خانه > انديشه زمانه > Jan 2008 | |
Jan 2008نگاه «فوکو» به قالی ِ ایرانی به مثابه یک «دگرجا»ما در داستانهای هزار و یک شب، همچنان که در باغ و قالی ِ ایرانی، شاهد ِ ویژگی ِ در همتنیدهگی و تو در تو بودن ِ داستانها هستیم. همانطور که در قالی مکانهای مختلف در یک فضا جمع میشوند، در داستان نیز بهطورکلی و در داستانهای هزار و یک شب بهخصوص میتوانیم همین پدیده را مشاهده کنیم. روستا بهترین محل برای تمرین دموکراسی استسعید صحرایی: اگر روستانشینی به دموکراسی نمیانجامد، پس چگونه دموکراسی آزادترین کشور جهان یعنی آمریکا را روستائیان پیش بردند؟ و چگونه هند با بیش از ۶۵٪ جمعیت روستایی، بزرگترین دموکراسی دنیاست؟ جمهوری اسلامی: نظام سلطانی یا فاشسیستی؟اکبر گنجی: رژیم جمهوری اسلامی، نه نظام فاشیستی و توتالیتر است، نه دیکتاتوری نظامی، بلکه رژیمی سلطانی است. رژیم سلطانی شاه، فقط حوزهی سیاست را سرکوب میکرد، اما رژیم سلطانی جمهوری اسلامی علاوه بر حوزهی سیاست حوزهی اجتماعی را هم سرکوب میکند. روانکاوی «ناموس» و شعر «مادر مادرم»داریوش برادری: وقتی ما از «ناموس» در فرهنگ خویش سخن میگوییم، بیش از هر چیز، تصاویری چون «قتلهای ناموسی»، رگهای برافروخته و قیافههای مالامال از خشم به ذهنمان رسوخ میکند. از نگاه روانکاوانه «ناموس» در واقع نام دیگر قانون جنسی «عدم زنای با محارم» است که اساس قانون و فردیت و بلوغ بشری است. در این رابطه ناموسی بالغانه، پسر به «حافظ ناموس و نام پدر» تبدیل میشود و دختر به «تبلور ناموس» تبدیل میگردد، اما این حالات زنانه و مردانه مطلق نیستند. نقد ارادهگرایی و نگاهِ یکجانبه در پژوهش های علوم انسانی -بخش دوم دشواری فهمِ نزدیکتر به واقعیتبهروز علیخانی، بخش دوم از مقالهی نوربرت الیاس «تدوین یک تئوری دربارهی فرایندهای اجتماعی»: از یک طرف قرن بیستم عصر اختراعات و نوآوریهای گسترده است. اما از سوی دیگر و به صورت همزمان، انسان با شک رو به گسترشی در مورد ارزشِ این همه پیشرفت روبرو میشود. انسان از مزایای چنین پیشرفتی خشنود و از خطراتش بیمناک است. نگاهی روانشناسانه به فیلم «بوتیک» ساخته حمید نعمتالله بوتیک: نگاهی به مشکلات جوانان شهری جامعهی ایرانرضا کاظمزاده: «بوتیک» به کارگردانی حمید نعمتالله به شرایط و روابط بخشی از جوانان در جامعه شهری کنونی ایران میپردازد. جوانانی که با مشکلاتی مانند بیکاری، اعتیاد و رواننژندی دست و پنجه نرم میکنند. مهمترین خصوصیت مشترک میان اینان که بیش از هر چیز توجه تماشاگر را به خود جلب میکند، گسستی است که میان این نسل جوان با گروههای اجتماعیشان پدید آمده است. لیبرالیسم: فردگرایی یا خویشتنمداری؟آرش نراقی: بسیاری از منتقدان لیبرالیسم، این مکتب را از آن حیث که مبتنی بر «فردگرایی» است، در خور نقد یافتهاند. از منظر این منتقدان، «فردگرایی» از حیث اخلاقی دست کم دو اشکال مهم دارد: اوّل آنکه فردگرایی با روحیه دگردوستی و ایثار قابل جمع نیست. دوّم آنکه فردگرایی نهایتاً به نادیده گرفتن «حقوق جمعی» میانجامد. هدف من در این نوشتار آن است که نشان دهم: اوّلاً لیبرالیسم لزوماً به «خویشتنمداری اخلاقی» نمیانجامد؛ و ثانیاً میتوان درکی از «حقوق جمعی» داشت که با مفروضات اساسی لیبرالیسم سازگار باشد. راز عاشقانه سحر بتوارهگراییداریوش برادری: کلمه فثیش (بتواره) از زبان پرتغالی میآید و به معنای «سحرآمیز» است. فرد بتوارهگرا به اشیا، قدرت سحرآمیز میبخشد و اسیر جاذبه و سحر این اشیای بیجان چون کفش یا سنگ است. در نگاه روانکاوانه و پزشکی، هر انسانی دارای حالاتی از بتوارهگرایی سالم است. هر انسانی در رابطه جنسی و اروتیکی توسط اشیای خاصی و یا