خانه > گوی سیاست > خاورميانه > ناکارایی برخورد نظامی با تروریسم | |||
ناکارایی برخورد نظامی با تروریسمفرانسیس فوکویاما، واضع تئوری جنجال برانگیز "پایان تاریخ" در سال 1989، در مصاحبه ای با شماره روز شنبه، 19 اوت، روزنامه آلمانی زوددویچه سایتونگ از برخورد نظامی با تروريسم انتقاد کرده است. فوکویاما به رغم تعلق اولیهاش به گروه نئومحافظهکاران آمریکا و موافقت نخستیناش با جنگ آمریکا علیه عراق اخیرا و از جمله در همین مصاحبه از آن جنگ انتقاد میکند. او میگوید: "گرچه به لحاظ اخلاقی ساقط کردن صدام حسین کار نادرستی نیست اما هزینه/ فایده این اقدام با هم نمیخواند."
فوکویاما به گفته بیسمارک استناد میکند که "جنگ پیشگیرانه مانند خودکشی به خاطر ترس از مرگ است" و ادامه میدهد: "تحت عنوان یافتن و خنثیسازی سلاحهای کشتار جمعی کل خاورمیانه به بیثباتی کشیده شده و زمینه مساعدی برای جنگ داخلی پدید آمده، لذا به نظر نمیرسد که جنگ علیه عراق سودی برای کسی داشته است." برخی از نکات مطرح در مصاحبه فوکویاما به مسائل مربوط به سیاستهای مهاجرتی آمریکا و کشورهای اروپایی برمیگردد. بخشی از مصاحبه که ترجمه آن در زیر آمده عمدتا حاوی دیدگاه فوکو یاما در باره تروریسم و تعریف آن و نیز نوع رویارویی با این پدیده است.
فوکوياما: گرچه من بسیاری از حرفهای بوش را تایید نمیکنم ولی این توصیف به لحاظ جامعهشناسی حاوی رگههایی از واقعیت است چون فاشیسم و جهادگرایی ریشههای تقریبا مشترکی دارند." فردیناند تونیس" این دو پدیده را تبارز گذار از "جماعت"های سنتی و روستایی به "جامعه" مدرن و مبتنی بر شهرنشینی میداند. تجربه کندهشدن از فضای روستایی و سنتی و جاافتادن در گستره و محیط شهری مدرن برای بسیاری از انسانها دشوار و توام با سردرگمی و رنج ذهنی و روانی است. بنا به تئوریهای کلاسیک جامعهشناسی، صنعتیشدن شتابان اروپا در اواخر قرن نوزدهم به چنین روند و تجربه دشواری برای مردمان این قاره انجامید و نهایتا زمینهساز فاشیسم شد. خاورمیانه نیز اینک روندی شتابان از سیالشدن ارزشها و هنجارهای روستایی و سنتی، و گسترش سریع شهرنشینی را تجربه میکند. این نیز هست که شماری از کسانی که روستاها و محیط روستایی خود را ترک میکنند نه به شهرهای بزرگ کشور خود که به شهرهای بزرگ اروپایی مانند هامبورگ و روتردام مهاجرت میکنند. البته فرق جهادگرایی با فاشیسم در این است که این دومی مبانی مذهبی اولی را نداشت. زود دویچه سایتونگ: پیشنهاد شما این است که گروههایی مانند حزبالله را باید بیش از پیش در روندها و فرآیندهای سیاسی ادغام کرد. این پیشنهاد با توجه به رویدادهای اخیر (جنگ اسراییل و حزبالله) تا چه اندازه شانس موفقیت دارد؟ فوکوياما: این پیشنهادی برای درازمدت است و در کوتاه مدت نمیتوان شانسی برای آن متصور شد. در ترکیه و مراکش احزاب اسلامی یادگرفتهاند در چهارچوب مقررات و هنجارهای جاری فعالیت کنند. در ترکیه ارتش و در مراکش شاه حافظ نظامهای سکولار کشورهای خود هستند. بسیاری از اوقات شراکت در قدرت به متعادلشدن نیروها و کمشدن رادیکالیسم آنها میانجامد. البته ضمانت قطعی هم در این باره وجود ندارد. برای مثال کسب قدرت توسط هیتلر او را میانهروتر نکرد. زود دویچه سایتونگ:به زودی پنجمین سالگرد ترورهای 11 سپتامبر فرامیرسد. به نظر شما پس از این واقعه بزرگترین تحول در سیاست بینالمللی کدام است؟ فوکوياما:تحول محوری این است که بسیاری از کنشگران سیاست بینالمللی دیگر چهره و کاراکتر دولتهای ملی را ندارند بلکه شبکههایی هستند که ورای مرزها عمل میکنند و مانند حزبالله و القاعده عمیقا هم در متن برخی از جوامع و گروههای اجتماعی ریشه دواندهاند. با این شبکهها نمیتوان با ابزارهای نظامی متعارف درافتاد و به همین خاطر هم اصطلاح "جنگ علیه تروریسم" مسئلهساز شده، چرا که به جنبهها و مولفههای سیاسی چالش با نیروهای یادشده بیاعتناست.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|