تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با منصور فرهنگ، کارشناس مسائل بین‏الملل و نماینده‏ی پیشین ایران در سازمان ملل متحد

احمدی‌نژاد بت‌شکنی می‌کند

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

طی ۲۴ ساعت گذشته، تقریباً تمامی نشریات فارسی‏زبان داخل و خارج از کشور، تیتر اول خود را به برکناری منوچهر متکی، وزیر خارجه‏ی ایران، اختصاص داده‏اند. زمزمه‏ی برکناری متکی، به‏ویژه پس از آن بر سر زبان‏ها افتاد که او در تابستان گذشته، با برگزیدن نمایندگان ویژه از جانب رئیس جمهور در وزارت خارجه، مخالفت آشکار کرد.

Download it Here!

اکثریت نمایندگان مجلس نیز که نسبت به گزینه‏های رئیس جمهور، به‏ویژه شخص مشایی ناخرسند بودند، جانب وزیر خارجه را گرفتند و خواهان پرهیز از موازی‏کاری در وزارت خارجه شدند.

خواستی که تقریباً به همین شکل از جانب آیت‏الله خامنه‏ای عنوان شد و احمدی‏نژاد را وادار کرد تا موقعیت برگزیدگان خود را در وزارت خارجه، از نماینده‏ی ویژه، به مشاور تقلیل دهد. گرچه اخبار رسمی هم‏چنان از احتمال برکناری متکی خبر می‏داد، اما شیوه‏ی برکناری او، در حالی‏که وی حامل پیام رئیس جمهور ایران برای رئیس جمهور سنگال بود و در خارج از کشور به‏سر می‏برد، نارضایتی فراوانی را برانگیخت و دولت را به شکستن عرف سیاسی متهم کرد.


منصور فرهنگ، کارشناس مسائل بین‏الملل

از سوی دیگر، گزینش علی‏اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، به عنوان سرپرست موقت وزارت خارجه، محل بحث و گفت‏وگوهای فراوان است. آیا این پیوند سیاست خارجی با مسئله‏ی انرژی هسته‏ای خواهد بود؟ آیا علی‏اکبر صالحی همان شخصی است که احمدی‏‏نژاد جست‏وجو می‏کند و در این سمت ابقا خواهد شد؟

این پرسش‏ها را با منصور فرهنگ، کارشناس مسائل بین‏الملل و نماینده‏ی پیشین ایران در سازمان ملل متحد در میان گذا‏شته‏ام.

منصور فرهنگ: از روز اول هم، متکی گزینه‏ی احمدی‏نژاد نبود. در اولین انتخابات ریاست جمهوری که احمدی‏نژاد انتخاب شد، متکی از آقای لاریجانی حمایت می‏کرد و در مبارزات انتخاباتی او فعال بود.

از شواهد و قراین نزدیک به شش سال گذشته‏ی رفتار و عملکرد آقای احمدی‏نژاد نیز می‏توانیم به این نتیجه برسیم که او در برخورد با وزرا و یا کسانی که به‏طورکلی با دولت او همکاری می‏کنند، تمکین بدون چون و چرا می‏خواهد. در شش سال گذشته اما به‏طور واضح دیده‏ایم که در موارد زیادی، آقای احمدی‏نژاد با آقای متکی درگیری داشته و تردیدی نیست که سخنرانی‏های احمدی‏نژاد در خارج از کشور، به‏هیچ‏وجه مورد رضایت کامل متکی نبوده است.

نکته‏ی اساسی به‏نظر من، در رابطه با سیاست داخلی این است که آیا احمدی‏نژاد این کار را در هماهنگی با آقای خامنه‏ای انجام داده یا تصمیم احمدی‏نژاد در برکنار کردن متکی، آن‏هم در زمانی که او در خارج از کشور است، برای رهبر جمهوری اسلامی هم شگفت‏انگیز است. این جالب‏ترین سئوال این ماجرا است.

