خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > «اروپا با تهدید جدیتری وارد میشود» | |||
«اروپا با تهدید جدیتری وارد میشود»رضا جمالیمذاکره در باره برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران و قانع کردن این کشور به توقف برنامه غنی سازی اورانیوم، نزدیک به شش سال است که جریان دارد ولی به نظر میرسد که کشورهای غربی موفق نشدهاند تا تهران را به تغییر سیاستهای اتمی خود وادار کنند.
با روی کار آمدن کاترین اشتون به جای خاویر سولانا به عنوان مسئول تازه سیاست خارجی اتحادیه اروپا، به نظر میرسد که اقدامات آتی این اتحادیه در قبال بحران پرونده هستهای ایران با شدت بیشتری دنبال شود و این اتحادیه در قدم نخست قصد دارد تا پرونده اتمی ایران رابه شورای امنیت ببرد. برای بررسی بیشتر حقوقی این اقدام، موضوع را با دکتر سعید محمودی کارشناس حقوق بین الملل در میان گذاشتم.
آقای دکتر محمودی، به تازگی خانم کاترین اشتون، مسئول امور سیاست خارجی اتحادیهی اروپا اعلام کرده است که گام بعدی این اتحادیه، ارجاع پروندهی هستهای ایران به شورای امنیت است. این اتحادیه چه راهکارهای حقوقیای را باید طی کند که بتواند به طور قانونی پروندهی هستهای ایران را به شورای امنیت بفرستد؟ برای فرستادن یا طرح یک موضوع در شورای امنیت، لازم است قبل از محول کردن موضوع به شورا، بررسیای انجام بگیرد که آیا شورا از نظر سیاسی، آمادگی پذیرش مساله را دارد یا خیر. این امر در ارتباط با پروندهی اتمی ایران بسیار مهم است. چرا که مساله فقط این نیست که درخواست شود که این پرونده به شورا برود، بلکه مقصود این است که وقتی این پرونده به شورا رفت، روی آن اقدامی هم صورت بگیرد و به نتیجهای برسد. «روسیه ضمن این که به ایران فشار میآورد و اصرار دارد که ایران پاسخ مثبتی به خواستههای کشورهای غربی بدهد، در عین حال هم اعلام کرده است که اگر مساله به شورای امنیت برسد، ایران نمیتواند روی حمایت روسیه حساب کند. در ارتباط با کشور چین نیز اگر چهار کشور اصلی دائمیشورا اتفاق نظر داشته باشند، احتمال آن بسیار ضعیف است که چین بخواهد جلوی اقدام شورای امنیت را با بهکارگیری حق وتو بگیرد»
از این دیدگاه که نگاه کنیم، میبینیم در حال حاضر سه کشور اتحادیهی اروپا عضو شورای امنیت هستند؛ فرانسه و انگلیس اعضای دائمی شورا و اتریش عضویت موقت دو ساله در این شورا دارد. بنابراین اگر قرار باشد اتحادیهی اروپا پروندهی ایران را به شورای امنیت بفرستد، طبیعی است که این سه کشور به طور متحد این مساله را مطرح خواهند کرد. علاوه بر این، آمریکا نیز به عنوان یکی از اعضای دائمیشورای امنیت، ماهها است این مساله را مطرح کرده و بردن پروندهی هستهای ایران به شورای امنیت را به عنوان چوبی بالای سر ایران نگاه داشته است. از اظهارنظرهای اخیر نمایندگان روسیه، از جمله اظهارات وزیر خارجهی این کشور در هفتهی گذشته، این طور به نظر میرسد که روسیه نیز علیالاصول مشکلی با این مساله ندارد و ضمن این که به ایران فشار میآورد و اصرار دارد که ایران پاسخ مثبتی به خواستههای کشورهای غربی بدهد، در عین حال هم اعلام کرده است که اگر مساله به شورای امنیت برسد، ایران نمیتواند روی حمایت روسیه حساب کند.
