار قدیمی لاریجانی نوشته شده) درست مانند سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی، بسیار صریح و مستقیما علیه شخص احمدی نژاد است: سخنراني‌هاي متعدد رييس‌جمهوري عملا مسير متعادلي را كه فراهم شده بود با چالش مواجه كرد؛ به‌طوري كه پرونده ايران - كه با پاسخ به بسته پيشنهادي درحال بيرون‌آمدن از شوراي امنيت بود - با سخنراني‌هاي داغ، دوباره مورد سوءظن قرار گرفت و دو قطعنامه را براي كشورمان به ارمغان آورد(!) این یادداشت همشهری را اگر کنار این گزارش درباره اوج گیری دعواها میان مجلس و دولت و این یادداشت عضو معقول فراکسیون اصولگرایان مجلس بگذارید، متوجه می شوید که این یادداشت اتفاقی نبوده و این تحلیل هم منحصر به روزنامه جمهوری اسلامی یا یک بخش کوچک از اصولگرایان نیست. اوضاع احمدی نژاد و دولتش نسبتا درام است!
----------------------

برگرفته از: الپر (عنوان از زمانه؛ لينکهای ارجاعی متن در اين نقل نيامده است)

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)