خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > «واژههای پارسی سره در برابر واژههای بیگانه» | |||
«واژههای پارسی سره در برابر واژههای بیگانه»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.com«به جای ابتدا: نخست این بخشی از واژهنامهای به اندازهی کتابی جیبی و با نام «واژههای پارسی سره در برابر واژههای بیگانه» است که به ابتکار «انجمن پارسیگویان و دوستداران فرهنگ ایران» در پاریس منتشر و در نشستی به پارسیزبانان معرفی شد. هدف این واژنامه سامان بخشیدن به زبان فارسی و پالایش آن از واژههای بیگانهی مختلف است که در این زبان وارد شدهاند؛ در حالی که همتای فارسی آنها وجود دارد. از خانم ژاله دفتریان، کارگزار انجمن پارسیگویان و دوستداران فرهنگ ایران، میپرسم که هدف یا آرمان این انجمن از تهیهی این واژهنامه چه بوده است؟
زمانی که کار این انجمن شناسانده شد و هموطنان به تلاشهای انجمن آگاهی پیدا کردند، از ما میپرسیدند که برای به کار بردن واژههای فارسی از چه کتابها و نوشتههایی میتوانند سود ببرند. به آنها میگفتیم تمام این واژهها در فرهنگنامههای مختلف هست.
ولی دریافتیم که این فرهنگنامهها همه کتابهای بسیار کلفتی هستند که در کتابخانهها جای دارند و در دسترس مردم، هر زمانی که به آن نیاز دارند، نیست. برای سادهتر کردن کار هممیهنان، بر این شدیم که واژههایی را که در درازای روز و در گفتوگوها به کار میبرند، در یک واژهنامهی کوچک توجیبی بیاوریم که همهجا در دسترس باشد؛ بانوان بتوانند آن را در کیف و سروران در جیبهایشان بگذراند. یا اگر پشت فرمان نشستهاند و واژهی کوچکی به ذهنشان میرسد، دو دقیقهی دیگر بتوانند ماشین را کنار خیابان نگاه دارند و آن را پیدا کنند. از خود واژهنامه بگویید؛ چگونه میشود پارسیگویی کرد؟ ما نتوانستهایم همهی واژههایی را که به زبان فارسی سرازیر شده، در این واژهنامه بیاوریم. این واژهها بسیار بیش از این است. هممیهنان باید بدانند به دنبال هر واژهای که بخواهند بگردند، در این واژهنامه پیدایش نمیکنند. چرایی آن هم این است که اگر میخواستیم همه را بگذاریم، باز همان داستان واژهنامه یا فرهنگنامههای کلفت و بزرگی میشد که دیگر در جیب یا کیف جای نمیگرفت و باز توی کتابخانهها میرفت. بنابراین ما تلاش کردیم آنچه را که مردم در درازای روز نیاز دارند به زبان بیاورند، در این واژهنامه بگذاریم و برای گفتوگوی روزانه یا نوشتار دمدستی میتوانند از آن سود ببرند. آیا واژهای در این واژهنامه آوردهاید که از خودتان ساخته باشید؟ خیر، انجمن پارسیگویان به هیچروی واژهای از خودش نساخته است. آنچه در این واژهنامه دیده میشود، همه را از واژهنامههایی مانند عمید، معین، فرهنگ پهلوی، دهخدا، پاسداران فرهنگ ایران و یا واژهیاب آقای پرتو بیرون کشیدهایم. در پیشگفتار هم نام همهی واژهنامههایی را که از آن سود بردهایم گذاشتهایم. ما به این گونه کار میکردیم که هر هفته دور هم مینشستیم، هرکدام از ما یکی از این واژهنامهها را به دست میگرفت و برای نمونه برای پیدا کردن واژهی «سوءظن» نگاه میکردیم که معین، عمید، پرتو و… چه واژهای را جایگزین کردهاند. آنها را روبرداری میکردیم و در این واژهنامه میآوردیم.