در ارتباط با کشور چین نیز اگر به چهار تا پنج قطعنامهی قبلی شورای امنیت در مورد ایران برگردیم و شرایط ناظر بر پذیرش این قطعنامهها از سوی شورا را در نظر بگیریم، روشن میشود که چین هم علیرغم میل باطنی برای فشار آوردن به ایران در این زمینه، اگر چهار کشور اصلی دائمیشورا اتفاق نظر داشته باشند، احتمال آن بسیار ضعیف است که بخواهد جلوی اقدام شورای امنیت را با بهکارگیری حق وتو بگیرد. بنابراین به نظر من، اظهارنظر اتحادیهی اروپا در این زمینه را باید جدی گرفت. در این میان نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی چگونه تعریف میشود؟ در شرایطی که گزارشهای آژانس بر غیرنظامی بودن فعالیتهای هستهای ایران دلالت میکند،آیا می توان به صرف مسایل سیاسی، پروندهی هستهای یک کشور را به شورای امنیت برد؟ نباید فراموش کرد که آژانس به عنوان یک سازمان بینالمللی با یک نقش مشخص، تا زمانی در این پرونده نقش اساسی بازی میکرد که پرونده به شورای امنیت محول نشده بود. اما در حال حاضر جنبهی حقوقی پروندهی ایران بسیار ضعیف و جنبهی سیاسی آن بسیار قوی شده است. از سال ۲۰۰۶ که این پرونده به شورای امنیت رفته است، مساله بیشتر بعد سیاسی پیدا کرده است تا حقوقی. مساله این نیست که ایران حق دارد یا حق ندارد؛ مساله این است که از جانب شورای امنیت خواستههای سیاسیای جلوی ایران گذاشته شده است و ایران به هیچیک از آنها توجه نکرده است. علاوه بر آن، پی بردن به این مساله که ایران در همان زمانی که مشغول مذاکره بوده، در حال ساختن نیروگاه دیگری در نزدیکی قم بوده است نیز مزید بر علت شد و در آخرین گزارش آقای البرادعی هم از آن به عنوان نکتهی مهمی یاد شده بود. بنابراین فکر نمیکنم الان آژانس بتواند تاثیرگذار باشد. تاثیرگذاری آژانس در یک سال گذشته فقط در این حد بوده که به عنوان یک کاتالیزاتور بین کشورهای ۵+۱ و ایران عمل کرده است و نقش دیگری نمیتواند داشته باشد. الان مساله میان ۵+۱ و ایران، آن هم در سطح سیاسی و نه در سطح حقوقی است.
اگر تحریمهای تازه علیه ایران در شورای امنیت با وتوی روسیه یا چین روبرو شود، آیا این امکان وجود دارد که آمریکا و دیگر کشورهای غربی، مسالهی هستهای پروندهی ایران را به منشور هفتم سازمان ملل مرتبط کنند و طرح حملهی نظامی یا محاصرهی دریایی و یا حملهی هوایی به ایران را دنبال کنند؟ اصلاً امکان این مساله وجود ندارد؛ به خاطر این که اگر بر فرض محال چین یا روسیه بخواهند تصمیم شورای امنیت علیه ایران را وتو کند، در وهلهی اول هرنوع تصمیمی برای حملهی نظامی علیه ایران را وتو خواهند کرد. بنابراین، به نظر من این امکان در حال حاضر غیرممکن به نظر میرسد. اگر خبر خوش هستهای که قرار است آقای احمدینژاد در روزهای آینده اعلام کنند، خبر غنیسازی اورانیوم با خلوص ۲۰درصد باشد، آیا این کار ایران از نظر حقوقی، غیرقانونی است؟ یا این که ایران به عنوان عضوی از ان.پی.تی، محق است اورانیوم مورد نیازش را خود تامین کند. به نظر من، امری کاملا قانونی است و هیچ مشکلی ندارد. فقط مساله این است که این اقدام از نظر سیاسی، اقدامی بسیار نامناسب است. با توجه به این که مشکل اساسی میان ایران و کشورهای دیگر، مسالهی عدم اعتماد به سخن همدیگر است و نه ایران به سخنان طرفهای مقابل اعتماد دارد و نه آنها به ایران، شروع به غنیسازی با خلوص بالاتر، مشکلات را بیشتر و عدم اعتماد را قویتر میکند. از این دیدگاه، میتوان اظهارنظر کرد که این عمل نامناسب است. اما از نظر حقوقی ایران حق دارد. چون غنیسازی فقط در مرز ۹۰درصد مصرف نظامی دارد و میتواند تبدیل به بمب شود، در حالی که فاصلهی ۲۰درصد تا ۹۰درصد بسیار زیاد است. ۲۰درصد هنوز مصرف عادی دارد و مشکلی ایجاد نمیکند؛ به شرطی که آژانس انرژی بینالمللی اتمی نیز از آن مطلع باشد که طبعا ایران اطلاع خواهد داد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|