تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با محسن سازگارا؛ تحلیل‌گر سیاسی

«مناظرات تلوزیونی، اقدامی امنیتی یا رسانه‌ای؟»

رضا جمالی
reza@radiozamaneh.com

روی‌کرد جدید و محدود سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی، برای برگزاری مناظرات تلویزیونی، با واکنش‌های متفاوتی از سوی گروه‌های سیاسی و مخاطبان در جامعه رو به رو شده است.

Download it Here!

از یک سو عده‌ای آن‌ را نوعی تغییر در استراتژی فعالیت‌های شبکه ملی می‌دانند که با تأثیر پذیرفتن از واقعیت‌های موجود کشور در صدد اصلاح شیوه و راه‌کارهای منصفانه‌تری است.

ولی در مقابل، گروهی معتقدند که این اقدام تازه صدا و سیما تاکتیکی است با اهداف امنیتی، برای کنترل احساساتی که در خیابان‌ها، در طی چند ماه گذشته از سوی معترضان به نتایج انتخابات ابراز شده است.

محسن سازگارا، تحلیل‌گر سیاسی و مدیر مرکز مطالعات ایران معاصر در واشنگتن، درباره هدف از پخش این‌گونه مناظرات تلویزیونی در این برهه از شرایط سیاسی کشور می‌گوید:


بیشتر به نظر می‌رسد،این نوع مناظرات تلویزیونی کاری در جهت اعاده حیثیت صدا و سیمای جمهوری اسلامی است که در گزارش بخش آموزشی معاونت سیاسی این دستگاه هم قید شده بود که صدا و سیما هیچ اعتباری در بین مردم ندارد.

یک بخش هم سیاست بازکردن درها، و نشان دادن این که مثلاً حکومت حاضر به شنیدن حرف مخالفان است. سیاست هویج و چماق که با یک دست کتک بزنند و دستگیر کنند و با دست دیگر بگویند فضا جهت مذاکره باز است.

اما خیلی زود ناهماهنگی، درون جبهه کودتاچی خودش را نشان داد، انتقاد فوری تندروترها، که در حد صحبت‌های آقای دکتر جواد اطاعت، را هم تاب نیاوردند، و مناظره‌هایی که قرار بود سه شب در هفته باشد، به یک شب در هفته کاهش پیدا کرد، که در آن یک شب هم، امثال آقای حسینیان، و بروجردی را آوردند که گفت: «برده دل و جان من، دل‌بر جانان من - ‌دل‌بر جانان من، برده دل و جان من»، از یک‌دیگر تعریف کنند و حتی امثال آقای دکتر ولایتی و محسن رضایی هم حاضر به شرکت در این برنامه‌ها نشدند.

به‌نظر می‌رسد با اختلاف درون کودتا چی‌ها، این سیاست شکست خورد و به بن‌بست رسید و نه فقط نتوانست اعاده حیثیتی برای صدا و سیما بکند، بلکه یک آب‌روریزی جدید هم برای این دستگاه شد.

آقای سازگارا، این رویکرد تازه صدا و سیما را در پخش این‌گونه مناظرات، نوعی تاکتیک یا یک نوع استراتژی می‌دانید؟

هر دو وجود دارد، تاکتیک به معنای آن که بتوانند تا حدی، آبروی دستگاه را بخرند، و استراتژی امنیتی، را به معنی سیاست هویج و چماق به کار بردند، ولی هر دو، شکست خورد به دلیل آن‌که اختلافات درون کودتاچیان نشان داد، نمی‌توانند یک سیاست واحد و منسجم را دنبال کنند، و بیش‌تر هم دست تند روها و آدم کش‌ها باز است و فحاشی‌های کیهان ظاهرا حرف آخر را می‌زند.


