خانه > گوی سیاست > انتخابات ایران > «رهبر، مسئولیت ابطال انتخابات را بپذیرد» | |||
«رهبر، مسئولیت ابطال انتخابات را بپذیرد»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comبررسی تحولات ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری، موضوع این برنامهی «روی خط زمانه» است. پس از گذشت هفده روز از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، نتیجهی قطعی این انتخابات، هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و دامنهی اعتراضات به برندهی اعلام شدهی آن در مرحلهی اول، محمود احمدینژاد، رییس جمهور فعلی، هر روز اشکال تازهتری به خود میگیرد. در حالی که از شدت اعتراضات و تظاهرات خیابانی مردم، آشکارا کاسته شده است، هر روز شخصیتها و چهرههای دیگری در سطوح بالای نظام، به این اعتراضات میپیوندند یا خواهان رسیدگی به آن میشوند و این در حالی است که اعتراضات موضعی و پراکنده در سراسر ایران، هر از گاه، روی میدهد. انتشار سومین نامهی مهدی کروبی، یکی از نامزدهای اصلاحطلب این انتخابات، به شورای نگهبان که خود آن را «آخرین نامه» خطاب کرده و از جانب حامیان وی «اتمام حجت او با شورای نگهبان» نامیده شده است، موضوع آخرین بحث و گفت و گوها است. در این مورد، با آقای سعید رضوی فقیه، فعال و تحلیلگر سیاسی و مسئول ستاد دانشجویی آقای مهدی کروبی، گفت و گو کردهام.
آقای کروبی، به طور مختصر، شرحی از عملکرد شورای نگهبان را طی بیست سال (حتا تقریباً سی سال) گذشته داده و در شرح مختصر این عملکرد، به وضوح بیان کرده است که شورای نگهبان در طول تمام فعالیتهای خود، به نحوی جناحی و یکجانبه نگرانه عمل کرده و متأسفانه، دیگر هیچ اعتمادی به بیطرفی این نهاد ناظر و داور وجود ندارد. ایشان همچنین دلایلی را برای عدم حضور در شورای نگهبان، جهت گفت و گو و مذاکره، در مسیر پیگیری شکایت و اعتراضات خود، در این نامه ارائه کرده است. به نظر من، این نامه همانطوری که گفته شد، یک اتمام حجت و سخن آخرین با شورای نگهبان است و نوعی انذار، بگوییم هشدار، نه تهدید، مبنی بر اینکه اگر شورای نگهبان بخواهد بر عملکرد جناحی و یک جانبهنگرانهی خود در مقابله با رأی مردم پافشاری کند، اتفاقاتی مهمتر از آنچه طی شانزده هفده روز گذشته افتاده، در این کشور خواهد افتاد و جمهوری اسلامی با بحرانهای جدیتری در آینده، مواجه خواهد شد. در این نامه، گونهای پیشنهاد وجود دارد و آقای کروبی بعد از شمردن مراتبی که اشاره کردید، با استناد به انتخابات دورهی سوم مجلس شورای اسلامی و راهکاری که آن زمان شورای نگهبان از آقای خمینی گرفت، راهی را پیش پای شورای نگهبان گذاشته است که کمی سوالبرانگیز است. معنی این، آنطور که برداشت میشود، این است که شورای نگهبان میتواند به رهبری مراجعه کند و صلاحدید او را بخواهد. آنچه آقای کروبی به آن استناد کرده، این است که در زمان امام خمینی و در آستانهی تشکیل مجلس سوم، شورای نگهبان بدون دلیل، بر ابطال بخشی از صندوقها و حوزههای انتخابیه که جناح راست آن زمان در آن به طور کلی ناکام شده بود، انگشت گذاشته بود و اصرار داشت که انتخابات حوزهی انتخابیهی تهران را باطل کند. در این رابطه، مکاتبات متعددی بین اعضای شورای نگهبان و شخص امام خمینی برقرار شد که در آن امام خمینی بر تایید انتخابات تأکید داشت و در نهایت، شورای نگهبان برای رفع تکلیف از خود و اجباراً، تایید آن انتخابات را پذیرفت. منتها مسئولیت تایید را به جای شورای نگهبان، بر عهدهی شخص رهبری گذاشت.
