خانه > خارج از سیاست > Oct 2009 | |
Oct 2009مصاحبه محمود دولتآبادی با هفتهنامه آلمانی «ولت آم زونتاگ» «چشم های ما به تاریکی عادت کرده است»مجید روشنزاده: محمود دولت آبادی، نویسنده مشهور ایران در مصاحبه با هفتهنامه «ولت آم زونتاگ»، به بعضی از نکات کتاب تازه اش «کلنل» که اخیرا به آلمانی منتشر شده پرداخته است. این رمان تاکنون در ایران اجازه نشر نیافته و نخست به زبان آلمانی منتشر شده است. ترجمه این کتاب توسط بهمن نیرومند، روشنفکر و نویسنده ساکن برلین انجام گرفت. دولت آبادی در سخنان متعدد خود در آلمان اظهار امیدواری کرد که بهزودی بتواند این کتاب را به زبان فارسی و در ایران منتشر کند. سراجالاخبار، سومين نشريه در افغانستاننجم کاویانی: نثر روزنامه آميزهای از فـارسی کـهن و فـارسی متعارف در ايران و افغانستان با لهجهی کابلی و متأثر از هجوم واژههای عربی بود. نفوذ واژههای عربی بر نـثر نشريه تا آنجا است کـه روزنـامـه حتی واژههای انگليسی و روسی و نامهای خاص را بـه تـقـليـد از واژههـای عربی بـه کار میبرد. بـه طور نمونه غـزته، تلغراف، ميقروسکوب، رنغون، ساتفرانسيسقو و ... . بعضی از نوشتهها سرشار از عربیمأبی بود. البته به کار برد واژهها و ترکيبهای زيبا از جمله دلآگاه، ترقیگستر، معرفتپرور، نکتهدان، هيچمدان، فسونانگيز، رزمگاه و ... در خور يادآوری است. باید کافه را به هم زدترجمهی ونداد زمانی: جرج سدینی، ۴۸ ساله و کارمند برنامهریز کامپیوتر در شهر پیترزبرگ آمریکا، چهارم آگوست ۲۰۰۹ وارد مجموعه ورزشی بدنسازی در لسآنجلس شد و پس از قدم گذاشتن در کلاس مملو از زنانی که مشغول ورزش بودند، ۳۶ گلوله شلیک کرد که منجر به کشته شدن ۳ زن و زخمی شدن وخیم ۹ نفر دیگر شد. وبلاگ خاطرات روزانه او پس از آن حادثه در معرض دید همگانی قرار گرفت. جذابیت توریستی حلبیآبادهای جهانترجمهی ونداد زمانی: تصویر جذاب و معصومی که سینما از فقر و زندگی نکبتبار حلبیآبادها خلق کرده، در بین توریستهای جهان موجب ایجاد علاقه شایانی شده است. جاری شدن سیل جدیدی از توریستهای فقر به زاغههای هند تبدیل به صنعتی پر درآمد برای آژانسهای حرفهای توریستی شده است. این پدیده توجه منتقدان موافق و مخالف بسیاری را برانگیخته است. عشق چیست؟جهان ولیانپور: در اواخر دههی شصت و ابتدای دههی هفتاد با آغاز جنبشهای آزادیخواهی، برابریخواهی و فیمینیستی در اروپا، آزادی جنسی تحول بیسابقهای یافت. زندگی مشترک بدون ازدواج، ثبت رسمی ازدواج همجنسگرایان و تأمین حق فرزندگرفتن ایشان از جملهی این تحولات بود. برداشتی از رمان «سیما» نوشتهی فرزانه آقائیپور انقلاب ناتمامعلی یزدانی: «سیما» آخرین اثر فرزانه آقاییپور که در اواخر سال ۱۳۸۷توسط انتشارات نگاه منشر شد، حکایت دختر جوان دانشجویی است که از شهادت همکلاسیاش بعد یک دوره فعالیت در یک سازمان چریکی و مخفی، آن چنان متأثر میشود که مسیر زندگیاش را از اساس تغییر میدهد. لایههای زیرین این رمان، علیرغم شخصیتهای محدودش، حکایت تاریخ دوران معاصر ماست. رمانهای انگلیسی ضدانگلیسونداد زمانی: کریم مرد هندیالاصل جوانی است که در انگلیس به دنیا آمده و بزرگ شده، رفتاری کاملاً انگلیسی دارد، جلوی پدرش با معشوقهاش سکس دارد، و برایاش تفاوتی ندارد که معشوقهاش مرد است یا زن. خوانندگان داستان سردرگمی و نابهنجاریهای او را نادیده میگیرند چون تصویر عریان و بیآلایشی از او توسط نویسنده ایجاد شده است. خارج از محدوده اگر دردم یکی بودی چه بودی!