نگارش این واژهنامه چقدر طول کشید؟ چیزی دوروبر چهار تا پنج سال کار کردیم تا این واژهنامه بیرون آمد. خانم دفتریان برخی واژهها بینالمللی هستند و در همهجا و همهی زبانها وارد شدهاند؛ مانند رادیو، تاکسی، پلیس و… با این واژهها چگونه کنار آمدهاید؟ همهی ما میدانیم که واژهها از زبانی به زبان دیگری به میهمانی میروند و گاهی هم در سرزمین تازه جا خوش میکنند و برای همیشه آنجا مینشینند و پاگیر میشوند؛ مانند واژهی «weekend» که از زبان انگلیسی وارد زبان فرانسه شده و فرانسویها هم بهکار میبرند. جلوی این را به هیچ روی نمیشود گرفت. همین این برای زبان پارسی هم هست، اما درصدی دارد. تا ۱۵درصد −ما باز هم بالاتر میرویم و میگوییم تا ۲۰درصد− واژههای یک زبان اگر از زبان دیگری باشد، جای دشواری نیست. ولی زمانی که ۷۵ تا ۸۰درصد یک زبان از زبانهای دیگر باشد و واژهها از سرزمینهای دیگر به این زبان سرازیر شده باشند، آن زبان یکزبانی خود را از دست داده است. از اینروست که انجمن پارسیگویان فشارش روی زبان فارسی است که این واژههای بیگانه را تا جایی که میشود، کنار بگذاریم و آنهایی را که برابرش را داریم، جایگزین کنیم. ولی همانطور که شما گفتید، بسیاری از واژها مانند تلویزیون، رادیو و… همهجاگیر هستند. همه آنها را میشناسند و میتوانند بهکار ببرند. ما روی این واژهها سخنی نداریم. آیندهی این واژهنامه را چگونه میبینید؟ و فکر میکنید چند نسل طول میکشد تا همه پارسیگویی کنند؟ اگر بخواهیم بگوییم همهی مردم ایران زمین تا جایی که میشود و به همین روشی که من هماکنون گفتوگو میکنم، پارسیگویی کنند، به دو نسل نیاز دارد. ولی به گونهای که هم دولت و وزارت آموزش و پرورش در این زمینه همکاری کند و بر این اندیشه باشد که در این راه هزینه کند، دیگر در کتابهایی تازهای که بیرون میدهند، واژههای بیگانه نباشد و هم پدر و مادرها در خانه با فرزندانشان به واژههای فارسی سره سخن بگویند. هرچند میدانم به دور از به گفتهای، راستی و درستیها است، کمی از حقیقت به دور است (ناچارم واژهی تازی آن را بگویم) و به گونهای خواب و خیال است. ولی اگر چنین شود تا دو نسل دیگر کسی واژههای بیگانه را به این اندازه بهکار نمیبرد. بسیار بسیار کمتر خواهد شد.
ممکن است چند نمونه از واژههای این کتاب را نام ببرید؟ پیش از آن، میخواهم به هممیهنان و همزبانانم اشارهای بکنم؛ اگر انجمن پارسیگویان میگوید واژههای بیگانه را کنار بگذاریم، به این گونه نیست که بگوییم به هیچ روی نه در کتابها نوشته شود و نه پدر و مادرها از آن سخنی بگویند. چرا که ما نمیخواهیم از فرهنگ گذشتهمان مانند مولوی، حافظ، سعدی و… بهدور باشیم و فرزندانمان آنها را یاد نگیرند. سخن ما بر سر این است که برای نمونه یک ایرانی اگر بخواهد بگوید «ارجحیت»، از پنج بار چهار بار واژهی ارجحیت را بهکار میبرد و یکبار میگوید «برتری». پیشنهاد انجمن پارسیگویان این است که ارجحیت را یک بار بهکار ببرید و چهار بار دیگر را بگویید: برتری. یا در برابر واژهای مانند «زحمت» ما واژههای: دردسر، رنجه، سختی، آزار، گرفتاری، دشواری و گیرودار را داریم. ما تمام این واژها را در برابر واژهی زحمت میتوانیم بهکار ببریم. یا به جای «شجاع»، میتوانیم بگوییم: دلیر، نترس، پردل، بیپروا، یل، گیل، گرد و دلاور. ببینید با به کار بردن یک واژهی شجاع، چند واژهی سره و زیبا را به گورستان فراموشی میسپاریم.