این نگرانی وجود دارد که این اتفاق، این بار به گونهای دیگر، بیفتد… مضمون پیشنهاد آقای کروبی این است که شورای نگهبان این انتخابات را با توجه به نظر رهبری، ابطال کند و مسئولیت اصلی آن را هم بر عهدهی رهبری بگذارد. این مضمون اصلی پیشنهاد ایشان است. ولی در واقع، راهکاری است برای اینکه شورای نگهبان بتواند از بنبستی که خود ساخته است یا وزارت کشور بر عهدهی او گذاشته، بیرون بیاید… آیا این شرایط وجود دارد؟ آیا این پیشبینی وجود دارد که رهبری تجدید یا ابطال انتخابات را تایید کند؟ طبیعتاً، برای حل این معضل، دو راه حل میتوانیم داشته باشیم. یکی این است که انتخابات توسط خود شورای نگهبان، با توجه به تخلفات گستردهی انجام شده و به سخن دیگر، انتخابات مهندسی شده از قبل توسط دولت و وزارت کشور، ابطال شود و زمینه برای برگزاری یک انتخابات نسبتاً آزاد و سالم و رقابتی و عادلانه، فراهم شود. راه حل دوم این است که اگر شورای نگهبان نمیخواهد مسئولیت ابطال انتخابات را بپذیرد، رهبری وارد صحنه شود و با توجه به مستنداتی که در زمینهی تقلبات و تخلفات گسترده وجود دارد، ایشان از حکم حکومتی استفاده کند، مسئولیت ابطال انتخابات را بپذیرد و شورای نگهبان، با توجه به حکم رهبری انتخابات را ابطال کند. اما، با توجه به اینکه نظر رهبری تا کنون، حمایت از آقای احمدینژاد و تایید نتیجهی این انتخابات بوده، آیا نامهی آقای کروبی، پیشنهادی به رهبری هم نیست؟ به طور ضمنی، بله. چشمانداز در این ماجرا چیست؟ واقعیت این است که آیندهی ایران در کوتاه مدت، در هالهای از ابهام قرار دارد و میتوان گفت روند تحولات بستگی تام و تمامی به تصمیمی که مقامات عالی نظام خواهند گرفت، دارد؛ شخص رهبری، شورای نگهبان، مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین قوهی قضاییه تا جایی که به آن مربوط میشود. از سوی دیگر، رهبران این جنبش انتخابات آزاد، به طور مشخص، آقایان موسوی و کروبی و مردمی که خواهان صیانت از رأی خود هستند و نسبت به تک تک آرایی که به صندوق انداختهاند، حساسیت ویژه دارند، آنها هم در شکل دادن به آیندهی کوتاه مدت ایران خیلی موثر هستند. اگر پایداری کنند، میتوانند حاکمیت را وادار به پذیرش حق تعیین سرنوشت مردم بکنند. اگر کوتاه بیایند، به حاکمیت امتیاز انتخاب و انتصاب به جای آنها و به نمایندگی از آنها را دادهاند. این هر دو احتمال به طور کلی، وجود داشته است. ولی در لحظهی فعلی، با توجه به نزدیکی شما به آقای کروبی و آگاهی از فعالیتهایی که در سطوح بالا صورت میگیرد، آیا از جانب حاکمیت امکان چنین تعاملی که اشاره کردید، با اعتراضات مردم، میرود؟ شخصاً، نسبت به روند تحولات خوشبین هستم و گمان میکنم این جنبش انتخابات آزاد، جنبش احیای جمهوریت و دفاع از جمهوریت، جنبش قدرتمندی است که تأثیر خود را در افکار و اندیشهی حاکمان گذاشته است و آنها به فکر پیدا کردن چاره و راهحلی برای بازگرداندن شرایط به ماقبل انتخابات هستند و گمان میکنم اگر مردم همچنان در صحنه حاضر باشند، حاکمیت آرام آرام به خواستههای آنان تن خواهد داد. شخصاً نسبت به روند تحولات، خوشبین هستم. یکی از سناریوهای محتمل که بین اصلاحطلبان هم صحبت آن را شنیدهایم، این است که مسألهی ابطال انتخابات نباشد، بلکه به ترتیبی با پذیرش بخشی از آرای نامزدها، انتخابات به مرحلهی دوم برود. آیا چنین شمایی هم در نظر شما و اطرافیان آقای کروبی هست؟ اگر چنین اتفاقی بیفتد، میشود روی آن بحث کرد. این به نوعی عقبنشینی شورای نگهبان در برابر مقاومت مردم و رهبران جنبش اصلاحطلبی است. در آن مورد، در شرایط خاصی میتوان فکر کرد. بنابراین، ما فقط روی ابطال انتخابات و صیانت از آرای مردم باید کار کنیم. اما چنانچه این پیشنهاد را خود شورای نگهبان یا کلیت نظام ارائه بدهد، در شرایط مشخصی میتوان راجع به آن بحثهای ملموسی داشت. پرسش دیگر، با توجه به جایگاه رسمی آقای هاشمی در سطوح بالای نظام و نقشی که آقای خاتمی به عنوان عنصر ذهنی و سیاسی در این انتخابات داشت، این است که موضعگیری و جایگاه واقعی آقای هاشمی و آقای خاتمی در شرایط فعلی، چیست؟ این را با توجه به سکوتی که به نظر میرسد، آقایان هاشمی و خاتمی دارند، سوال میکنم. البته، آقای هاشمی در مراسم هفتم تیر صحبتهای کوتاهی داشت. طبیعتاً از آقای خاتمی به عنوان یکی از حامیان آقای مهندس موسوی، انتظار این بود که چه قبل از برگزاری انتخابات و بعد از برگزاری انتخابات جدیتر وارد صحنه بشود. آقای هاشمی رفسنجانی، با توجه به جایگاهی که دارد، قبل از برگزاری انتخابات، حرکت شجاعانهای را آغاز کرد. هرچند که بعد از اعلام نتایج انتخابات، مدتها سکوت کرد و بعد هم که سخنانی را در مجامع عمومی ایراد کرد، خیلی شفاف و صریح از خواستههای مردم دفاع نکرد. اما، امیدواریم که آنها، اگر در حمایت از جنبش مردمی انتخابات آزاد، به طور شفاف و صریح، به دفاع ازحقوق مردم نمیپردازند، حداقل با سخنان دو پهلو یا حکومت پسند، این جنبش را دچار یأس و سرخوردگی نکنند. در همین رابطه: • اتمام حجت کروبی با شورای نگهبان
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
«رهبر، مسئولیت ابطال انتخابات را بپذیرد»
-- بدون نام ، Jul 1, 2009رهبر:
- فوتینا!
تنها گذر از این بحران به مرحله دیگر همان انتخابات جدید است اما این هم خود شکاف عیقتری در سیستم ولایت فقیه خواهد گذاشت !
-- بدون نام ، Jul 2, 2009اما ملت ایران خواهان یک سیستم دمکراتیک هستند که ازادی در تمام ساختمان ان سیستم موجود باشد!که فعلا هچکدام از این دو نیروی در گیر سران موجود ج.ا.ا. خواهان ان نیستند!
نتیجه = اگر ما خواهان گذار از این مرحله به ایرانی ازاد بطور مسالمت امیز باشیم! باید تمامی ارگانها وساختار سیستم جدید که مشمول قانون اساسی هم میگردد انتخابی باشد البته زیر نظر سازمان بین الملل!
زنده باد ایرانی ازاد ومستقل!
موسی