خانه > گوی سیاست > جهان > خاموشی "مرد بی چهره" | |||
خاموشی "مرد بی چهره"احمد سماییsamayee@web.deدر میان خودیها به "میشا" معروف بود. در غرب اسم واقعی او را میدانستند، ولی بیش از دو دهه هیچكس از او عكس و تصویری ندیده بود، به همین خاطر "مرد بیچهره"اش مینامیدند. ۵ مارس ۱۹۷۹، روزی كه مجله معروف اشییگل عكس ناروشنی را از این مرد خوش تیپ و خوش سیما بر جلد خود چاپ كرد دستگاههای امنیتی غرب سرانجام نمایی از چهرهاش به دست آوردند. و این زمانی بود كه آوازه موفقیت سازمان امنیتی تحت مسئولیت او در غرب طنینانداز بود. مارکوس ولف بین خودیها به میشا معروف بود ماركوس ولف، در ایران هم نام ناآشنایی نیست. كتاب خاطرات او كه پس از فروپاشی دیوار برلین در روزنامه اطلاعات به صورت پاورقی منتشر میشد خوانندگان قابل اعتنایی پیدا كرده بود. سرنوشت ولف را به عبارتی میتوان یكی دیگر از جنبههای تراژدیك دوران جنگ سرد به حساب آورد. او كه در خانوادهای با فرهنگ و یهودی و بعدا كمونیست زاده شده بود استعداد و نبوغ درخشان خود را به اعتبار اعتقادات خویش در خدمت تشكیل و گستردن بخش خارجی سازمان امنیت آلمان شرقی قرار داد و این بخش را به یكی از قدرترین نهادهای امنیتی آن روز دنیا بدل کرد. ولف با نظم، نبوغ و كاریزمای خود لشكری از ۴۰۰۰ مامور مخفی و دهها هزار جاسوس موردی و نیمهوقت را چنان سازمان داد كه از تحولات و تصمیمگیریها در همه سطوح عالی "دشمن" به موقع باخبر بود. دستگاه تحت رهبری ولف از جمله توانست یكی از ماموران خود به نام "گونتر گویلاومه" را به درون حزب سوسیالیست دمكرات آلمان غربی رخنه دهد كه بعدها تا سطح نزدیكترین مشاور ویلی برانت، صدر اعظم وقت آلمان غربی، ارتقاء یافت و بسیاری از اسناد مخفی و گفتگوها و تصیمات درونی این دولت را قسما پیش از اجرا به آلمان شرقی انتقال میداد. سال ۱۹۷۴ با لو رفتن این مشاور، ستاره بخت ویلی برانت نیز خاموشی گرفت و چارهای جز استعفاء ندید. لو رفتن مشاور برانت و استعفای او عملا ضربهای سنگین هم به سازمان جاسوسی آلمان شرقی و هم به كل سیاست تنشزدایی بود كه دولت برانت معمار اصلی آن به شمار میرفت. به دیگر سخن بحران افشای جاسوسی در دفتر برانت و استعفای او زمانی روی داد كه ماندن وی در راس دولت آلمان غربی امری مبرم و حیاتی برای آلمان شرقی به حساب میآمد. طرفه این كه چندی قبل از این بحران، یعنی در یكی از روزهای پرخطر برای دولت ویلی برانت كه اپوزیسیون با رای عدم اعتماد قصد ساقط كردن آن را داشت دستگاه جاسوسی تحت رهبری ولف با نفوذ و تكاپوی خود رای یكی از اعضای فراكسیون اپوزیسیون آلمان غربی را خرید و به این ترتیب خطر از گرد سر دولت ویلی برانت دور شد. در مقر ناتو در بروكسل نیز سازمان جاسوسی آلمان شرقی جاسوسی كاركشته و "معتقد" را كار گذاشته بود و به این طریق دولت آلمان شرقی از زیر و بم تصمیمات در سطوح عالی ناتو قسما قبل از خود دولتهای عضو این سازمان باخبر میشد. شنود بسیاری از گفتوگوهای هلموت كهل، صدراعظم اسبق آلمان غربی نیز از جمله اجزای كارنامه نهاد جاسوسی تحت ریاست ولف بود. ولف سال ۱۹۸۷، پس از نزدیك به سی سال كه ریاست بخش خارجی سازمان امنیت آلمان شرقی را به عهده داشت به سبب