خانه > گوی سیاست > تحولات مربوط به انتخابات > گفتوگو با سرکنسول مستعفی ایران در نروژ | |||
گفتوگو با سرکنسول مستعفی ایران در نروژفرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.com«محمدرضا حیدری»، سرکنسول سابق جمهوری اسلامی ایران در نروژ، اخیراً در اعتراض به سرکوب خشونتبار تظاهرکنندگان مخالف دولت و معترضین به نتایج انتخابات ایران، در ١٦ دیماه گذشته از مقام خود استعفا داد و سپس از کشور نروژ درخواست پناهندگی کرد. خبر این اقدام محمدرضا حیدری ابتدا از سوی وزارت امور خارجه ایران تأیید نشد ولی پس از اعلام پناهندگی وی، منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران اعلام کرد که وزارت خارجه همچنان منتظر بازگشت او به ایران است. با محمدرضا حیدری گفتوگو کردهام.
چه عاملی در نهایت باعث استعفا شما شد؟ تصمیمی که گرفتم، تصمیم سختی بود؛ یعنی در طول حوادث پس از انتخابات، برخوردهای انجام شده با مردم که در روز عاشورا به اوج خود رسید، من را به فکر فرو میبرد. حکومتی که ادعای آن را داشت که با انقلاب مردمی پیروز شده است، اکنون در مقابل مردم ایستاده و در روز عاشورا، مردم را مورد ضرب و شتم قرار میدهد. پس از دیدن این اتفاقات استعفای خود را به صورت علنی به خبرگزاریها اعلام کردم. چون قبلا استعفا داده بودم و قصد برگشت به ایران را داشتم. به هرصورت استعفایم راعلنی کردم که حداقل برای مردم مشخص شود در داخل سیستم حاکم جمهوری اسلامی هم کسانی هستند که از این برخوردها ناراضی هستند. در این شش ماه هم من در ذهنم داشتم که کاری بکنیم و طوری به مردم منتقل کنیم که ما هم که در داخل این سیستم هستیم، نسبت به این جریانات موافق نیستیم. بارها به دوستانم میگفتم، کسانی که در جلوی سفارت تظاهرات میکنند، ایرانیهایی هستند که پاسپورت ایرانی دارند و به ایران رفت و آمد دارند و آن نسلی نیستند که در موردشان تبلیغ میشد که ضد انقلابند. اینها جوانان نسل سوم هستند. بنابراین مشکل از ماست که نتوانستیم خواستههایشان را برآورده کنیم و اکنون هم آنها را سرکوب میکنیم. پسر خود من هم یکی از کسانی بودکه در تظاهرات شرکت کرده بود و به من هم میگفتند که پسرت جزو آشوبگرها هست. الان هم برای حمایت دستبند سبز میبندد. بنابراین من هم به این نتیجه رسیدم که باید حرکتی بکنم که در جهت راه مردم باشد و استعفای من تا حدودی دل خیلی از مردم را شاد کرد تا این که بدانند در سیستم حاکم هنوز کسانی هستند که یک مقدار وجدان این را دارند که به وضع موجود اعتراض کنند. همکاران دیگر شما در سفارت چه نظری نسبت به استعفای شما داشتند؟ این درست است که عده دیگری از کارمندان وزارت امورخارجه ایران در کشورهای دیگر هم تقاضای پناهندگی کردهاند؟ همکاران من همه نسبت به مسائل جاری مخالف بودند، اما این که بتوانند آن را به صورت علنی مطرح کنند، برای هر کسی زمان خاص خودش را احتیاج دارد. یا جوری است که باید آن شخص برنامههای خودش را ردیف کند، کارهایش را انجام دهد قبل از اینکه مطلبی را بگوید. تعداد زیادی از همکاران من در سفارتخانههای مختلف نسبت به جریانات موجود اصلا راضی نیستند و یک تعدادی از آنها درخواست کردند و بیرون آمدند و تعدادی در حال تصمیمگیری هستند ولی مطمئن باشید که آنها در جهت خواست مردم هستند و نه مقابل مردم. آیا به دنبال اقدام شما شاهد کنارهگیری افراد دیگری در وزارت خارجه خواهیم بود؟ من فکر میکنم تعدادی از آنها تا قبل از ٢٢ بهمن این مسائل بصورت علنی فاش شود. تعدادی هم اقدام کردهاند و اسامی آنها در سایتها و خبرگزاریها منتشر شدهاست، ولی به دلیل مسائل امنیتی، هنوز دولتهای پذیرنده، اسامی و عنوانهای این افراد را اعلام نکرده است. در مورد من هم دولت نروژ در مقابل یک عمل انجام شده قرار گرفت که من خودم گفتم که اسم من را مطرح کنند و دولت نروژ هم به خاطر مسائل امنیتی راضی نیست دراین مورد. الان هم من مجبور هستم که دائم در خانه باشم و پلیس اجازه بیرون رفتن زیاد را نمیدهد. یک مقدار این مسائل باعث اشکال ميشود. و اگر نه کاری که این افراد کردند مسلماً به خاطر مردمشان انجام دادهاند که از منافع شخصیشان بگذرند و بیایند به سمت مردم. ما الان طرحی به نام کمپین سفارت سبز را در نظر داریم، برای کسانی که در نمایندگیها درخواست پناهندگی دادهاند و نتوانستهاند اسم خود را علنی کنند، یا حمایتی از آن ها نشده است، تا آنها را هدایت کنیم و به نقطه امن برسانیم. اما به دلیل آنکه دولت نروژ به من مدرک مسافرتی نداده نتوانستهام از نروژ خارج بشوم و گفتند که باید تقاضای پناهندگی سیاسی بدهم تا این مشکل حل شود.
نظر شما در مورد اتهامات مقامات ایران، که این استعفاء را مبنی بر فرصتطلبی شما برای ماندن در نروژ عنوان کردهاند چیست؟ اگر میخواستم در نروژ بمانم، نیازی به گفتن این مطالب نبود؛ شما حتما میدانید که یک دیپلمات به دلیل درجه سیاسی که دارد، طبق قوانین بینالمللی او را به عنوان یک دیپلمات در هر کشوری میپذیرند. ولی هدف من این بود که مردم ایران، از حرکتی که میکنم مطلع شوند. من همه چیز را از دست دادم تا این مطلب را به مردم برسانم. من کارمند عالیرتبه سیستم، کارمند نمونه وزارت خارجه و جانباز جنگ هستم و این برای سیستم بسیار دردناک است که کارمندی را که خودش پرورش داده و در داخل حاکمیت بوده را در مقابلش ببیند که به چنین کارهایی دست بزند: برای همین به این شایعات میپردازند. چه نوع فشارهایی به شما وارد آوردند برای این که از تصمیم خود منصرف شوید؟ یک هیأتی از ایران آمدند و با دوستان صحبت کردند که اگر به ایران برگردم و به خبرگزاریهای دولتی مصاحبه دهم و این مطالب را تکذیب کنم، میتوانم به سیستم با کسب امتیازات خاص برگردم ولی من تمام موارد را رد کردم، به دلیل آنکه میخواستم خدمتی به جنبش مردم ایران کرده باشم که حداقل در راهی که میروند یک مقدار ثابتقدمتر باشند و ما هم در کنارشان کمکشان کنیم. چطور آقای متکی تا همین چند روز گذشته امیدوار بودند که شما به وزارت امور خارجه برگردید و میگفتند که هنوز استعفای شما را قبول نکردهاند؟ در هر صورت برای سیستم پذیرش این مسأله خیلی سخت است که کارمندی که خودش پرورش داده، دورههای لازم را دیده، سه دوره به عنوان کنسول مأمور بوده، کارمند نمونه سیستم ایشان بوده است، اکنون در مقابل آنها قرار بگیرد. فکر کردند که با صحبتهایی که با دوستان داشتند، رأی من را میتوانند برگردانند و تا آخرین لحظه هم سعی کردند ولی من به راهی که انتخاب کردهام ایمان دارم؛ راهی است که مردم ایران انتخاب کردهاند. شما مسئول انتخابات نروژ هم بودید؟ من رئیس صندوق انتخابات شهر اسلو بودم. این تصمیم شما ربطی به نظر سیاسی شما دارد که شاید طرفدار آقای موسوی بودید؟ زمان انتخابات چهار کاندید از فیلترهای سیستم رد شده بودند و ما مجبور بودیم یکی از این افراد را انتخاب کنیم، در نتیجه کسی را انتخاب کردیم که بیشترین تغییرات و اصلاحات در برنامههایش بود و بعد از آقای موسوی آقای کروبی بودند. در نهایت هم مشخص بود که قشر عظیمی به آقای موسوی اعتقاد دارند. نظر شما نسبت به معترضین، با توجه به اینکه خواستههایشان از نتیجه انتخابات فراتر رفته است چیست؟ مردم در ابتدا به دنبال رأیشان بودند ولی با خشنوتهایی که حاکمیت بر علیه آنها کرد الان به جایی رسیدند که خواستار تغییرات اساسی هستند. من هم معتقد به این تغییرات هستم؛ قانون اساسی ما دیگر جوابگوی نیازهای جامعه ما نیست و در جامعهای که بیشترین قشر آن را جوانها تشکیل میدهند، احتیاج به تغییرات هست. نماینده ها دیگر نباید از فیلتر شورای نگهبان رد شوند و میباید که با نظارت استصوابی انتخاب نشوند، باید احزاب و روزنامههای آزاد داشته باشیم و مردم انتخاب آزاد داشته باشند. این مسائل دیگر خواست عموم مردم است و دیگر بحث، بحث انتخابات نیست؛ بحث یک تغییرات بنیادی و اساسی است. آیا به نظر شما، این تغییرات پیش میآید؟ با انسجام و جلوگیری از تفرقه و اگر خواست مردم ایران پیگیری شود و صدای آنها به جامعه بینالمللی برسد، صددرصد موفق میشویم. اما اگر حاکمیت بین ما تفرقه بیاندازد و گروههای اپوزسیون را با هم درگیر کند، مانند ٣٠ سال گذشته احتمالاً نمیتوانیم به خواستههایمان برسیم. ولی اگر در کنار هم باشیم، یک حرف رابزنیم، میتوانیم آن تغییراتی را که میخواهیم عملی کنیم. این سوال پیش میآید که آیا در این مدت که برای وزارت خارجه کار میکردید و تا قبل از انتخابات و شش ماه گذشته، به نظر شما عمل ضد حقوق بشری و غیر انسانی توسط حکومت، در ایران انجام نشده بود؟ مطالب زیادی بوده، مطرح شده، گفته و شنیده شده و نوشته شده. ولی آن چیزی که عیان بوده و مشخص بوده به ما این طور القا میشد که اینها مسائلی است که ضدانقلابها دامن میزنند و مسائلی است که نیروهای اپوزسیون عنوان میکنند و شغل ما بهگونهای بود که میدیدیم ٩٠ درصد نیروهایی که از کشور خارج میشوند به سفارتخانهها مراجعه میکنند، پاسپورت گرفته، آزادانه رفت و آمد میکنند و در ایران سرمایهگذاری میکنند. این باعث شده بود ما به این مسائل بیتفاوت شویم. اما بعد از انتخابات حرکت خودجوش مردم و بهخصوص جوانها این فکر را به وجود میآورد که مسائلی بوده که ما آنها را در نظر نمیگرفتهایم و تنها مسأله انتخابات نیست و جامعه دیگر خیلی مسائل را نمیپذیرفت که باعث بهفکر افتادن خیلی افراد شده بود. الان هم بهجایی رسیدیم که اگر ما با همدلی با نفاقی که حاکمیت در میان گروههای اپوزسیون خارج و جدا کردن آن از داخل کشور ایجاد میکند و تمام توانش را بر روی آن گذاشته است، مقابله کنیم و در کنار هم باشیم و حرفی واحد را بزنیم، صددرصد این ساختار شکسته میشود و میتوانیم در کشورمان دموکراسی را برقرار کنیم. Farangis Mohebbi Interview: Mohammad Reza Heydari
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
در مورد اینکه درصد زیادی از ایرانیان مقیم خارج از کنسولگری ایران درخواست پاسپورت می کنند و به ایران رفت و آمد دارند با ایشان موافقم.
