خانه > گوی سیاست > ايران و اروپا > پیچیدهترشدن روابط خارجی ایران و انگلستان | |||
پیچیدهترشدن روابط خارجی ایران و انگلستانملیحه محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر حالی که اخبار، اطلاعات و گمانهها در مورد شدت گرفتن تحریمهای اقتصادی علیه ایران و تحریمهای تازهتر هر روز شدت بیشتری میگیرد. امروز خبر لغو تحریم بانک ملت ایران توسط دولت انگلستان پرسش و ابهاماتی ایجاد کرد.
البته حجتالاسلام حسین ابراهیمی رئیس کمیتهی روابط خارجی مجلس شورای اسلامی، نامهی پنجاه تن از نمایندگان را که خواهان کاهش سطح روابط ایران با بریتانیا شده بودند، علت این تصمیم انگلستان دانست. آقای ابراهیمی گفت علیرغم این مسئله اگر دولت بریتانیا سیاستهای خود را در رایطه با ایران اصلاح نکند ما روابط را به سطح حداقلی خواهیم رساند، اما دکتر مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیهی اروپا به دلایل دیگری اشاره می کند و در مورد چشم اندازهای احتمالی آتی این روابط میگویند: یک مقدار قابل توجهی از این به اصطلاح اطلاعات اقتصادی و بانکی بود که خزانه داری انگلستان خواسته بود از بانکهای ایرانی و موسسات مالی ایرانی در انگلستان و در اتحادیههای اروپا اینها ارائه بدهند که مشخص شود حیطهی فعالیتهای اینها در بریتانیا مرتبط با چه بخشهایی است و چه فعالیتهای بخصوی را اینها تامین اعتباری میکنند. متاسفانه در این مدت بانکهای مثل بانک سپه، صادرات حتی بانکهای خصوصی و نمیهخصوصی دیگر این دادههای اطلاعاتی را یا خودداری کردند یا نتوانستند به آن مقداری که خواسته شده بوده تهیه کنند به نظر میرسد که بانک ملت در این چهارچوب یک مقدار همکاریهای بیشتری نشان داده است.
چطور فقط بانک ملت این اقدام را انجام داده است؟ یک تعبیر محتمل این است که نگرانیهایی که الان در تهران ایجاد شده است مبنی بر این که واقعا حضور سیستم بانک ایران در بانک بریتانیا، بسیار بسیار ضعیف است. حداقل یک یا دو تا از بانکها این دادههای اطلاعاتی و بانکی را تهیه کنند و به خزانهداری بریتانیا عرضه کنند که شاید از این نظر بتوانند اجازهی ادامهی فعالیتها را در بریتانیا بگیرند و از این طریق یک مقدار فعالیتهای بازرگانی و صنعتی نهادهای دولتی را تامین کنند، تنها تعبیری که میتوان در حال حاضر روی این گذاشت، زیرا دلیلی ندارد که بانک ملت بتواند این دادهها را تهیه کند و بانک سپه یا بانک ملت نتوانند. آقای عمادی، به این ترتیب صحبتی که آقای ابراهیمی کردند رییس کمیتهی روابط خارجی مجلس در این مورد که تقاضای کاهش سطح روابط ایران و انگلستان توسط پارلمان ایران موجب لغو این محدودیت شده جایی در استدلال این مسئله ندارد؟ ما وقتی در چهارچوب کلی روابط بریتانیا و رژیم جمهوری اسلامی نگاه میکنیم میبینیم که احتمال آن که واقعا عاملی بوده باشد ضعیف است. به دو دلیل، یکی آنکه که یک مقدار زیادی روابط بریتانیا با ایران از مشکلاتی که ایران ایجاد کرده است در رابطه با اتحادیهی اروپا اثر میگیرد و در این چهارچوب اگر نگاه بکنیم و ارزیابیهایی که در سطح دولتها مثل دولتهای آلمان، فرانسه و بریتانیا میشود این است که دولت ایران هیچکدام از آن همکاریهایی که در سطح آژانس بینالمللی اتمی انجام میداد نشان نداده است و به نظر میرسد که همچنان مشغول ادامهی وقت کشی است. همهی این تحریمها و محدودیتها اثراتی است که از آنجا میگیریم در روابط خارجی ایران، علت دوم که من بعید میدانم این اقدام و تقاضای نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تهران عامل حتی ثانویه در مسئلهی بانک ملت باشد این است که در غرب الان کم و بیش فهمیده شده است که صداهایی که از تهران، مجلس یا دولت میشنویم اینها واقعا علائم جدی در تغییر سیاست خارجی ایران نیستند. و آن مسائلی که در سیاست خارجی ایران مثلا در مورد سطح ارتباط دیپلماتیک با کشورها گرفته میشود، این تصمیمات در جای دیگری گرفته میشود و این را غرب، به خصوص بریتانیا و آلمان متوجه شده اند و در این چهارچوب توجه بسیار کمتری به صداها و پیامهای که از مجلس یا هر طرف در سطح دولت می آيد، میدهند و توجه به مراکز دیگر دارند زیرا آنها هستند که اثرات مستقیمتری روی تصمیم گیریها میگذارند.
