گزارش اطلاعاتی "مخدوش" آمريکا درباره ايران
کميته فرعی سياستگذاری مجلس نمایندگان آمریکا گزارشی را برای کميته برگزيده نمايندگان مجلس در امور امنيتی فراهم کرده است که نگرشی بسيار انتقادی نسبت به اطلاعات امنيتی آمريکا درباره ايران دارد و میگويد سازمانهای امنيتی تمایلی ندارند درباره ايران درسهای مناسبی بگيرند. گزارشهايی دربارهی اين موضوع در تاريخ ۲۴ اوت در واشينگتن پست و نيويورک تايمز آمده است.
گری سيک که مروری بر اين گزارش داشته ( نگاه کنيد به: ايرانيان دات کام) میگويد که هدف اصلی اين مطالعه در واقع ارايه يک گزارش «تيم ب» بوده است که در واقع قرار بوده است اطلاعات امنيتی را به مسئولين کاخ سفيد ارايه کند. فردريک فلايتز، يکی از کارمندان سابق سيا که دستيار ويژه جان بولتون بود که با آمدن کاندوليزا رايس به وزارت خارجه، و تغيير مقام بولتون، او نيز شغلاش را از دست داد. فلايتز اين گزارش را اطلاعات امنيتی مهمی دربارهی ايران میداند، در نتيجه میتوان مدعی شد اين گزارش ديدگاه بولتون و دستيارانش را در باره جهان و ايران منعکس می کند
ظن و گمان يا واقعيت؟
اين گزارش البته تا حدود صفحات ۲۴ تا ۲۵، شامل برخی توصيههای ملايم برای بازنگری در اطلاعات امنيتیاش است. اما، گری سيک میگويد اگر قرار باشد که از تمام دستگاههای امنيتی ايالات متحده استفاده شود، بهتر است از ابتدا حداقل تکليفمان را با واقعيتها روشن کنيم. او پس از تورقی در اين گزارش، در صفحهی نهم آن گزارهای را يافته است که مدعی است ۱۶۴ دستگاه سانتريفوژ نيروگاه نطنز در ايران «در حال حاضر در سطح تسليحاتی مشغول غنیسازی هستند». به نظر او هيچ شاهد و قرينه محکمی دال بر اين امر موجود نيست و درست بر عکس شواهد زيادی وجود دارد که آن مقدار اندک اورانيوم غنیشده که در اين تأسيسات توليد شده است تنها در سطح رآکتور بوده است (۲.۵ در صد را مقايسه کنيد با مقدار ۹۵ درصدی که برای غنیسازی تسليحاتی لازم است). او می گويد شايد بتوان گفت که فلايتز و خيلیهای ديگر در محفل نئوکانها مظنون اند به اين که غنیسازی در سطح تسليحاتی به طور مخفيانه برنامهريزی شده است، اما ظن و شک آنها نبايد جايگزين واقعيتها شوند.
در سراسر اين گزارش، مستندات دقيقی درباره هر گونه انتقادی که آژانس بينالمللی انرژی اتمی درباره عملکرد ايران داشته، وجود دارد اما هيچ اشارهای به نتيجه آژانس نشده است که میگويد آنها هيچ نشانهای دال بر توليد تسليحات يا فعاليت تسليحاتی پيدا نکردهاند. عدهای شايد به ياد بياورند که گزارشگران آژانس بينالمللی انرژی اتمی، با احتياطی که داشتند، در گزارش خود درباره سلاحهای کشتار جمعی عراق به واقعيت نزديکتر بودند تا افراد دفتر معاون رييس جمهور.
موشکهای ايران، اسرائيل و عربستان
خلاصه اين گزارش مدعی است که ايران «بزرگترين ذخيرهی موشکهای بالستيک را در خاور ميانه دارد» و تمام توجهاش معطوف است به موشکهای شهاب ۳ ايران که ۱۳۰۰ کيلومتر برد دارند و تکميل احتمالی آن در آينده برای حمل کلاهکهای هستهای. اين گزارش همچنين شامل نقشهای جالب است که بردِ شهاب ۳ را با اغراق بیان کرده است و همچنين نمايشی از موشک شهاب ۴ (که هنوز وجود ندارد) و میتواند هر نقطهای را از موناکو و مسکو گرفته تا بمبئی را تهديد کند. اگر نگاهی به مراجع خود اين گزارش بکنيم، میبينيم که آنها اظهار داشتهاند ايران فقط «چند» موشک شهاب ۳ دارد، اما احتمالاً از تعداد انگشتان دست بيشتر نيست. در مقام مقایسه، اسراييل ۵۰ موشک بالستيک دارد که بردشان بسيار بيشتر از شهاب ۳ است و برای حمل کلاهکهای هستهای تنظيم شدهاند. همچنين ناگزير بايد يادآوری کنيم که عربستان سعودی ۴۰ تا ۶۰ موشک دوربرد دارد که هر کدام بردی تا ۲۶۵۰ کيلومتر دارند و همگی قادر به حمل کلاهکی به وزن ۲۵۰۰ کيلوگرم هستند که روشن است بزرگترين ذخيرهی موشکهای دوربرد در نوع خود در خاور ميانه است.
