خانه > انديشه زمانه > Jan 2009 | |
Jan 2009گفت و گوی اکبر گنجی با نصر حامد ابو زید- قسمت سوم و چهارم «قرآن به مثابهی متن»، «قرآن به مثابهی دیسکورسهای مختلف»گفتوگوی اکبر گنجی با نصر حامد ابو زید - قسمت سوم و چهارم: اگر سه نوع متفاوت دین سنتگرایانه، دین بنیادگرایانه و دین تجددگرایانه وجود داشته باشد، من خود را متعلق به اسلام تجددگرایانه میدانم. من منتقد سنت و بنیادگرایی هستم. به نظر من اسلام میتواند با مدرنیته، حقوق بشر، دموکراسی و عقلانیت سازگار شود. اسلامی که در طول چهارده قرن گذشته با دنیا کنار آمده و زنده مانده، خود را با نظام قبیلهای، امپراطوری و دولت مدرن سازگار کرده و در تمام این شرایط متفاوت دوام آورده است، قابلیت آن را دارد که خود را با مدرنیته هم سازگار کند. پاسخ به نقد حسن طارمی بر کتاب مکتب در فرآیند تکامل پاسخ به نقد یک کتابپاسخ حسین مدرسی طباطبایی به نقد دکتر حسن طارمی: امام باقر (ع) به نقل از کتاب «الجنائز کافی شریف»، در حضور مردمان بر جسد نوادهی خردسال خود نماز میت گذارد، اما دور از حضور آنان به یکی از حواریان خود که همراه بود یادآوری فرمود که بر کودکی بدین سن و سال نماز نباید خواند. آیا این سخن رهنمون بزرگی برای همهی ما نیست که بدانیم حرمت اجتماعی و عزت مسلمان چه میزان اهمیت دارد و تا کجا اجازه عمل داده و ایجاد تکلیف میکند؟ گفت و گوی اکبر گنجی با نصر حامد ابو زید- قسمت اول و دوم قرآن به مثابهی متن، قرآن به مثابه دیسکورسهای مختلفگفتوگوی اکبر گنجی با نصر حامد ابو زید: پنجشنبه ۱۹ اکتبر سال ۲۰۰۶ با قرآنشناس سرشناس، نصر ابوحامد زید در دفترش در دانشگاه لیدن هلند دیدار و گفتوگو کردم. نیمهی اول گفتوگو در دفتر وی صورت گرفت. پس از آن او به کلاس درس رفت. ماه رمضان بود. خرمایی تهیه کردیم و پس از کلاس، برای ادامهی گفتوگو، به منزلش رفتیم. گفتوگو ادامه یافت، با چای و خرما افطار کردیم. انسانی خوشرو، صمیمی و بسیار خونگرم بود. عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری را میشناخت و با آنها دیدار و گفتوگو داشته بود. قرآن محمدی - ۱۹ پاسخ به تحدی قرآن (۷ و ۸ و ۹)اکبر گنجی: آیا نمیتوان احتمال داد که همهی ما مسأله را بد فهمیدهایم؟ یعنی احکام فقهی قرآن، سخنان و فرامین خداوند نیستند، آنها احکام جاری در میان اعراب جاهلی بودند که پیامبر گرامی اسلام آنها را تصویب و تأیید کرد. بر همیین اساس آنها حتی محصول «تجربهی دینی» هم نباید به شمار آیند، چه رسد به اینکه ادعا شود که کلام الله هستند. مگر میشود احکامی موهن و خشن باشند، مفاسدشان بیش از مصالح شان باشد، غیراخلاقی و ناعادلانه و غیرعقلانی باشند، درعین حال سخن خداوند باشند؟ قرآن محمدی - ۱۹ پاسخ به تحدی قرآن (۵ و ۶)اکبر گنجی: منابع جدید، رقبای جدی «کلام وحیانی» بودند. مومنان، در گام اول، یافتههای بشری معارض با کلام وحیانی را نفی میکردند. اما دانشهای جدید رفته رفته، خود را به عنوان «گفتمان مسلط» تثبیت کردند. نفی دانشهای بشری درحالی که مومنان با ولع تمام از دستاوردهای آنها استفاده میکردند، امکانپذیر نبود. تفسیر ناواقع گرایانه آیات قرآن، به مومنان امکان داد تا با تأویل آیات به سود یافتههای انسانی، اتهام تعارض با علوم جدید را مرتفع سازند. خطاهای روزمره ـ ۴۷ بزرگنماییمریم اقدمی: بزرگ کردن یک قسمت از واقعیت و نمایش آن به عنوان تمام واقعیت کاری است که در مغالطهی «بزرگنمایی» صورت میگیرد. فرآیندی که اتفاق میافتد این است که فرد یا موسسات به عمد یا ناخواسته به اشتباه میافتند و دستاوردهایشان را بزرگتر از آنچه هست گزارش میکنند، رسانهها هم از این مغالطه به اشتباه میافتند و خبر را منتشر میکنند و این امر بر همگان مشتبه میشود که مرد علمی سال از کشور ماست، یا مقام خوبی از نظر علمی در سطح جهان داریم. قرآن محمدی - ۱۹ پاسخ به تحدی قرآن (۳ و ۴)اکبر گنجی: نزاع علم و دین در جهان اسلام به سود علوم تجربی تمام شد. فرآوردههای وحیانی در پای برساختههای جهان شناسانهی آدمیان جایزالخطاء قربانی شد. قائلان به «کلام الله بودن قرآن»، برتری بسیاری از یافتههای بشری نسبت به قرآن را پذیرفتهاند. به این ترتیب، آنان آیات قرآن را به سود یافتههای انسانی تأویل و بسیاری از آیات را به دلیل تعارض با یافتههای انسانی، منسوخ اعلام میکنند. این رویکرد، معنایی جز قبول شکست تحدی قرآن ندارد. پاسخ به آقای گنجی ـ بخش هفتم پلورالیزم دینی و پلورالیزم اخلاقیابوالقاسم فنایی، پاسخ به اکبر گنجی، بخش هفتم: پیشفرض پلورالیزم دینی این است که حق برای «همگان» روشن نیست، یا حق برای هرکسی به صورتی خاص جلوه میکند، نه اینکه حق برای «هیچکس» روشن نیست. به بیان دقیقتر، پیشفرض پلورالیزم دینی این است که حقی که برای من روشن است ممکن است برای دیگری روشن نباشد و روشن هم نشود، یا به صورت دیگری بر او جلوه کند. آقای گنجی لاجرم بر این باورند که حقانیت پلورالیزم و حقوق بشر و دمکراسی برای ایشان روشن است. قرآن محمدی - ۱۹ پاسخ به تحدی قرآن (۲)اکبر گنجی: مطابق نظریهی مصطفی ملکیان، تولد و رشد معرفتهایی چون فلسفه، شعر، معماری و... ناشی از عدول از تعالیم «اسلام یک» بوده است. به تعبیر دیگر، رشد آنها «به دلیل» دین نبود، بلکه «علیرغم» دین بود. اگر این نظریه تفسیری معتبر از «اسلام یک» باشد؛ مسلمین از همان سدههای اولیهی برساخته شدن اسلام، به دنبال برساختههای غیر وحیانیای رفتهاند که کمبود آنها را در دین احساس میکردند. قرآن محمدی - ۱۹ پاسخ به تحدی قرآن (۱)اکبر گنجی: اگر فردی دعوت (تحدی) قرآن کریم را اجابت کرد و در معرفتی از معارف (اقتصاد، سیاست، اخلاق، تاریخ، قوانین مدنی و...) مدعی دانشی برتر از دانش قرآن کریم شد، تکلیف چیست؟ سنت فقهی و رویهی فقها آن است که چنین فردی را مرتد به شمار میآورند و اگر امکان (قدرت) داشته باشند، او را به قتل خواهند رساند. اما تحدی قرآن همهی قلمروها را در همهی زمانها در برمیگیرد. همهی افراد میتوانند خود را بیازمایند و معارفی هم سطح یا برتر از قرآن ارائه کنند. این راه را خود قرآن گشوده است. پاسخ به جوابیه آقای اکبر گنجی پاسخ به اکبر گنجیدکتر حسین کمالی: باز میگویم که در تاریخ اندیشه اسلامی، نحلههای گوناگون با همهی اختلافات مبنایی که میانشان بوده است، همگی بر سر این فرض که «قرآن کلام خداست» مـتــّـفــق بودهاند. هر چند معانی متفاوت از آن گزاره فهمیدهاند و تأویلات گاه متضاد از آن به دست دادهاند. از سدهی سوّم هجری به این سو، تقریباً هر کتاب کلام اسلامی حاوی یک یا چند استدلال عقلی بر کلام الله بودن قرآن است. پاسخ به آقای گنجی ـ بخش ششم سرشت تاریخی دین و نقش آن در فهم و تفسیر متون دینیابوالقاسم فنایی، پاسخ به اکبر گنجی، بخش ششم: تفاوت مهمی که بین موضع بنده و موضع جناب گنجی وجود دارد یک تفاوت معرفتشناسانه یا تفسیری است. مبانی بنده در باب سرشت و روش تفسیر متون دینی منطقاً به من اجازه میدهد که دربارهی خود دین سخن بگویم؛ در حالی که مبانی تفسیری جناب گنجی چنین اجازهای را به ایشان نمیدهد. به نظر من اسلام چیزی نیست مگر «مقصود شارع» از سخنانی که در متون معتبر «اسلامِ یک» وجود دارد. اما آقای گنجی بر این باورند که هرمنیوتیک مدرن نشان داده است که از طریق تفسیر نمیتوان مقصود یا غرض شارع را کشف کرد. نگاهی به نقدهای محسن کدیور از نمادهای روشنفکری دینی (۹ و ۱۰) پذیرش بیدلیلی مدعای «کلام الله بودن قرآن»اکبر گنجی: برداشت من از مقالهی «قلب اسلام» این است که نه تنها عنایتی به هرمنیوتیک گادامر و ریکور ندارد؛ بلکه به نظریههای تفسیری مسلمین هم توجه نشده است. جناب کدیور به گونهای درخصوص تأویل سخن گفتهاند که گویی درخصوص محکم، متشابه و تأویل، یک رأی واحد در میان عالمان اسلام وجود دارد. تاریخ تفاسیر نشان از آن دارد که چشمانداز تاریخی مفسران، جای محکم و متشابه را تغییر داده است. آیاتی که در دورهای از محکمات به شمار میرفتهاند، در دورهی دیگری متشابه به شمار رفتهاند. سخنراني در مركز اسلامي ايرانيان اُكلند در كاليفرنيا قلب اسلاممحسن کدیور: «قرآن كريم قلب و مركز اسلام است». گزاره اسلامِ محمد محور يا تبعيت قرآن از شخصيت وي از يك سو فاقد هر گونه مستند قرآني و نبوي است، از سوي ديگر اين گزاره معارض صريح آيات متعدد قرآن و بر خلاف اقرار صريح پيامبر اسلام است. انتساب اين رأي به اسلام مطابق توضيحات فوق صحيح و پذيرفتني نيست، و به قلب (انقلاب محتواي) اسلام مي انجامد. بعلاوه اين گزاره مدلّل و وافي به مقصود هم نيست. خطاهای روزمره ـ ۴۶ اشتباه بر سر دو راهیمریم اقدمی: یکی از روشهای معمول استدلال در زندگی روزمره استفاده از گزینههای دوتایی برای شرایط ممکن است. در این نوع استدلال به دلیل وجود تنها دو