چند واژه را هم من یادداشت کردهام: به جای مرتجع: واپسگرا و در پایان بفرمایید کسانی که بخواهند این کتاب را بهدست بیاورند یا با انجمن پارسیگویان تماس بگیرند، باید چکار کنند؟ برای بهدست آوردن این واژهنامه یا برای پیوند با انجمن پارسیگویان، میتوانند با ایمیل انجمن در ارتباط باشند و از این راه با ما پیوندی برپا کنند. ما واژهنامه را فوری به دستشان میرسانیم. من یک سورپریز دیگر هم برای هممیهنان دارم و آن این که انجمن پارسیگویان با ادارهی پست کشور فرانسه برنامهای پیاده کردهاند و ما تمبر پستی چاپ کردهایم. نشانهی انجمن پارسیگویان که بز کوهی بالدار و یکی از آثار باستانی گذشتهی ایران است را دادهایم برایمان تمبر چاپ کردهاند. اگر هممیهنان دوست داشته باشند و بخواهند، میتوانند این تمبرها را بخرند و مانند هر تمبر پستی دیگری روی پاکتشان بچسبانند و به هرجای دنیا که میخواهند بفرستند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
پارسی گویان مهربان "پست الکترونیک" نه "ای میل"! در ضمن کار هم نمیکنه! لطفا اشکال رو برطرف کنید.
-- بدون نام ، Oct 23, 2009سپاسگزارم
ایشون از به کار بردن کلمه "تازی" حقیقت ابا دارند، اما کلمه سورپریز رو چون عربی نیست با افتخار استفاده میکنند. لطف کنید به ما بگویید کلمه حقیقت فارسی تر است یا سورپریز؟
چرا اینقدر به "واژه های" عربی حساس هستید؟ از دوازده کلمه كه در متن به معادل هاشون اشاره شده، یازده تا عربی هستند، و فقط یکی از زبان های دیگر. آیا واقعا در شرایط حاضر هجوم کلمه های عربی به زبان فارسی بیشتر است یا کلمه هایی از زبان های دیگر؟ این رو من فقط عربی-ستیزی میبینم (اگه نگیم عرب-ستیزی).
-- Reza314 ، Oct 23, 2009برای انجمن امکان اینکه به صورت pdf در اینترنت قرار بده ، کتاب رو هست ؟
-- رضا ، Oct 23, 2009دست مریزاد می گویم به همگی گرامیان کوشنده در این انجمن نیکو. در کنار آن، سخنی کوتاه درباره ی همین گفت و گو نیز داشتم: همان نخستین بند گفتگو، شوربختانه لبالب از واژگانی تازی ست که هم ارزهای آشکاری در زبان پارسی دارند. با سپاس از کار ارزنده ای که انجام شده است، بهتر می دانستم در این گفتگو نیز سراسر از واژگان پارسی بهره می جستید. برخی از آنها را در زیر آورده ام:وطن ( به جای میهن) مختلف ( به جای گوناگون) وجود دارد (به جای هست)فارسی (به جای پارسی-بر کاربرد این واژه به جای تازی شده ی آن که فارسی باشد،پای می فشرم)- تمام (به جای همگی) همان طور (به جای همان گونه) بنابراین (به جای از این رو) امیدوارم با همدلی و همکاری بیشتر پارسی گویان، واژگان نازیبا و درشت تازی (به ویژه) از زبان مان پالایش گردد. کامیاب باشید.
-- مسعود ، Oct 23, 2009(به دنبال دیدگاه پیشین) در نوشتار برخی از هم میهنان دیده می شود که در زمان افزودن نشانه ی چندگانگی به واژگانی که در پایان خود «ه» ناخوانا دارند، هم «گان» را می نویسند و هم ه را. در این گفتگو نیز چنین چیزی در آنجا که به کاربرد «پرشمارگان» به جای کثیرالانتشار سپارش شده رخ داده است. ه ناخوانا در پایان واژگان پارسی، در گذر زمان جای گ را گرفته است. برای نمونه همین واژه ی «واژه» در آغاز واژگ خوانده می شد. آنگاه که نشانه ی چندگانگی «ان» بر واژگانی چنین افزوده می شود، آن «گ» به جای خود باز می گردد. پس، این نادرست است که بنویسیم «واژه گان».
-- مسعود ، Oct 23, 2009درود برهمتتان هم میهنان راستین
-- بدون نام ، Oct 24, 2009بسیار نوشتار جالب از سوی سایت پر بازدیدکننده زمانه و حرکتی درخور تحسین از ایرانیان پرذوق فرانسوی که در هر گوشه جهان نام ایران و ایرانی و تمدن و فرهنگ درخشان آن را که در دنیا نظیر ندارد به عالیترین وجه زنده نگه میدارند.