پیش از آن‏که به این مسئله بپردازیم، آیا آن‏طور که منتقدان محمود احمدی‏نژاد می‏گویند، واقعاً در عرف دیپلماتیک، برکناری وزیری که در مأموریت خارجی به‏سر می‏برد، غیر معمول است؟

یک امر کاملاً غیرعرفی است. خصوصاً وقتی وزیر خارجه در یک مأموریت دولتی در خارج از کشور به‏سر می‏برد.
بنابراین برکناری متکی در زمانی که او در خارج از کشور است، نشان از خشم بی‏اندازه‏ی احمدی‏نژاد نسبت به او دارد. به احتمال بسیار زیاد در همین مدت اتفاقی افتاده و یا سخنی گفته شده که احمدی‏نژاد را عصبانی کرده است. طبق معمول تصمیم‌هایی که احمدی‏نژاد می‏گیرد، بسیار قاطع و بی‏محابا و بدون توجه به مصلحت‏اندیشی و حتی پیامدهای آنها است.

این هم یکی از آن نمونه‏هایی است که اگر احمدی‏نژاد اهل سیاست بود و در پی‏گیری اهداف خودش می‏خواست این‏کار را انجام بدهد، سعی می‏کرد در موقعیت آرام‏تری دست به این اقدام بزند. ولی هدف او نه تنها برکناری وزیر خارجه، بلکه به‏اصطلاح خودمان، کنف کردن و در واقع کوچک کردن این مرد در انظار عمومی ایرانیان و خارجیان بوده است.

آیا آیت‌الله علی خامنه‏ای در جریان این برکناری بوده‏اند یا نه؟ آیا اگر این حرکت در هماهنگی با او صورت می‏گرفت، مقدمات لازم رعایت نمی‏شد؟

به احتمال بسیار زیاد. این برای اولین‌بار نیست. در گذشته هم وقتی آقای احمدی‏نژاد وزیر اسبق کشور، پورمحمدی را برکنار کرد، آن هم بدون اجازه و هماهنگی با خامنه‏ای بود. موقعی که آقای مشایی را به عنوان معاون خود انتخاب کرد، آقای خامنه‏ای نامه‏ای به احمدی‏نژاد نوشت که احمدی‏نژاد شش روز به آن پاسخ نداد و وقتی دو تن از وزرای او، در جلسه‏ی کابینه سئوال کردند که چرا به نامه‏ی رهبر توجه نمی‏کند، احمدی‏نژاد آن دو وزیر را از سمت خود برکنار کرد.

این حرکت چه مفهومی در ساختار حکومتی دارد که گفته می‏شود ولی‏فقیه بالاترین قدرت است و حتی مهم‏ترین نقدها متوجه قدرت نامحدود رهبری می‌شود؟

این موقعیت بسیار جالبی در ایران است که در واقع، یک بت بزرگ در حال حاضر وجود ندارد که همه‏ی تصمیم‌ها و خواسته‏های او، بدون قید و شرط، اجرا بشود. مجریانی نیستند که بدون قید و شرط تمکین به بت بزرگ بکنند.
احمدی‏نژاد به احتمال بسیار زیاد، در درون دستگاه امنیتی و اطلاعاتی کشور حامیانی دارد، پایگاه اجتماعی‏ای دارد که آقای خامنه‏ای هم درگیری با احمدی‏نژاد و به‏طور کلی، نفی تصمیم‌های او را، در حال حاضر به صلاح خود و رژیم نمی‏بیند. احمدی‏نژاد با این اقدام خود، یک‏بار دیگر یک بت‏شکنی‏‏ در جمهوری اسلامی کرده است.

این وضعیت چه پیامدهای سیاسی‏ای، حداقل در داخل کشور خواهد داشت؟

در این‏جاست که ما واقعاً اطلاعات لازم را نداریم. اگر احمدی‏نژاد بر مبنای حمایت و توافق سران سپاه پاسداران و مأمورین اطلاعاتی و امنیتی کشور این کار را انجام داده است (که صددرصد در این ارگان‏های جمهوری اسلامی حامیان و هوادارانی دارد)، به‏احتمال بسیار زیاد، خامنه‏ای چاره‏ای جز پذیرش این تصمیم ندارد. چون مخالفت با احمدی‏نژاد در حال حاضر، به‏نوعی درگیری در درون رژیم می‏انجامد که برای هیچ‏کدام‏شان قابل تحمل نیست.
اختلاف‏های اساسی‏ در این‏جا وجود دارد که نه تنها برکنار کردن متکی، بلکه طرز برکنار کردن او، نشانی از عمق این اختلاف‌ها در درون رژیم ایران دارد که بر مبنای تجربیات گذشته، فقط با حذف یک طرف می‏تواند از بین برود. در حال حاضر، حذف احمدی‏نژاد برای خامنه‏ای و مجلس قابل تحمل نیست.