کامران ملکمطیعی: همسایه نوه عمو گفت آقا یه سوال؟ این ملاقات پنهانی مسئولین دو کشور ایران و اسراییل به نظر شما چیه؟ اینها همدیگر رو دیدن یا نه؟ رحمت علیخان یه کم فکر کرد و بعد کفشش را پرت کرد سمت همسایه و گفت؛ بهتوچه پسر، مگه فضولی؟ همسایه گفت چرا کفش پرت میکنی، مگه من بوشم؟ رحمت علیخان گفت نه صفارهرندی هستی. همسایه گفت چرا فحش میدی؟ بعد هم قهر کرد و رفت. افسانههای کودکان «جستجو برای غذا یا ترس از غذا شدن»ونداد زمانی: افسانههای عامیانه غربی که قرنها پیش از انقلاب صنعتی توسط مادربزرگان در گوشهی دنج خانههای سرد و محقر کشاورزان روایت میشد، بیش از هر چیز از زندگی نکبتباری سخن میگفت که گریبانگیر خانوادههای فقیر را گرفته بود. دو افسانهی «هنسل و گرتل» و «بچه انگشتی» نمونههایی هستند از وضعیت تراژیک بچههایی که به دلیل فقر بیش از حد خانواده، از خانه بیرون رانده شدند. گفت و گو با خانم ژاله دفتریان، کارگزار انجمن پارسیگویان و دوستداران فرهنگ ایران «واژههای پارسی سره در برابر واژههای بیگانه»ایرج ادیبزاده: کتابی جیبی با نام «واژههای پارسی سره در برابر واژههای بیگانه» به ابتکار «انجمن پارسیگویان و دوستداران فرهنگ ایران» در پاریس منتشر و در نشستی به پارسیزبانان معرفی شد. هدف این واژنامه سامان بخشیدن به زبان فارسی و پالایش آن از واژههای بیگانهی مختلف است که در این زبان وارد شدهاند. در این زمینه با خانم ژاله دفتریان، کارگزار این انجمن گفت و گو کردهام. خارج از محدوده پارازیت که برای همه است، ربطی به ماهواره ندارهکامران ملکمطیعی: داییعطا هنوز چای دادنش تموم نشده بود که دیدیم نوه عمو عین آدمهای کتک خورده اومد تو و عین فیلمهای هندی شروع کرد به گریه. سلطان گفت چه مرگته، نوه عمو گفت آقا نشد. سلطان گفت یعنی چی شد؟ نوه عمو گفت آقا کل پولهایی رو که بهم داده بودین ازم به زور گرفتن. سلطان نعرهای زد. نوه عمو گفت بردم پیش همون که شما گفته بودین. پولارو گرفت گفت چون روی همهی اینها شعار ضد انقلابی نوشته، باید جمعآوری بشه. همین. خارج از محدوده مقام اول دنیا رو آوردیم؛ بزن به حساب دستاوردها!کامران ملکمطیعی: حتماً شنیدهاید که به یارو میگن برو کلاه بیار؛ اما میره سر رو با کلاه میاره! حالا شده حکایت این دایی عطای ما که میز و صندلیها را جمع کرده و به جاش گفته مخده و پشتی بچینند. دیگه شورش را درآورده و دفتر را کرده مثل یه سفرهخانه سنتی. فقط تنها فرقش با سفرهخونه این بود که لابهلای تمام این بساطها، روی زمین به اندازهی نفرات و پرسنل دفتر، کامپیوتر و مانیتور و موس و بقیهی کوفت و زهرمارهاش چیده شده بود. گزارشی از نمایشگاه رسانههای دیجیتال