-- فرزند آریایی ، Oct 24, 2009درود بر تمام ایرانیان دنیا.
با درود فراوان
-- مهماد ، Oct 24, 2009بسیار از این کار پسندیده انجمن پارسی گویان سپاسگزاری می شود. امید است که این انجمن بتواند با همکاری دیگر پارسی دوستان، نرم افزاری فراهم آورد برای پالایش زبان پارسی از واژگان بیگانه.
میخواستم از بانو دفتریان بپرسم که آیا واژه سورپریز که ایشان به کار بردند پارسی است و رایج؟!
-- Mazdak ، Oct 24, 2009ایشان فرمودند:
من یک -سورپریز- دیگر هم برای هممیهنان دارم
با سلام
-- امید ، Oct 24, 2009متاسفانه ادرس میل انجمن پارسی گویان در پاریس قابل دسترسی نمی باشد
متشکر
با درود بر شما
چگونه میتوان این واژه نامه را سفارش داد؟
-- دکتر مهرداد منش کریمی ، Oct 24, 2009این خانم ژاله دفتریان كه می خواهد واژههای پارسی سره در برابر واژههای بیگانه را به کار ببرد
-- بدون نام ، Oct 25, 2009چرا از لغت سورپریز "سورپرایز" استفاده می کند .
به جای سورپریز : شگفت آورنده!
-- سعد ، Oct 25, 2009درود بر هم میهنان گرامی
-- mas ، Oct 25, 2009من چطور با انجمن پارسیگویان تماس بگیرم.
-- coral ، Oct 25, 2009لینک شما کار نمیکند.
درود بر شما. چه کار نیکویی می کنید...
-- دوست ، Oct 25, 2009من یک سورپریز دیگر هم برای هممیهنان دارم و آن این...
LOL! | R
-- Roba ، Oct 25, 2009ن یک سورپریز دیگر هم برای هممیهنان دارم...
-- amir ، Oct 25, 2009what we shold used instead of Suprise?! :-)
lotfan linke emaile anjoman ra eslah konid.
-- sam ، Oct 25, 2009سالهاست که فرهنگستان زبان و ادب پارسی در ایران واژه نامه چاپ می کند و فصلنامه ای هم برای ارایه واژه های جدید به بازار می دهد. کار این ها در پاریس کار جدیدی نیست. من به واژه نامه فرهنگستان زبان بیشتر اعتماد خواهم داشت چون واژه ها رو بر اساس تغییرات جامعه می نویسند و دیگر این که همه واژه های عربی و انگلیسی رو بیگانه می دانند.
-- Golbarg ، Oct 26, 2009هم میهنان محترم، اگر خودتان کاری نمیکند لا اقل به این گروه و به این خانوم که در حد امکان خودشان سعی کردهاند و تلاشی میکنند اعتبار بدهید و آنها را تشویق کنید که کارشان را بهتر کنند، اگر هم میتوانید به آنها کمک کنید که بتوانند این کار مفید را بیشتر و بهتر پخش کنند.
-- بدون نام ، Oct 26, 2009من سالهاست در فرانسه اقامت دارم و با کتاب واژه های فارسی که زنده یاد دکتر کورش آریامنش منتشر نمود کاملن آشنا هستم. باید اعتراف کنم که کتاب منتشر شده از طرف پارسی گویان دقیقن همان کتابی است که نامبرده به چاپ رسانده بود. به عبارت دیگر پارسی گویان آنرا به نام خود دوباره به چاپ رسانده اند.قبل از انجمن پارسی گویان نیز خانم فرنگیز فرمین آنرا به رایگان در دسترس علاقمندان قرار داده است .
-- کامیار کی ، Oct 27, 2009آدمی كه در قرن ۲۱ در کشوری مثل فرانسه بشینه و از کلمه تازی بجای عربی استفاده بکنه، یک شبهه فاشیست بیسواد بیشتر نیست. ننگ بر ما از داشتن اینطور هموطنانی.
-- بدون نام ، Oct 30, 2009ba dorood ,mamnoon az koshesh shoma,
-- Reza ، Nov 4, 2009aya tambr posti, dar Canada karbord darad
chegoneh mitavan ketab va tambr ra dar canada bedast avard , pirooz bashid