آقای عمادی با توجه به همهی این مسائلی که گفتید، در حال حاظر وضعیت ایران در اتحادیهی اروپا به لحاظ گسترش و خطر تشدید تحریمها چگونه است؟ بنده واقعا با یک اظهار ناامیدی شخصی میگویم که ما هیچوقت نخواستیم کار به جایی برسد که تحریمها برود که اثر بسیار منفی بر اقتصاد ایران بگذارد، زیرا ممکن است ما با رژیم یا دولت مسئله داشته باشیم اما برای اقتصاد و مردم ایران نمیخواهیم اشکالی ایجاد کنیم. همین امروز مرحلهی آخر و چهارم تحریمهاست و آخرین تغییرات در جزییات در حال انجام است و این تحریمها بسیار بسیار جدیتر از سه مرحلهی قبلی خواهد بود چه در سطح بانکی که حسابهای بانکی ارزیابی خواهد شد که به صورت گسترده بسته خواهد شد و منجمد خواهد شد و زیر ذرهبین خواهد رفت. حتی ممکن است به مراجع حقوقی کشیده شود. محدودیتهای جدیدی که برای شرکتها و صنایع ایران اعمال خواهد شد، متاسفانه حتی بازاریهای معمولی را هم که در تهران ما میدانیم وابستگی به نهادهای رژیم ندارند و شریک این نهادها در وزارت خارجهی ایران نیستند، بر اینها هم اثر خواهد گذاشت، زیرا ارزیابی کلی این است که ما نمیدانیم واقعا تمامی شرکای سپاه، بنیاد کوثر، بنیاد مستضعفین چه کسانی هستند. در تجارت خارجی این تحریمها بخشهایی از اقتصاد ایران را به طور مستقیم مورد اثرگذاری قرار میدهد و محدود میکند که از این طریق یک مقدار ما فعالیتهای تکنولوژی، نظامی و موشکی سپاه را محدود بکنیم و نکتهی سوم این است که غرب یا حداقل اتحادیهی اروپا و امریکا به این مرحله رسیدهاند که در مورد مستقیم و جدی بودن فشارها توافق کردهاند. عکسالعمل غرب باید بسیار جدی و مستقیم باشد تا نشان دهد که این گفتوگوها به مرحلهی بسیار بحرانیتری نزدیک میشود، این تحریمها شاید آخرین گام غرب برای خودداری از رسیدن به مرز بحران باشد. شما احتمال رسیدن به این نقطهی بحرانی را چهقدر جدی میبینید؟ این سوال بسیار مهمی است و البته جواب صریحی نمیشود به آن داد به یک دلیل عمده، زیرا ما هنوز از موضع چین در قبال این تحریم ها در شورای امنیت سازمان ملل مطمئن نیستیم. اگر به نقطهای برسیم که چین حاضر شود از تحریمها ولو این که تحریمهای محدودتری از آنچه که اتحادیهی اروپا و آمریکا که به مقدار قابل توجهی کانادا و ژاپن هم خواستار آن هستند، حمایت کند و به آنجا برسیم که چین اینها را قبول کند، بنده اعتقاد دارم حتی تحریمهایی با شدت کمتر، تاثیر قابل توجهی روی سیستم و اقتصاد ایران خواهد داشت. تاکنون که به نظر نمیآيد چین قبول کرده باشد یا تصمیمی در قبول آن داشته باشد؟ در حال حاضر حرف شما درست است، چین اصرار بسیار زیادی دارد زیرا مسئلهی مهمی اینجا وجود دارد و باید یاد آوری کنیم که دلیل چین نه همگامی سیاسی و اشتراک نقطهنظر با ایران است، زیرا میزان صادرات چین به ایران بیشتر از میزان صادرات تمام اتحادیهی اروپا و کانادا به ایران است، چین جانشین ۲۷ کشور اروپایی و کانادا در اقتصاد ایران است و اجناسی که در این چهار سال به دلیل پایین بودن کیفیت نمیتواند به آمریکا، کانادا و اتحادیهی ارپا صادر کند، مستقیما و بدون کوچکترین نگرانی به بازار ایران میفرستد. پس چطور شما به قبول تحریمها از سوی چین همچنان امید دارید؟ تصور من بر این است که ما به ارتباط دادن تجارت چین به اتحادیهی اروپا و آمریکا خواهیم رسید و این مسئله در دو ماه پیش به چین پیشنهاد شد و اگر چین حاضر به همکاری نشود با مشکلات جدی در تجارت خارجی با اروپا و آمریکا مواجه میشود. تجارت چین با آمریکا ده برابر تجارت چین با ایران است و تجارت چین با اتحادیه ی اروپا ۸ برابر میزان تجارت چین با ایران است و این مسئله مطرح شد که اگر چین نخواهد حداقل همکاری را با تحریمها نشان دهد، آنوقت مشکلاتی که چین در مورد کیفیت کالاهای صادره و کپی شدن مارکهای مختلف که میدانیم در حدود چهل میلیارد به شرکتهای غربی ضرر میزند، دارد. مستقیما در سازمان تجارت جهانی مطرح می شود و اینها جریمههای سنگینی برای چین و شرکتهای چینی خواهد آورد. اولین باری که این موضوع توسط خانم کلینتون مطرح شد ما دیدیم مواضع چین مقداری معتدلتر شد. شما گفتید که اجرای این تحریمها نقطهی بحران است، مشخصات این نقطهی بحران به لحاظ اقتصادی یا سیاسی برای ایران چه هست؟ وقتی اثرات این تحریمها، در حدود ۴ تا ۶ ماه بعد از این که انجام شد را روی اقتصاد ایران مشاهده میکنیم در مییابیم که تولید و فعالیتهای صنعتی ایران در حدود ۲۵ تا ۴۰ درصد پایین خواهد آمد، با توجه به این که در همین روزی که ما این گفتوگو را انجام میدهیم بخش صنعتی ایران دچار یک رکود اقتصادی با کاهش تولید در حدود ۱۲ تا ۱۴ درصد است. و افزایش آن به بیش از ۲۵ درصد، باعث خواهد شد که مقدار قابل توجهی از تولیدات و صادرات صنعتی کم شود و شرکتها و واحدهای تولیدی عمده، مثل تولید آلومینیوم، ماشینسازی و واحدهای صنعتی در اراک و کورههای تولید فولاد در اصفهان تماما در بحران قرار خواهند گرفت و اثرات این بحران در زندگی روزمرهی مردم چه خواهد بود. طبق ارزیابی ما تورمی بیش از ۵۰ درصد، کاهش ارزش پول ایران بین ۵۰ تا ۶۰ درصد و شاید این خود دلیلی است که ایران میخواهد واحد پول خود را عوض کند تا اثرات این کاهش ارزش پول را پنهان کند و در مرحلهی سوم بحران بانکی است که ما انتظار داریم که چیزی در حدود ۴ یا ۵ بانک عمدهی ایران به ورشکستگی کشیده شوند. اینها تماما یادآور بحرانی است که تحریمها در اقتصاد رودزیای سابق، پس از تحریمهای اروپا در آنجا به این بحرانها کشید و یادآوری این است که رودزیا که شکوفاترین اقتصاد قارهی آفریقا بود در ظرف ۱۲ ماه بعد از آخرین مرحلهی تحریمها به جایی رسید که تجار آن کشور نمیتوانستند سادهترین معاملات صادرات و واردات را انجام دهند. و خود این تجار بودند که با گذاشتن فشار روی حکومت رودزیا باعث تغییر شدند و انتظار ما این است که در بحران پیشرو مرحلهای خواهد رسید که بازاریها متوجه شوند ادامهی حیات اینها برایشان میسر نیست با تداوم این تحریمها و شاید این خودش نقطهی تغییری را ایجاد کند. اشارهی شما به زیمباوه در رودزیای سابق هست در زمانی که حکومت نژادپرستی آنجا حاکم بود و تحریمهای اتحادیهی اروپا ؟ بله، درست است. تحریمها در آنجا شروع شد که بعدا این تحریمها را در آفریقای جنوبی نیز دیدیم که حکومت آقای دکلر تغییر موضع دادند و حاضر به پذیرش حکومت اکثریت در آفریقایجنوبی شدند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|