تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

پياده‌هايي كه مي‌خواهند وزير شوند

آيا در انتخابات شوراي شهر شركت مي‌كنيد؟


■ اينجا و آنجاي شهرهاي كوچك و بزرگ و فارغ از مسائل روز، پشت درهاي بسته يا در محافل، افرادي مشغول ديدار با ديگران هستند. لابي مي‌گذارند. تلفن مي‌زنند. به ملاقات اشخاص مختلف از هر قشري مي‌روند. به عكاسي‌ها، خدمات تبليغات و آگهي و چاپخانه‌ها سر مي‌زنند. شام و ناهار مي‌دهند. اين روزها بازار «آمد و شد» كم كم در حال داغ شدن است. خيلي‌ها آشنا و دوست و مصلح و خيرخواه از كار درمي‌آيند. افرادي كه شايد كمتر آنها را مي‌ديدي حالا با چهره‌هايي بشاش احوالت را مي‌پرسند و جوياي مشكلاتت مي‌شوند. در شهرهاي آشغال گرفته و كثيف ما، ناگهان افرادي ظهور كرده‌اند كه از مدنيت، شهروندي، دمكراسي و تقسيم قدرت حرف مي‌زنند. چه خبر شده است؟

برخي هدف‌شان دلسوزانه و خالصانه است، برخي اهداف سياسي و گروهي دارند و برخي اهداف شخصي و عده‌اي هم مي‌خواهند مهره‌هاي پياده‌ي عرصه‌ي سياست شوند تا شايد در سكوي پرشي كه شوراهاي اسلامي شهر و روستا نام دارد بالاتر بپرند و وزير اين خانه‌هاي شطرنجي شوند.

■ انتخابات شوراهاي شهر و روستا كه در سومين دوره آن در آذرماه امسال در ايران برگزار مي‌شود، به ظاهر انتخاباتِ كم‌اهميت‌تري نسبت به انتخابات رياست جمهوري و مجلس شوراي اسلامي به نظر مي‌رسد اما برخلاف تصور، نقش اين نوع انتخابات در آينده به دليل نفوذ گسترده‌ آن در بطن جوامع و مناطق مختلف و شناخت رودرروي مردم از اكثر كانديداها و درگير شدن جمعيت زيادي از اقشار مردم با مقوله انتخابات، اهميت بيشتري دارد.
به طور كلي حتي اگر اين انتخابات را نوعي آزمون و دستگرمي هم به حساب نياوريم، در اهميت آن همين بس كه مي‌توان گفت اگر يك جناح خاص چند صد نماينده مجلس و به تعداد متعدد دارد، در انتخابات شوراي شهر و روستا هزاران نفر را مي‌تواند در اختيار داشته باشد كه هر يك مي‌توانند اعمال نفوذهاي منطقه‌اي بيشتري داشته و به ترتيب سلسله مراتب و بمانند سربازاني براي يك تفكر سياسي خاص در آينده عمل كنند.

به عنوان نمونه شكست سنگين جبهه مشاركت در انتخابات مجلس هفتم و سپس رياست جمهوري را مي‌شد به راحتي از انتخابات شوراي اسلامي شهر و روستا كه قبل از آن برگزار شده بود حدس زد. اصلاح‌طلبان و در صدر آنها جبهه مشاركت، اول زمين را در شوراي شهرهاي بزرگي نظير تهران از دست دادند بعد توپ را، بعد گل را هم خورده و حذف شدند و متوجه زنگ‌هاي خطري كه از انتخابات شوراي شهر گذشته به صدا درآمده بود، نشدند. حال بايد اين راه چند ساله را دوباره از نو و اگر بتوانند آغاز كنند.

انتخابات شوراي شهر و روستا برخلاف ظاهر ساده‌اش پاشنه‌ي آشيلي بود كه اصول‌گرايان توانستند ترواي مجلس و سپس دولت را با آن فتح كنند. ريزش و سردرگمي و تفرقه اصلاح‌طلبان در سال‌هاي آخر و ده‌ها اشتباه ديگر، آنان را به اين گمان كه دولت و مجلس را در دست دارند از اهميت اين انتخابات غافل كرد و همان آزموني شد براي شكست بعدي در انتخابات مجلس هفتم كه از آن درس نگرفتند.

