خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > «آیا ایران میتواند به روسیه و فرانسه اعتماد کند؟» | |||
«آیا ایران میتواند به روسیه و فرانسه اعتماد کند؟»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر حالی که مقامات دولتی و حکومتی در ایران، در مجموع، از طرح آقای البرادعی برای حل بحران هستهای ایران استقبال کردهاند و حتی آقای احمدینژاد آن را یک پیروزی برای ایران خوانده است، بسیاری صاحبنظران در داخل و خارج از ایران این طرح را منطبق با منافع ملی ایران ارزیابی نکردند. محمد رضا باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی، یکی از این اشخاص است. محتوای اصلی طرح بر این مبنا است که ایران ۷۵ درصد از اورانیوم کمتر غنی شدهی خود را به روسیه تحویل میدهد؛ فرانسه از طریق روسیه آن را دریافت میکند و سپس ایران سوخت مورد نیاز خود را از فرانسه دریافت خواهد کرد.
روز پنجشنبه، هفتم آبان، طبق قرار قبلی، ایران پاسخ خود را به این پیشنهاد ارائه کرد. ولی تا کنون جزئیات پاسخ ایران منتشر نشده است. در این باره که طرح آقای البرادعی چقدر با منافع ملی ایران مطابق است، با دو صاحبنظر در خارج و داخل کشور گفتوگو کردهام؛ دکتر اکبر اعتماد، نخستین مسؤول سازمان انرژی اتمی ایران، پیش از انقلاب و همچنین دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران و اولین وزیر خارجهی ایران پس از انقلاب. آقای اعتماد که معتقد است در نظام گذشته نیز غربیها به تعهدات خود در قبال ایران عمل نکردهاند، در بارهی طرح اخیر البرادعی میگوید: خیر مخالفم؛ پیشنهاد خوبی نیست. چرا پیشنهاد خوبی نیست؟ اگر میخواهند اورانیوم غنی شده را به ایران بدهند، خُب این کار را بکنند. چرا باید ایران یک بار اورانیوم غنی شده را به آنها بدهد که آنها دوباره آن را به ایران برگردانند. اینها میخواهند اورانیوم غنی شده ایران را از دست او بیرون بیاورند. دلیلاش این است. به نظر شما، چرا اورانیوم کمغنیشدهی ایران اول به روسیه و بعد به فرانسه و از آنجا به ایران میآید؟ روسیه میخواهد آن را غنی کند و فرانسه سوخت آن را بسازد. معلوم نیست به چه علت؟ اصلاً این چه ترتیبی است؟ نه به روسیه و نه به فرانسه هیچ اطمینانی نیست که اگر اورانیوم را از ایران گرفتند، اصلاً روزی آن را به ایران پس بدهند. شما این عدم اعتماد را به خاطر تجربهی قرارداد پیش از انقلابتان با فرانسویها ابراز میکنید؟ بله، هم روسیه و هم فرانسه هر دو بدقولی کردند. حالا چرا ایران باید اورانیوماش را دست اینها بدهد. اما دکتر ابراهیم یزدی در این باره چگونه میاندیشد؟ معنا ندارد در حالی که ایران میلیاردها دلار برای غنیسازی اورانیوم در ایران سرمایهگذاری کرده، حالا اینگونه عمل کند. اما در عین حال، ادامهی بحران هستهای ایران به نفع ایران نیست. بنابراین ایران باید به صورتی از وضعیت کنونی بیرون برود. تنها راه هم این است که ایران به نحوی بتواند به توافق برسد.
همین پیشنهاد آقای البرادعی راهی برای برونرفت نیست؟ هنگامی که گروه ۵+۱ بستهی قبلی را اعلام کرد، نظر ما این بود که ایران بپذیرد تا شرایط سیاسی و دیپلماسی به گونهای بشود که زمینهی پذیرش پیشنهاد ایران فراهم شود و همانطور که ایران گفته و مورد استقبال دنیا هم قرار گرفته، یک کنسرسیوم بیاید و غنی سازی را در ایران ادامه بدهد. نه این که از ایران به روسیه یا جای دیگری منتقل شود. اما اگر چنانچه در همین حد هست، به طور موقت؛ به نظر ما ایرادی ندارد. چرا که ایران باید از این بنبست بیرون بیاید و اعتماد سازی شود. آن وقت در فاز بعد، ایران میتواند بگوید: دلیل ندارد که من برای ادامهی غنیسازی به خارج بروم، سرمایهگذاری کردهام. کنسرسیومی درست شود و بیایند این کار را در خود ایران انجام بدهند. به این ترتیب، شما معتقد هستید در شرایط فعلی پیشنهاد آقای البرادعی پذیرفته شود؟ به طور موقت؛ اگر بخواهد دائمی باشد، من موافق نیستم. ولی به طور موقت برای رسیدن به توافق و سپس ایجاد زمینه برای تفاهمات متقابل، ایرادی به آن ندارم. اما چگونه این روند به اینجا رسید؟ چگونه ایران به پذیرش چنین پیشنهادی رسید؟ در حالی که مواضع قبلی ایران سختتر از حالا بود؟ بالاخره ایران برای حل مشکلاتی که امروز در داخل با آن دست و پنجه نرم میکند، باید بحرانهای خارجیاش را حل و فصل کند. پیشنهاد جدید به نحوی رعایت ایران را هم کرده است. برای این که ایران متوقف کردن غنیسازی را نمیپذیرد. حالا پیشنهاد بینابین دادهاند و گفتهاند غنیسازی را تا این سطح ادامه بدهد. خُب، یک قدم به نفع ایران جلو آمدهاند. ولی ایران برای حل مشکلات اقتصادی سیاسی داخل خود، نیاز دارد به این که به توافقهایی دست پیدا کند. آقای اعتماد معتقد است که اساساً چرا باید اورانیوم غنی شدهی ایران از این راه برود و برگردد و چرا غربیها و روسیه اورانیوم غنی شده را به ایران نمیفروشند؟ سؤال این است که آیا ایران میتواند به روسیه و فرانسه اعتماد کند. آقای اعتماد دقیقاً روی همین نکته انگشت میگذارد. بله، ایران نمیتواند این اعتماد را داشته باشد. به خصوص روسها سابقهی خوبی ندارند. اما ایران در هر شرایطی و در مراحل دیگری نیز میتواند دچار مشکل بشود. اما من بعید میدانم در شرایط کنونی، آنها به تعهداتشان عمل نکنند. البته هنوز اعلام نشده، اما بر مبنای آنچه جسته و گریخته خواندهام، ایران گفته که موجودی اورانیوم غنی شدهی خود را که نزدیک به چهار تا پنج درصد است، یکجا نمیفرستد. یعنی در هر مرحلهای میتواند ارسال اورانیوم را متوقف کند؟ بله؛ این سیاست درستی است. یعنی تا آن حدی که میخواهند برای راکتور پزشکی استفاده کنند، میفرستند که ببینند برمیگردد یا خیر. در واقع، این راهی است برای تست کردن کل توافقها. خصوصاً اینکه چنانچه این توافقها صورت بگیرد، دولت روسیه دیگر بهانهای برای تحویل ندادن نیروگاه اتمی بوشهر نخواهد داشت. دولت روسیه چندین بار خلف وعده کرده. اما چنانچه نیروگاه را تحویل بدهد، معنایش این است که سوخت هستهای نیروگاه را هم باید تحویل بدهد. همهی اینها به این معنا است که ما وارد مرحلهای میشویم که همه میتوانند نیت و رفتار همدیگر را مورد آزمون قرار بدهند. همانطور که اطلاع دارید، ایران چهارچوب پیشنهاد آقای البرادعی را مثبت ارزیابی کرده و گفته که در آن تغییراتی خواهد داد. چگونه تغییراتی میتواند مورد نظر ایران باشد؟ پیشنهاد آقای البرادعی، در اصل همان بستهی پیشنهادی است که گروه ۵+۱ دو سه هفته پیش به ایران داد. پیشنهاد ۵+۱ این بود که ایران غنیسازی را متوقف کند، در ازای آن امتیازات اقتصادیای به ایران داده شود و بعد از انجام این تفاهمات، فاز بعد این خواهد بود که کنسرسیومی بیاید مسؤولیت غنیسازی را در ایران بر عهده بگیرد. به نظر من، باید دید تغییراتی که ایران در زمینهی امتیازهای اقتصادی خواهان آن شده، چیست. ظاهراً بنیادش همان پیشنهاد ۵+۱ است، با این تفاوت که ایران غنیسازی را تا سطح چهار یا پنج درصد در خود ایران ادامه خواهد داد و بعد برای خارج میفرستد. در حالی که پیشنهاد قبلی این بود که غنی سازی را کلا متوقف کند و به روسیه منتقل شود. شما این را در تغییراتی که ایران داده، محتمل میدانید؟ اگر ایران پیشنهاد آقای البرادعی را بپذیرد، معنایش این است که با یک سلسله تغییراتی همان بستهی ۵+۱ را خواهند داشت. از نظر ما برخی قراین حاکی از توافق طرفین است؛ چرا که در بستهی ۵+۱ یکی از امتیازاتی که برای ایران ذکر شده بود، برداشتن ممنوعیت فروش هواپیماهای ایرباس به ایران است. ظاهرا دولت امریکا اعلام آمادگی کرده است که از محل پولهای بلوکه شدهی ایران، چندین فروند از هواپیماهای ایرباس را به ایران بفروشد. حتا بعضی اطلاعات میگویند این هواپیماها تحویل داده شده یا در حال تحویل شدن است. منتها نمیدانیم که ایران چه نوع پیشنهاداتی را داده است. توصیهی شما چیست؟ از نظر شما چه پیشنهاداتی به طرح آقای البرادعی باید اضافه شود؟ آنچه ما اضافه کردیم و همان زمان هم گفتیم، این است که فروش هواپیماهای ایرباس یا امتیازات اقتصادی برای ایران چندان جالب نیست. ما دو پیشنهاد اساسی دادیم که اگر ایران میخواهد شرطی برای توافق بگذارد، یک شرط باید این باشد که امریکا دست از مخالفت با احداث خط لولهی نفت و گاز آسیای مرکزی به خلیج فارس بردارد. به نفع همهی طرفها است که خط لوله نفت و گاز از ایران به خلیج فارس برود. دوم این که امریکا از مخالفت با احداث لولهی نفت و گاز ایران به هند و پاکستان دست بکشد. چون به نفع تمام کشورها است. بنابراین پیشنهادات ما در مورد پذیرش بستهی ۵+۱ این نوع تغییرات بوده است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اعتماد به سارکوزی و پوتین، این نمایندگان جدید استعمارگر و طرفدار خشنونت و زور نظامی برابر با پیمان بستن با شیطان در جهنم است. منوپوله کردن ابزار تهدید از جانب چپاولگران سنتی امری است که متضمین بقا آنهاست.
-- بدون نام ، Oct 31, 2009