خانه > گزارش ويژه > تحولات رسانهای > «چون ما بیشماریم!» | |||
«چون ما بیشماریم!»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر ادعانامههایی که دادستان در دادگاههای متهمان حوادث پس از انتخابات قرائت میکرد، یکی از شگفتیها این بود که «فیسبوک» هرازگاه به عنوان یکی از «برپا کنندگان فتنهی پس از انتخابات» و در واقع در جایگاه متهم معرفی میشد. در این میان صفحهی فیسبوک منتسب به میرحسین موسوی که پیش از انتخابات ریاست جمهوری فعالیت خود را آغاز کرد، همواره جایگاه خاصی داشته است.
در آستانهی برگزاری روزهای خاص، صفحات فارسی فیسبوک و به ویژه صفحهی فیسبوک میرحسین موسوی مراجعان و بازدید کنندگان بیشتری دارد. زیرا اخبار، اعلامیهها و بیانیههای مربوط به برگزاری این روزها در این صفحات منعکس است. اما این روزها در آستانهی برگزاری سالگرد ۲۲ بهمن، فیسبوک، اینترنت و همهی رسانههای واقعی و مجازی زیر فشار و محدودیت قرار دارند. از آقای محمد صادقی، مسئول صفحهی فیسبوک میرحسین موسوی میپرسم، آیا این محدودیتها در شمار مراجعین به فیسبوک محسوس است؟ بله از نظر آماری کاملا مشخص است. در دو روزی که اعلام شد اینترنت دارد قطع میشود، ما یکباره از امروز به فردا مجموعا نزدیک به ۴۰ - ۵۰ درصد بازدید کمتری داشتیم. این نشان میدهد که به خانهی آخر رسیدهاند و مجبورند اینترنت را قطع کنند. مخصوصا بعد از تهدیدهای مسخرهای که آقایان در ارتباط با استفاده از فیسبوک شروع کردند. به تهدیدهایی که در زمینهی استفاده از فیسبوک وجود دارد، اشاره کردید. این تهدیدها که امروز خیلی مطرح میشوند، تا چه حد میتوانند جدی باشند؟ آیا واقعا استفاده کنندگان فیسبوک را خطری تهدید میکند؟ اگر جوانب امنیتی خیلی سادهی آن رعایت شود، از جمله این که پسوورد درست انتخاب کنند و یا با فیلترشکن وارد شوند، خطر آن معادل صفر است. برنامهها و سایتهای مختلف فیلترشکن وجود دارد. مهم این است که برای ورود به اینترنت حتما از فیلترشکن استفاده شود. ظاهراً گوگل هم امنیتاش را برای ایران کاملا بالا برده است و سکیورتی آن همیشه روشن است و دیگر لازم نیست سکیورتی جیمیل روشن شود. چون دو راه بیشتر ندارند؛ یا باید بیایند کل فیسبوک را هک کنند و وارد سیستم مرکزی فیسبوک شوند که حتی در این صورت هم با وجود ۵۰۰ - ۶۰۰ هزار نفری که آنجا دارند حداقل خبر رد و بدل میکنند، کاری نمیتوانند بکنند. فقط در صفحهی ما و مجموعه صفحاتی که با همکاری میکنند و با هم در ارتباط هستیم، نزدیک به ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر مراجعه میکنند. خیلیها فقط میآیند خبرها را میخوانند. به همین دلیل پیگیری این مساله و مجازات یا اذیت شهروندان در این زمینه، کاملا غیرممکن است. یعنی در فضای مجازی به هیچوجه این اتفاق نمیتواند بیفتد. به خاطر همین که همیشه گفتهایم: چون ما بیشماریم!
آقای صادقی، در رابطه با جنبش سبز و روزهای خاص مانند روز قدس، عاشورا و ۲۲ بهمن که در پیش داریم، بیانیهها و مواضع گوناگونی منتشر میشود. فیسبوک شما که منتسب به آقای موسوی است، این بیانیهها و مواضع را در چه چهارچوبی انتخاب و منتشر میکند؟ معیار ما همیشه همان صحبتهای آقای موسوی است. اتفاقا خوب شد که به این نکته اشاره کردید. چون یک سری مسایل مطرح شده و افرادی در مورد صفحه اظهاراتی کرده بودند. ما بعد از انتخابات تحت عنوان «صفحهی حامیان آقای موسوی» به فعالیتمان ادامه دادیم و فکر میکنم این مساله برای تمامی اعضا روشن باشد. فعالیت ما در زمان انتخابات، در چهارچوب فعالیت ستاد انتخاباتی آقای موسوی بود. اما با توجه به این که بعد از انتخابات بحث ستاد دیگر به شکل انتخاباتیاش معنا نداشت، در قالب صفحهی حامیان آقای موسوی ادامهی فعالیت دادیم. به این لحاظ همانطور که خود آقای موسوی نیز در آخرین اظهاراتشان گفتهاند، مطالب ایشان با امضای ایشان در یک سری سایتهای محدود، از جمله در سایت ما، منتشر میشود. مواردی که امضای آقای موسوی را ندارد، بر چه اساسی در سایت شما منتشر میشود؟ آقای موسوی نه در جایگاه یک رهبر، بلکه در جایگاه فردی که با حامیان خود دیالوگی را برقرار کرده است، دعوت به اصولگرایی میکند و دعوت میکند به این که انتظارات و خواستهها در چهارچوب قانونی پیگیری شوند. حتی اگر قانون شکنی از سمت حکومت و کسانی که باید حافظ قانون باشند، اتفاق میافتد، با این وجود خواستهها در چهارچوب قانون پیگیری شود. در این راستا، آقای موسوی حامیان و شنوندگاناش، کسانی که در دورهی انتخاباتی رسانهی ایشان بودند و در دورهی بعد از انتخابات رسانهی حقوق مدنی خود در خیابانها بودند را دعوت میکند به این که از ساختارشکنی و طرح مواضع رادیکال خودداری کنند. حتی با وجود این که حکومت با رفتار زشت و زنندهی خود دقیقا اصرار دارد مردمی را که دنبال حقوق خود هستند، وارد ساختارشکنی کند. موضع کلیای که آقای موسوی مطرح میکند (و این خیلی مهم است ایشان دستورالعملی نمیدهد، بلکه یک موضع کلی مطرح میکند)، این است که این خواستهها در همان چهارچوبی پیگیری شود که تا الان بوده و آن هم در چهارچوب قانون است. البته نمایی هم پیش رو گذاشتهاند و مثلا در مواردی گفتهاند که قانون اساسی هم وحی منزل نیست؛ ولی هدف اول ما رسیدن به همان قانون اساسی است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|