خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > «حمایت از رزمندگان ایران دخالت نیست» | |||
«حمایت از رزمندگان ایران دخالت نیست»فرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comسخنان اخیر محمود احمدینژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران در آنچه که مقامات ایران آن را جشن ملی هستهای میخوانند، نشان میدهد که گویا جمهوری اسلامی تصمیم ندارد که مشکل هستهایاش را از طریق مذاکره با غرب حل کند.
این در حالی است که گفته میشود هر شش کشور ۵+۱ بر سر نوعی تحریم علیه ایران به توافق رسیدهاند. هفته گذشته هم صحبتهای آقای احمدینژاد که باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا را فردی ناشی و بیتجربه خواند، با واکنش آقای اوباما مواجه شد که گفت که به این گونه اظهارات توهینآمیز رئیس جمهوری اسلامی ایران اهمیت نمیدهد. این موضوعات و تاثیر آن بر مردم ایران را با حمید عربزاده فعال حقوق بشر و محیط زیست و کارشناس مسائل امور بینالملل در میان گذاشتم. آقای عربزاده ابتدا به این سوال پاسخ میدهد که آیا بهنظر او این ناسازگاریهای جمهوری اسلامی راه را برای اقدامات بعدی غرب هموار میکند؟ من به عنوان کسی که مسائل محیط زیست و منابع طبیعی برایام مهم هستند، میبینم که طی دو دههی گذشته در ایران، تمام منابع انسانی و طبیعی ایران دارد فدای آمال و آرزوی پوچی به نام رسیدن به نیرو و سلاح هستهای میشود که جز این که ایران را به خرابی بکشاند، چیز دیگری بهبار نیاورده است.
مضافاً بر این که حتی انرژی صلحآمیز هستهایاش را هم فقط کشورهایی میتوانند داشته باشند که از سیستمهای بسیار پیشرفتهی ایمنی برخوردار باشند. اما در ایران که صنایع پیشرفته و یا کارهایی مانند هواپیمایی کارنامهی بسیار فاجعهانگیزی دارند، چگونه میشود حتی نیروی صلحآمیز هستهای را در کشوری زلزلهخیز، بدون سیستمهای لازم ایمنی داشت. آقای عربزاده، ارزیابیتان از صحبتهای اخیر آقای اوباما که گفته بود امریکا حق استفاده از نیروی اتمی علیه کشورهایی چون کرهی شمالی و ایران را برای خود محفوظ میدارد، چیست؟ آیا این هشداری به جمهوری اسلامی است؟ به نظر من، مسلماً همینطور است. منتها این واقعا فاجعه است و هرکسی که فکر کند حتی یک تیر به سوی سرزمین کوروش، امیرکبیر و ایران شلیک بشود، جز فاجعه نخواهد بود. اما باید دید چه کسی است که دارد بر تمدید و ادامهی این فاجعه پافشاری میکند. آن هم نیرویی است که در ایران بیهوده و با امید به اهدافی بسیار بیپایه، هدفی را دنبال میکند که جز فاجعه برای مردم ایران، دستآوردی نخواهد داشت. واکنش و سخنان آقای احمدینژاد هم که بارک اوباما را گاوچران، بیتجربه و … توصیف کرده بودند، بسیار تند بود. به نظر شما، این نوع رفتارهای غیردیپلماتیک باعث انزوای بیشتر جمهوری اسلامی در جامعهی بینالمللی نمیشود؟ متاسفانه موضوع آنقدر جدی است که نباید آن را سادهتر کرد. ولی اولاً این که کسی حرفهاش پرورش احشام باشد، اشکالی ندارد. اما جدیتر بخواهم بگویم، در سؤال خودتان این حرف نهفته است که اصلا دیگر تمام عرف و رفتار دیپلماتیک از بین رفته است. طبیعتاً خواندن رییس جمهور یکی از بزرگترین کشورهای دمکراتیک دنیا به این صورت، برای مردم ایران جز ضرر چیزی در پی نخواهد داشت و واقعا کمال بیفرهنگی را نشان میدهد. بسیاری از ناظران امور ایران معتقدند که تحریم اقتصادی و حتی اقدام نظامی، دستیابی جمهوری اسلامی به نیات خود را تنها به تأخیر میاندازد، اما نمیتواند آن را متوقف کند. این ناظران معتقدند مؤثرترین راه برای جلوگیری از این برنامهها، حمایت از جنبش آزادیخواهی مردم ایران است. از سویی هم حکومت ایران، هرگونه حمایت خارجی از جنبش را به اسلحهای علیه آن تبدیل میکند. به نظر شما، جامعهی جهانی چگونه میتواند به این جنبش کمک کند و از آن حمایت کند، بدون این که ضربهای به آن بزند؟ من به عنوان کسی که در نهایت خود را طرفدار دمکراسی و نهادهای مردمسالاری میداند و کار تخصصیام حفاظت از محیط زیست و کارگران است، باید بگویم یکی از وظایف کشورهایی که بر اساس دمکراسی و حقوق آرای مردم کار میکنند – نظیر امریکا و اروپای غربی - حمایت معنوی از جنبشهای آزادیخواهانه است. این حمایت به معنای دخالت نیست و اتفاقا کسانی مانند پرزیدنت اوباما، آقای سارکوزی، آقای براون و دیگران باید این را بدانند که حمایت از حقوق انسانها، جزو اهداف و اصول قوانین اساسی امریکا و غرب است (همانطور که آقای اوباما دوبار شعر سعدی را مثال آوردهاند) و حمایت از جنبش آزادیخواهانهی مردم ایران و محکومکردن هرنوع عمل غیرانسانی و بر خلاف حقوق بشر بر علیه آنها، به هیچوجه به معنای دخالت نخواهد بود. اخیراً تعدادی از اعضای مجلس نمایندگان امریکا در همین زمینه نامهای به آقای اوباما نوشتهاند؛ مبنی بر این که بزرگترین خطر برای حکومت ایران، آزادی مردم است و از آقای اوباما خواستهاند از رزمندگان راه آزادی و دمکراسی در ایران حمایت کنند. این نمایندگان در نامهی خود حتی از شیوههای خبررسانی و برنامهسازهای صدای امریکا هم انتقاد کردهاند و آن را به نفع مردم ایران ندانستهاند. به نظر شما، این انتقادها از کجا سرچشمه میگیرد؟ یعنی آقای اوباما چگونه میتوانند به انتقاد این عده از نمایندگان پاسخ مثبت بدهند؟
همانطور که همه میدانند، صدای امریکا نهادی است که از سوی مردم و دولت امریکا حمایت میشود و بسیار مهم است که کاملا با اتکا به اصول ژورنالیسم و برخورد آزاد، بتواند اخباری را که در جهت منافع مردم امریکا و مردم ایران است پخش کند. اما به نظر من، به همان اندازه مهم، نقش تمام رسانهها است. همینطور رسانهی شما (رادیو زمانه) که بر حقوق بشر و مبانی انسانی بسیار اتکا دارد و این بسیار مهم و قابل تقدیر است. ولی در عین حال، تکنولوژی مدرن ارتباطی، نظیر فیسبوک، تویتر و … که مردم و جوانان بسیار کوشا و بااستعداد ایرانی از آن استفاده میکنند و این که بشود با تکنولوژیهای مختلف از جمله ماهواره، اینترنت را به دست مردم ایران رساند، بسیار مؤثر خواهد بود. چون بسیار مهم است که اخبار درست که به هیچوجه اخبار مداخلهگرانه نیست به ایران، کشوری که یکی از باسوادترین و روشنفکرترین جمعیتها را دارد و همیشه تاریخاً مردم آگاه داشته است، برسد. تمام آنهایی که برای آزادی و حقوق بشر تلاش میکنند، چه دولتها، چه مردم و چه انجیاوها باید تلاششان در این مورد را چندین برابر کنند که مردم ایران اخبار صحیح بهدستشان برسد و اتفاقاً اینها باعث خواهد شد که شانس وقوع مسائل فاجعهانگیزی نظیر برخورد نظامی کمتر شود. فعالان حقوق بشر میگویند که پروندهی هستهای ایران مدتها است تمام مسائل مربوط به ایران را تحتالشعاع خود قرار داده است و توجه به مسالهی نقض موازین حقوق بشر در ایران خیلی کمرنگ شده است. فکر میکنید چرا جامعهی جهانی در ارتباط با این مشکل بیتفاوت شده و تنها گاه و بیگاه بیانیههایی از سوی سازمانهای مدافع حقوق بشر و برخی از دولتها در این زمینه صادر میشود؟ اولاً باید از تمام سازمانهای حقوق بشریای که تاجایی که میتوانند سعی میکنند در زمینهی نقض حقوق بشر از مردم ایران حمایت کنند، تشکر کرد. ولی باید مسائل را همهجانبه دید. دولتمردان غربی، تا حدودی هم به درستی، فکر میکنند که مسلح شدن دولت ایران به سلاح اتمی بسیار خطرناک است. منتها نظر افراد مختلف این است که اگر مسائل حقوق بشر در ایران، به عنوان مسالهی اصلی عنوان شود و تداوم نقض حقوق بشر محکوم و از مردم ایران حمایت شود، باعث میشود نهادهای دمکراتیک در ایران قویتر بشوند و رشد کنند و نتیجهی دلخواه جهان متحد و غرب که همان نرسیدن دست حاکمان جمهوری اسلامی به سلاح اتمی است نیز حاصل شود. این مسالهی بسیار مهمی است که اتفاقا باید بیشتر در مورد آن کنکاش و صحبت شود. باید موضوع از این زاویه بررسی شود که اینها هردو دو روی یک سکه هستند. یعنی بدون رعایت حقوق بشر برای مردم ایران هدف دیگری هم که جهان متحد دارد، به دست نخواهد آمد. مردم ایران هم میدانند و درک میکنند که دنیا نمیخواهد دست حاکمان جمهوری اسلامی به سلاح اتمی برسد. اتفاقا بر خلاف نظری در غرب که معتقد است اگر دست حاکمان جمهوری اسلامی به سلاح اتمی برسد، میتوانند به مدل چینی ایران را تحت کنترل قرار بدهند، مردم ایران ثابت کردهاند اینطور نخواهد شد. interviewee: Mehdi Arabzadeh
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|