اختلافاتی كه با زبردست خود ، یعنی وزیر اطلاعات كشورش پیدا كرده بود و نیز به خاطر تردیدهایش نسبت به ثبات و بقا سیستم آلمان شرقی و كشورهای "برادر" از مقام خود استعفا داد. او بر خلاف رهبری حزب كمونیست آلمان شرقی از سیاستهای گورباچف استقبال كرد و حتی از جمله سخنرانان تظاهرات صدها هزار نفری یی بود كه كه در آستانه فروپاشی دیوار برلین در آلمان شرقی برپا شده بود. سخنرانی او اما با استقبال همگان مواجه نشد و موافقان و مخالفان واكنشهای متفاوتی نسبت به آن نشان دادند. مخالفان ولف او را به عنوان كسی كه عامل تحكیم، ثبات و تداوم یك رژیم سركوبگر بوده و در ایجاد و تقویت دستگاههای امنیتی این حكومت نقش كلیدی بازی كرده به باد انتقاد میگیرند و از این كه اعتقادات جزمگونه و آرمانشهری رایج در سده گذشته استعداد و نبوغ او را هم بیراهه و رویكردهای قسما مغایر با آزادی و حرمت انسان كشاند ابراز تاسف میكنند. ولف اما خود گرچه سقوط كشورهای كمونیستی را به سبب بحران مزمن و ساختاری آنها امری طبیعی و اجتنابناپذیر میدانست، اما تا به آخر به بنیانهای فكری خود معتقد ماند و نقشی مهم در تحولات حزب حاكم آلمان شرقی سابق كه اینك به عنوان "حزب چپ آلمان" شناخته میشود بازی كرد. او پس از سقوط دیوار برلین به مسكو گریخت، ولی پس از یك سال به آلمان بازگشت. محاكمات متعددی كه برای او برپا شد و احكامی كه صادر كردند در دادگاههای تجدیدنظر كم و زیاد و یا نقض میشد، تا این كه نهایتا به خاطر همدستی و دخالت مستقیم در سركوب فكری و آزار جسمی مخالفان به دو سال زندان تعلیقی و یك جریمه نقدی محكوم گشت. ولف اولین كتابش را در ماههای آخر برقراری حكومت آلمان شرقی انتشار داد كه بر خلاف نظر رسمی رهبری آن زمان این كشور تسویه حسابی ولو نرم با استالینسم بود. پس از سقوط دیوار نیز، او كه در نویسندگی هم، استعداد بارزی داشت چند كتاب دیگر منتشر كرد كه از مهمترین آنها میتوان به "رییس سازمان جاسوسی در جنگ مخفی" نام برد. ولف تسلط بینظیری به زبان روسی داشت كه در كار جاسوسی چند بار به كمكش آمده بود تا مانع لورفتنش به عنوان یك آلمانی شود. او در زمینه آشپزی هم كتابی نوشته است به نام "رمز و راز آشپزخانه روسی"! در مقطعی از دوران ریاست ولف بر دستگاه جاسوسی آلمان شرقی ، در این سوی مرز، یعنی در كشور "خصم"(آلمان غربی) نیز "كلاوس كینكل" رییس سازمان امنیت بود. طرفه این كه هر دوی اینها از یك منطقه آلمان هستند، امری كه بیشباهت با همزمانشدن ریاست جمهوری محمد خاتمی و موشه كاستاو برایران و اسراییل نبود. این دو نیز هر دو زاده یزد هستند. ولف چهارشنبهشب ، یعنی در شب منتهی به نهم نوامبر با زندگی وداع گفت. این كه او همان روزی دفتر حیاتش بسته شد كه ۱۸ سال پیش از آن دیوار برلین فروریخته بود شاید از كنایههای كم نظیر تاریخ باشد. درباره زندگی متناقض ولف و سرنوشت غیرنیكویی كه یكی از استعدادها و نبوغ جامعه آلمان در دوران پس از جنگ جهانی دوم پیدا كرد شاید بیانیهای كه "لوتار بیسكی"، رهبر حزب چپ آلمان درباره این رویداد منتشر كرد به خوبی حق مطلب را ادا كند:
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
به این مطلب لینک دادم
-- انوش شاپوری ، Nov 12, 2006انوش