محسن سازگارا می‌گوید یکی از خواسته‌های مردم باز بودن فضای گفت‌گو و آزادی بیان است و فقط به این نیست که تلویزیون چند مناظره برگزار کند

اما در توضیح و توجیه این مناظرات از سوی هر دو گروه اصلاح‌طلب و اصول‌گرا شنیده شد که از این دست گفتگوها در رسانه ها می‌تواند اعتراضات را از خیابان‌ها به تریبون گفتگو و تعامل معطوف کند، آیا شما با این نظر موافقید؟

به تنهایی خیر، به دلیل آن‌که یک ملت ناراضی و مخالف، یک اکثریت مطلق 76 درصدی که خواهان تغییر کل نظام هستند و 92 درصد مردمی که حداقل دولت کودتایی را نمی‌خواهند، مناظره تلویزیونی نمی‌تواند جواب خواسته آن‌ها را بدهد.

یکی از خواسته‌های مردم باز بودن فضای گفت‌گو و آزادی بیان است و فقط به این نیست که تلویزیون چند مناظره برگزار کند. بازگشایی روزنامه‌ها و وبلاگ‌های تعطیل شده، آزادی روزنامه نگاران زندانی و ده‌ها کار دیگر باید انجام بگیرد تا فقط یکی از خواسته‌های مردم که آزادی بیان است، تحقق پیدا کند.

یک خواسته دیگر مردم آزادی اجتماعات است، خصوصاً این‌ها گفته می‌شود زیرا که آقای مهندس موسوی هم در اطلاعیه‌های متعددی بر روی این موارد تأکید کرده‌اند و آزادی بیان و آزادی اجتماعات، بخش کوچکی از مطالبات مردم است.

اگرچه هر دری که حکومت باز کند و اجازه ورود هوا، به جامعه در بسته ایران دهد را باید مثبت تلقی کرد، و این به مردم کمک می‌کند که گامی به پیش روند ولی کافی نیست.

تندروهایی که فشار آوردند و همین مناظره دست و پا شکسته را هم به بن‌بست رساندند، می‌فهمند که اگر دری را باز کنند باید درهای دیگر هم به دنبال آن باز شود، بنابراین ترجیح می‌دهند همین فضای مسموم و بسته را ادامه دهند، به امید این‌که مردم خسته شوند و دیگر کاری انجام ندهند.

البته تا این جا این سیاست نتیجه‌ای نداشته است و جنایت‌ها و ضرب و شتم‌ها مردم را عصبانی‌تر، متحدتر و مصمم‌تر کرده است.

با این‌حال، گروهی از اصلاح‌طلبان از برگزاری این مناظرات استقبال کرده‌اند، آقای هاشمی رفسنجانی، و حتی مصطفی تاج‌زاده آمادگی خود را برای شرکت در مناظرات اعلام کرده، تا چه اندازه خوش‌بین هستید که تصمیم گیرندگان پشت این مناظرات تلویزیونی، اجازه شرکت در مناظرات را به رهبران اصلاح طلب بدهند؟

پیش‌بینی خیلی سخت است، ما با دستگاه آشفته‌ای سرو کار داریم که فرمانده کل آن، آقای خامنه‌ای، کاملاً استیصال و عدم توانایی تصمیم‌گیری و هدایت جبهه پشت سر خود را نشان داده است. بنابراین قابل پیش بینی نیست که اساساً یک سیاست واحد و درستی توان ادامه داشت باشد.

پاسخ من این است که نمی‌دانم این آشفتگی درون جبهه کودتا چی‌ها ،کشتی آن‌ها را به کجا خواهد برد، فقط این‌که هر قدمی که کودتاچی ها عقب بروند و به خواسته های مردم نزدیک شوند، پیروزی برای مردم است و باید آن را مغتنم شمرد و گامی به جلو گذاشت.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

رژیم و قوانین قرآنی اسلامیشان به بن بست رسیده . دو گروه در درون رژیم،وگروه سوم معتقد به رژیم و قانون اساسی بیرون از رژیم هر یک عمدتا برای نجات اسلامشان راهکارهای متفاوتی را ارایه داده اند که هیچ کدام خواست اکثریت ملت که همانا تغیر قوانین اسلامی به قوانین انسانی و تغیر رژیم است هیچ نزدیکی ندارد. دو نیروی درون رژیم یکی با چماق و دیگری با هویج که هر دو شکست خورده و چماقداران فعلا حرف اول را زده اند وبا التیماتم رهبر گنگ چماق که به کسی باج نمیدهیم رابطه را با گروه سوم را هم روشن کرده اند .

-- Bahram ، Jan 27, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)