-- سامان ، Jan 25, 2010من کسانی را می شناسم که بلافاصله پس از کسب پناهندگی سیاسی پاسپورت ایرانی خود را نیز دریافت کرده و از طریق ترکیه به ایران مسافرت کرده اند.این بنده خدا نمی دانسته دم خروس را باور کند یا قسم عباس را.
افرین به ابن احساس همبستگی. سوالات مطر ح شده از سوی خبرنگار رادیو زمانه عالی بود. امیدوارم
-- saeed ، Jan 25, 2010همیشه موفق باشید.
opposition kharej , ke bakhshi az on radical o chapgarast, bayad az radicalism dast bardarad va ba bakhshe motadel regime vared dialogue o tabadol shavad. hatta dar basij o khod sepah eddeye kheili ziadi az oza va khoshoonat naraazi hastand. tanesh ra bayad kast
-- بدون نام ، Jan 25, 2010« اگر حاکمیت بین ما تفرقه بیاندازد و گروههای اپوزسیون را با هم درگیر کند، مانند ٣٠ سال گذشته احتمالاً نمیتوانیم به خواستههایمان برسیم. »
-- ضعیفه ، Jan 25, 2010من به صداقت این آقا شک میکنم. طوری حرف می زند انگار در این سی سال جزو مخالفین نظام بوده است. شما اگر عالم بوده ای که از سی سال پیش تا به حال مردم به خواسته هایشان نرسیده اند چرا با این نظام همکاری داشته ای؟ و بعد این جمله « الان هم بهجایی رسیدیم که اگر ما با همدلی با نفاقی که حاکمیت در میان گروههای اپوزسیون خارج و جدا کردن آن از داخل کشور ایجاد میکند... »؛ ایشان طوری صحبت می کند انگار یک عمر است با اپوزیسیون خارج کشور در حال فعالیت برای دمکراسی در ایران است. من در این آدم نیرنگ می بینم. آدمی باهوش و فرصت طلب که می بیند کار جمهوری اسلامی تمام است، دارد برای فردای خود در سیاست ایران جا باز می کند. این اتفاقات هم اصلن تازه و عجیب نیست، زمان شاه هم آن آخرا، حضراتی مشغول استعفا شدند. راستی آقای کنسولگر شما همیشه این طور بدون ریش و صاف و صوف بوده اید؟ به خدا من طرفدار نظام نیستم از جمهوری اسلامی و هر چه دین است منتفرم. اما به این دست آدمهایی مثل ایشان و مخملباف سخت مشکوکم. لطفن سانسور نفرمایید.
ضعیفه شما از همان کسانی هستید که اقای کنسول در حرفهایشان به ان اشاره کردن (اگر حاکمیت بین ما تفرقه بیاندازد و گروههای اپوزسیون را با هم درگیر کند،) مغازه دار که نمیگه ماستم ترشه حالا جریان شما (به خدا من طرفدار نظام نیستم از جمهوری اسلامی و هر چه دین است منتفرم) خب اونکه طرفدار رژیم است که نمیگوید من طرفداره رژیم هستم میاید عین همین حرفهای شما را میزند . از انتخاب اسم مشخص است طرزه افکاره شما . هر کسی از حکومت بدامان مردم بیاید خوش امده حالا میخواهد حسین شعریتمداری باشه یا اقای کنسول هر کسی میتونه متحول بشه و به راه مردم بیاید و افرادی مثل ضعیفه هم امیدوارم تحولی در انها بوجود بیاد و همه چیز را سیاه و سفید نبینند.
-- kia ، Jan 26, 2010با کیا موافقم.
-- سحر ، Jan 26, 2010