در تهران حاشیههایی پررنگتر از متننوشآفرین ادبی: ترکیب مدرن «رسانه دیجیتال» چندیست که وارد کشور ما شده و با آنکه بسیاری از این رسانهها بهره میگیرند، اما هنوز فرهنگ و شناخت کافی در استفاده از این رسانهها جا نیفتاده است. در این بین چند سالیست که نمایشگاه رسانههای دیجیتال در تهران برگزار میشود، اما نمایشگاه امسال حاوی مختصات منحصری بود. فضای امنیتی حاکم بر نمایشگاه چشمگیر بود. از بازداشت غرفهدارها گرفته تا بستن غرفهها و سختگیری در مورد رنگ لباس همگی نشان از نمایشگاهی با حاشیههای فراوان داشت. گزارش پانتهآ بهرامی از پشت صحنههای کنسرت گروه «شمس» در آمریکا «معنا در گروه شمس نقش اساسی دارد»پانتهآ بهرامی: کیخسرو پورناظری از پایه گذاران گروه شمس است. وی که شاگرد استاد کلنل وزیری و درویشخان بوده؛ پس از سه سال تحصیل در رشتهی مهندسی به ترک این رشته پرداخت و به دانشکدهی هنرهای زیبا رفت. پورناظری پس از انقلاب به تحقیق در مورد تنبور پرداخت و برای اولین بار در تاریخ موسیقی شروع به ساختن قطعاتی برای تنبور کرد. کیخسرو پورناظری در مورد گزینش نام شمس برای گروهش میگوید: «به خاطر نام مبارک حضرت شمس تبریزی این نام را انتخاب کردیم.» خارج از محدوده رابطه رفتن به جبهه با وسترنهای آمریکاییکامران ملکمطیعی: همسایه نوهعمو گفت: «وقتی مسئولین مملکت تو روزنامهها و سایتهای رسمی کشور از تو گوش هم خوابوندن حرف میزنن، چرا ایشون رسماً این کار رو نکنه؟» گفتم: «داری از چی حرف میزنی؟» همسایه نوهعمو گفت: «همین پریروزها آقای احمد خورشیدی، دبیر کل جمعیت خدمتگزاران و سرداران دوران دفاع مقدس همه جا گفته دولت به شکایت من رسیدگی نکنه، آقای مهدی کلهر مشاور رسانهای آقای احمدینژاد دو تا چک به من بدهکاره.» گفت و گو با بهرام تاجآبادی، خوانندهی ایرانی «جان مریم محمد نوری، به خوانندگی علاقهمندم کرد»ایرج ادیبزاده: فصل تازهی اپرا در ایتالیا در فلورانس و در چند شهر دیگر این کشور آغاز شد. در شهر پراتو این کشور، اجرای جدیدی از اپرای مشهور «مادام باترفلای» یا «پروانه» اثر «جیاکومو پوچینی» آهنگساز برجستهی ایتالیایی به صحنه آمد. در این اجرا، بهرام تاجآبادی خوانندهی ایرانی در نقش اصلی «شارپلس» بازی کرد. در همین زمینه گفت و گوی کوتاهی با بهرام تاجآبادی کردهام. به بهانهی اجرای نمایشنامه «حلاج» در تورونتو حلاج با فریاد «اناالحق» به روی صحنه رفتمحمد تاجدولتی: منصور حلاج، عارف نامی ایران در قرن سوم و در دههی نخست قرن چهارم هجری، چگونگی زندگی و عقاید و یا چرایی قتل و به دار کشیدن او، همواره مورد توجه و علاقهی ایرانیان، از سدههای گذشته تا کنون بوده است. سهیل پارسا، کارگردان شناختهشدهی ایرانیـ کانادایی، پس از سالها کار و تحقیق دربارهی حلاج، چند روز پیش نمایش حلاج را به روی صحنه برد.در نخستین شب اجرای نمایش حلاج با سهیل پارسا، کارگردان و نویسندهی نمایش، «پیتر فاربریج»، بازیگر نقش حلاج و بهاره یراقی بازیگر جوان ایرانی نمایش گفت و گویی کردهام. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|