بخشی از بدن به شدت تحریک میشود و یا این اشیا، مثل یک لباس زیرزیبا و قشنگ، میتوانند باعث تشدید لذت اروتیکی و عشقی هر دو پارتنر عشقی شوند. ترس جمعی ایرانیان و راهی برای شفای جمعیمشکل جامعه ما این است که شکل ارتباط با «غیر» به طور عمده به شیوه نارسیستی و یا کابوسانه است. بنابراین ما در غریبه، در دگراندیش، در زن، در جسم خویش، تمناهای خطرناکی را میبینیم که از یک سو ما را مسحور میکنند و از طرف دیگر میترسانند. از این رو خواهان سرکوب این فتنهگران و اهریمنان یا عناصر خطرناک هستیم. از این رو آنها برای ما حالت «تهاجم فرهنگی» خطرناک و پارانویید پیدا میکنند و هر کس دیگری را خطرناک و یا مقصر بدبختی و ترس خویش میداند. گفتگو با دکتر عبدالکریم سروش درباره قرآن کلام محمّدسروش در «بسط تجربهی نبوی» روشن میسازد که نظرش دربارهی خطاپذير بودن معرفت دینی تا حدی دربارهی قرآن نيز صادق است. سروش در کنار انديشمندان ديگری چون نصر حامد ابوزيد و محمد ارکون، در شمار گروهی اندک از اصلاحگران راديکالی است که مدافع رهيافتی تاريخی به قرآن هستند. اما او در کتابش از بسیاری از همکاران رادیکالش فراتر رفته است. او مدعی است که قرآن نه تنها محصول شرایط تاریخی خاصی است که در بستر آن شکل گرفته است، بلکه برآمده از ذهن حضرت محمّد و تمام محدودیتهای بشری او نیز هست. روایتی روانکاوانه از بوف کور هویت مردانه در گرو تمنای زنراوی در «بوف کور» دو چهره خود را تحت لوای دو نوع «من» گوناگون میشناسد و معرفی میکند. این گذار در واقع عبور از دورهی کودکی و جوانی به دورهی بلوغ جنسی و مردانگی است. دو «من» راوی (جوان ناخوش و پیرمرد) به قدری با یکدیگر متفاوتند که وی با دیدن خود در آینه، پس از آنکه اولی جای خود را به دومی میسپارد و فرایند دگردیسی به اتمام میرسد، با کمال شگفتی احساس میکند که دیگر چهرهاش باز شناختنی نیست. نگرشی تحلیلی از منظر روانشناسی اجتماعی- بخش سوم ساختار شخصیت انسانی و محیط اطراف آنویلم فلووسر فیلسوف ارتباطات در دو اثر معروف خود «برای یک فلسفه عکاسی» و «ورود به جهان تصاویر تکنینکی» معتقد است که ما در جهانی محصور شده توسط عکسها بهسر میبریم. به همین دلیل ما به عکسها خو گرفتهایم و قادر نیستیم آنها را آنگونه که باید، درک کنیم. از دید وی جهان عکسها تنها یکی از جهانهای بیشمار دستگاههاست و بالطبع بین آنها جهانهای خطرناکتری نیز وجود دارند. به نظر فلووسر دستگاههای الکتریکی اسباب بازیهای باهوشی هستند که میتوانند ما را نسبت به آنچه گمان میکنیم، فریب دهند. رستگاریلنگستون هیوز، شاعر آمریکایی در بخشی از زندگینامه خود مینویسد: «به ۱۳ سالگی پا میگذاشتم که به راه راست هدایت شدم. اما رستگار نشدم. داستان از این قرار بود: کلیسایی که خاله ریید من عضو آن بود، احیای بزرگی را از سر میگذراند. برای هفتههای متوالی، هر شب موعظه و آواز و دعا و جیغ و داد فراوان صورت گرفته بود؛ بسیاری گناهکاران قصیالقلب به آغوش مسیح باز گردانده شده بودند و عضویت در کلیسا به سرعت برق بالا رفته بود.» نگرشی تحلیلی از منظر روانشناسی اجتماعی- بخش دوم ارکان تأثیر گذار در ساختار شخصیت«حافظه جمعی» به کل بازدهی حافظه یک گروه یا جامعه اطلاق میشود. همانطور که تکتک انسانها دارای یک حافظه فردی هستند، گروههای انسانی نیز دارای یک حافظه جمعیاند. «حافظه ارتباطی» در مقایسه با «حافظه فرهنگی» همچون حافظه کوتاه مدت یک جامعه میماند. این حافظه به حیات حاملین زنده و تجربهکنندگانی که در ارتباط با یکدیگرند، وابسته است و یک دوره حدوداً هشتاد ساله، یعنی تقریباً سه الی چهار نسل دارد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|