■ قرائن از محدوديت‌ها و اعمال فشارهاي محافظه‌كاران در بسياري بخش‌هاي سياسي و فرهنگي و اجتماعي و محدوديت‌هاي بيشتر خبر مي‌دهد. اين كه هر طور شده اين قدرت به دست آمده در مجلس و دولت را با سيستم تحديد حفظ كنند. در مورد كانديداهاي شوراي شهرها نيز مسلماً شاهد اعمال فشارها و رد صلاحيت‌هاي گسترده‌تر از گذشته از سوي هيأت‌هاي نظارت‌ خواهيم بود. اين امر براي شوراي نگهبان و هيات‌‌هاي نظارت براي مناطق مختلف و هزاران كانديدا دشوارتر از انتخابات مجلس است. تنوع و گوناگوني انديشه‌ها و افراد در مناطق مختلف باز هم بر پيچيدگي اين وضعيت مي‌افزايد و احتمال تنش‌هاي منطقه‌اي و مقطعي در اين مورد مي‌رود.

■ گروه‌ها و احزابي انتخابات را مانند هميشه تحريم مي‌كنند، انتخابات مانند هميشه برگزار مي‌شود و مانند هميشه كساني پشت ميزها و كرسي‌هاي اجرايي يا قانون‌گذاري خواهند نشست، همان‌گونه كه مانند هميشه آفتاب از شرق طلوع خواهد كرد! فقط نكته‌اي كه بيشتر قابل بحث است اين است كه برخلاف تحليل‌ها و شعارهاي مرسوم برخي در آن روزها مبني بر تحريم، درصد مشاركت مردم در اين انتخابات، حداقل بيش از ساير انتخابات است و تحريم همه‌جانبه و عمومي نيز غيرقابل اجراست. به اين دلايل:
1- در هزاران شهر و روستا اكثر مردم همديگر را مي‌شناسند. بسته به كوچكي شهرها، اكثر آنان با يكديگر فاميل بوده و نسبت‌هاي خويشاوندي دارند. هر كانديدا بالاخره ده‌ها يا صدها نفر از فاميل و دوستان و آشنايان خود را دارد كه در انتخابات حتي بدون در نظر داشتن منافع و مصالح نظام و به خاطر امري شخصي هم كه شده شركت مي‌كنند.

2- بافت قومي و طايفه‌اي و عشيره‌اي بسياري از شهرهاي و روستاهاي ايران غالب بر انديشه‌ها و تبليغات سياسي است. در نتيجه بسياري به راي دادن و شركت در انتخابات به همزبانان مناطق خود بيشتر راغب هستند تا انتخابات كلان‌تري نظير رياست جمهوري يا تحريم آن.

3- شناخت مردم به ويژه در شهرهاي كوچك و روستاها از اكثر كانديداها رودرو و نزديك‌تر است تا انتخاباتي مانند رياست جمهوري. بنابر اين از حب يا بغض هم كه شده، آمار مشاركت بالاتر است.

4- تعداد كانديداها به نسبت كانديداهاي مجلس و رياست جمهوري بيشتر و در نتيجه تبليغات وسيع‌تر و بيش‌تر در بطن جامعه است و به دليل اين كميت نيز گزينه‌ي انتخاب متنوع‌تر و بيشتر است.

به همين دلايل در انتخابات شوراهاي شهر و روستا، احتمال استقبال از تحريم بسيار كمتر از ساير انتخابات‌ است. تمام اينها اهميت اين انتخابات را نيز به نسبت موارد مشابه بيشتر نشان مي‌دهد و شايد تجربه‌اي باشد براي اين گروه‌ها كه ديدگاه خود را منطقي‌تر و سياسي‌تر و عاري از احساسات زودگذر سياسي كنند.

■ لطفاً - با توجه به مطالعه موارد و نظرات بالا- پاسخ دهيد كه آيا در اين انتخابات شركت مي‌كنيد؟
اين فقط يك نظرسنجي ساده‌ و شخصي اينترنتي و با خطاي بالا، ميان كساني است كه اين صفحه را مي‌بينند و فقط تخميني و مخصوص كاربران داخل ايران است.

--------------------------

برگرفته از نقطه ته خط؛ برای شرکت در نظرسنجی و ديدن نتايج به اينجا مراجعه کنيد

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)