گری سيک در ادامه می گويد نويسنده گزارش وقت يا تمايل نداشته که با هيچکدام از سازمانهای امنيتی که عليه آنها اعلام جرم کرده است، صحبت کند. اگر اينکار را کرده بود، ممکن بود حداقل بعضی از اشتباهات احمقانه متناش را بر طرف کند. با تمام اين اوصاف، اين گزارش به سرعت انتشار عمومی يافت تا مقارن با پاسخ ايران به اروپايیها باشد (و حداکثر بهرهی تبليغاتی را ببرند)، بدون اينکه حتی منتظر شوند کميتهای کامل آن را بررسی کند.
گزارشی شلخته
در نتيجه، طنز تلخ ماجرا در اين است که وقتی پيتر هوکسترا، که رييس کميته مجلس است، در توضيح اين شتاب اظهار داشت که: «ما میخواهيم جلوی يک «موفقيت اساسی» ديگر را بگيريم.». البته، اين قضاوت «موفقيتآميز» درباره سلاحهای کشتار جمعی عراق نتيجهی قرائتهای انتخابی از اطلاعات امنيتی موجود بود (که بعضیها اسم آن را گيلاس چيدن گذاشتهاند)، به اضافهی اشتياق بعضیها برای تحتالشعاع قرار دادن واقعيتها با باورهای ايدئولوژيک احساسی.
اين دقيقاً همان چيزی است که در اين گزارش رخ داده است. اين گزارش تلاشی شخلته است برای زمينهسازی برای يک «موفقيت اساسی» ديگر که صحنه را برای يک جنگ بالقوهی ديگر آماده کند.
متن اصلی گزارش نقد شده را در اينجا ببينيد

نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
نظرهای خوانندگان
اگر سه دهه ی پیش آلوین تافلر آمریکایی با غرور از ترکیب "knowledge is ability" اسفاده جست فراموش نکنیم که ما هم هزاره ی مردی را پاس داشتیم که حکیم فردوسی نام داشت حکیمی که فرزندان ایران زمین با کلام گهربارش"توانا بود هر که دانا بود" آشنایی دیرینه ای دارند تافلر چیز نویی را عرضه نکرده است که قدر داشته ی خودمان ندانیم.
-- عاکف ، Aug 27, 2006مدیریت افکار عمومی در دنیای امروز بخوبی از مفهوم "آگاهی و نا آگاهی"سود لازم را میبرند رسانه های غربی که بعنوان جاده صاف کن اراده ی دولتهایشان عمل میکنند برای انحراف و شکل دادن افکار عمومی از شیو ه های امپریالیسم خبری استفاده میکنند دروغی را مطرح میکنند که در عالم واقعیت فاقد "وجود"است ولی طرح این دروغ آثار روانی خود را بر جای میگذارد .علم ارتباطات میزان این تاثیر گذاری و تاثیر پذیری را زمانی ویرانگر میداند که مخاطبان در برابر آن همیشه منفعل و مطیع باشند قطعا اعتماد بی چون و چرایی که مخاطبان در غرب به رسانه های عمومی خود دارند همانقدر ویرانگر است که یکجانبه گرایی رسانه های دولتی در صدد آن هستند.هر دو نوی این رسانه ها در "کره ی ناآگاهی"مخاطبان فرود میآید و آنگاه مخاطب آماده ی تاثیرپذیری میشود.رسانه گردانهای غربی بخوبی در این شیوه استاد هستند و قادرند در کوتاهترین زمان ذهنها را برای پذیرفتن هر نوع سناریوای آماده کنند حال این سناریو خطرناک جلوه دادن "نوریه گاه"در پاناماست یا وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق و یا خطر ناک جلوه دادن برنامه های نظامی و هسته ای ایران.Leiden