در صحبت‏های‏تان اشاره‏ای داشتید که در داخل کشور هم مطرح شده است و آن این‏که آیا منوچهر متکی در سنگال، گفتار یا رفتاری داشته‏ که این فرصت را برای محمود احمدی‏نژاد فراهم کرده است؟

من فکر نمی‏کنم. چون خود این مأموریت یک مأموریت رسمی است و حرف‏های کلی زدن در این مأموریت‏ها تأثیر ندارد. به‏احتمال زیاد، احمدی‌نژاد از میان گفت‏وگوهایی که متکی با دیگران داشته و یا نامه‏هایی که نوشته، سند، مدرک و دلیل خاصی برای انجام غیرعرفی این کار دارد که بعد وقتی مورد مؤاخذه و سئوال رهبر قرار می‏گیرد، حداقل از نظر خودش بتواند توجیهی داشته باشد. ما این را نمی‏دانیم.

تردیدی نیست که در درون گروه‌‏ها و جناح‏های رقیب در داخل ایران، گفت‏وگوها و سخنانی هست که اینها طبق سنت آخوندی و قومی قدیم، هیچ‏وقت آنها را روی کاغذ نمی‏آورند. ولی از نظر احمدی‏نژاد صددرصد دلیلی بوده که بخواهد به رهبر ارائه بدهد که چرا به این شکل غیر منتظره، وزیر خارجه‏ی خود را کوچک و کنف کرده است.

در گزینش سرپرست برای وزارت خارجه چه پیامی هست؟ آیا این به معنای ادغام سیاست خارجی در سیاست هسته‏ای ایران است؟

به‏خودی خود این نیست. جوی را که احمدی‏نژاد در دنیا درست می‏کند، تصویری از نیت و اولویت‏های ایران دارد که ارتباطی حتی به خامنه‏ای و شورای امنیت ملی ندارد. در این رابطه، احمدی‏نژاد به برنامه‏ی خودش ادامه می‏دهد.
آقای صالحی کوچک‏ترین تجربه‏ای در دیپلماسی ندارد. متکی سفیر ایران در ترکیه و ژاپن بود و طی هشت سالی که در خارج از کشور به عنوان سفیر کار می‏کرد، تجربیات زیادی در رابطه با روابط بین‏المللی و دیپلماسی آموخته بود و به‏هرحال در شش سال گذشته هم، حداقل از نظر رسمی و اداری، اعمال و رفتار او غیر متعارف و غیر معمول نبود، ولی ویژگی اصلی صالحی این است که او بدون قید و شرط به احمدی‏نژاد تمکین می‏کند.

علی‌اکبر صالحی، به‏خصوص طی سال‏هایی که با سازمان انرژی اتمی کار می‏کرد، به نوعی به میانه‏روی شهرت دارد و در واقع، امضا کننده‏ی قرارداد ایران با ان‏پی‏تی هم هست و بیشتر متمایل به رهبری است تا احمدی‏نژاد. اینها باعث نمی‏شود که او هم نتواند با محمود احمدی‏نژاد ادامه بدهد؟

من فکر نمی‏کنم که صالحی امضا کردن قراردادی را از جانب خودش انجام داده است. او این کار را صددرصد به تصمیم شورای امنیت ملی و فرد رهبر انجام داده است. از گذشته‏ی او از نظر دیپلماسی نیز چیزی نمی‏دانیم.
ولی واقعیت امر این است که این به‏اصطلاح تغییر و تبدیل‏ها در وزارت خارجه، کوچک‏ترین تأثیری در سیاست خارجی ایران ندارد. برای این‏که آن سیاست خارجی در چهارچوب رابطه‏ی رهبر، رئیس جمهور و شورای امنیت ملی گرفته می‏شود.

سئوال اساسی‏ای که این‏جا وجود دارد، این است که ببینیم خود خامنه‏ای به این تصمیم واقعاً غیرمترقبه‏، چه عکس‏العملی نشان می‏دهد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)