انتخاب میتوان به طور کاملاً منطقی و عقلانی ادعایی را اثبات کرد. مورد دیگر آن است که تنها دو گزینه و انتخاب پیش روی استدلالکننده باشد، اما هر دوی آنها اشتباه باشند یا به هر دلیلی مشکل داشته باشند. در این صورت هیچ یک از دو گزینه موجود را نمیتوان انتخاب کرد و بنابراین استدلالکننده به بنبست برخورد میکند. این مغالطه را «دو راهی اشتباه» مینامند. تأملاتی پیرامون پیشنهاد مشروط آقای کمالی پسزمینهی تولد دین مورمونهااکبر گنجی، پاسخ به نامهی دکتر حسین کمالی: ممکن است بتوان با پناه جستن در پشت اصول موضوعه، راه نقد را بر روی باورهای اصلی یک نظام مسدود کرد، اما براین اساس گرفتار نوعی نسبیتگرایی غیرقابل دفاع خواهیم شد. به این ترتیب، مسلمانها نمیتوانند هیچ ادعایی درخصوص بهاییت و بابیها داشته باشند. آنها هم اصول موضوعهای دارند که به اندازهی اصول موضوعهی مسلمانها اثباتناپذیر و نقدناپذیر خواهد بود. پاسخ به آقای گنجی ـ بخش پنجم کفر، ایمان و حجیت معرفتشناختی دلایل درون دینیابوالقاسم فنایی، پاسخ به اکبر گنجی، بخش پنجم: پارهای از معرفتشناسان مدرن بین فعل «باور کردن» و فعل «پذیرفتن» فرق نهادهاند. برای اینکه محل دقیق نزاع روشن شود، من از واژهی «پذیرفتن» و «انکار کردن» برای بیان مقصود خود استفاده میکنم. پذیرفتن یک ادعا یعنی اعتراف به صدق و حقانیت آن. از طرف دیگر، انکار یک ادعا یعنی نپذیرفتن یا رد کردن حقانیت آن. پذیرفتن و انکار کردن انواع مختلفی دارد، اما فقط نوع خاصی از پذیرفتن و انکار کردن است که ایمان و کفر نامیده میشود. نگاهی به نقدهای محسن کدیور از نمادهای روشنفکری دینی (۸) دین تاریخی و اسلام تاریخیاکبر گنجی: اگر دین یک (کتاب و سنت معتبر) برساختهای تاریخی است – که هست – بنابراین آقای کدیور و هیچکس دیگر نمیتواند به اسلام فرا تاریخی دست پیدا کند، یا تفسیری فرا تاریخی از اسلام ارائه دهد. هر نوع قرائت تازهای از اسلام، به محض تولد، به قرائتی تاریخی تبدیل میشود. هیچ معیار فراتاریخیای برای رد و نقد اسلام تاریخی وجود ندارد. میتوان تفسیر گذشتگان از قرآن و سنت معتبر نبوی را رد کرد و قرائتی تازه به وجود آورد، اما همان قرائت تازه هم چیزی جز دین تاریخی نخواهد بود. نگاهی به نقدهای محسن کدیور از نمادهای روشنفکری دینی (۷) دلیل کلام الله بودن قرآناکبر گنجی: نوشتهها و سخنان اخیر جناب کدیور نشان میدهد که مهمترین مدعایی که موجب ناخشنودی وی شده، مدعایی است که قرآن را کلام الله نمیداند، و آن را سخنان پیامبر گرامی اسلام معرفی میکند. آرای عبدالکریم سروش، محمد مجتهد شبستری، مصطفی ملکیان و «قرآن محمدی» در این خصوص ابراز و توسط ناقدان محترم به نقد کشیده شده است. بسیار بجاست که جناب کدیور نیز نظرشان را در این خصوص بیان فرمایند و بگویند، کلام الله بودن قرآن چه معنایی دارد؟ |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|